پایگاه مطالعات عثمانی: عساکر منصوره محمدیه نام ارتشی است که بعد از انحلال نیروهای ویژه ینی چری تحت پیشامد فرخنده* در سال ۱۸۲۶ توسط سلطان محمود دوم تشکیل شد. نام محمدیه برای کاهش واکنش متدینین اضافه شد. آقا حسین پاشا یکی از فرماندهان سابق ینی چری، به عنوان فرمانده کل سربازان مظفر محمدیه منصوب شد. ارتش سربازان مظفر محمدیه از هشت واحد به نام “ترتیب” تشکیل شده بود. در راس هر ترتیب فرماندهی به نام “بینباشی” قرار میگرفت. این بینباشیها تحت فرمان سربینباشی بودند. هر ترتیب ۱۶ صف بود. هر صف تحت فرماندهی یک یوزباشی بود که هر یوزباشی نیز دو معاون داشت. هر ترتیب یک توپخانه داشت. افسری به نام “سر توپخانه” توپها را فرماندهی میکرد. ترتیبها که متشکل از ۱۶ صف بودند به صورت هشت صف در راست و هشت صف در چپ به دو قسمت مساوی تقسیم میشدند که برای هر یک از این سمتها فرماندهانی به نام “آقایان شاخه راست” و “آقایان شاخه چپ” تعیین شده بود. دو سال بعد، این سازمان دوباره سازماندهی شده و “ترتیبها” “آلای به معنای هنگ” و به فرماندهان آن نیز “میر آلای” گفته شد. اصطلاح “صف” نیز به “بؤلوک به معنای قسمت” تغییر نام داد. هر هنگ از سه گردان به فرماندهی یک بینباشی (سرگرد) تشکیل شده بود. دو افسر، یک کاتب و یک پرچمدار به هر شاخه راست و چپ و جدا از یک یوزباشی (سروان) و معاونانش، یک “باش چاووش” و یک “امین قسمت” برای هر بولوک (قسمت) منصوب میشد. در هر آلای (هنگ)، یک “کایماکام” وجود داشت که معاون میرآلای بود. دو هنگ تحت فرماندهی یک میرلیوا و سه هنگ تحت فرماندهی یک فریک بود. به افسران بالاتر از میرآلای “پاشا” گفته میشد. “مُشیر” بزرگترین فرمانده ارتش سربازان مظفر محمدیه بود. این ارتش به منظور افزایش قدرت نظامی دولت عثمانی و خاتمه بخشیدن به نفوذ ینی چریها در دولت که سالها به یک ارتش پوسیده تبدیل شده بود، به عنوان یک واقعه مفید دیده شده و تاسیس گردید.
پیشامد فرخنده یا رویداد فرخنده به ترکی عثمانی “واقعه خیریه” به برچینش اجباری و سرکوب لشکر چندسدهای ینیچری امپراتوری عثمانی به دستور سلطان محمود دوم به تاریخ ۱۵ ژوئن ۱۸۲۶ گفته میشود. در این زمان بیشتر نیروهای ۱۳۵ هزارنفری ینیچری بر سلطان محمود دوم شوریده بودند و پس از سرکوب این شورش رهبران آن کشته و بسیاری از اعضای آن تبعید یا زندانی شدند. سپاه ینیچری برای همیشه برچیده شده و با نیروی نظامی مدرنتری جایگزین شد.
ورود به مقاله
آنچه در مورد جنبشهای اصلاحاتی محمود دوم که مجبور شد مدیریت امپراتوری را در یک دوره بسیار قدرتمند به عهده بگیرد، ناشناخته است. از وی فقط به عنوان یک سلطان اصلاحطلب نام برده شده و اما بر دشواریهایی که هنگام انجام اصلاحات و ماهیت نوآوریها با آنها روبرو شده بود، تأکید نشده است. به عنوان مثال، ایده ردیف سربازی که تا زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی نقش مهمی در سازمان نظامی این دولت داشت، در زمان وی مطرح و عملی شد. وقتی محمود دوم بر تخت سلطنت نشست، امنیت داخلی و خارجی امپراتوری عثمانی متزلزل بود. در جنگهایی که از سال ۱۷۶۸ به بعد صورت گرفته بود، ارتش عثمانی همواره شکست خورده و سرزمینهای زیادی توسط دشمنانش تصرف شده بود. ایدههای ملی گرایی که با تأثیر انقلاب کبیر فرانسه به ویژه از سال ۱۷۸۹ گسترش یافته بود، به سرعت در مرزهای امپراتوری در حال توسعه بود. در حالی که از یک سو شورشهای ملی رخ میداد، در طرف دیگر، شورشها در ایالات مسلمان با دلایل مختلف آغاز شده بود. نیروی ینی چری که در موقعیت ارتش مرکزی قرار داشت، مدتها بود که قادر به فعالیت نبود. آنها نه در سرکوب شورشهای داخلی و نه در جنگ با سایر کشورها مفید بودند. بنابراین، از قرن ۱۸ انجام برخی اصلاحات و نوآوریها در ارتش عثمانی آغاز شده بود. اما فرصتی برای ایجاد ارتش با کیفیت مطلوب پیدا نشده بود. محمود دوم اصلاحات انجام شده قبل از خود و تلاش های مثبت و منفی در زمینه نظامی را به خوبی میدانست. او نمیخواست همان اشتباهات را تکرار کند. برای این منظور، وی قصد داشت تا به تدریج سپاه ینی چری را اصلاح و در صورت عدم امکان آن را از بین ببرد. در سالهای ابتدایی دوران حکومتی خود با تشویق و حمایت بایراکتار مصطفی پاشا، مرکز ینی چری را کنار گذاشته و سعی در ایجاد یک واحد جدید نظامی مدرن برآمد. وی ارتش سکبان جدید را که شبیه ارتش تشکیل شده توسط سلطان سلیم سوم بود، تأسیس کرد. وقتی در کنار این ارتش که با دریافت آموزشهایی به روش اروپایی شروع به توسعه کرده بود، اقدام به مرتب سازی مرکز ینی چریها کرد، ینی چریها قیام کرده و بایراکتار مصطفی پاشا را که معمار نظم جدید نظامی بود، کشتند. بعد از این حادثه خونین، فهمیدند که دیگر نمیتوان امنیت کشور را با این نیروهای قلدر، فراهم کرد. سرانجام، عدم موفقیت آنها در سرکوب شورشهای یونانیان موجب سرریز شدن صبر سلطان شد. پس از مذاکرات طولانی برای اصلاحات جدید نظامی، تنها راه نجات ایجاد اتحادیهای مدرن با نام “اشکینجی” بود. اگرچه مرکز اشکینجی از نظر تأسیس شبیه نظام جدید و سبکان جدید بود، اما به جای دریافت مجدد سرباز، تصمیم گرفتند از میان ینی چریها دستههای ۱۵۰ نفری جمع کرده و آنها را به روشی مدرن برای مرکز اشکینجی آموزش دهند. این کار در مدت زمان کوتاهی انجام شده و تمرینات آغاز گردید. با این حال، ینی چریها از مخالفت با این مرکز نیز دریغ نکردند. کسانی که منافعشان با اصلاحات انجام شده، آسیب میدید با ینی چریهایی که آموزشها را نمیپسندیدند، همکاری کرده و درست مثل مرکز نظام جدید و سبکان جدید شروع به تبلیغات علیه این مرکز کردند. از نظر آنها، اصلاحات انجام گرفته اختراع کفار بود. تقلید کردن از کفار بیدینی بود. این رویه باید در اسرع وقت کنار گذاشته شده و سرهای مسئولین این امر بریده میشد. ینی چریها سعی کردند با ایجاد فضای استبداد و هرج و مرج از امتیازات از دست رفته خود محافظت کرده و با ایجاد ناآرامیهایی تحت عنوان “اصول کفار” از مقررات و نوآوریهای ایجاد شده جلوگیری کنند. در این ارتباط سلطان محمود دوم با فرمانی که در ۱۷ ژوئن ۱۸۲۶ منتشر کرد، مرکز ینی چری را که مدتهای طولانی فاقد نظم و نظام بوده و محل اختلافات و فتنهانگیزیها بود، لغو کرد. خلاء نظامی که با از بین بردن مرکز ینی چری به وجود آمده بود با تأسیس ارتش جدیدی به سبک اروپایی به نام “عساکر منصوره محمدیه” به احترام پیامبر اکرم(ص) پر شد. حسین پاشا فرمانده سابق ینی چری به عنوان رئیس ارتش جدید با عنوان سرعسگر منصوب شد.
تأسیس عساکر منصوره محمدیه
بلافاصله پس از لغو ینی چریها، سلطان محمود دوم اطلاع داد که از این پس دروازه آقا در سلیمانیه به عنوان دروازه سرعسگر نامگذاری شده است. وی همچنین در ۷ ژوئیه ۱۸۲۶ حکم قانونی متعلق به این سازمان را نیز صادر کرد. طبق قانون، این سازمان که پیش از این قرار بود ۱۲۰۰ نفره باشد، از ۱۵۰۰ نفر تشکیل یافته و به ۸ واحد که به هر واحد “ترتیب” گفته میشد و تحت فرماندهی یک “بینباشی” (سرگرد) بود، تقسیم شد. شش واحد از این هشت واحد به وجود آمده که به ترتیب مسئولیت امنیت استانبول در دروازه سرعسگر را برعهده خواهند داشت، در پادگان خود در اسکودار با داوود پاشا و رحمی حضور خواهند یافت. هر ترتیب به دو شاخه راست و چپ تقسیم شده و به فرماندهی هر یک از این شاخهها یک افسر با عناوین آقای یمین (شاخه راست) و آقای یسار (شاخه چپ) منصوب میشد. هر شاخه متشکل از ۱۰۰ نفر بوده و به ۶ قسمت که “صف” نام داشت، جدا شده و به فرماندهی هر صف یک یوزباشی (سروان) تعیین میگردید. یکی از ۱۰ سربازی که تحت فرمان یوزباشی بودند، درجه اونباشی داشت. علاوه بر این، در هر شاخه یک معاون شاخه، یک معاون یوزباشی، یک سنجاقدار، یک چاووش، یک توپچی، یک رئیس توپ، یک معاون توپ، یک ماشین توپخانه، یک خدمه مهمات و سازدهنی، ساکا و یک منشی وجود داشت.
طبق قانون، میزان مدیریت این مرکز نظامی به این صورت است: اول از همه، در استانبول به فرماندهی سرعسگر پاشا ۸ ترتیب (واحد) تشکیل میشود که متشکل از ۱۲ هزار سرباز است. این ترتیبها به صورت ترتیب اول، ترتیب دوم، سوم و… نامگذاری خواهد شد. هر ترتیب علاوه بر افسران متشکل از ۱۵۲۷ سرباز خواهد بود که شامل یک بینباشی (سرگرد) به همراه دو فرمانده شاخه چپ و راست، سروانها، روحانیون، منشیان نظامی، تیم مهترخانه (موزیک)، مهندسان، پزشکان و جراحان میباشد. ارتش به سبک اروپایی و به روشی مدرن ایجاد شد. از شر ینی چریهایی که در اواخر عثمانی به زخم خونین این امپراتوری تبدیل شده بودند، راحت شده و ارتشی منظم، قانونمند و وفادارتر به حاکم تشکیل شد. سلطان محمود پس از از بین بردن ینی چریها، سعی در ادامه محکم کاریهایش در سایر نهادهای دولتی داشته، نظم و ترتیب را در اولویت قرار داده و طبق آن عمل کرد. محمود دوم همچنین تدابیری را برای سازماندهی نیروی دریایی و مراکز نظامی دیگر انجام داد. او سعی کرد آموزش و نظم را به مراکز نظامی وارد کند. بدون شک، سلطان محمود دوم را باید به عنوان آغازگر واقعی اصلاحات در امپراتوری عثمانی به رسمیت شناخت. وی در طول سلطنت خود (۱۸۰۸-۱۸۳۹) سیاست اصلاح و نوسازی سیستم اداری پوسیده دولت را به رغم دشواریهای شدید در برخی از استانها و با دولتهای بزرگ دنبال کرد. او تحولات بزرگی را در ارتش ایجاد کرد و درصدد تغییر مفاهیم محافل تأثیرگذار بر جامعه عثمانی بود. همه اینها بدون لرزش و مقاومت نبودند، حتی شورشهای داخلی نیز به وجود آمد. علیرغم همه این اتفاقات منفی، سلطان محمود یک فرایند اصلاح و تغییر را با موفقیت اجرا کرده و آن را با قدرت پیاده کرد. بزرگترین نوآوری سلطان محمود بدون شک از بین بردن مرکز ینی چری بود، وی با حذف این مرکز نظامی، واقعهای را که به عنوان قانقاریای دوران اخیر توصیف شده بود، حل کرد. اگرچه او در این روند با مشکلات مختلفی روبرو شد، اما توانست بر آنها غلبه کند. سرانجام، سلطان محمود دوم بعد از منحل کردن مرکز نظامی ینی چری که به عنوان اتفاق خیرانه شناخته میشود، بجای آن ارتش عساکر منصوره محمدیه را تأسیس کرد. وی با ایجاد یک تغییر بزرگ در ساختار ارتش امپراتوری عثمانی، دولت این کشور قویتر و ساختار ارتش را منظمتر کرد. با توجه به برخی از نظرات؛ در نتیجه این اصلاحات، ارتش عثمانی به جای تشکیل شدن از افراد حرفهای به ارتشی متشکل از دهقانان مسلمان که موظف به خدمت وظیفه بودند، تبدیل شد. افسرانی که تنها یک گام از آموزش نظامی را گذرانده بودند، فارغ التحصیل شده و در جبهههای جنگ جای خود را گرفتند. ارتش عثمانی به آزمایشگاه دشمنان اروپایی تبدیل شد. همانطور که نویسندگان اظهار داشتند، جنبشهای اصلاح طلبی در این دوره گامهای کافی و در جهت درستی نبودند. پاراگرافی که مشاهدات ناظران نظامی غربی در مورد نیروهای منصوره تازه تأسیس شده در آن ارائه می شود، یک نمونه قابل توجه و تراژیکومیک است که این واقعیت را آشکار میکند؛ “زیر نگاه حیرت زده ناظران نظامی غربی این بود که افسران منصوره در تلاش بودند تا نیروهای خود را با تاکتیکها و فنون قبل از ناپلئون آموزش دهند. دانش و تجربه نظامی به قدری کم بود که حتی اکثر دروس آموزش ابتدایی نیز قابل تمرین نبود. “فرماندهان هنگ، که علاقه سلطان محمود به اشکال هندسی را میدانستند، سعی داشتند با اختراع نظمهای نظامی به اشکال هندسی عجیب، سلطان سلطان را جلب توجه کنند، حتی اگر از نظر نظامی پوچ و بی فایده باشند.”
به این ترتیب، برخی از گروهها بودند که اصلاحات و مقررات سلطان محمود را دوست نداشتند. گروههایی وجود داشتند که استدلال میکردند ارتش جدید ناکافی بوده و مجهز نیست. آنها استدلال کردند که مربیان اروپایی آموزش کافی و جدی نمیدهند و ارتش متکی به دانش و مهارتهای لازم نیست. اگر لازم باشد همه این نظرات را با هم تلفیق کرده و به نتیجه برسیم، سلطان محمود با حذف مرکز نظامی ینی چری به نوعی بقای دولت را تأمین کرد. در آن زمان ارتشی فاسد و نافرمان وجود داشت. با وجود همه اینها، تأسیس ارتش جدید توسط سلطان محمود دوم فعالیت سودمندی برای آینده دولت عثمانی بود. علی رغم آنچه گفته شد، ارتش سربازان مظفر محمدیه با توجه به شرایط ساختاری لازم برای ایجاد بوده است.
مکان، آموزش، غذا، لباس نظامی، سازماندهی، اجازه، حقوق و موارد شبیه دیگر مطابق قانون ارتش مظفر محمدیه به این صورت میباشد:
- مکان
کودکان زیر پانزده سال که از استانبول و استانهای دیگر آمده بودند، تا زمانی که برای سنشان مجاز بود، از پادگانهای سرعسگرلیک، داووت پاشا و رحمی، جداسازی شدند. در این ارتباط، پادگانهای پسر تازه کار که برای سربازان کم سن و سال خالی گذاشته شده بود، با این دستورالعمل به پسران سرباز کم سن اختصاص یافت.
- مسئولیتها و وظایف
در آیین نامه دیده میشود که افسران نظامی لباس شخصی به اتاق آموزش با عناوین مباشر، معاون نظامی و مدرس منصوب شدهاند. در میان این افسران، متولی با عنوان مباشر مافوق دیگران پذیرفته شده است. در آیین نامه، وظیفه مباشر به این صورت تعریف شده است: “… اخذ و تعیین اسب منصوب و تعیین و تحقیق در مورد اتاق آموزش و مراحل بازرسی احوال به عهده وی و در نتیجه موارد دایر شده تعلیم خانه برعهده وی میباشد… “.
یوزباشی (سروان) و معاون وی از نظر درجه و اختیارات در زیر مباشر و بالاتر از استاد پذیرفته شدهاند. در اساسنامه این شرط ذکر شده است که سروان و معاونش باید از میان افراد “واجد شرایط و پاکدامن” و “شایسته و اهل شکرگذاری” انتخاب شود. اگر سروان به هر دلیلی برکنار شود، معاونش به جای وی منصوب میشود. برای پست معاونت نیز کسی که با شرایط ذکر شده در بالا مناسب باشد توسط سرعسگری منصوب میشود. یک یوزباشی (سروان) و معاون وی توسط باب سرعسگری (ستاد کل ارتش) منصوب میشوند تا در زمانهای مناسب برای پسران نوجوان هر روز آموزش تفنگ، نمایش امور مربوط به صنعت جنگ و آموزش نظامی بدهند. در همین حال، مطابق آیین نامه افسران حق داشتند برخی از پسران را که دارای صلاحیت نظامی بودند به عنوان اونباشی (سرجوخه) انتخاب کنند. افسران باید دائماً به رفتار و احوال این نوجوانان توجه کنند؛ “… اطلاع نیروهای جدیدی که به سن ۱۵ سال رسیدهاند به باب سرعسگری و تعیین وضعیت و استخدام آنها با توجه به استعدادشان مانند ارتقاء درجه از سرباز به سرجوخه، منشیگری، خدمات نگهداری از اسبها از جمله وظایف افسران است.”
آخر سر، معلمان که رتبه آنها از مباشر، سروان و معاون سروان پایینتر است، جزو مأموران تعلیمخانه محسوب میشوند. معلم موظف شده است که خارج از دوران سربازی به تحصیل این نوجوانان بپردازد. بیان شده است که انتصاب معلم با کمک قاضی دینی انجام میشود و قاضی افندی امتحانی برگزار کرده و فرد موفق در امتحان را مشخص میکند.
- آموزش
آموزش کودکان با راهنمایی معلمان و افسران انجام خواهد شد. معلمی که به مرکز آموزش تعیین شده است، هر روز صبح به کودکان دروس قرآن کریم، مسائل دینیه، علم حال و رسم الخط آموزش میدهد. به عنوان بخشی از آموزش های دینی، از کودکان خواسته شد تا نمازهای روزمره خود را در نمازخانه معلم بخوانند. سروان و معاونش نیز توسط سرعسگریه موظف به آموزش فن حروف به این پسران نوجوان شده بودند. کودکان پس از درک استعدادها و توانایی هایشان یا سرباز میشدند و یا پس از آموزش به هر هنر و علمی که تمایل دارند، سوق داده میشدند. بر این اساس، کسانی که توانایی نوشتن و خواندن دارند میتوانند در منشیگری ارتش سربازان مظفر یا در یکی از بخشهای نویسندگی باب عالی مشغول شوند و کسانی که به هنر تمایل دارند میتوانند بخش ساخت سلاح یا مهندسی فعالیت داشته باشند.
- حقوق
طبق این آیین نامه، ماهیانه حقوق حق الزحمه برای مباشر و سروان صد قروش، برای معاون سروان هشتاد قروش و برای معلم شصت قروش اختصاص مییافت. در حالی که برای پسران نوجوان ماهانه ۵ قروش تعیین گردیده بود، برای کودکانی که به رتبه اونباشی (سرجوخه) ترفیع شدهاند نیز مبلغ ۶ قروش پرداخت میشد.
- غذا
در مورد میزان غذایی که به کودکان داده میشود، در نظام نامه ارتش سربازان مظفر محمدیه آمده است “غذای نفرات دیگر مانند غذای اختصاص یافته” میباشد. بر اساس قانوننامه سربازان مظفر، غذای تعیین شده برای کودکان به این صورت میباشد: صبح و عصر دو وعده غذا خواهند خورد. صبحها فقط نان و آش، عصرها نیز خورشت داده خواهد شد. گاهی اوقات برنج و گاهی بلغور پلو به لیست وعدههای غذایی روزهای دوشنبه و جمعه هفته اضافه میشود. سوپ صبحگاهی به تناوب از برنج و عدس درست می شود. علاوه بر این، مقدار کافی پیاز، نمک و روغن به سربازان داده میشود. سهمیه نان سربازان از کوره اختصاص داده شده و گوشت توسط قصاب باشی آقا داده میشود. جیرههای دیگر توسط ناظران سربازان مظفر خریداری شده و هزینههای انجام شده توسط خزانه پرداخت میشود. جیره غذایی سربازان در تاریخ۲۷ ربیع الاول ۱۲۴۲/۳۰ اکتبر ۱۸۲۶ افزایش یافته و به نان روزانه تعیین شده برای هر ردیف متشکل از یکصد و شش افسر و سرباز بیست نان دیگر افزوده شد.
- لباس نظامی
برای بچه ها جلیقهای ساخته شده از پارچه گاو نر یا بادبان، شلوار نیمتن و لباس راه راه روی آن داده میشد. همچنین یک تفنگ ساخته شده از چوب به آنها تعلق میگرفت.
- ورود و خروج
به مرکز آموزش دستور داده شده که کسی از خارج وارد آنجا نشود و به کارکنان تعلیم خانه اخطار داده شده بود که کودکان را به بیرون نگذارند.
- نگهبانی
انواع وظایف اجرای قانون مرکز آموزش توسط افسران ارتش سربازان مظفر محمدیه انجام میشد. در حال حاضر سربازان مظفر در حال انجام خدمات اجرای قانون در مناطق خاصی از استانبول بودند.در درب مرکز آموزش نیز به تناوب.
- اجازه
کسانی که خانواده هایشان در استانبول هستند، پس از جلب رضایت والدین، میتوانند هفتهای یک بار در مرخصی به خانه های خود بروند. سوابق مربوط به تعداد کودکان مستقر شده در مرکز آموزشی تعداد مشخصی را بیان نمی کند. با این حال، درخواست اختصاص تنها یک سروان، معاون سروان و معلم به عنوان کارکنان این مرکز در ارزیابی ارائه شده به سلطان نشان میدهد که تعداد سربازان کودک حدود صد نفر بوده است. قسمتها از گروه ده نفره کودکان تشکیل میشد. سروان و معاون وی مسئول آموزش کودکان در پیاده نظام بودند. برای این منظور اسلحههای ساختگی ساخته شده از چوب بین کودکان توزیع شد. برای کودکان روزانه آموزش جنگ داده میشد. این شامل اطلاعات فنی و تاکتیکی در مورد استفاده از تفنگ، جنگ با سرنیزه، حمله، عقب نشینی و موارد مشابه بود. تصور میشد که در این آموزش نظامی تواناییها و استعدادهای کودکان شناخته شود. سلطان محمود این تلاشها را برای شکل گیری ساختار جدید ارتش آغاز کرد و سیاست آموزش سربازان را که در بالا برای توسعه ارتش سربازان مظفر محمدیه ذکر شد، دنبال کرد. مدارس نظامی افتتاح شده برای آموزش افسران فنی و دیگر کارمندان ارتش عثمانی که شکست در برابر فنون غربی را آغاز کرده بود، یکی از پیشگامان غربی سازی در ترکیه بود. در مدارس نظامی که از زمان تاسیس تغییرات زیادی را در ساختار و برنامه خود دیده بود، بسیاری از متخصصان و معلمان خارجی استخدام شدهاند. این مدارس که پس از دوره رکود امپراتوری عثمانی ظهور کردند و در دوره سلطه ذهنیت مدرسه افتتاح شدند، مانند نمونههای غربی موفق نبودند، اما از بسیاری جهات، حاملان علم، فن آوری و درک جدیدی از تغییر در ترکیه بودهاند. هنگامی که برنامههای آموزشی مورد بررسی قرار میگیرد، مشاهده میشود درسهایی وجود داشته که میتوانست تمام اطلاعات فنی آن زمان را ارائه دهد. با این حال، این واقعیت که کشور در آن سالها هنوز شرایطی را نداشت که بتواند مدرسهای با سطح بالای آموزش فنی فراهم کند، به ویژه نبود نهادهای آموزش ابتدایی که دانش آموزانی را برای این مدارس آماده کنند، باعث میشود که درسهای اینجا با وجود برنامههای تهیه شده در سطح اروپا، کیفیت مطلوب را نداشته باشد. گرچه کلاسهای مقدماتی برای جبران این نقصها افتتاح شد، اما باز هم آماده سازی دانشجویان برای تحصیلات عالی اداری و فنی امکان پذیر نشده است. در ارتش عساکر منصوره تلاش شده است که این ارتش به یک ارتش اروپائی تبدیل شود، اگرچه به خاطر همین دلایل ذکر شده امکان آموزش بر طبق فنون تعلیمی در اروپا فراهم نبوده است.
روند توسعه ارتش سربازان مظفر محمدیه در دولت عثمانی
در حالی که سازمان ردیف از یک سو در تمام سنجاقها تأسیس شده بود، مشکلات مربوط به عملکرد این سازمان روز به روز در حال افزایش بود. آموزش گردانهایی که تحت اداره افراد برجسته پادگانهای قبلی درآمده بود، به روشی مدرن امکان پذیر نبود و شکایات از افسرهایی که فرصت استراحت نداده و زمان اختصاص یافته برای کارهای روزمره را با بهانه آموزش از سربازان میگرفتند، بیشتر شده بود. به منظور جلوگیری از سردرگمی و با هدف به کار انداختن هر چه بهتر سازمان ردیف، جلساتی با افراد مربوطه به ریاست شخص سلطان در استانبول تشکیل شده و تصمیمات جدیدی اتخاذ میشد. با تصمیماتی که در ژوئن ۱۸۳۶ گرفته شد، تغییراتی در عملکرد سازمان ایجاد گردید. به جای مشارکت همه گردانها در داخل مرزهای پادگان برای رزمایشهای جمعی که دو بار در سال برگزار میشد، تصمیم بر این شد که در این مراکز، آموزش به مدت ۳ ماه و به روش نوبتی انجام پذیرد. بنابراین، هم مرکز شهر بدون سرباز نمیماند و هم سربازان آموزش بهتری میدیدند. برای اینکه آسیبی به مردم در فصول زراعی وارد نشود، تمرینات تا حد امکان در ماههایی انجام میشد که کشاورزی انجام نمیشود. در طول دوره آموزش، غذا، تختخواب، اسلحه و سایر هزینههای سربازان توسط دولت تأمین میشد. در شهرهای دارای مرکز نظامی، دقیقاً مانند پادگانهایی که در دوره سلطان سلیم سوم برای سربازان نظام جدید اقدام به ساخت شده بود، پادگانهایی ساخته شده و سربازانی که در تعلیم شرکت کرده بودند، در این پادگانها اسکان مییافتند. دو بار در سال، سربازان ردیف در مراکز ایالات برای آموزش جمعی به نام تمرین بزرگ، دور هم جمع میشدند. در منطقه آناتولی تصمیم بر این شد که اولین تمرینات عالی در بهار و آموزشهای دوم در پاییز انجام شود. با این حال، با توجه به اینکه در اوایل ماه نوامبر (دوره پاییز) فصل کشاورزی در آناتولی بود، تصمیم بر این شد که در این منطقه آموزش عمومی سالی یک بار انجام شود. ماههای آموزش سالانه همچنین توسط فرمانداران تعیین میشد. به منظور تأمین هزینه های سربازان ردیف، خزانه جدیدی به نام خزانه ردیف منصوره ایجاد شده و درآمد بسیاری از مناطق آناتولی و روملیا برای این خزانه اختصاص یافت. قرار بود لباس ماهانه و هزینههای مشابه سربازان توسط این خزانه تأمین شود. اما هزینههای انجام شده در طول تمرینات از مردم آن منطقه (سنجاق) با نام اعانه دریافت میشد. برای این کار، مسئولان منطقه ظرف مدت شش ماه سابقه هزینههای انجام شده برای سربازان را ثبت میکردند و این دفترها را دقیقاً مانند دفترهای توزیع هر شش ماه یکبار برای کنترل به استانبول ارسال میکردند. بنابراین، از فساد جلوگیری میگردید. با این حال، افسران ردیف و مسئولان منطقهای شیوه جدیدی را بر دوش مردم افزودند و دو تا سه برابر مقدار مورد نیاز را به نام هزینههای سربازان ردیف از مردم دریافت کردند. اقدام به انجام این کلاهبرداریها بعد از بررسی دفترهای مالیاتی آشکار شده و روش جدیدی برای جلوگیری از دریافت هزینهای به غیر از هزینههای واقعی از مردم ارائه شده است. بر این اساس ، تصمیم بر این شد که هر سال ۲۰۰۰۰ قروش هزینه آموزشهای ردیف در هر سنجاق (منطقه) شود و این بیست هزار قروش در دو مرحله از مردم جمعآوری شود. اگر هزینه سربازان بیش از بیست هزار دزد قروش باشد، مازاد آن از هزینههای خود فرمانداران و متولیان تأمین میشود. چنین اقداماتی برای عملکرد و توسعه ارتش جدید ضروری بود. سعی بر این بود که ارتش جدید به صورت سیستماتیک و آمیخته با جامعه شکل بگیرد. اقدامات مختلفی برای جلوگیری از سوء استفاده از عملکرد و سیستم نظامی انجام شد. مطالعات و تحقیقاتی مطابق با سیستم و ساختار ارتش سربازان مظفر محمدیه انجام شده و تلاش شده است تا این سیستم مستقر شود.
نتیجه
استخدام کودکان زیر پانزده سال به عنوان سرباز در جمع آوری سربازان به ارتش سربازان مظفر محمدیه باعث ایجاد مرکز آموزش در پادگان نظامی سابق پسر تازه کار شد. مرکز آموزش برای کودکان آموزش نظامی داد. کودکان کوچک با توجه به تواناییهایشان برای خدمت به ارتش یا زمینههای مختلف تربیت شدند. ارتش تازه تأسیس پس از ینی چریها دوره های آموزشی و تربیتی به سبک اروپایی را فرا گرفت. ارتش جدید متناسب با شرایط زمان و با تجهیزات کافی آماده شد. سلطان محمود با لغو ارتش ینی چریها گام بزرگی برداشته و با حذف سپاهیان ینی چری که سالها باعث شکست دولت در جنگها شده بودند، توانسته اقدام مهمی برای آینده دولت به انجام رسانده است. با گروههای خودخواه و نظم قدیم در دولت عثمانی مبارزه کرده و به آنها پایان داده است. ارتش جدید برای جلوگیری از شکست در جنگهایی که زخم خونین امپراتوری عثمانی بود و همچنین برای به دست آوردن پیروزیهای دولت، بطور سیستماتیک تاسیس شده و از تکنیکهای آموزشی به سبک اروپایی استفاده گردید. مربیان و کارشناسان نظامی از اروپا برای ارتش جدید آورده شد. تحت نظارت آنها، ساختار و عملکرد ارتش برنامه ریزی شده و آموزشهایی در این راستا ارائه شد. سعی بر این بود که از تکنیکها و روشهای نظامی مورد استفاده در ارتشهای اروپایی در ارتش تازه تأسیس استفاده شود. سلطان محمود دوم تحولات فرآیند تأسیس ارتش را با دقت دنبال کرده و خواستار ایجاد ارتشی به سبک اروپایی شد. محمود دوم پس از پایان دادن به ینی چریها، برای بقاء دولت و احیاء و پیشرفت مجدد به ارتش تازه تأسیس اهمیت داده و به جای ینیچریهای بی قاعده و نافرمان قدیمی، برای مفید واقع شدن ارتش جدید برای دولت و جامعه عثمانی هم در مرحله تأسیس و هم پس از آن تلاش زیادی کرد. اگرچه منتقدان ساختار و عملکرد ارتش تازه تأسیس وجود داشت، اما محمود دوم گام بزرگی برداشته و با پایان دادن به مسئله ینی چریها که یکی از مهمترین مشکلات دولت عثمانی بود، اقدام مثبتی برای آینده دولت عثمانی انجام داد. ارتش سربازان مظفر محمدیه به دور از رفتارها و رویههای غیرمسئولانه ینی چریها به عنوان ارتشی بدون امتیاز تاسیس شد که برای بقای دولت تلاش میکرد.
در همین باره بخوانید:
آقا حسین پاشا؛ مرد تاثیرگذار ینیچری
قاضیعسکر، حلقه وصل حاکمیت، علما و نظامیان
آقینجیلار، تکاوران عثمانی
یکی از طولانیترین امپراتوریهای تاریخ چرا فروپاشید؟
نویسنده: امرالله ساییر
منبع: ملیمآنالیز