آغاحُسِیْن، یا آقاحسین پاشا، معروف به آغاپاشا (۱۱۹۰-۱۲۶۵ق / ۱۷۷۶-۱۸۴۹م) فرمانده ینیچری و وزیر عثمانی در دورۀ سلطنت محمود دوم. در شهر اَدِرْنه دیده به جهان گشود و همراه پدرش حاج مصطفى که اهل روسچوق بود به «بندر» آمد و در همانجا به جرگۀ ینیچریها پیوست و آنگاه به استانبول آمد. در تشکیلات ینیچری، مدارج ترقی را به سرعت پیمود. در آغاز زَغَرچی (از صنوف سطح پایین ینیچری) بود، سپس به فرماندهی بولوک[۱] (فوج، گروهان) ارتقا یافت و پس از چندی با حمایت «سلاحدار علیبیک» به فرماندهی کلّ ینیچری منصوب شد و از توجه ویژۀ سلطان برخوردار گشت (جودت، ۱۲ / ۷۰). به سبب لیاقت و کاردانی و تجربۀ خویش، به زودی ادارۀ تشکیلات ینیچری را بهدست گرفت. وی که خود نیز پروردۀ این دستگاه بود از فساد حاکم بر آن و ستم افراد ینیچری بر مردم و سوءاستفادۀ ایشان از مقام نظامی خود به خوبی آگاه بود. از اینرو، ۳ ماه پس از پذیرش مسئولیت فرماندهی، با تبعید و قتل برخی از اشرار ینیچری، آنها را تار و مار کرد (مولتکه، ۱۳۴؛ جودت، ۱۲ / ۷۳، ۱۴۷؛ دانشمندان، IV / 110)؛ و از اینرو عنوانِ «پاشا» گرفت. چون به علت سرکوب اشرار ینیچری، احتمال داده میشد که به وی سوءقصد شود، از مقام خود برکنار شد و حکومت بورسه و اِزمیت، فرماندهی پادگان بوغاز بوسفور و محافظت از سواحل آن به وی واگذار گشت (اسلام آنسیکلوپدیسی؛ جودت، ۱۲ / ۸۵، ۱۴۸).
عدم کارآیی، بیانضباطی و شورش پی در پی افراد ینیچری از یکسو (دانشمند، IV / 110) و برتری ارتش منظم و آموزشدیده از سویی دیگر، محمود دوم را بر آن داشت که به انحلال تشکیلات ینیچری و تأسیس سپاه جدید اقدام کند (فریدبک، ۲ / ۲۱۹). در اجرای این خواستۀ محمود، آغاحسین پاشا و «عزت محمد پاشا دارندهای» مشوّق و مددکار او بودند (اوزون چارشیلی، II / 268). به همین منظور، بزرگان دولت عثمانی، رؤسای ینیچری و عدهای از علما در «مجلس خاص» که در اقامتگاه شیخالاسلام قاضی محمدزاده برپا شد، گرد هم آمدند و تشکیل سپاه جدید را تصویب کردند (دانشمند، IV / 110؛ جودت، ۱۲ / ۱۴۷- ۱۴۸؛ فریدبک، ۲ / ۲۱۹). به دنبال آن با صدور «خطّ شریف» در ۲۰ شوال ۱۲۴۱ق / ۲۸ مۀ ۱۸۲۶م تأسیس این سپاه رسمیت یافت (لویس، ۷۷) و گرچه رؤسای ینیچری در آغاز با تشکیل واحدهای منظم این سپاه که «اشکینجی» نامیده میشد (اوزون چارشیلی، II / ۲۶۸) موافق بودند، اما بعد با آن به شدت مخالفت کردند و با اجتماع در میدان اسبدوانی سر به شورش برداشتند، ولی شورش آنان از سوی حسین پاشا به سختی سرکوب گشت و میدان به توپ بسته شد. عدۀ زیادی در این واقعه کشته شدند (قارال، ۱۴۸-۱۴۹؛ دانشمند، IV / 111). این حادثه که به «وقایع خیریه» معروف است (قارال، ۱۱۰) موجب انحلال کامل تشکیلات ینیچری شد و فرمان انحلال (۱۱ ذیقعدۀ ۱۲۴۱ق / ۱۷ ژوئن ۱۸۲۶م) در مسجد سلطان احمد قرائت شد و به اطلاع عامه رسید (دانشمند، IV / 111). با انحلال تشکیلات ینیچری و تأسیس ارتش جدید که عساکِر منصورۀ محمدیه نامیده میشد (قارال، ۱۵۰)، حسینپاشا به عنوان اولین «سرعسکر» عثمانی به فرماندهی آن تعیین گردید (همو، ۱۵۱؛ قاموسالاعلام)، اما وی پس از مدتی از این مقام کنارهگیری کرد. در جنگ روسـ عثمانی (۱۲۴۳ق / ۱۸۲۸م) که با استفاده از ضعف نظامی عثمانی و به بهانۀ اجرای مفاد عهدنامۀ لندن از جانب روسیه آغاز شد، فرمانده بخشی از سپاه عثمانی در روملی و اطراف دانوب به آغاحسین پاشا واگذار گردید (دانشمند، VI / 113؛ قارال، ۱۱۹-۱۲۰)، اما برخلاف پیروزی در سرکوب شورش ینیچری، وی در این نبرد موفق نشد و اراضی بسیاری از تصرف عثمانی خارج شد. ناگزیر از مقام خود معزول و به حکومت شهر ادرنه منصوب گردید (اسلام آنسیکلوپدیسی). به دنبال اوجگیری اختلافات مصر و عثمانی در زمان محمدعلی پاشا و تصرف شهر عکّا، محمود دوم برای جلوگیری از پیشروی نیروهای مصری، آغاحسین پاشا را به سوی مصر گسیل داشت (فریدبک، ۲ / ۲۳۴؛ دانشمند، IV / 118). سپاه حسینپاشا از ابراهیم پاشا فرزند محمدعلی پاشا شکست خورد و به حلب واپس نشست، اما مردم حلب از ورود او به شهر جلوگیری کردند (شهابی، ۸۶۷). حسین پاشا ناگزیر با سپاهیان خسته و گرسنۀ خود به کوههای توروس عقبنشینی کرد و در تنگۀ بیلان از ابراهیم پاشا به سختی شکست خورد (بروکلمان، ۴۹۰؛ رضا نور، ۱۰ / ۲۶۱). پس از آن به سوی ایالت قرهمان عقبنشینی کرد و از مقام خود معزول شد (قارال، ۱۳۰). آنگاه به حکومت ویدین منصوب شد و در همانجا درگذشت (مولتکه، ۱۳۴).
آغاحسین پاشا بهرغم اینکه سواد کافی نداشت. فردی جسور، تجددخواه و هوادار علوم و فنون اروپایی بود. گذشته از استحکامات نظامی ویدین، برج دیدهبانی آتشنشانی شهر استانبول، موقَت خانه (محل تعیین اوقات دقیق شرعی در مساجد بزرگ) در شهر میرگون[۲]، بیمارستان نظامی اَدِرنه، مسجد و مدرسهای در شهر سیلیستر از آثار خیریۀ اوست (ترک آنسیکلوپدیسی).
مآخذ
اسلام آنسیکلوپدیسی؛ بروکلمان، کارل، تاریخ ملل دول اسلامی، ترجمۀ هادی جزایری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۶ش؛ ترک آنسیکلوپدیسی؛ جودت، احمد، تاریخ، استانبول، مطبعۀ عثمانیه، ۱۳۰۹ق؛ رضانور، تورک تاریخی، استانبول، مطبعۀ عامره، ۱۳۴۴ق؛ شهابی، حیدر، الغررالحسان فی اخبار ابناءالزمان، به کوشش اسد رستم، بیروت، منشورات المکتبه البولسیه، ۱۹۸۴م؛ فریدبک، محمد، تاریخالدوله العلیه العثمانیه، بیروت، دارالجیل، ۱۹۷۷م؛ قاموسالاعلام (ترکی)؛ نیز:
Danišmand, Ismail Hāmi, Izahli osmanli Tarihi Kronolojisi, Istanbul, 1972; Karal, Enver ziya, Osmanli tarihi, Ankara, T. T. K. 1983; Lewis, Bernard, the Emergence of Modern Turkey, London Oxford University, 1961; Moltke, Helmut, Briefe über Zustände und Begebenheiten in der Türkei aus den Jahren ۱۸۳۵-۱۸۳۹, Berlin, 1877; Uzan Čaršili, I. H, Osmanli Devleti teškilatinda Kapukulu Očaklari, Ankara, T. T. S. 1984.
نویسنده: علی اکبر دیانت
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی