پایگاه مطالعات عثمانی: در بخش نخست این نوشته به آغاز عکاسی با موضوع حرمسراهای عثمانی که در آتلیه های اروپایی و استانبول آغاز شد پرداخیتم. در این قسمت از این مقاله به عکس هایی که از سوی خانواده های عثمانی گرفته شده است می پردازیم.
قسمت نخست این مقاله را از اینجا بخوانید.
عکسهای حرمسرائی گرفته شده توسط خود خانوادههای عثمانی
بیایید سعی کنیم با استفاده از عکس اتاقهای حرمسرائی که عثمانیهای استانبول در آن زندگی میکردند و همچنین فضاهای داخلی خانهها این خانوادهها را بشناسیم.
آیا میخواهید فضای داخلی حرمسرا که فضای واقعی زندگی است را با سبک دکوراسیون حرمسرائی عکاسی شرقی که بیشتر برای گردشگران ایجاد میشود، مقایسه کنیم؟
در نیمه دوم قرن نوزدهم، فضاهای ویژه داخلی حرمسرا عثمانی به دلیل تأثیر فرهنگ و هنر غالب غربی در زندگی دربار عثمانی، از بسیاری جهات شروع به تغییر کرد.
عکسهای علی سامی بیگ
میتوانیم این تغییر بزرگ در زندگی حرمسرا را که در نتیجه غربزدگی به وجود آمده است با نگاهی به عکسهای کمیاب علی سامی بیگ که در خانهاش موجود بوده و در ارتباط با فضای داخلی حرمسرای عثمانی هستند، شروع کنیم. علی سامی بیگ (۱۸۶۶-۱۹۳۶) به عنوان افسر توپخانه آموزش دیده بود. اما بیشتر سابقه کاری خود را صرف آموزش نقاشی و عکاسی در مدارس مهندسی امپراتوری کرد. همچنین به عنوان عکاس نظامی خصوصی سلطان عبدالحمید دوم کار میکرد. دیدن زندگی طبیعی و منحصر به فرد خانواده در این عکسهای خانوادگی که کلکسیونی با گستردگی استانبول هستند، سندی شگفت انگیز درباره آن دوره است. در عکسهای علی سامی بیگ یک کمد آینهدار با روکش مرمر و یک زن که روی صندلی کنار کمد نشسته است، دیده میشود. وقتی به عکسها نگاه کرده و متوجه راحتی و آرامش خانواده علی سامی بیگ در مقابل دوربین عکاسی میشویم، میفهمیم که چقدر فرهنگ عکاسی را یاد گرفته و پذیرفتهاند. هماهنگی بسیار خوب خانواده منجر به ایجاد یک عکس بسیار زیبا، دوست داشتنی و شاد شده است. در عکسهای حرمسرائی گرفته شده توسط شرق شناسانی مانند سباح و ژولیر در قرن نوزدهم که در سطح جهانی مورد تقدیر قرار گرفتند، یک واقعیت شناخته شده وجود دارد که آنها برای افزایش دقت و نزدیکی به واقعیت از شبیهترین و غنیترین دکورها در عکسهایشان استفاده میکردند. حمیده خانم یکی از کسانی بود که در عکسها ژست میگرفت و دختر حاجی علی رضا دوست نزدیک علی سامی بیگ بود. علی سامی بیگ هم دقیقاً مانند غربیها هنگام ایجاد عکس حرمسرائی از تزئینات و لوازم جانبی مختلفی برای ارتقاء واقعیت فضای داخلی که از قبل در خانه وجود دارد استفاده میکرد. حمیده خانم بیشتر از فرهنگ عثمانی تحت سبکی که در خانه های اروپایی دیده میشد یعنی در داخل دنیای اشیایی متشکل از یک قالیچه بره، یک میز قهوه چوبی و یک صندلی چوبی تاشو، ژستهای عکاسی میگرفت.
در این عکس جزئیاتی وجود ندارد که به فضای داخلی حرمسرای خلق شده توسط سباح یا ژولیر شبیه باشد. تزئینات حرمسرا عکاس غربی بیشتر به سبک عثمانی است، در حالی که عکس عکاس عثمانی هم بیشتر به سبک غربیها میباشد. عکس هایی که عثمانیها در خانه های خود گرفتهاند به ندرت در بایگانی وارد میشدهاند. به همین دلیل، عکسهای گرفته شده توسط علی سامی بیگ بسیار جالب هستند زیرا از جمله عکسهای کمیابی هستند که تا به امروز باقی ماندهاند. عکسهای گروهی از این خانواده جالب به عنوان شواهدی مستند از فضای داخلی عثمانی توسط Getty Research Instute Special Collections در بایگانی ثبت شده است. کلکسیون علی سامی بیگ اطلاعاتی مستند در مورد یک خانواده عثمانی قرن نوزدهمی در سال ۱۸۹۰ ارائه میدهد.
لباسهایی که زنان در عکسها میپوشند اطلاعات تاریخی درباره سبک پوشش آن دوره ارائه میدهد. عکس ها احتمالاً با استفاده از یک دوربین جعبه ای ساده گرفته شده است که از دهه ۱۸۸۰ در دسترس عموم قرار گرفت. در این زمینه، ما نمیتوانیم از تأثیر دوربینهایی که برای آن دوره بسیار جدید بودند اما برای این دوره بسیار ساده هستند، در بهبود کیفیت تصویر چشم پوشی کنیم. اگرچه امکانات فناوری بسیار محدود بود اما آنها توانستند عکسهایی با قابلیت سند ایجاد کنند. در قرن بیستم با کوچکتر و رایج شدن دوربینها، افراد بیشتری شروع به عکاسی کردند. به این صورت، آزادی عکاسی از خود و خانواده خود به صورت جداگانه را به دست آوردند. موقعی که به این مجموعه عکسهای خانوادگی نگاه میکنیم عدم کنجکاوی در مورد این که چه کسی این عکسها را گرفته است، غیر ممکن است. اگرچه تصاویر اختصاص داده شده به آن لحظه کار یک عکاس مشتاق آماتور بود اما به دلیل اینکه قدرت جادویی عکاسی لحظات خاطرهانگیر و کوتاه زندگی را ابدی میکرد، افراد در عکسها همیشه در همان سن باقی میمانند؛ به نظر میرسید که عکاسی زمان را نگه میدارد.
اگرچه امروزه ابزارهای پیشرفتهای برای عکاسی در دسترس داریم اما بازهم با پوشیدن زیباترین لباسهای خود برای عکاسی مانند عثمانیهای قرن نوزدهم به ثبت خاطرات خود در کنار خانوادههایمان ادامه میدهیم. پس از مدتی این عکسها با تغییر زمان و مکان به بزرگترین اسناد تبدیل میشوند.
مراسمات خاصی که در آنها چنین خاطرات خانوادگی و پرترههایی از مردم قرار گرفتهاند، بزرگترین اثبات برای این مسئله هستند که فضای زندگی آن دوره به چه چیزی شباهت داشته است. اول از همه، وقتی به عکسهای خانوادگی مربوط به گذشته نگاه میکنیم، سعی داریم با قدرت تخیل خود داستانهایی درباره زندگی این اعضای خانواده ساخته و حتی گاهی اوقات نامهای مختلفی برای آنها بگذاریم. عکسهای متعلق به افرادی مانند علی سامی بیگ، نمادینترین نمونه فضاهای داخلی در خانههای عثمانی است.
بیشتر این عکسهایی که با نیمی از اعضای خانواده گرفته میشد، برای افزایش روشنایی با عنوان عکسهای بیرونی در باغچه خانه گرفته میشد. به دلایل مختلف، اینچنین عکسهایی از نظر کیفیت نور و اطلاعات بسیار سحرآمیز بودند. با این حال، عکسهای گرفته شده در داخل خانه از نظر درک سبک زندگی واقعی حرمسرا و مفهوم تغییر مکان بین گذشته و حال بسیار مهم هستند. بنابراین ارزشمندتر از عکسهای خارج از خانه هستند. به لطف داستانهای واقعی زندگی که از تصاویر عکسهای قدیمی بروز مییابد، بسیاری از افراد و خانوادههایی که در گذشته زندگی کردهاند را آنطور که بودهاند میشناسیم. دلیل واقعیت مسئله این است که عکس به همان صورتی که در اصل بوده، مستند شده است. هر یک از عکسهای گرفته شده به صورت دنبالهوار ما را داخل یک زندگی خصوصی میبرد که نمیتوانیم وارد آن شویم و اتاقها را نشان میدهد. این عکاسان با انتقال افراد زیادی به زمان عکسی که گرفته شده، در حال مستندسازی دکوراسیون اتاق، مبلمان و لوازم جانبی هستند. همچنین، مستندات فرهنگی فوق العاده باارزشی درباره عادات مصارف طبقات مختلف مردم عثمانی که کمتر و به ندرت دیده و شنیده شده است، ارائه میدهد. ما از چنین عکسهایی میفهمیم که در این دوره از تاریخ مردم عثمانی در تزئینات داخلی خانههایشان از چه نوع اشیائی استفاده میکردند. در یک مورد عکس مربعی شکل که در آن افراد ژست گرفتهاند، کمدهایی را که موقع باز و بسته شدن صدای عجیبی داده و در اطراف هجره روی دیوار قرار گرفتهاند و همچنین کنارههای دیوار که با چوبهای حکاری و طراحی شدهاند را میشود گفت که با تمام وجود حس میکنیم. در عکسهای مربوط به فضای داخلی اماکن مربوط به دوره عثمانی، علاوه بر وسایلی که در چهار سمت به صف شدهاند، بادبزنها، گلدانها، مجسمههای مجازی و پرترههای زنانه که روی سینیهای تزئینی نقاشی شده و به صورت متقارن با هجره اتاق ردیف شدهاند به عنوان نقطه کانونی اتاق به چشم میخورد. وقتی تصاویر مربوط به فضاهای داخلی خانههای عثمانی را به دقت بررسی میکنیم، علاوه بر قفسه روی شومینه که تصور میشود تنها عملکرد آن نمایش اشیاء تزئینی است، لوازم جانبی شومینه که در اطراف مبلها روی دیوار آویزان شدهاند، اطلاعات مفیدی در مورد این مکان زندگی برای ما میدهد. مجدداً در عکسها معمولاً میبینیم که در مقابل طاقچه دیوار و به صورت متقارن با آن یک مبل چوبی قرار گرفته که بر روی آن نیز یک پارچه تزئینی به عنوان دکور کشیده شده است.
همچنین اینطور به نظر میرسد که دقیقا در وسط فضاهای اجتماعی در داخل اماکن، یک میز بزرگ و در اطراف آن چند عدد صندلی قرار گرفته است. به طور خلاصه، نوع دکوری که در عکسهای گرفته شده توسط شرق شناسان غربی وجود دارد، به هیچ وجه به عکسهای گرفته شده توسط خانوادههای عثمانی از داخل یا خارج از خانههایشان شباهتی ندارد. در حالی که مشاهده میشود عکسهای خانوادگی عثمانی از تزئینات واقع بینانهتر و حیاتیتری برخوردار هستند، در مقابل اتاقهای حرمسرائی توریستی در عکس غربیها بیشتر خیالی و ناکارآمد به نظر میرسد. در حالی که عکس خانوادگی عثمانیها بیشتر غربگرایانهتر دیده میشود، دکوراسیون شرق شناسان هم بیشتر جلب توجه کننده و سنتی به نظر میرسد. به عبارت دیگر، گویی تقریباً هیچ شباهتی بین اشیائی که توسط عکاسان تجاری برای ایجاد محیط حرمسرا استفاده میشود و اشیائی که عثمانیها برای زندگی خود در همان دوره انتخاب کرده،اند، وجود ندارد. در عکسهای خانوادگی قرن نوزدهم عثمانی، اعضای خانواده مانند بسیاری از ساکنان استانبول در این عکسهای داخلی لباسهای شیکی پوشیدهاند که در ادوار اخیر توسط جنبش طبقه متوسط به صورت سازگار با مُد ایجاد شده و داخل آن بسیار زیبا دیده میشوند. به عنوان مثال، سرویس چای در صحنهها معمولاً وظیفه خدمتکار است و چنین تصاویری به درک روابط طبقاتی خانوادگی کمک میکند. همچنین مشاهده تابلوهای خوشنویسی به زبان عثمانی یا عربی در بیشتر اتاقها بسیار گسترده است. اما در عکسها این احتمال وجود دارد که مدلهای داخلی حرمسرا اعضای یک خانواده نباشند بلکه مجموعهای از بازیگرانی باشند که برای یک صحنه تئاتر دور هم جمع شدهاند. مدلهایی که در چنین عکسهای نمایشی ظاهر میشوند لباسهای غیرمعمولی میپوشند. عمامههای مردانه، روپوشها و پارچه فراوان زیر روپوشهایشان و همچنین کمربندهای عجیب و غریبی که لباسشان را نگه میداشت، مورد اغراق قرار میگرفت. این فعالیتهای تئاتر آماتور نزدیکترین روش برای عکاسی در استودیو بوده و عکسهایی را که از نظر تاریخی میتوان به آنها استناد کرد را به امروز ارمغان کردهاند. در بعضی از عکسها که زندگی روزمره حرمسرا را به نمایش میگذارند، دو زن جوان مشاهده میشود که در لباس خدمتکار به سه زن مسن و مسافر در حال خدمت رسانی هستند. علاوه بر فنجانهای قهوه که بر روی میزها قرار گرفتهاند، غذاهای پخته شده با خمیر دیده میشوند که در حال سرویس شدن هستند. بر روی فرشی که در دکوراسیون استفاده شده، یک قلیان شیشهای قرار گرفته است. یک چوب قلیان بلند در دست یکی از مردان مهمان دیده میشود.
وقتی به مجموعه عکسهای حرمسرائی نظاره میکنیم، یک عکس داخلی و کلاسیک دیگر در کاتالوگها به چشم میخورد که در آن دو زن بر روی مبل دراز کشیدهاند و یکی از دو خدمتکار جوان در حال خدمت به آنها میباشد. غالباً در چنین عکسهای حرمسرائی سنتی، اشیاء تقریباً مشابهی مانند مهرهها، بادبزنها و سینیهای پذیرایی دیده میشود. این نوع عکسهای معتبر خانگی اگرچه با دیدگاههای متفاوت باید اما نشانگر تلاش برای ترکیب داستانی همان مضامین حیاتی در آتلیههای عکاسان تجاری یا عدم موفقیت در ایجاد شباهت به واقعیت است. علیرغم این مردم محلی استانبول اوقات فراغت خود را در مقابل ویترینهای عکاسی برای ارزیابی عکسهای ویترینی میگذراندند که توسط توریستها گرفته و به فروش گذاشته شده بودند. این واقعیت که افراد آشنا به صحنه و فرهنگ سنتی حرمسرا به اصالت عکسهای توریستی دارای تزئینات حرمسرائی و لباسهای تولید شده توسط خارجیها اهمیت میدادند، بزرگترین شاخص قدرت عکاسی بود. رمان زینب چلیکسوی که در سال ۲۰۰۰ نوشت، شامل گفتگوی کوتاهی در مورد ارتباط خیالی او با نویسنده ترک فاطمه عالیه خانم است. فاطمه عالیه خانم که یک شخصیت خیالی در رمان بود، در این عکس داستانی از سه زن پاریسی که لباس عجیب و جذاب ترکی را مطابق تصویر رویاهای خود هنگام استقبال از یک زن بازدید کننده در خانه خود پوشیدهاند، دیده می شود. بعداً این بازسازی جالب صحنه عجیب ترکی را با حجاب، کافی عربی، جلیقه و شلوار آلبانی بازسازی میکند. اگرچه روایت فاطمه عالیه خانم در این مضمون خیالی میباشد اما جالب است زیرا دنیای حرمسرا که دارای یک دکوراسیون داستانی است را با جهان حرمسرائی که بخشهایی از زندگی واقعی را ارائه میدهد، در مقابل همدیگر قرار میدهد. چنین زندگیهای خیالی که توسط بسیاری از روشنفکران و هنرمندان باسواد عثمانی ارائه شده، درحالی که به عکسهای استودیوئی شرق شناسان عثمانی که با سبک حرمسرا بازی میکنند، شباهت دارد، همزمان حس پیچیدگی تقلید را نیز آشکار میکند. در نتیجه، عکاسان که آینههای یک جامعه هستند با تجربه کلیشه و انجام یک تحلیل آگاهانه با الگوهای خود در برابر تقلیدهای غربی جامعه خود سبکهای خودشان را با ویژگی تمسخرکنندگی آشکار میکنند. همانطور که مری رابرتز در مورد یک عکس مشابه نوشت: چه راهی بهتر از تقلید از کلیشههای یک فرهنگ برای تسلط بر آن فرهنگ وجود دارد؟ شوخی به زبان خارجی نشانگر درک شما از آن زبان است. عثمانی پر است از نمونههای برجسته آلبومهای عکسی که حاوی انتقاد از چنین تغییرات فرهنگی و اجتماعی هستند که در پی انتشار انتشار چنین عکسهای هجو در اواخر امپراتوری به وجود آمده بود. این یک ارزش تاریخی بزرگ است که پیام تغییر اجتماعی انتقال یافته با صدها عکس ممکن توسط مجموعههای عکس خصوصی که تحول فرهنگی را نشان داده و به صورت تصویری تعاملات فرهنگی متناقض با شواهد را ارائه میدهند. در این مقاله تحقیقاتی، سعی کردیم عکاسی مانند فنتون که حرمسرا را با سبک خاص خود ارائه میدهد و همچنین عکاسانی مانند سباح و ژولیر که با افتتاح استودیوهای تزئین شده در استانبول حرمسرای خیالی ایجاد میکنند تا یک منافع تجاری خاص کسب کنند را معرفی و درک کنیم. این درک عکاسی حرمسرای خیالی به سبک غربی مهمترین بخش رویکرد شرق شناسی بود زیرا پیچیدگی و بی ثباتی تعامل فرهنگی را در قرن نوزدهم استانبول ارائه میداد. همچنین در عکسهای که با دکوراسیون مصنوعی گرفته شده است، اگرچه کیفیت تصویر بالا میباشد اما میتوانیم ببینیم که صحنههای حرمسرا نیز گاها بیمعنی و حتی نفرت انگیز هستند. قطعا آنچه که واقعی است، زندگی خانوادگی میباشد. این حس را عکسهای آتلیهای نمیتوانند بدهند.
برای مثال: اگر به مواجهه خانواده علی سامی بیگ با ژست گیریهای موجود در عکسهای روزنامه نگاه کنیم، شواهد بسیار روشنی از کاربردهای جدید داخلی در مبلمان و سایر اشیاء اطراف اعضای خانواده و الگوهای عادت دورهای و جدیدی که در این موارد پدیدار شدهاند را در آنها مییابیم.
در پایان، ترکیب دنیای حرمسرا که یک ضد روایت بوده و محدود به نخبگان فکری و هنری نشده با شرح تصویری، توریستی و شرق شناسانه حرمسرا در ادبیات که با خیالات تبدیل به داستان شدهاند در بیشتر سرآمیز و مرموز ساختن تصویر حرمسرا در دنیای عثمانی و تعمیقسازی هنری آن بسیار مفید است.
نویسنده: کمال شندیکجی
سایت تاریخی رهبرنامه
در همین موضوع بخوانید:
تاریخ شوم اقلیت مسلمان بلغارستان (۱)؛ تا جنگ جهانی اول
پدران یونانیان برای قرار گرفتن در حاکمیت عثمانی دعا میکردند!
دانلود کتاب “امپراتوری عثمانی و دو رویه تمدن بورژوازی غرب”