پدران یونانیان برای قرار گرفتن در حاکمیت عثمانی دعا می‌کردند!

پایگاه مطالعات عثمانی: این روزها که تنش میان ترکیه و یونان در دریای مدیترانه افزایش یافته است، روحانی اعظم ارتودوکس یونان در اظهاراتی علیه اسلام و مسلمانان باعث افزایش تنش شد. اما این اظهارات در حالی است که ارتودوکس های بالکان مذهب خود را مدیون حکومت عثمانی و مسلمانان هستند. چون اگر مسلمانان عثمانی نبودند ارتودوکس های بالکان بالاجبار زیر دست پاپ مذهب خود را به کاتولیک تغییر داده بودند!

در دهه های پایانی قرن چهاردهم میلادی بالکان از نظر سیاسی در وضعیت پرتلاطمی به سر میبرد و این منطقه به دولت های کوچک و سرزمین های استحفاظی زمینداران بزرگ تقسیم شده بود. این وضعیت در حالی که از سویی باعث میشد تا این دولت های کوچک امکان اتحاد علیه عثمانی را از دست بدهند وضعیتی پیش آورده بود که هر کدام از این دولت های کوچک سعی میکرد تا علیه دیگری با عثمانی ها وارد اتحاد شود و همین مساله فتوحات عثمانی در بالکان را تسهیل میکرد. مرحوم خلیل اینالجیق در پژوهشهای خود به صورت مبسوط و با جزئیات فتوحات عثمانی در بالکان را تشریح کرده است.

منطقه بالکان در دوره استفان دوشان (۱۳۳۱-۱۳۵۵)  به سمت اتحاد در قالب یک امپراتوری صربی رفت اما با مرگ او این شانس نیز برطرف شد و بالکان با مرگ دوشان به سرعت به سمت تجزیه حرکت کرد. خلیل اینالجیق معتقد است که با افول امپراتوری صرب، این عثمانی ها بودند که به سمت ایفای نقشی حامیگری در بالکان حرکت کردند. دو قدرت بزرگ، مجارستان در شمال و ونیز در غرب و جنوب نیز از این وضعیت استفاده کرده سیاست نفوذ در بالکان را در پیش گرفته بودند. این دو دولت در کنار حاکمیت سیاسی و نظامی در واقع نمایندگان مذب کاتولیک نیز بودند و با فشارهایی که آنها بر اهالی تحت تحکم خود روا میداشتند این اهالی راهی جز گرویدن به مذهب کاتولیک نداشتند. در چنین وضعیتی تقابل عثمانی با این دو دولت در واقع به مثابه سدی در برابر کاتولیک سازی اهالی ارتودوکس بالکان بود. شرایط اجتماعی بالکانی ها نیز به عنوان یک تسهیل گر برای گسترش عثمانی در این منطقه بود. با تضعیف اوتوریته بیزانس در منطقه، کلان‌زمینداران بیش از پیش به سمت رفتارهای مستقل در زمینه سیاست های مالی و حقوقی حرکت کرده و بیگاری و مالیات ها در مورد اهالی روستایی وضعیتی روزافزون به خود گرفته بود. با فتح عثمانی این خودرایی سردمداران محلی پایان یافته و اهالی با یک دستگاه حاکمیتی مرکزی و مطلق روبرو شدند که به این ترتیب مورادی همچون بیگاری و مالیات های کمرشکن رفع شد.

نکته جالب قضیه اینجاست که فتوحات عثمانی صرفا با شمشیر نبود بلکه آنچنان که خلیل اینالجیق نشان داده است بخش قابل توجهی از فتوحات با استفاده از شیوه استمالت به معنای هماهنگی شدن و دلجویی انجام میشد. از همین روست که ادعاهایی همچون فتح با خونریزی و با شمشیر در بالکان از سوی عثمانی ادعایی نیست که در ادبیات علمی جایگاهی داشته باشد.

استمالت، به معنای روشی است که با وعده هایی به اهالی غیرمسلمان امکان گسترش اراضی تحت حاکمیت را به دولت عثمانی میداد. در واقع دولت عثمانی با استفاده از سنت تسامح اسلامی با تامین امنیت جان و مال غیرمسلمین و اعطای آزادی به آنها در امور دینی شان آنها را از وابستگی های فئودالی سابق رها میکرد. این غیرمسلمانان در صورتی که به جای خدمت سربازی مالیات جزیه پرداخت میکردند ضمن داشتن آزادی مذهبی از خدمات امنیت دولتی برخوردار میشدند. اهالی در بیشتر موارد با آمدن غازیان عثمانی به مناطق به قلعه های موجود در منطقه پناه برده و پس از تحکیم حکومت عثمانی در منطقه از امنیت پایداری به دست آمده برخوردار میشدند.

حفظ هویت ملی مسیحیان

عثمانیان ضمن حمایت از اهالی غیرمسلمان، کلیسای ارتودوکس و صومعه های آنها را نیز از مالیات معاف کرده و اوقاف متعلق به آنها را از هرگونه دخالت مصون اعلام کردند. این در حالی بود که عثمانی ها امتیازات نظامیان بومی و فئودالهای محلی را ملغی دانسته و آنها را مجبور به نقش آفرینی به عنوان بخشی از حاکمیت عثمانی دانستند. به این ترتیب عثمانی ها روستائیان، اهالی کلیسا، شهرنشینان و نظامیان را در قالب نظم نوین خود جای دادند. به همین خاطر نیز با حذف خاندان های حاکم محلی که در برابر عثمانی های مقاومت میکردند به سرعت حاکمیت عثمانی در آن مناطق تامین میشد.

در واقع عثمانی ها امکان حفظ هویت دینی و ملی منطاق تحت سلطه خود را فراهم آوردند. چه در بالکان و چه در خاورمیانه شاهد آن بودیم که پس از افول عثمانی چه از نظر دینی و چه از نظر زبانی هیچ تغییر عمده ای در اهالی این منطاق رخ نداده بود… این در حالی است که انگلیسی ها و فرانسوی در مناطقی که حاکمیتی ۵۰ – ۱۰۰ ساله داشته اند علاوه بر زبان خود حتی دین خود را نیز بر اهالی آن مناطق تحمیل کرده اند. زبان انگلیسی و فرانسوی به عنوان زبان رسمی آن مناطق مطرح شده و پس از رفتن استعمارگران آن مناطق همچنان گرفتار بحران و تنش بوده اند.

پدران یونانیان برای قرار گرفتن در حاکمیت عثمانی دعا میکردند!

عثمانی ها به هنگام فتح بالکان در بسیاری از موارد با دعوت اهالی بومی روبرو میشدند. در مدخل های مورا و یانیای دایره المعارف اسلام ترکیه و نیز در پژوهش های یاشار ارتاش اطلاعات قابل توجهی در این موارد میتوان به دست آورد.

در سال ۱۴۳۰ زمانی که مراد دوم سلانیک را تحت محاصره خود قرا داده بود اهالی یانیا با اعزام نمایندگانی نزد او عثمانیان را به شهر خود دعوت کردند. آنها کلیدهای شهر را به یک روستا در نزدیکی سلانیک آورده بودند. در دوره سلطان محمد فاتح نیز رومیان اهل مورا و صرب های مناطق مختلف، از پادشاه عثمانی برای رها کردن آنها از دست حکام محلیشان دعوت کرده بودند.

مورا که محل زندگی روم ها بود، پس از هزیمت دوم در وین از سوی ونیزی ها اشغال شد. اما زمانی که کاتولیک ها تلاش کردند تا مذهب خود را به زور بر اهالی ارتودوکس تحمیل کنند، اهالی به مقاومت در برابر ونیزی ها پرداختند. دیپلمات فرانسوی دلاموترای (De la Motraye) در قرن هیجدهم به هنگام سفر به مورا شاهد دعای روم های آن منطقه برای بازگشت حاکمیت ترکها بود. رومها تاکید میکردند که ترکها میزان مالیات بسیار کمتری دریافت کرده و در مسائل مذهبی و عبادی آنها هیچ دخالتی نداشتند اما در مقابل ونیزی ها اموال آنها را مصادره کرده و بر زنان و دختران آنها تجاوز میکردند. به گزارش یان دیپلمات فرانسوی آنها اظهار کرده بودند که در کنار همه این مشکلات روحانیون کاتولیک با سخنرانی علیه مذهب ارتودوکس اهالی را مجبور به تغییر مذهب میکردند در حالی که تا پیش از این ترکها تا حد ممکن آنها را در امور دینی خود آزاد گذاشته بودند. ونیزی ها ضمن ممنوعیت اداره مستقل برای روحانوین ارتودوس آنها را به عنوان زیرشاخه ای از کلیسای کاتولیک تحت سلطه خود در آورده بودند. روم ها که از رفتارهای ونیزی ها بیزار شده بودند با وساطت پاتریک روم در استانبول از پادشاه عثمانی میخواستند تا وسیله نجات آنها از این وضعیت را فراهم آورد. همچنین گزارش هایی وجود دارد که نشان دهنده درخواست های روم های مورا و بعضی جزایر دریای اژه از احمد سوم برای نجات آنهاست. پاتریک روم نیز اعلام کرده بود که اگر به هنگام جنگ عثمانی با ونیزی ها کسی از ارتودوکس ها ونیزیها را حمایت کند از این کلیسا و مذهب اخراج خواهد شد.

به هنگام ورود صدراعظم شهید علی پاشا به مورا در سال ۱۷۱۵ روم های این منطقه به جای مقاومت در برابر لشکر عثمانی به استقبال آنها رفته آنها را یاری کردند. علی پاشا به جای دریافت رفتاری مانند ونیزی ها که مردم را موظف به تامین مجانی آذوقه سربازان خود کرده بودند هزینه تمام آذوقه های دریافتی از مردم را به آنها پرداخته و با روم ها را به مثابه اتباع عثمانی که تحت اشغال نیروهای خارجی قرار گرفته اند رفتار کرده بود. همین رفتارها باعث شد تا پس از فتح عثمانی روم ها به دولت عثمانی اظهار وفاداری کنند.

نویسنده: ارهان افیونجی

از همین نویسنده بخوانید:

واکسیناسیون بیماری‌های واگیردار: هدیه امپراتوری عثمانی به اروپا!

آمریکا می‌توانست توسط عثمانی‌ها کشف شود:کریستف کلمب در دربار عثمانی!

همچنین ببینید

پادشاهان عثمانی| عثمان اول: بنیانگذار دولت عثمانی –قسمت پنجم و پایانی

پایگاه مطالعات عثمانی: با پیروزی بافئوس، عثمان به مثابه یک نیروی سیاسی – نظامی قابل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *