پایگاه مطالعات عثمانی: خالده ادیب آدیوار، نویسنده زن ترک در دورههای مشروطیت دوم عثمانی و جمهوریت. او در حدود ۱۳۰۱ در استانبول به دنیا آمد. پدرش از منشیان دربار سلطان عبدالحمید دوم بود. مادرش را در سنین خردسالی از دست داد و در خانه مادربزرگ مادریش بزرگ شد. این خانه سنّتی ترک تأثیر عمیقی بر شخصیت وی گذاشت (بانارلی، ج ۲، ص ۱۲۲۵ـ۱۲۲۶). پدرش که سبب پیشرفت مردم انگلیس را تربیت اروپایی میدانست، علاقهمند بود تا فرزند خود را به همان شیوه تربیت کند. ازاینرو خالده را در مدرسه آمادگی که مدیری یونانی داشت گذاشت؛ مدرسهای که خالده تنها شاگرد مسلمان آن بود (انگیناون، ۲۰۰۷، ص۳۰ـ۳۱). سپس خالده را در ده سالگی، به کالج امریکایی فرستاد که زبان انگلیسی را در آنجا به سرعت آموخت. در این ایام به خانه پدرش که خانهای فرنگیمآب بود منتقل شد و چون سلطانعبدالحمید به رفتن کودکان مسلمان به مدارس تبشیری مسیحی اعتراض داشت، ناگزیر از ترک کالج شد و فراگیری زبان انگلیسی را نزد یک معلم خصوصی زن انگلیسی ادامه داد و زبان عربی، قرآن و موسیقی را نیز نزد معلمان خصوصی آموخت. در همین دوره به ترجمه کتاب (مادر) اثر جان ابوت پرداخت که در ۱۳۱۴ با ویرایش محمود اسد افندی در استانبول منتشر شد (همان، ص ۳۴ـ۳۵). خالده تحصیل در کالج را در ۱۳۱۷ از سرگرفت و تا ۱۳۱۹ که از آنجا فارغالتحصیل شد، در عین حال نزد رضا توفیق بلوکباشی، که از دوستان پدرش بود، زبان فرانسه و ادبیات آموخت و کموبیش تحت تأثیر بینش عرفانی او قرار گرفت. در سالی که از کالج فارغالتحصیل میشد با صالحذکی، معلم ریاضی کالج که تحصیلکرده پاریس و مؤلف چند کتاب در زمینه ریاضیات و فیزیک بود (رجوع کنید به میدان لاروس، ذیل “Salih Zeki Bey”)، ازدواج کرد (انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۳۵ـ۳۷).
خالده در سالهای پس از فارغالتحصیلی به خانهداری، تربیت فرزندان، مطالعه و تجربهآموزی در کار نویسندگی اشتغال داشت. مرحله اصلی نویسندگی وی با اعلان مشروطیت دوم (۱۳۲۶/۱۹۰۸) آغاز شد. او در آن ایام ضمن همکاری با روزنامه طنین، ناشر افکار و تمایلات اتحاد و ترقی (رجوع کنید به تونایا، ج ۱، ص ۳۳)، نوشتههای خود را با امضای خالده صالح در بعضی از روزنامهها و مجلات دیگر نیز انتشار میداد (قدرت، ج ۲، ص ۶۲). پس از بلوای ۳۱ مارس (مطابق گاهشماری قدیم عثمانی، برابر با ۱۳ آوریل ۱۹۰۹/ ۲۲ ربیعالاول ۱۳۲۷) و غلبه موقت نیروهای ضدمشروطه بر پایتخت، خالده که به سبب نوشتههایش مغضوب آنان بود به مصر فرار کرد و از آنجا به انگلستان رفت و پس از استقرار آرامش و امنیت به کشور بازگشت (همانجا). پس از بازگشت به کشور، ضمن ادامه دادن به کار نوشتن و انتشار داستانهایش برای تدریس اصول تعلیم و تربیت در دارالمعلمات (دانشسرای دخترانه) و سپس بازرسی مدارس دخترانه اوقاف استخدام شد (دایرهالمعارف ادیبان دنیای ترک، ذیل “Adivar, Halide Edip”)، در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ۱۹۱۸) به دعوت جمالپاشا، فرمانروای نظامی سوریه، برای احداث مدارس و یتیمخانهها، همراه شماری از معلمان زن عازم آن سرزمین شد و همزمان با عقبنشینی نیروهای عثمانی از آنجا، به استانبول مراجعت کرد (انگیناون، ۲۰۰۰، ص ۱۶۸ـ۱۶۹). خالده در ۱۳۲۸ از همسرش جدا شد و سپس در نوشتههایش از اسم پدرش و از امضای خالده ادیب استفاده کرد. پس از ازدواج با عبدالحق عدنان آدیوار، دانشمند و دولتمرد ترک و مؤلف کتابهایی در زمینه تاریخ علم در ۱۳۳۵، تا پایان زندگیاش از امضای خالده ادیبآدیوار استفاده کرد (همو، ۲۰۰۷، ص ۴۹).
با گرمی بازار جریانهای پانترکیستی و پانتورانیستی در سالهای پس از اعلان مشروطیت دوم، خالده ادیب نیز به همان جریان پیوست و در جهت آرمانهای آن به فعالیت پرداخت (رجوع کنید به آرگونشاه، ص ۲۱۳؛ گوموشاوغلو، ص ۲۶۹؛ ارسانلی، ص ۸۰۳). او ینیتوران (توران نو) را که رمانی سیاسی و آرمانی است، در ۱۳۳۰ نوشت و در آن آرزوها و نظر خود را برای ترکیه فردا طرح و ترسیم کرد و به همان مناسبت القابی چون زن بزرگ و مادر ترکان را از دوستداران خود دریافت کرد (رجوع کنید به انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۱۲۳ به بعد).او در ۱۳۲۷ در رأس بنیانگذاران جمعیت تعالی نسوان قرار داشت. هدف اصلی از تشکیل این جمعیت، که شماری از زنان تحصیلکرده از مؤسسانش بودند، بالابردن سطح فرهنگ اعضای جمعیت بود. در زمان جنگ بالکان در ۱۳۳۰/۱۹۱۲، خالده ادیب با پشتیبانی همین جمعیت در کار سروسامان دادن به مهاجران جنگزده و پرستاری از مجروحان جنگی از هیچ کوششی فروگذار نکرد (همان، ص ۴۳ـ۴۴).
او که در ۱۳۳۶ به استادی ادبیات غربی دانشکده ادبیات دارالفنون استانبول منصوب شده بود، در ۱۳۳۷ در گردهماییهای استانبول ــکه به مناسبت تصرف ازمیر به دست یونانیها برگزار شدــ سخنرانیهای شورانگیزی در اجتماعات دهها و صدها هزار نفری ایراد کرد و شهرتش افزونی یافت (همان، ص ۵۳ـ۵۴؛ قاباقلی، ج ۳، ص ۳۱۴) و با مصطفی کمالپاشا، رهبر جنبش رهایی در آناطولی به مکاتبه پرداخت (انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۵۴ـ۵۵؛ آتاتورک، ص ۷۷).خالده ادیب پس از اشغال دوم استانبول به دست نیروهای انگلیسی در جمادیالآخره ۱۳۳۸/ مارس ۱۹۲۰ (تاریخ ترکیه، ج ۴، ص ۵۹۳) و تشدید احتمال بازداشتش، در حالی که فرزندانش را پیشاپیش به امریکا فرستاده بود (موتلوآی، ص ۱۹۴) با شوهرش به آناطولی گریخت و آندو به جنبش رهایی ملی پیوستند (قدرت، ج ۲، ص ۶۳). او در آنجا ضمن حضور در جبهههای جنگ (همانجا) و ترجمه مطالب و مقالات سیاسی از مطبوعات غربی، روزنامه تازه تأسیس حاکمیت ملّیه، معرف افکار جنبش رهایی ملی، را انتشار داد و در عین حال در بیمارستانها از مجروحان جنگی پرستاری کرد. حاصل حضور او در جبههها مجموعهای از داستانها، رمان و کتاب خاطراتی است که مشاهدات، تجارب و تأثرات نویسنده در آن ایام را شامل میشود (آرگونشاه، ص ۲۱۳). همچنین مقالات و گزارشهایی در این زمینه به زبانهای ترکی و انگلیسی در مطبوعات داخلی و خارجی درباره بر حق بودن ترکها منتشر کرد (رجوع کنید به قاباقلی، ج ۳، ص ۳۱۲). وی در این دوره به نوعی نماد مبارزه ملی تبدیل شد که مطالب بسیاری در مطبوعات داخلی و خارجی دربارهاش به چاپ رسید (انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۷۰) و به قولی به «تورکون ژاندارکی» (ژاندارک ترک) معروف شد (قاباقلی، ج ۳، ص ۳۱۳).
در همین دوران بود که او و شوهرش و بعضی از سران و فعالان جنبش مقاومت، از جمله مصطفی کمالپاشا، به حکم «دیوان حرب» مستقر در استانبول که تحت امر نیروهای اشغالگر بود، غیاباً به اعدام محکوم شدند (همانجا).پس از اعلان جمهوریت، در ۱۳۰۲ش/ ۱۹۲۳ شوهرش، که از وزرای حکومت آنکارا و رئیس دوم مجلس کبیر ملی بود، به علت شرکت در تشکیل حزب جمهوریخواه ترقیپرور به ترک کشور مجبور شد و خالده نیز به همراه او به انگلستان و سپس فرانسه رفت. او دو بار (۱۳۰۷ و ۱۳۱۰ش) به دعوت مؤسسات علمی ایالات متحده امریکا برای سخنرانی به آن کشور مسافرت کرد (د.ا.د.ترک، ذیل “Adivar, Halide Edip”). خالده ادیب در ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴ برای سخنرانی به هندوستان سفر کرد (دایرهالمعارف ادیبان دنیای ترک، همانجا).
خالده ادیب پس از بازگشت به ترکیه در ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹ به استادی کرسی ادبیات انگلیسی دانشگاه استانبول منصوب شد و در انتخابات بهار ۱۳۲۹ش/۱۹۵۰ هم، به عنوان نماینده مستقل ازمیر به مجلس راه پیدا کرد و پس از پایان دوره چهارساله نمایندگی، با انتشار نامهای سرگشاده در روزنامه جمهوریت با سیاست وداع گفت و به دانشگاه بازگشت و تا دهه پایانی حیات خود، که در اول بهمن ۱۳۴۲/ ۲۱ ژانویه ۱۹۶۴ به سر رسید، همچنان به نوشتن و نشر رمانهای خود ادامه داد (رجوع کنید به انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۷۶ـ۷۷).
خالده ادیب در دوران بیش از نیم قرن نویسندگی خود آثار بسیاری پدید آورد (برای مشخصات تفصیلی آثارش به ترتیب تاریخ چاپ و انتشار آنها رجوع کنید به همان، ص ۴۳۱ـ۴۶۳). این آثار را در شش گروه میتوان دستهبندی و معرفی کرد :۱) آثار تحقیقی و فکری. برخی از این آثار عبارتاند از : )تاریخادبیات انگلیسی( در سه جلد (۱۹۴۰ـ۱۹۴۹)؛ )تأثیرات شرق ـ غرب و امریکا در ترکیه( به انضمام )«ترکیه به غرب مینگرد»( و )«برخورد شرق و غرب در ترکیه»((رجوع کنید به همان، ص ۳۸۳ به بعد)؛ دکتر عدنان آدیوار اثری تحقیقی درباره شوهرش که یک سال پس از درگذشت وی، یعنی در ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶ منتشر شد (همان، ص ۴۵۶).۲) ترجمهها. گذشته از ترجمههای کوچک چاپ شده در مطبوعات، مهمترین ترجمههای او عبارت است از تاجر ونیزی، که نیمهتمام مانده است، هملت، هر طور که بخواهید، کوریولانوس، آنتونی و کلئوپاترا از شکسپیر که آنها را به دستیاری مترجم دیگری انجام داده است، مزرعه حیوانات از جورج اورول، جلد اول )تاریخ شعر عثمانی( از گیب. او اثر هانری ماسه را به نام اسلام هم از زبان فرانسه به انگلیسی ترجمه کرده است (رجوع کنید به همان، ص ۳۵۷ـ۳۵۹).۳) خاطرات. شامل )خاطرات( به زبان انگلیسی (۱۳۰۵ش/ ۱۹۲۶). این اثر بعدها با عنوان )خانهای با پیچک ارغوانی( به ترکی انتشار یافته است. )آزمایش سخت ترک( (۱۳۰۷ش/۱۹۲۸)، خاطرات دوره جنگ رهایی به انگلیسی که بعدها با نام )امتحان ترک با آتش( به زبان ترکی نیز منتشر شده است ()دایرهالمعارف ادیبان ترک(، همانجا).۴) نمایشنامهها. شامل )چوپانهای کنعان( (۱۳۳۶/ ۱۹۱۸) (رجوع کنید به انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۳۴۷ـ۳۵۰)و ماسک و روح (۱۳۲۴ش/۱۹۴۵)، این اثر با عنوان )ماسکها یا روحها( (۱۳۳۲ش/۱۹۵۳) به زبان انگلیسی هم منتشر شده است (رجوع کنید به همان، ص ۳۵۱ـ۳۵۶).۵) مجموعه داستانها. شامل )معابد ویران( (۱۳۳۰/ ۱۹۱۱)، )گرگِ به کوه برآمده( (۱۳۰۱ش/۱۹۲۲)، )از ازمیر تا بورسه( (با داستانهایی از سه نویسنده دیگر) (۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۲)، )صدای خوشِ مانده در گنبد( (۱۳۵۳ش/ ۱۹۷۴) (رجوع کنید به همان، ص ۳۴۳ـ۳۴۶).۶) رمانها. بیش از بیست رمان از خالده ادیب آدیوار منتشر شده است (رجوع کنید به قدرت، ج ۲، ص ۶۳ـ۶۴؛ انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۵؛ بانارلی، ج ۲، ص۱۲۳۰؛ آقیوز، ص ۱۸۱؛ ایشیق، ذیل “Adivar, Hlide Edip”). جودت قدرت، رمانهای وی را از نظر موضوع به سه دسته تقسیم کرده است :الف) رمانهای تحلیل روانی. محور اصلی نخستین رمانهای او چون، سِویه طالب، خندان، موعود حکم (حکم موعود)، قلب آغریسی (درد قلب)، عشق و به ویژه روانشناسی زنان است.ب) رمانهای سیاسی. مقصود رمانهایی چون آتشدن گوملک (پیراهن آتشین) است که نشانه دور شدن نویسنده از اصل «هنر برای هنر» است (قدرت، ج ۲، ص ۶۵). عثمان گوندوز(ص ۳۸۹) بر آن است که پیراهن آتشین که در گرماگرم جنگ رهایی ملی نوشته شده است، صحنههایی را از واقعیت آناطولی آن دوران عرضه میدارد و بانارلی (ج ۲، ص ۱۲۲۸) آن را هیجانانگیزترین رمان دوره جنگ رهایی شناخته است (درباره رمان مورد بحث رجوع کنید به انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۱۷۸ به بعد).ج) رمانهای سنن و رسوم یا رمانهای اجتماعی چون )بقال مگسدار(، )بازار مکاره بیانتها(، )کمدی کوچه عشق( که محصول دوره کمال نویسندگی اوست. موضوعات اصلی این آثار نه زندگی عاطفی افراد، بلکه رسوم و سنن نسلهاست (قدرت، ج ۲، ص ۶۵ـ۶۶). سینکلی بقال که عنوانش از نام یک کوچه قدیمی استانبول گرفتهشده است، ابتدا با عنوان )دلقک و دخترش( به زبان انگلیسی نوشته شد و در ۱۳۱۴ش/۱۹۳۵ در لندن به چاپ رسید. سپس با نام مذکور به زبان ترکی منتشر شد و در ۱۳۲۸ش/۱۹۴۲ جایزه رمان حزب جمهوریخواه خلق به آن تعلق گرفت (دربارهاش رجوع کنید به همان، ج ۲، ص۸۰ به بعد؛ بانارلی، ج ۲، ص۱۲۳۰ به بعد؛ انگیناون، ۲۰۰۷، ص ۲۲۵ به بعد؛ تانپینار، ص ۲۵۸ـ۲۵۹؛ گوندوز، ص۳۹۰ـ۳۹۲).
منابع:
Kenan Akyuz, Modern Turk edebiyatinin ana cizgileri, Ankara 1995; Hulya Argunsah, “Milli edebiyat”, in Yeni Turk edebiyati el kitabi (1839-2000), ed. Ramazan Korkmaz, Ankara: Grafiker, 2005; Mustafa Kemal Ataturk, Nutuk, ed. Ece Ozbas, Istanbul 2008; Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1971-1979; Inci Enginun, Arastirmalar ve belgeler, Istanbul 2000; idem, Halide Edib Adivar’in eserlerinde dogu ve bati meselesi, Istanbul 2007; Busra Ersanli, “Bir aidiyet fermani: Turk tarih tezi”, in modern Tukiye’de siyasi dusunce, vol.4, Istanbul: Iletisim Yayinlari, 2003; Firdevs Gumusoglu, “Turk yurdu”, in ibid; Osman Gunduz, “Cumhuriyet donemi Turk romani”, in Yeni Turk edebiyati el kitabi (1839-2000), ibid; Ihsan Isik, Turkiye yazarlar ansiklopedisi, Ankara 2004; Ahmet Kabakli, Turk edebiyati, Istanbul 1965-1966; Cevdet Kudret, Turk edebiyatinda hikaye ve roman (1859-1959), vol.2, Ankara 1970; Meydan Larousse” buyuk lugat ve ansiklopedi, Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991; Rauf Mutluay, 100 soruda cagdas Turk edebiyati, Istanbul 1973; Ahmed Hamdi Tanpinar, Edebiyat dersleri, [lecture notes taken by] Gozde Sagnak, Ali F. Karamanlioglu ve Mehmed Cavusoglu, ed. Abdullah Ucman, Istanbul 2004; Tarik Zafer Tunaya, Turkiye’de siyasal partiler, Istanbul, vol.1, 1988; Turk dunyasi edebiyatcilari ansiklopedisi, Ankara: Ataturk Yuksek Kurumu, Ataturk Kultur Merkezi Baskanligi, 2002- , s.v. “Adivar, Halide Edip” (by J. Enginun); TDVIA, s.v. “Adivar, Halide Edip” (by Inci Enginun); Turkiye tarihi, ed. Sina Aksin, vol.4, Istanbul 1990/
نویسنده: رحیم رئیسنیا
منبع: دانشنامه جهان اسلام