Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
نخستین دریافت‌ها از افول عثمانی و مدارس ترجمه – مطالعات عثمانی

نخستین دریافت‌ها از افول عثمانی و مدارس ترجمه

پایگاه مطالعات عثمانی: مدارس ترجمه از جمله نهادهایی بودند که نقشی عمده و تمدنی در تحولات دوره متاخر عثمانی ایفا کردند. این مدارس، طبقه‌ای اجتماعی و روشنفکرانه را تولید کردند که نقشی عمده در فرآیند شرقشناسی اروپایی نیز داشت. در ادامه بخشی از کتاب “دانش خطرناک”، رابرت اروین با ترجمه محمد دهقانی، در این حوزه تقدیم می‌شود.

**

روحانیان کالج های آکسفورد و کمبریج و کشیش سراهای روستایی که به خواندن متون عربی برای مقاصد عالمانه و الهیاتی علاقه مند بودند، هیچ علاقه‌ای به اعراب زنده واقعی نداشتند، بلکه صرفاً می‌خواستند با شیوه زندگی ابراهیم و موسی بیشتر آشنا شوند تا گیاهان و جانوران کتاب مقدس را شناسایی و جای دقیق فلسطین باستان را مشخص کنند. شاهزادگان، سیاستمداران، سپاهیان و بازرگانان هم بیشتر به ترکان و امپراتوری عثمانی علاقمند بودند. تا اواخر قرن هفدهم، علاقه دنیای غرب به ترکان اغلب از سر ترس بود. در قرن هفدهم، عثمانی‌ها کم و بیش بر تمام سرزمینهای منطقه‌ی بالکان حاکم بودند. فقط امیرنشین کوهستانی و کوچک مونتنگرو استقلال خود را حفظ کرده بود. ترک‌ها وین را دوبار در سال‌های ۱۵۲۹ و ۱۶۸۳ محاصره کردند. ناوگان عثمانی بر شرق دریای مدیترانه مسلط بود. ریچارد نولز، در تاریخ عمومی ترک ها (۱۶۰۳) آنان را “اسباب وحشت این روزهای جهان” دانسته بود. متفکران مسیحی در غرب سراسیمه از خود می پرسیدند چرا خداوند انگار به امپراتوری عظیم مسلمانان عنایت دارد و بعضی هم بیم آن داشتند که مبادا دست تقدیر مسلمانان را بر کل دنیای مسیحیت غالب گرداند. در قرن شانزدهم، اوژه گلسین دو بوسبک، سفیر هابسبورگ در قسطنطنیه، بر آن بود که فرجام کار به احتمال قوی چنین است: “از جانب ترکها آنچه هست منابع امپراتوری توانمند، نیروی خلل ناپذیر، عادت به پیروزی، تحمل سختی، وحدت، انضباط، صرفه‌جویی و هوشیاری است. از جانب ما فقر عوام است و تجمل خواص، نیروهای خلل یافته،  روحیه در هم شکسته، عدم ایستادگی و فقدان آموزش. سربازان نافرمانی می کنند، افسران حریصند و انضباط را به هیچ می گیرند، بی بندوباری، لجام گسیختگی، بدمستی و عیاشی رو‌اج دارد و بدتر از همه اینکه دشمن به پیروزی خو کرده است و ما به شکست عادت کرده ایم. آیا جای تردید است که نتیجه چه خواهد شد؟” بوسبک گمان میکرد مسیحیان منابع خود را در راه اکتشآف و استعمار سرزمین‌های آمریکا هدر می دهند.

در اواخر قرن هفدهم، سیاح فرانسوی، ژان دو تِوِنو، در گزارش در باب سفر به شرق مدیترانه (۳ جلد، ۱۶۷۸، ۱۶۷۴، ۱۶۶۵)، شاید نخستین کسی بود که دریافت امپراتوری عثمانی، گرچه هنوز به ظاهر قدرت بزرگی در شرق تلقی میشد، بمار است و به سرعت رو به افول نهاده: ” این امر مردمان جز ویرانه ها و لباس های ژنده شان دیگر چیزی ندارند تا به آن ببالند.” معلوم شد تحلیل تِونو دقیق است و چند دهه بعد، در سال ۱۶۹۹ بنابر معاهده کارلوویتس، ترکها تن به شکستی تحقیر آمیز دادند و مجارستان، ترانسیلونیا و پودولیا را به ائتلافی از قدرت های مسیحی وا نهادند. بدینسان، واهمه مسیحیان از غلبه اسلام و ترکها فروکش کرد.

نه ترس های کهن و نه علاقه‌ی تازه و یغماگرانه به خاورنزدیک، هیچ یک موجد علاقه بنیادین به زبان یا فرهنگ ترکها نشد. نولز، مولف تاریخ عمومی ترک ها، اصلا ترکی نمی‌دانست. در دانشگاه های اروپایی قرن های شانزدهم و هفدهم هیچ کرسی ای برای مطالعات ترکی وجود نداشت و علاقه ای هم برای ترجمه ادبیات ترکی در کار نبود. تا قرن بیستم چیزی که بتوان آن را سنت مطالعات ترکی نامید در بریتانیا یا فرانسه وجود نداشت. هرچند دیپلمات‌ها، بازرگانان، سپاهیان و شکارچیان نسخه‌های خطی در امپراتوری عثمانی سرگرم مسافرت های دور و دراز بودند، برای آگاهی از زبان و فرهنگ بیگانه معمولاً به دیلماج هایی از همان مسیحیان و یهودیان محلی تکیه می کردند. یونانیان فِنِری، مارونی ها و  ارمنی ها عمال قدرت های گوناگون اروپایی بودند.

کسانی که نقش میانجی یا دلماج را به عهده داشتند به ترجمان معروف بودند. در پاریس، ونیز و پرا (حومه قسطنطنیه در کرانه شمالی شاخ زرین) مدارسی برای چنین مترجمانی وجود داشت. از شناخته شده ترین افراد تربیت یافته در این مدارس میتوان به ژان- ژوزف مارسل و دیگری فرایهر فون هامر – پورگشتال اشاره کرد. چنین کسانی عربی و ترکی معاصر را فرا می گرفتند و این بسیار فرق داشت با آن نوع مطالبی که وارثان متفکر پوکاک یا ارپنیوس در دانشگاه‌ها تدریس می‌کردند. شرق شناس بزرگ، سر ویلیام جونز، در باب دستاوردهای محققانه ترجمانها نظر تحقیرآمیزی داشت: عموما چنین بوده است که کسانی که میان ترکها به سر برده و سبب مهارتشان را در گویش های شرقی شایسته‌ترین افراد برای به دست دادن گزارش دقیقی از آن ملت بوده‌اند یا زندگی پر مضیقه ای داشته و یا گرفت منفعت طلبی شده اند و جز اندک شماری همگی معتاد به نامه های مودبانه یا فلسفه بوده‌اند؛ حال آنکه عده ای دیگر به رغم برخورداری از مقام و منصب بالا و ذوق سلیم در ادبیات و با اینکه فرصت و تمایل لازم را برای نفوذ به اسرار سیاست ورزی ترکها داشته‌اند، از زبان رایج در قسطنطنیه به کلی بی اطلاع و در نتیجه محروم از ابزاری بودند که با آن می توانستند، با هر درجه ای از اطمینان  با احساسات و تعصبات چنان ملت یگانه ای پی ببرند… در باب عموم دیلماجها ما نمیتوانیم از مردانی در شرایط آن انتظار هیچ گونه فهم عمیق یا مشاهده ی دقیقی را داشته باشیم، چون همه دانش آنها در واژه ها خلاصه می شود و همه آنچه می توانند مدعی دانستنش شوند همان واژه هاست.” به رغم خورده گیری های جونز، نهاد ترجمان از تاریخی طولانی برخوردار شد و سر اندرو رایان در خودزندیگنامه اش، آخرینِ ترجمان‌ها، شرح میدهد که در سال ۱۸۹۹ در یکی از مدارس دیلماجی در قسطنطنیه درس خوانده است.

شرایط تجارت در قلمرو عثمانی از طریق معاهدات بازرگانی تنظیم می‌شد که به کاپیتالاسیون معروف بود. حق کاپیتولاسیون در امپراتوری عثمانی از سال ۱۵۳۵ به فرانسوی ها اعطا شده بود. در نیمه دوم قرن هفدهم، ژان – باتیست کولبر، صدر اعظم لویی چهاردهم، به ویژه مایل بود منافع تجاری فرانسه را در شرق مدیترانه توسعه دهد. او از شکار نسخ خطی و عتیقه های شرقی هم حمایت مالی می کرد. کمپانی لونت یا همان شرکت شرق مدیترانه در سال ۱۶۷۱ در مارسی تاسیس شد. فرانسوی ها مخصوصاً سرگرم خرید پنبه از بنادر فلسطین و لبنان بودند. فرانسه در اسکندریه هم حضور بازرگانی قدرتمندی داشت و در طول قرن هجدهم بازرگانان مارسی و متحدان سیاسی آنها کم کم به این فکر افتادند که چه  خوب است مصر را به اشغال فرانسه درآورند. بر اثر ضعف و افول امپراتوری عثمانی، سفرای فرانسه، بریتانیا و سایر قدرت‌ها موفق شدند حق بهره برداری و امتیازات فوق‌العاده‌ای به دست آورند. بازرگانان ایشان  به جایگاهی رسیدند که هیچ کم از مصونیت دیپلماتیک نداشت. به علاوه خدمتکاران و دلماج هایشان هم که بسیارشان مسیحیان و یهودیان بومی بودند، اغلب از همان امتیازات برخوردار می شدند.

همچنین ببینید

یک کتاب غربی علیه مفهوم استبداد شرقی

پایگاه مطالعات عثمانی: اصطلاح استبداد شرقی از جمله اصطلاحاتی است که این روزها از بسامد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *