Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
اندیشه ها و فعالیت های سیاسی ترکان جوان (قسمت چهارم) – مطالعات عثمانی
جمعیت اتحاد و ترقی

اندیشه ها و فعالیت های سیاسی ترکان جوان (قسمت چهارم)

پایگاه مطالعات عثمانی: در ادامه سه مقاله پیشین که به بررسی جنبه های تاریخی ظهور جریان ترکان جوان پرداختیم در این مقاله باز به جنبه های فکری و تاثیرات سیاسی پیرامونی کشور بر فعالیت این گروه و خصوصا پیوندهای خارجی آن می‌پردازیم.

بخش اول این مقالات را در اینجا بخوانید.

بخش دوم این مقالات را در اینجا بخوانید.

بخش سوم این مقالات را در اینجا بخوانید.

××

روابط خارجی ترکان جوان مابین سال های ۱۹۰۸-۱۹۱۴

دلیل آشکار انقلاب ۱۹۰۸ که توسط اتحاد و ترقی انجام شد ضمن اینکه به خاطر نیت انگلستان و روسیه در نشست روال[۱] (ژوئن ۱۹۰۸) مبنی بر کنترل خارجی بر مقدونیه بود اساساً برای از بین بردن استبداد دیرینه و استقرار مجدد حکومت مشروطه مربوط می شد. وقتی شایعه تجزیه امپراتوری عثمانی توسط دولت های امپریالیست گسترش یافت جمعیت اتحاد و ترقی در سالونیک وارد عمل شد؛ برخی از نظامیان از جمله انور پاشا علیه سلطان قیام کردند. چندی پیش در ماه مه ۱۹۰۸ حسین حلمی پاشا بازرس کل مقدونیه در تلگراف ارسالی خود به کاخ سلطان نوشته بود طبق تصمیمی که کمیته های ترکان جوان، ارامنه و مقدونیه در آخرین جلسه خود اتخاذ کرده اند در سالونیک یا بیتولا[۲] وارد عمل خواهند شد. (Çavdar, 1991: 30-31)

در نتیجه، با اجرای مجدد قانون اساسی در ۲۳ جولای ۱۹۰۸ سلطنت مشروطه دوم اعلام شد. اجتماعات شادمانی بسیاری در سراسر امپراطوری برگزار شد و مردم از همه جمعیت ها در آن شرکت کردند. در آن زمان، تایمز لندن نوشت که مسلمانان و مسیحیان در اسکوپیه[۳]، بیتولا و سالونیک همه در این شادی شرکت کردند و متروپولیتن مسیحی[۴] پس از سخنرانی در بیتولا توسط مفتی مسلمان و کشیش های بلغاری مورد استقبال قرار گرفته است. مسلمانان، مسیحیان، یهودیان، ترکان و ارامنه در مقدونیه، قدس و بیروت گرد هم آمدند و لذت اعلام مشروطیت را با هم سهیم شدند. دلیل خوشحالی و امیدواری همه این گروه ها این بود که در سخنرانی های افرادی که سلطنت مشروطه را اعلام کرده بودند تأکید شد که همه مردم حالا برادر هستند؛ مسلمان، مسیحی، یهودی، ترک، عرب، رومی، بلغاری و همه شهروندان آزاد عثمانی هستند. (Ahmad, 1996: 84-85; Şıvgın, 2012: 2-3) بنابراین این امیدواری در مردم ایجاد شد که زندگی آزادتر و شادتری خواهند داشت.

ترکان جوان
تصویری از شعارهای تحولات در زمان ترکان جوان: حریت، مساوات، اخوت

در چنین فضای آزادی، جنبش های زنان (سازمان ها و نشریات)، جنبش های کارگری (تشکل ها و اعتصابات) ظهور کردند و آزادی نامحدود مطبوعات به وقوع پیوست. روز بعد یعنی در ۲۴ جولای، دیگر روزنامه ها مجبور نبودند مقالات خود را برای سانسور ارسال کنند. شاهزاده صباح الدین هم مثل تبعیدیان دیگر به پایتخت بازگشت. هرچند بلافاصله پس از انقلاب، جمعیت تشبث شخصی و عدم مرکزیت و جمعیت اتحاد و ترقی با هم ادغام شدند اما پس از مدتی شاهزاده صباح الدین که نتوانسته بود آمال و آرزوهای خود را پیدا کند فرقه احرار را تأسیس کرد. در همین حال پس از یک وقفه سی ساله، اتحاد و ترقی با پیروزی چشمگیر در انتخابات فاتح میدان شد و احمد رضا رئیس مجلس مبعوثان گردید. (Akşin, 2008: 27)

مسیحیان رومی و برخی از ارامنه (پاتریارک) که در انتخابات با یکدیگر متحد شده بودند از لیبرال ها حمایت کردند. مخصوصا اگرچه مسیحیان با لیبرال ها اتحاد انتخاباتی برقرار کرده بودند اما نتوانستند حتی یک کرسی در استانبول به دست آورند. این وضعیت به روابط بین اتحادی ها و جمعیت رومی پایان داد. در حقیقت، مطبوعات رومی استانبول از قیام ضد انقلاب ۳۱ مارس نیز حمایت زیادی کرده بودند. از طرف دیگر، میان ارمنیان شکاف افتاده بود و اتحادی ها با داشناک ها روابط دوستانه ای داشتند. در واقع، داشناک ها با اتحادی ها توافق کرده بودند تا از مشروطه خواهی حمایت کنند اما همچنان به امور محرمانه خود ادامه می دادند. با وجود روابط نزدیک اتحادی ها و کمیته داشناک، آرمان های هر دو گروه کاملا متفاوت بود. یکی می خواست همه گروه های قومی و مذهبی را زیر سقف امپراتوری متحد کند و دیگری خواستار خودمختاری محلی و حتی استقلال کامل بود. (Ahmad, 1996: 97-98, 112-113)

اگرچه جمعیت اتحاد و ترقی تنها قدرت موجود بود اما لیبرالها و جمعیت های رومی و برخی از ارامنه و محافظه کاران به شدت مخالف آن بودند.

نتیجه این مساله، قیام ارتجاعی ۳۱ مارس (تا ۱۲ آوریل ۱۹۰۹) بود. با قطعیت نمی توان گفت چه کسی شورش را سازماندهی کرده بود. اگرچه ادعا می شد که درویش وحدتی[۵] مدیر روزنامه ولقان[۶] عامل تحریک نظامیان بوده است اما این امر، قطعی نیست. در نهایت، اردوی حرکت که بطور ویژه برای سرکوب قیام سازماندهی شده بود به فرماندهی محمود شوکت پاشا به پایتخت آمد و اوضاع را در دست گرفت (۲۴ آوریل ۱۹۰۹)

علاوه بر شورشیان، شاهزاده صباح الدین، عضو فرقه احرار نیز که تصور می شد در این شورش مشارکت دارد  دستگیر گردید اما او تحت فشار انگلستان آزاد شد. در نهایت عبدالحمید دوم از سلطنت برکنار شد و برادرش محمد رشاد پنجم بر تخت نشست. (Çavdar, 1991: 45-53; Akşin, 2008: 29-34; Zürcher, 2000: 143-146)

هر چند قیام ارتجاعی ۳۱ مارس به آناتولی سرایت نکرد اما گروهی که از این شورش در آدانا حمایت می کردند برای حمله به اتحادی ها به پا خاستند. آنان تعداد زیادی از ارامنه را که فکر می کردند با اتحادی ها همکاری دارند به قتل رساندند (Zürcher, 2000: 148) اگرچه پاتریارک، واکنش زیادی به این مساله نشان داد اما روابط نزدیک اتحادی ها و کمیته داشناک تا سال ۱۹۱۲ ادامه یافت؛ زیرا اتحادی ها با پذیرش مشکلات موجود ارامنه آناتولی، مایل به اصلاح آن بودند. دخالت روس ها در مسائل مربوط به ارامنه از سال ۱۹۱۲ ابعاد دیگری را در این مسئله ایجاد کرد (Ahmad, 1996: 118- 121)

اتحادی ها تا قبل از انقلاب به دنبال تساهل با اقلیت ها برای تحقق آرمان عثمانی گری بودند. با این حال از سال ۱۹۰۹ تلاش کردند تا با محدودسازی استقلال سیاسی و فرهنگی اقلیت ها این فعالیت ها را به دست حکومت بسپارند و از این طریق می خواستند اتحاد مورد نظر خود را در قالب یک فرهنگ عثمانی خلق کنند اما ارامنه، یهودیان و اسلاوها به قوانین تصویب شده اعتراض داشتند و خواستار تداوم نظم پیشین، اعم از تحصیلات، خدمت سربازی و قانون جمعیت ها بودند. همچنین توجه به آگاهی ترکی[۷] در طول جنگهای بالکان بود که آغاز شد (Ahmad, 1996: 99-101; Şıvgın, 2012: 6-9)

برخی احزاب مخالف جدید بین سالهای ۱۹۰۹-۱۹۱۱ تأسیس شد. برخی لیبرال و برخی محافظه کار بودند. فرقه حریت پروران معتدل[۸] و فرقه اصلاحات اساسی عثمانیه[۹] (با دفتر مرکزی در پاریس)، فرقه اهالی و حزب جدید از جمله این احزاب بودند. در این دوره، یک گروه کوچک چپگرا نیز در استانبول تشکیل شد. آنها خواستار سندیکا و حق اعتصاب بودند که توسط اتحادی ها ممنوع شده بود. شاخص ترین فرد این گروه، حسین حلمی بود که مجله اشتراک را منتشر می کرد و همو بود که حزب سوسیالیست را در سال ۱۹۱۰ تأسیس نمود. شعبه این حزب در پاریس توسط سوسیالیستهای فرانسه حمایت می شد. در نوامبر ۱۹۱۱ تقریباً همه احزاب مخالف علیه اتحادی ها متحد شدند و حزب حریت و ائتلاف[۱۰] را تأسیس کردند. نکته مشترک آنها نفرت از اتحاد و ترقی بود. این حزب پس از مدت کوتاهی در انتخاباتی که در استانبول برگزار شد نامزد اتحاد و ترقی را شکست داد. از همین رو جمعیتی که در این زمینه اهتمام کرده بودند انتخابات های بهار ۱۹۱۲ را با فشار و ارعاب پیروز شدند؛ بنابراین، این انتخابات را انتخابات با چماق[۱۱] نامیدند.

در نتیجه، مخالفت در مجلس بطور قابل توجهی کاهش یافت. پس از مدتی، متعاقب مشکلاتی که به خاطر مخالفت ها به وجود آمده بود دولت استعفا داد و کابینه جدید، اتحادی ها را تحت فشار قرار داد؛ لذا برخی فرار کردند و بعضی افراد نیز تبعید شدند. (Akşin, 2008: 38-40; Çavdar, 1991: 65-68)

در همین احوال به دلیل تجزیه امپراتوری توسط قدرتهای بزرگ و شکست عثمانی در جنگهای بالکان، کمیته اتحاد و ترقی مجدداً وارد عمل شد و با حمله به باب عالی در ژانویه ۱۹۱۳ دولت را سرنگون کرد. از این تاریخ به بعد آنها با سرکوب مخالفت ها تمام قدرت را در دستان خود قبضه کردند. در راس قدرت، یک حاکمیت سه گانه با حضور انور پاشا، طلعت پاشا و کمال پاشا به وجود آمده بود. ورود عثمانی ها به جنگ جهانی اول و قرار گرفتن در کنار آلمان اجتناب ناپذیر شد و این پایان کمیته اتحاد و ترقی بود. (Akşin, 2008: 42-44; Çavdar, 1991: 71-82)

همان طور که قبلا نیز اشاره شد از همان ابتدا در جمعیت اتحاد و ترقی، نظرات سیاسی مختلفی در خصوص چگونگی نجات عثمانی وجود داشت. در حقیقت، برخی از آنها جمعیت را رها کرده و احزاب مختلفی را به صورت مستقل تشکیل دادند. برخی ملی گرا، برخی محافظه کار و برخی لیبرال بودند. برخی دیگر ادعا می کردند که حکومت با اتحاد عثمانی نجات می یابد. برخی به وحدت اسلامی (اسلام گرایی) و برخی دیگر به وحدت ترکی (ترک گرایی) معتقد بودند.

اتحاد و ترقی نیز از زمان اعلام مشروطیت، سیاست عثمانی گرایی را دنبال می کرد[۱۲] با این حال، در صورت لزوم از تعقیب سیاست ترک گرایی و ​​اسلام گرایی برای منافع کشور دریع نمی ورزید.

همان طور که ذکر شد اتحادی ها در سخنرانی های خود از زمان اعلام سلطنت مشروطه، اظهار می داشتند که تمام شهروندان امپراتوری اعم از ترک، رومی، ارمنی، مسلمان، مسیحی و یهودی شهروندان آزاد عثمانی هستند. به همین دلیل، اگرچه مسیحیان در ابتدا به خاطر منافع خود از مشروطیت و ترکان جوان حمایت می کردند اما بعداً به دلیل ابراز وفاداری به آتن از عثمانی دور شدند.

پس از مدتی، احساسات ملی گرایانه در میان ارامنه برجسته تر شد. از طرف دیگر به سبب آنکه اکثر یهودیان امپراتوری عثمانی در اواخر قرن پانزدهم و در قرن شانزدهم با اخراج از اسپانیا و پرتغال، ساکن امپراتوری شده بودند با حکومت متحد شدند و مخالف انجام اقداماتی علیه امپراتوری عثمانی بودند؛ آنها سلطنت مشروطیت را تایید کردند. حتی با فروپاشی امپراتوری عثمانی، آنان نیز به همراه ترکان آسیب دیدند.[۱۳] آلمانی ها که در دوره عبدالحمید دوم امتیازات قابل توجهی را به دست آورده بودند با اعتماد به افسران آموزش دیده خود از مشروطه خواهی حمایت می کردند و فرانسویان نیز به سبب آشنایی با فرهنگ روشنفکران عثمانی دوباره از انقلاب حمایت می نمودند.  (Bolat, 2014: 23-24)

با این حال، اصلی ترین قدرتی که ترکان جوان در راه رسیدن به دومین سلطنت مشروطه از آن کمک گرفتند انگلیسی ها بودند. انقلاب ۱۹۰۸ یک سیستم مشروطه را در عثمانی ایجاد کرد که الهام و شجاعت خود را از انگلستان اخذ کرده بود. در دوره استبداد عبدالحمید با طرد شدن انگلستان جای آن را آلمان گرفته بود. با اعلام سلطنت مشروطه، وزیر امور خارجه انگلستان با ارسال پیام تبریک به ترکان جوان اظهار داشت که آنها از کمک خود در اصلاحات انجام شده دریغ نخواهند کرد. البته دلایل مختلفی برای نزدیکی اتحادی ها به انگلستان وجود داشت. آنها می دانستند که برای مدرنیزه کردن و نجات عثمانی به نیروی مادی و معنوی اروپا احتیاج دارند. از آنجا که آلمان و فرانسه امتیازات زیادی در امپراتوری عثمانی کسب کرده بودند لذا به انگلستان که رابطه کمتری با آن داشتند نزدیکتر شدند؛ آنها معتقد بودند که به این ترتیب انحصار امتیاز آلمان و فرانسه را از بین خواهند برد. همچنین انگلستان الگوی رژیم مشروطه عثمانی بود. با این حال، روابط مودت آمیز با انگلستان مدت زیادی دوام نیاورد. هنگامی که اتحادی ها کامل پاشا را که علیرغم سن بالا با پشتیبانی انگلستان به صدارت اعظم منصوب شده بود برکنار کردند انگلستان شروع به حمایت از مخالفان کرد. در حقیقت، همان طور که پیش از این ذکر شد درویش وحدتی که در قیام ارتجاعی ۳۱ مارس موجب تحریک ارتش برای شورش بود با انگلستان نیز رابطه داشت. وی روزنامه ولقان را قبل از حرکت ضد انقلاب، به صورت رایگان توزیع می کرد. روزنامه لوانت هرالد[۱۴] نیز که پیش از ۳۱ مارس در استانبول منتشر می شد و به طور فعالانه ای علیه اتحادی ها فعالیت می کرد با پول تأمین شده توسط دولت انگلستان منتشر می شد. علاوه بر این، شاهزاده صباح الدین که پس از قیام ضد انقلاب ها دستگیر شده بود تحت فشار انگلستان آزاد گردید؛ این نشانه روشنی از حمایت آنان از مخالفان بود.[۱۵] چند سال بعد نیز، اتحاد و ترقی به دلیل امتناع انگلستان، روسیه و فرانسه برای جای گرفتن در کنار آنها، بالاجبار در جنگ به آلمان نزدیک شد.

اتحادی ها که تلاش زیادی برای حفظ یکپارچگی امپراتوری عثمانی انجام می دادند در صورت لزوم و در راستای منافع کشور از نزدیک شدن به سایر دول کبیر دریغ نمی ورزیدند. به عنوان مثال پس از انقلاب ۱۹۰۸ در حالی که ابتدا از آلمان فاصله گرفته بودند – همان آلمانی که عبدالحمید دوم امتیازاتی مانند راه آهن بغداد را به آنان داده بود- اما پس از مدتی با تغییر در نگرش خود تلاش کردند روابط حسنه ای با قدرت های بزرگ برقرار کنند که البته واکنش های مثبتی هم دریافت کردند. چنان که پیش از این در خصوص کابینه کامل پاشا -که از اشخاص نزدیک به انگلستان بود- اشاره شد اتحادی ها سعی می کردند تا در انتصابات مربوط به افراد نزدیک به دول کبیر، تعادل را رعایت کنند. آنها علاوه بر موضوع حاکمیت در باب اصلاحات ارتش نیز سعی می کردند تا این تعادل را رعایت کنند. به عنوان مثال، نیروی زمینی توسط افسران آلمانی سازماندهی می شد؛ نیروی دریایی توسط انگلستان و ژاندارمری نیز توسط فرانسه سامان می یافت.

به این ترتیب در راستای هدف یکپارچگی حکومت و نیز حفظ منافع انگلستان در حاشیه خلیج فارس و بین النهرین، توافق نامه ترکی – انگلیسی در در اوایل سال ۱۹۱۴ منعقد شد؛ همان طور که در ۲۰ اکتبر ۱۹۱۳ به توافقاتی با فرانسه در مورد امتیازات شمال شرقی آناتولی رسیده بودند. به این ترتیب در حالی که از یک طرف سعی در ایجاد تعادل با دول کبیر داشتند اقدامات مختلفی برای تقویت قدرت خود در بالکان انجام می دادند. به عنوان مثال اگرچه تلاش هایی برای به دست آوردن سلطنت آلبانی صورت گرفت اما نتیجه بخش نشد. علاوه بر این نیز انور پاشا فعالیتهای چریکی علیه حاکمیت صربستان در ینی پازار انجام داده بود. تلاش برای بازپسگیری مقدونیه نیز از جمله این تلاش ها بود. در حقیقت، محمود شوکت پاشا می خواست تا ضمن توافق با بلغارها با یونان وارد جنگ شود و سرزمینهای تصرف شده را تقسیم کند. روابط با بلغارستان، رومانی و روسیه بهبود یافت و حتی انجمن دوستی روسی-ترکی در سن پترزبورگ تأسیس شد. این سیاست اتحادی ها در بالکان بیشتر از همه موجب آشفتگی اتریش-مجارستان گردید. (Tekeli, 2003: 89-97)

انور پاشا
انور پاشا

این سیاست اتحادی ها نه تنها بالکان که تمام سرزمینهای امپراتوری را در بر گرفته بود. اتحاد و ترقی با سازمانی به نام تشکیلات مخصوصه[۱۶] بخش های ترکی و اسلامی سرزمین های تحت حاکمیت دول کبیر را با سیاست پان اسلامیسم و ​​پان تورانیسم مورد هدف قرار داده بود. این سازمان به ویژه بعد از سال ۱۹۱۲ به ابزاری اساسی در سیاست توسعه طلبانه تبدیل شد. اگرچه امپراتوری عثمانی قدرت اجرای موفقیت آمیز این امر را نداشت اما حداقل می توانست تعادل منافع بین قدرت های بزرگ را تضمین کند. با این حال، پان اسلامیسم مورد خوشایند انگلستان نبود و روسیه نیز دل خوشی از پان تورانیسم نداشت. (Tekeli, 2003: 97-98)

در کمیته اتحادیه و ترقی قبل از سال ۱۹۰۸ گروهی از افسران نزدیک به انور پاشا به نام فدائیان وجود داشت که کارهای کثیف کمیته را انجام می دادند. آنها در پس گرفتن ادرنه در طول جنگ بالکان نیز نقش موثری داشتند. سازمان موسوم به تشکیلات مخصوصه در سرکوب جنبشهای جدایی طلبانه در امپراتوری تاثیرگذار بودند؛ آنان در حملات به ایالات عربی و محل کسب مسیحیان آناتولی غربی و همچنین در مسئله ارمنستان نقش فعالی داشتند (Zürcher, 2000: 161-162) پس از روی کار آمدن کمیته اتحادیه و ترقی، این سازمان ضمن وابستگی به صدر اعظم، تنها به وی و وزیر جنگ گزارش می داد.

نتیجه

ترکان جوان گروهی از روشنفکران نظامی و غیرنظامی بودند که اثر چشمگیری را در آخرین دوره تاریخ شش قرن امپراتوری عثمانی برجای گذاشتند. اگرچه جنبش ترکان جوان از سال ۱۸۸۹ آغاز شد اما در واقع ادامه نوعثمانیانی بود که در دهه ۱۸۶۰ ظهور کرده بودند. نوعثمانیان نیز به یکباره ظهور نیافته بودند؛ در حقیقت از اواخر قرن هفدهم به سبب شکست امپراتوری عثمانی در جنگ ها حکومت دست به اصلاحات نظامی زد اما با گذشت زمان، یک جنبش مدرنیزاسون در حوزه های مختلف آغاز شد که می خواست خود را به غرب برساند.

به همین منظور با افتتاح مدارس مدرن، دانش آموختگان به خارج از کشور اعزام شدند. به این ترتیب، نسل جدیدی آشنا با تفکرات غرب شروع به شکل گیری کرد. این گروه فکری که با حکومت های مشروطه غربی آشنا شده بودند اولین انتقادات خود را از سال ۱۸۶۰ در روزنامه ها منتشر کردند. وجه تمایز نوعثمانیان از ترکان جوان، سازماندهی قوی تر گروه دوم بود. چرا که ترکان جوان با سازماندهی گسترده ای در ارتش و در میان غیرنظامیان به یک جمعیت تبدیل شده بودند. سازمانهای این جمعیت در بسیاری از مناطق امپراتوری تأسیس شده بود. در حالی که نوعثمانیان با افکار خود در تشکیل اولین سلطنت مشروطه مشارکت داشتند جانشینان آنان یعنی ترکان جوان، خودشان مستقیماً سلطنت مشروطه دوم را در دست گرفتند. کسانی که با تاسیس سلطنت مشروطه، اداره امور حاکمیت را در دست گرفتند اعضای کمیته اتحادیه و ترقی بودند که از دل این گروه پدید آمده بودند.

از این تاریخ تا پایان جنگ جهانی اول، تنها قدرتی که در اداره حکومت، حرفی برای گفتن داشت جمعیت اتحاد و ترقی بود. این جمعیت که هدف اصلی آن محافظت از تمامیت ارضی امپراتوری عثمانی بود برای دستیابی به این مهم همه تلاش خود را به کار بست.

در صورت لزوم از همکاری با اقلیت ها (ارمنی، رومی، یهودی) و دول کبیر امتناع نکرد. بعضی اوقات سعی در ایجاد سیاست های تعادل بین قدرت های مذکور یعنی انگلستان، فرانسه، آلمان و روسیه داشت و با هر یک از آنها توافق نامه های جداگانه ای منعقد کرد. اتحاد و ترقی ضمن برقراری روابط با دول کبیر از ایجاد آشفتگی در سرزمین های آنها و سایر سرزمینهای تحت سلطه شان (مانند هند) اجتناب نکرد. این کارها از طریق اعضای تشکیلات مخصوصه انجام می شد که توسط کمیته شکل گرفته بود. علاوه بر این، تلاش های جدیدی برای سرزمین های از دست رفته بالکان انجام داد اما این تلاش ها به دلیل عدم قدرت حکومت، موفقیت زیادی کسب نکرد. با این حال، هنگامی که جنگ اجتناب ناپذیر شد اگرچه خواستار قرار گرفتن در کنار متفقین بود اما به دلیل عدم تمایل این کشورها مجبور شد طرف آلمان را بگیرد.

چنان که ابن خلدون می گوید حکومت های با عمر طولانی مدت به دلیل مشکلات عارض شده پس از یک دوره خاص فرو می پاشند؛ در این خصوص نیز هیچ اقدامی نتوانست مانع فروپاشی امپراتوری عثمانی شود.

منابع و مآخذ:

Ahmad, Feroz, İttihatçılıktan Kemalizme, Kaynak Yayınları, İstanbul, Mart 1996.

 Akçura, Yusuf, Üç Tarz-ı Siyaset, Yay. Haz. Mehmet Ali Erdem, Lotus Yayınları, Ankara, 2008.

 Akşin, Sina, “Siyasal Tarih (1789-1908)”, Türkiye Tarihi-3 Osmanlı Devleti (1600-1908), Cem Yayınları, İstanbul, 1997.

 Akşin, Sina, “Siyasal Tarih (1908-1923)”, Türkiye Tarihi-4 Çağdaş Türkiye (1908-1980), Cem Yayınları, İstanbul, 2008.

 Altınay, Ahmet Refik, Lale Devri, Baskıya haz. Haydar Ali Diriöz, Ankara, Başbakanlık Kültür Müsteşarlığı Yayınları, ۱۹۷۳٫

 Atabay, Mithat, Aydınlanma Çağı ve Avrupa, Nobel Yayınları, Ankara, 2004.

Bolat, Mahmut, “I. Meşrutiyet’ten I. Dünya Savaşı’na Osmanlı Devleti Dış Politikasının Genel Bir Değerlendirmesi”, Ahi Evran Üniversitesi Sosyal Bilimler Enstitüsü Dergisi, Cilt 1, Sayı ۱, ۲۰۱۴٫

 Burak, Durdu Mehmet, “Osmanlı Devleti’nde Jön Türk Hareketinin Başlaması ve Etkileri”, OTAM, Sayı ۱۴, ۲۰۰۳, ss.291-318.

 Çavdar, Tevfik, İttihat ve Terakki, İletişim Yayınları, İstanbul, 1991. Doğan, İsmail, “Batılılaşma ve Eğitim”, A.Ü. Eğitim Bilimleri Fakültesi Dergisi, Cilt 25, Sayı ۲, ۱۹۹۲, ss.713-733.

 Düzbakar, Ömer, “XV-XVIII. Yüzyıllarda Osmanlı Devleti’nde Elçilik Geleneği ve Elçi İaşelerinin Karşılanmasında Bursa’nın Yeri”, Uluslararası Sosyal Araştırmalar Dergisi, 2/6, Kış ۲۰۰۹, ss.182-194.

 Ergur, Ali, “Türkiye’de Siyasî Düşüncenin Gelişmesinde Fransız Etkisi”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce (Dönemler ve Zihniyetler), Cilt:9, İstanbul, İletişim Yayınları, ۲۰۰۹, ss.927-944.

 Güneş, Gönül, “Teşkilat-ı Mahsusa ve Birinci Dünya Savaşı Yıllarındaki Faaliyetleri”, Atatürk Araştırma Merkezi Dergisi, Cilt XXI Atatürk Araştırma Merkezi Dergisi, C. XXIX, Sayı ۸۵, Mart 2013, ss.101-130.

Kaçmazoğlu, H. Bayram, “Bazı Bilim İnsanlarının Türkiye’deki Siyasal Düşün Tarihine Katkıları Üzerine Bir Deneme”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce (Dönemler ve Zihniyetler), Cilt:9, İstanbul, İletişim Yayınları, ۲۰۰۹, ss.233-248.

Karaer, Nihat, “Paris’te İlk İkamet Elçiliğimiz Kuruluncaya Kadar (1797) Osmanlı-Fransız Diplomasi İlişkilerinin Genel Seyri”, OTAM, 28/Güz, 2010.

Karagöz, Mehmet, “Osmanlı Devletinde Islahat Hareketleri ve Batı Medeniyetine Giriş Gayretleri (1700-1839)”, OTAM, Sayı ۶, ۱۹۹۵, ss.173-194.

Kunt, Metin, “Siyasal Tarih (1600-1789)”, Türkiye Tarihi-3 Osmanlı Devleti (1600-1908), Cem Yayınları, İstanbul, 1997.

 Kurşun, Zekeriya, Kemal Kahraman, “Derviş Vahdetî”, DİA, cilt: 9, 1994, s.198-200.

Kutay, Cemal, Sultan Abdülaziz’in Avrupa Seyahati, Boğaziçi Yayınları, Kasım 1991.

Mardin, Şerif, Jön Türklerin Siyasî Fikirleri (1895-1908), İletişim Yayınları, İstanbul, 1992.

Mustafa Nuri Paşa, Netâyicü’l-Vuku’ât (Kurumlarıyla Osmanlı Tarihi I-IV), Haz. Yılmaz Kurt, Birleşik Yayınları, Ankara, 2008.

Ortaylı, İlber, Avrupa ve Biz, Ankara, İş Bankası Yayınları, ۲۰۰۷٫ Ortaylı, İlber, İmparatorluğun En Uzun Yüzyılı, İstanbul, Timaş Yayınları, ۳۰٫ Baskı, ۲۰۱۰٫

 Özipek, Bekir Berat, “Anglo-Sakson ve Fransız Siyasi Modelleri Arasında Osmanlı ve Cumhuriyet Modernleşmesi”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce (Dönemler ve Zihniyetler), Cilt:9, İstanbul, İletişim Yayınları, ۲۰۰۹, ss.971-980.

Silâhdar Fındıklılı Mehmed Ağa, Nusretnâme, Cilt: II, Fasikül: II, Sadeleştiren: İsmet Parmasızoğlu, Milli Eğitim Basımevi Yayınları, İstanbul, 1969.

Şıvgın, Hale, “İttihat ve Terakki Politikalarının Balkan İttifaklarını Hızlandırmadaki Rolü”, G.Ü. Akademik Bakış, Cilt 6, Sayı ۱۱, Kış ۲۰۱۲, ss.1-15.

Tekeli, İlhan, Selim İlkin, Cumhuriyetin Harcı Birinci Kitap Köktenci Modernitenin Doğuşu, İstanbul Bilgi Üniversitesi Yayınları, Eylül 2003.

Uzunçarşılı, İsmail Hakkı, Osmanlı Tarihi, Cilt:4/I, Ankara, Türk Tarih Kurumu Yayınları, ۱۹۹۵٫

Uzunçarşılı, İsmail Hakkı, Osmanlı Tarihi, Cilt:3/I, Ankara, Türk Tarih Kurumu Yayınları, ۲۰۰۳٫

Yumuk, Recep, “İbn Haldun’da Devlet Görüşü”, İşletme Dergisi, Atatürk Ün. İşletme Fak. Araştırma Ens. C.III, S.1-2, Şubat 1978, ss.229-278.

Yücel, Yaşar, Ali Sevim, Türkiye Tarihi-4, Türk Tarih Kurumu Yayınları, Ankara, 1992.

Ziyade, Halid, “Osmanlı Devleti’nin Laikleşmesinde Bürokratların Rolü”, Çev. Eyüp Baş, AÜİFD Cilt XL/V (2003), Sayı ۲, ss.301-323.

Zürcher, Erik Jan, Modernleşen Türkiye’nin Tarihi, çev. Yasemin Saner Gönen, 7. Baskı, İletişim Yayınları, İstanbul, 2000.

[۱] Reval buluşması

[۲] Manastır

[۳] Üsküp

[۴] Rum Metropoliti

[۵]  برای اطلاعات کامل در خصوص درویش وحدتی بنگرید به: (Kurşun, 1994: 198-200)

[۶] Volkan

[۷] Türklük bilinci

[۸] Mutedil Hürriyetperveran Fırkası

[۹] Islahat-ı Esasiye-i Osmaniye Fırkası

[۱۰] Hürriyet ve İtilaf Fırkası

[۱۱] sopalı seçim

[۱۲]  برای اطلاع بیشتر در این خصوص بنگرید به: Akçura, 2008; Mardin, 1992: 113-115, 275-286

[۱۳]  برای اطلاعات بیشتر در خصوص روابط اتحادی ها با ارامنه و یهودیان و مسیحیان بنگرید به: Ahmad, 1996: 91- 129

[۱۴] Levant Herald

[۱۵]  برای اطلاعات بیشتر در خصوص روابط ترکان جوان با انگلستان بنگرید به: Ahmad, 1996: 130-159

[۱۶]  برای اطلاعات بیشتر در خصوص فعالیت های تشکیلات مخصوصه طی جنگ جهانی اول بنگرید به: Güneş, ۲۰۱۳: ۱۱۲- ۱۲۷

همچنین ببینید

کتابیات(۱)؛ معرفی کتاب ترکان جوان: کمیته اتحاد و ترقی -۱۹۰۸-۱۹۱۴-

پایگاه مطالعات عثمانی: فروز احمد از جمله نویسندگان و محققان شناخته شده ای است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *