Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
زبان گل‌ها؛ گزارشی از یک زبان محرمانه برای مسائل عاشقانه! – مطالعات عثمانی
مینیاتور گل

زبان گل‌ها؛ گزارشی از یک زبان محرمانه برای مسائل عاشقانه!

پایگاه مطالعات عثمانی: آنچه در زیر می‌آید از مجموعه مقالات “من نوادر الکتب” است که به صورت ماهانه از سوی ایروین جمیل شیک در سایت K24 منتشر می‌شود. این مقالات در اصل اختصاص به مسائل نسخه‌پژوهی دارد اما در کنار اطلاعات نسخه‌شناسانه نویسنده تلاش می‌کند تا بخشی از محتوای کتاب را نیز که برای مخاطبان امروزی میتواند جذاب باشد بیان کند.

در یادداشت زیر پس از ارائه اطلاعات تاریخی در مورد کتاب “صحبت بی هیچ ملاقات، سخن و نوشته” و مباحثی در مورد نویسنده آن، با بهره برداری از برخی منابع دیگر به بحثی اجمالی اما جذاب در مورد زبانی نمادین در حرمسرای عثمانی می‌پردازد.

***

کتاب “صحبت بی هیچ ملاقات، سخن و نوشته” که در سال ۱۶۸۸ منتشر شد، در مورد زبانی سخن می‌گفت که مدعی بود در اندرونی‌های کاخ‌های سلطنتی عثمانی به آن زبان صحبت می‌شود. بعدها این زبان به مثابه یک “زبان مخفی” در غرب با عنوان “زبان گل‌ها” و در خود عثمانی به “لسان ازهار” شناخته شد.

کتاب مذکور با عنوان “Le secretaire turc, contenant l’art d’exprimer les pensées sans se voir, sans se parler & sans s’écrire, avec les circonstances d’une aventure turque, & une relation tres-curieuse de plusieurs particularitez du serrail qui n’avoient point encore esté sceuës” (کتاب ترک: محتوی هنر بیان افکار بی آنکه ملاقاتی انجام شده و یا سخنی رفته و نوشته ای نوشته شود، همچنین محتوی اطلاعاتی جذاب در خصوص جزئیات یک ماجرای ترکی و ویژگی هایی از اندرون پادشاهان که تا کنون ناشناخته مانده) در قرن هفدهم در شمار نخستین کتاب‌هایی است که به مساله مطالعات ترکی در اروپا می‌پردازد.

نخستین چاپ این کتاب که این نوشته را بر اساس آن تنظیم کرده ایم در سال ۱۶۸۸ از سوی میشل گوئروت (Michel Guérout) در پاریس منتشر شده است. بعدها یک ترجمه به انگلیسی (لندن، ۱۶۸۸) و حداقل سه چاپ مختلف فرانسوی از آن در شهرهای آمستردام، میدلبورگ و پاریس منتشر شد. متن اصلی کتاب که پس از ۵ صفحه درآمد بر کتاب و یک صفحه اجازه چاپ شروع میشود ۳۴۰ صفحه در ابعاد ۱۵۰ در ۸۵ میلیمتر است.

در صفحه عنوان کتاب اسم نویسنده به صورت “du Vignau” قید شده و با چند عنوان از او یاد شده است: “Ecuyer, S[ieu]r de Joanots, cy-devant Secretaire d’un Ambassadeur de France à la Porte” یعنی “افسر شوالیه، ملتزم ژائونوتس، منشی سابق سفیر فرانسه در بابعالی”. اما نکته ای که جالب توجه است این است که ژان پائول گابریل[۱] که به صورت تخصصی به مطالعه و بررسی این موضوع پرداخته است نشان داده است که در اسناد تاریخی اشاره ای به وجود خارجی چنین شخصیتی با این نام و نشانی وجود ندارد. او معتقد است که “du Vignau” یک نام مستعار است و نام اصلی نویسنده “Édouard de La Croix” متوفی ۱۷۰۴ بوده است. اما چرا باید او از نام مستعار استفاده کند؟ گوبریال معتقد است که “de La Croix” در پی یافتن یک حامی برای خود بوده و برای همین ترجیح داده است تا از نامی مستعار برای خود استفاده کند.

اگرچه گوبریال مشخص نمیکند که با کدام ادله به “de La Croix” بودن ” du Vignau ” پی برده است اما احتمالا وجود برخی از محتویات این کتاب در کتاب ” Mémoires du sieur de La Croix, cy-devant secrétaire de l’ambassade de Constantinople, contenans diverses relations très-curieuses de l’empire othoman ” (خاطرات دلا کروئیکس، منشی سابق سفیر مستقر در کونستانتینوپلیس که حاوی روایاتی جذاب در مورد امپراتویر عثمانی است) که در سال ۱۶۸۴ منتشر شده است میتواند اصلی ترین دلیل برای این گمان باشد. باید توجه داشت که در آن دوره سرقت ادبی و نیز نشر قاچاق امری رایج بوده و ما اکنون نمیتوانیم نظر قاطعی در مورد این که آیا به راستی متن کتاب پیشین در واقع یک سرقت ادبی از سوی فردی دیگر است یا نه بدهیم. از این رو نمیتوانیم حداقل در چارچوب اطلاعاتی که گوبریال ارائه داده است مدعی شویم که تمام کتاب‌هایی که با نام “دو ویگنائو” منتشر شده است در واقع آثار “دلا کروئیکس” بوده است. از نمونه های این آثار میتوان به  کتاب ” L’état present de la puissance ottomane, avec les causes de son accroissement, & celles de sa décadence ” (وضعیت امروزین توان عثمانی و علل پیشرفت و انحطاط آن) اشاره کرد که در سال ۱۶۸۷ منتشر شده است. اما به رغم همه اینها باید گفت که این امر مساله ای بسیار محتمل است. حداقل می‌توان گفت، در این که کتاب “صحبت بی هیچ ملاقات، سخن و نوشته” اثر “دلا کروئیکس” بوده شک و شبهه‌ای وجود ندارد. در متن اثر شاهد آن هستیم که نویسنده بدون آن که به روی خود بیاورد خود را تبلیغ می‌کند و می‌گوید که اگر همه آنچه را که در سال‌های اقامتش در استانبول در رابطه با حرم همایونی به دست آورده است بیان کند ” چیزی جز تکرار مسائلی که کارشناسان حوزه ترکیه پیش از این بیان کرده اند، خصوصا آنچه که موسیو تاوارنیر [متوفی ۱۶۸۹] و منشی سابق سفارت کونستانتینوپولیس موسیو دلاکروئیکس گفته اند نخواهند بود.” (ص. ۲۱۴ – ۲۱۵)

اما به محتوای کتاب بپردازیم. نویسنده در بخش درآمد کتاب بیان می‌کند که پیش از این کتابی با عنوان ” L’état present de la puissance ottomane, avec les causes de son accroissement, & celles de sa décadence ” منتشر کرده است که کتابی در خصوص سیاست و نیز نبرد با ترکان بوده و اکنون پس از آن کتاب جدی، مصمم به نگارش کتابی با حال و هوای متفاوت در خصوص گل ها، میوه ها، امورات قلبی و هر آنچه که در اندرون سلاطین عثمانی وقوع می یابد است.

بخش نخست کتاب (ص. ۱ – ۳۶)  اختصاص به “زبان محرمانه”ای دارد که در حرم های عثمانی مورد استفاده قرار میگیرد. این زبان که بعدها در غرب با عنوان “زبان گلها” (langage des fleurslanguage of flowersBlumensprache) و در خود عثمانی نیز در همان معنا با تعبیر “لسان ازهار” شناخته شد در اصل محدود به گلها نبود. در بیشتر موارد با استفاده از قافیه سازی و یا آهنگ مشترک حروف اشیای مختلف به عنوان یک کد برای یک معنا به کار میرفت. نکته اینجاست که اگر این کدها تا این حد مشهور و قابل فهم بوده است، پس نباید آنچنان که دویگنائو اشاره میکند آن را زبان مخفی دانست. چند نمونه از این کدها که او اشاره کرده است را می آورم:

اوزوم: ایکی گوزوم (انگور؛ دو چشمم)

ماوی: مائل اولدوم (آبی؛ علاقمند شدم)

اریک: اریدیک (زردآلو: آب شدیم)

نخود: دردوندن اولدوم بیخود (نخود: ز درد شدم بیخود)

شکر: سنی معده‌ام چکر (شکر: تو را دلم میخواهد)

عود آغاجی: باشیمین علاجی (درخت عود: درمان سرم)

با این تفاصیل اگر در داخل یک قوطی یا یک کیسه یک حبه انگور، یک تکه حریر آبی رنگ، یک زردآلو، یک نخود و کمی شکر و یک پارچه از درخت عود را را به معشوقتان ارسال میکردید معنایش این میشد که “ای دو چشمم، عاشق تو شده ام، از عشق تو آب شدم، از درد تو عقل از سرم پریده، قلبم با حسرت تو پریشان است، تنها تو هستی که درمان دردم میتوانی باشی”. نویسنده در ادامه اشاره می‌کند که به این مجموعه اشیاء که به عنوان نامه ارسال میشده در اصطلاح “سلام” میگفتند.

این موضوع را آنچنان که باید مورد تعمق قرار نداده ام، اما نخستین منبعی که این “زبان محرمانه” را با جزئیات مورد اشاره قرار داده است احتمالا متن منتشره همین کتاب باشد که در سال ۱۶۸۴ که با عنوان ” Mémoires du sieur de La Croix’” منتشر شده است. اگرچه مشهور است که این “لیدی ماری وورتلی مونتاگو” (Lady Mary Wortley Montagu) (متوفی ۱۷۶۲) بود که “زبان گلها” را به اروپا معرفی کرد، اما نامه ای که در آن به این موضوع پرداخته است متعلق به ۱۶ مارس ۱۷۱۸ است که خود همین نامه خیلی بعدها در ۱۷۶۳ منتشر شده است. با توجه به این که کتاب دِدو ویگنائو هیچگاه اشتهار مکتوبات لیدی مونتاگو را به دست نیاورد، اشتباه نیست اگر شناخته شدگی این موضوع را مرهون مکتوبات لیدی مونتاگو بدانیم. لیدی مونتاگو در مکتوبات خود به این موارد اشاره میکند:

اینجی: سنین گوزلرین گنجی (گوهر: گنجینه چشمان تو)

پول: دردیمه درمان بول (تمبر: درد مرا درمانی بیاب)

آرموت: وئر بیزه بیر اوموت (گلابی: به من امیدی بده)

صابون: دردیندن اولدوم زبون (صابون: از درد تو شدم زبون)

چوخا: اوستونه بولونماز بها (ماهوت: تو فراتر از هر بهایی هستی)

سیرما: یوزونو بندن آییرما (لعاب طلا: روی از من مگیر)

تئل: اؤلویوروم تئز گل (گیسو: دارم میمیرم، زود بیا)

او در نامه خود به مخاطب نامعلومش می‌نویسد:

“فکر می‌کنم یک میلیون مصراع باشد که بتوان به این شکل استفاده کرد. هیچ رنگ، گل، بوته، میوه، علف، سنگ ریزه و یا مویی نیست که برای خود صاحب مصراعی باشد. بی آنکه انگشتانتان تماسی با مرکب گرفته باشد میتواند نامه پر دعوا یا گلایه ای، و یا نامه دلداگی و دوستی و یا نامه ادب و حتی نامه خبر به فرد مقابلتان ارسال کنید.”[۲]

یک میلیون مصراع؟ … اگر فکر میکنید که خیلی مبالغه کرده است باید بگویم که با یوزف فون هامر پورگشتال (متوفی ۱۸۵۶) همفکر هستید! مستشرق سرشناس اتریشی معتقد بود که “زبان گلها” زبانی مختص عثمانیان و اختصاصی برای حرم های عثمانی بود.[۳] هامر هم بعضی مثالها از این زبان آورده:

ابریشیم: آللاها قالدی ایشیم؛ و یا ندیر بیزه بو خشیم (ابریشم، کارم به خدا مانده؛ و یا دلیل این خشم چیست)

اکمک: نیتیمدیر سنی اؤپمک (نان: نیت بوسیدن تو را دارم)

لوله: سنه اولدوم کؤله (لوله: غلام حلقه به گوشت شدم)

انجیر: بورنوما تاقدین بیر زنجیر (انجیر: بر بینی ام زدی یک زنجیر)

اویا: گل سئولیم دویا دویا (پارچه سوزنکاری شده: بیا تا میتوانیم به هم عشق بورزیم)

مرجان: فدا اولسون مین جان (مرجان: به فدای تو هزار جان)

چه لیدی مونتاگو و چه یوزف فون هامر تاکید کرده اند که این آگاهی ها را به صورت شفاهی به دست آورده اند. منابع بسیاردیگری که بعد از آنها در غرب منتشر شده است هم متکی بر این دو هستند. در مقابل، دو مقاله که در زمان های تقریبا متاخر منتشر شده اند در مورد منابع مکتوبی که در این موضوع وجود دارد سخن گفته اند. یکی از این منابع مکتوب، دست نوشته ای به تاریخ ربیع الاخر ۱۳۰۳ (ژانویه ۱۸۸۶) است که در میان آثار اهدایی دکتر سهیل اونور[۴] به کتابخانه سلیمانیه قرار دارد.[۵] نویسنده ناشناس این دستنوشته که احتمالا در اروپا به سر می‌برده است، گویا با توجه به رواج این موضوع در اروپا پس از بازگشت به کشور به جمع آوری این اطلاعات از منابع شفاهی پرداخته است. منبع دیگر نسخه خطی ای است که در کتابخانه استاد پروفسور اسماعیل ارونسال[۶] قرار دارد.[۷] از نظر آمبروس در این متن که احتمالا تاریخ نگارش آن تا قرن ۱۸ میتواند برسد، جا به جا از زبانی عامیانه استفاده شده است. به عنوان مثال:

جویز: نه بو بره جورینیز (گردو: دلیل این همه جور چیست)

کیراز: لبلرین امگیم بیرآز (گیلاس: کمی لبانت را بمکم)

شممامه: گؤندرییم سنی جانیم حمامه (شمامه: جانم تو را بفرستم به حمام)

(چند مورد دیگر از سوی نویسنده در این بخش آمده بود که به دلیل لحن عامیانه و خارج از ادب از ترجمه آن خودداری شد.)

تاکنون قدیمی ترین منبع نوشتاری عثمانی که در این موضوع به دست آمده است، این اثر اخیر است که اثر دوویگنائو دارای قدمت بسیار بیشتری نسبت به آن است.

سخنمان خیلی طولانی شد، در این آخر کلام دو نکته نیز اضافه کنم. از قرن نوزدهم  شاهد واردات مسائلی از غرب به شرق بودیم که این موارد در اصل در قرون پیشتر از شرق به غرب صادر شده بود. از جمله نمونه های این موارد را میتوان به ترجمه  کتاب لسان مخفی (۱۳۳۰ رومی= ۱۹۱۴ میلادی؛ چاپ با ترکی معاصر: ۲۰۱۸)، به قلم عوانی زاده محمد سلیمان از زبان فرانسوی به زبان ترکی باشد.

باز به موضوع کتاب “Le secretaire turc” برگردیم. در ادامه کتاب نمونه های مختلفی از “زبان محرمانه”ای که در فصل نخستین کتاب به آن اشاره شده است در قالب داستان “یوسف و گلبیاض” بیان میشود (ص. ۳۷ – ۱۴۷). داستان، ماجرای عشق پر افت و اخیز و البته با پایانی شاد میان گلبیاض، جاریه والده سلطان با یوسف است که در کودکی در همسایگی گلبیاض بوده است. این دو مکررا به واسطه زنی یهودی مشابه استرا کیرا (متوفی ۱۵۹۰) و یا هم نام او که به راحتی به حرم آمد و رفت داشته “سلام” میفرستاده اند.

ادامه کتاب اختصاص به تقریض هایی دارد که گویا عثمانیانی که کتاب را مطالعه کرده اند برای آن نوشته اند (ص. ۱۴۸ – ۱۵۸). در ادامه نیز یک لغتنامه بلند (ص. ۱۵۸ – ۱۹۷) و یک نمایه (ص. ۱۹۸ – ۲۱۱) قرار دارد. در این لغتنامه که به فرانسوی نوشته شده است اگرچه برخی کلمات دارای مترادف ترکی نیستند اما معانی ای که برای آنها آورده شده معناهایی ساختگی نیز نیست.  به عنوان مثال در لغتنامه اشاره شده است که برای تعبیر “قسم میخورم” از گل یا برگ یاسمن استفاده میشده که با توجه به هم قافیه بودن “یمین” (قسم) و “یاسمین” چندان هم تصادفی نباید باشد. همچنین است هماهنگی “منی اوقشا” (مرا ناز کن/ تیمار کن) با “منقشه”، و یا “اورییم عشقینده یانار” (قلبم در عشق تو میسوزد) با “انار” که احتمال داشتن سهمی از حقیقت را برای آن معانی محتمل میکند. در این بخش ۱۷۹ مثال آمده است که البته ترجمه آنها از فرانسوی به ترکی ضمن کشف و بیان قوافی آنها کار هر مردی نیست قطعا.

بخش نهایی کتاب (ص. ۲۱۲ – ۳۴۰) اطلاعاتی را در خصوص سرای پادشاهی ارائه میدهد: زنان حرم (ص. ۲۱۵ – ۲۳۸)، والده سلطان (ص. ۲۳۸ – ۲۶۸)، خاصگی [سلطان] (ص. ۲۶۸ – ۲۹۰)، دختران و خواهران سلطان (ص. ۲۹۱ – ۳۰۹) و زندگی روزمره پادشاه (ص. ۳۰۹ – ۳۴۰). این بخش ها در عین تطابق بالایی که با نوشته های دیگر نویسندگان دارند، تلاش دارند تا چیزی فراتر از ساختارهای فانتزی مستشرقانه مشهور ارائه دهند که بخشی از این اطلاعات ارائه شده در آنها نیز با واقعیت تطابق دارد.  بع عبارت دیگر این کتاب آنچنان هم کتابی ساختگی نیست و ارزش خوانده شدن و ترجمه شدن را دارد.

 

معرفی نامه ایروین جمیل شیک را اینجا بخوانید.

 

[۱] John-Paul Ghobrial, The Whispers of Cities: Information Flows in Istanbul, London, and Paris in the Age of William Trumbull, Oxford, 2013, s. 1–۷

[۲] The Letters and Works of Lady Mary Wortley Montagu, hazırlayan Lord Wharncliffe, gözden geçiren W. Moy Thomas [Londra: Swan Sonnenschein & Co., 1893], c. 1, s. 350–۳۵۱٫

[۳] “Sur le langage des fleurs”, Annales des voyages, de la géographie et de l’histoire, c. 9 [1809], s. 346–۳۶۰; a.y., “Sur le langage des fleurs”, Fundgruben des Orients, c. 1 [1809], s. 32–۴۲; a.y., “Nachtrag zum symbolischen Wörterbuche der Hareme”, Fundgruben des Orients, c. 2 [1811], s. 206–۲۰۹٫

[۴] Süheyil Onur

[۵] Zsuzsa Kakuk, “Lisân-ı Ezhar [1886]”, Beşinci Milletler Arası Türkoloji Kongresi, İstanbul, 23–۲۸ Eylül 1985, Tebliğler: I. Türk Dili [İstanbul: İstanbul Üniversitesi Edebiyat Fakültesi Türkiyat Araştırma Merkezi, 1985], c. 1, s. 149–۱۵۶; a.y. ve Cemil Öztürk, “Lisân-ı Ezhâr”, Acta Orientalia Academiae Scientiarum Hungaricae, c. 40, n. 1 [1986], s. 3–۳۷٫

[۶] Prof. İsmail Erünsal

[۷] Edith Gülçin Ambros, “The ‘Language of Flowers’ and Ottoman Don Juans [Zenpâres]”, Wiener Zeitschrift für die Kunde des Morgenlandes, c. 95 [2005], s. 19–۴۳; a.y., “Çiçek Dili [Lisân-ı Ezhâr] ve Osmanlı Zenpâreleri”, çev. Özer Şenödeyici, Turkish Studies, c. 2, n. 4 [2007], s. 106–۱۲۲٫

همچنین ببینید

مجموعه آهنگ‌های سلاطین عثمانی (۱۶)؛ بوسه‌لیق سازنده

پایگاه مطالعات عثمانی: در ادامه معرفی آهنگ‌های ساخته شده توسط پادشاهان عثمانی به معرفی قطعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *