بِیرامْ پاشا، یا بایرام پاشا (د ۱۰۴۸ق /۱۶۳۸م)، دولتمرد و صدراعظم دولت عثمانی در زمان فرمانروایی مراد چهارم، هفدهمین سلطان عثمانی (سل ۱۰۳۲-۱۰۵۰ ق /۱۶۲۳-۱۶۴۰ م).
وی در استانبول متولد شد و مدارج ترقی را در تشکیلات ینی چریها پیمود و به مقام فرماندهی این سپاه نیز رسید (شیخی، ۱ /۸۹؛ عطایی، ۷۶۸؛ هامر پورگشتال، V /۳)؛ مدتی نیز والی مصر (شیخی، ۱ /۷۲) و سپس بیگلربیگی روم ایلی شد (اوزون چارشیلی، III(1) /192). بیرام پاشا در منصب اخیر اصلاحاتی در شیوۀ زمینداری دولت عثمانی به عمل آورد و به همین سبب، مورد توجه مراد چهارم قرار گرفت («دائرهالمعارف … [۱]»، V /۲۶۶) و مقامهای عالیتر یافت و سرانجام قائممقام استانبول شد و سپس قائممقامی صدارت یافت و آنگاه در رمضان ۱۰۴۶ / فوریۀ ۱۶۳۷ به جای محمدپاشا ــ صدراعظم معزول ــ به مقام صدارت رسید (شیخی، ۱ /۱۵۵؛ اوزونچارشیلی، III(1) /191-192؛ عطایی، ۷۶۹؛ هامر پورگشتال، V /۲۱۱-۲۱۲) و «مهر وزارت و افسر سرعسکری» بدو رسید (شیخی، ۱ /۷۰).
وی پس از دریافت فرمان صدارت، از سوی سلطان عثمانی مأمور به لشکرکشی به بغداد و بازپس گرفتن آنجا از دست ایرانیان شد؛ از اینرو، برای تهیۀ مقدمات لشکرکشی به راه افتاد و در شهرهای میان راه،چونآماسیه و نیکده بهفعالیتهایعمرانی دست زد (هامرپورگشتال، V /۲۳۰-۲۳۱؛ نعیما، ۳ /۳۲۳-۳۲۴) و سرانجام، پس از تأمین آزوقه و مهمات لشکرکشی در قارص و ارزروم به آماسیه بازگشت (هامر پورگشتال، همانجا).
سلطان مراد در ذیحجۀ ۱۰۴۷ / آوریل ۱۶۳۸ از اُسکودار در استانبول به سوی بغداد حرکت کرد (همو، V /۲۳۲-۲۳۳). بیرام پاشا در محل اینونی به استقبال سلطان رفت و به او ملحق شد (همو، V /۲۳۳) و از آنجا آهنگ بغداد کردند، اما در محلی به نام جُلاّب، بیرام پاشا به طور ناگهانی درگذشت (همو، V /۲۴۲؛ دائرهالمعارف»، همانجا). جنازۀ او به استانبول حمل، و در تکیهای که برای پیروان طریقت نوریۀ زینبیه احداث کرده بود و خود به آن طریقت ارادت داشت، به خاک سپرده شد (ایوانسرایی، ۴۲۷؛ هامر پورگشتال، همانجا).
از حوادث مهم ایام او قتل نفعی شاعر هجوگوی آن عصر است که گفتهاند: بیرام پاشا در آن دست داشته است، زیرا مورد هجو او قرار گرفته بود. اگرچه قتل شاعر با فتوای علما صورت گرفت، اما به هر حال این امر را نقطۀ ضعفی برای بیرام پاشا شمردهاند (همو، V /۱۸۹).
بیرام پاشا به امور خیریه و عام المنفعه علاقهمند بود، چنانکه مجتمعی را که امروزه به نام او معروف است، خود او در محلۀ خاصگی در استانبول بنا کرده است. این مجتمع شامل مدرسه و کتابخانه، مکتب صبیان (ابتدایی)، تکیه، چشمه، سبیل، دکان و … است. این مجموعه که نمونهای از معماری عثمانی در سدۀ ۱۱ق / ۱۷م به شمار میرود، اثر قاسم آغا معمار معروف آن زمان است. تکیۀ این مجموعه به تکیۀ قدم شریف نیز معروف است. وجه تسمیه آن به علت جای پایی در آنجاست که به حضرت محمد(ص) منسوب است. این تکیه در طول زمان مورداستفادۀ طریقتهای مختلف نظیر قدیریه، بایرامیه، همتیه، خلوتیه و … بوده است («دائرهالمعارف»، V /۲۶۷؛ ارونسال، II /۵۷).
مآخذ
شیخی محمد افندی، وقایع الفضلاء (ذیل الشقائق النعمانیه)، به کوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، ۱۹۸۹م؛ عطایی، عطاءالله، حدائق الحقائق فی تکمله الشقائق، به کوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، ۱۹۸۹م؛ نعیما، مصطفى، تاریخ، استانبول، ۱۲۸۳ق؛ نیز:
Ayvansarâyî, H. H., Mecmuâ-I tevârih, Istanbul, 1985; Erünsal, I. E., Türk kütüphaneleri tarihi, Ankara, ۱۹۸۸; Hammer-Purgstall, J., Geschichte des osmanischen Reiches, Gratz, 1965; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul,1992;Uzunçarşılı, İ. H., Osmanlı tarīhī, Ankara, 1983.
علیاکبر دیانت