بِیرَقْدار، عنوان و منصبی در سازمان نظامی دولت عثمانی. وظیفۀ بیرقدار (بایراقدار) که او را علمدار و سنجقدار نیز مینامیدند، حفظ و حمل پرچم در واحدهای نظامی منظم و نامنظم و نهادهایی که پرچم خاص داشتند، بوده است. سابقۀ این منصب گویا به عصر سلاجقۀ آسیای صغیر باز میگردد، اما در عصر عثمانی تعریف و سازمان و مراتب خاصی یافت.
هر واحد از سپاه ینیچری یک بیرقدار داشت. همچنین قاپی قولیها (نگهبانان ویژه)، بیگلر بیگیها، امیران و سپاهیان که طبقهای از صاحبان زمین در نظام زمینداری عثمانی بودند، بیرقها و بیرقدارانی خاص داشتند (پاکالین، I /۱۸۱). بیرقداران سپاه ینیچری از ضابطان قشون به شمار میرفتند و همواره با سابقهترین و شایستهترین کس از ابواب جمعی هر واحد، در حمل پرچم یاور بیرقدار بود (همانجا). هر آلای بیگی (فرماندههنگ) یک بیرقدار داشت (گیب،۱۴۶) که منصبی کاملاً نظامی به شمار میرفت (همو، ۳۱۹). در سپاه ینیچری یکی از افراد تحت فرمانِ آغایینیچری، بیرق امام اعظم را حمل میکرد که او را «باش بیرقدار» (سربیرقدار) مینامیدند («دائرهالمعارف …[۱]»، V /۲۵۵).
در دورۀ سلجوقیان و ایلخانان، بیرقداران به صورت گروهی کار میکردند و رئیس آنان را امیرِ علم و دیگران را علمدار میخواندند. در عصر عثمانی بیرق خاص سلطان را که سفید رنگ و بزرگترین بیرقها بود، یکی از افسران عالیرتبۀ دربار که میرِ علم نامیده میشد، حمل میکرد (EI2, I /1135؛ «دائرهالمعارف»، II /363-364, V /255). بیرقدارانِ قاپی قولیها نیز علمدار خوانده میشدند و برای تشخیص آنها از یکدیگر علمداران پادشاه را علمداران خاص میگفتند (همانجا). ابتدا بیرقهای سفیدرنگ ویژۀ سلطان بود، ولی بعدها پرچمهای رنگارنگ نیز معمول شد (احمد راسم، ۱ /۶۸۲). بیرقدار معمولاً کلاهی آبیرنگ که دور آن دستاری سفید پیچیده شده بود، بر سر داشت و جبهای قرمز رنگ بر تن میکرد (پاکالین، همانجا). در آلبانی نیز رؤسای برخی از قبایل را که در ادارۀ کشور نقش مهمی داشتند، بیرقدار میخواندند («دائرهالمعارف»، V /۲۵۵).
مآخذ
احمد راسم، عثمانلی تاریخی، استانبول، ۱۳۲۶-۱۳۲۸ق؛ نیز:
EI۲; Gibb, H. and H. Bowen, Islamic Society and the West, London, 1960; Pakal o n, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri sözüğü, Istanbul, 1946; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1989-1992.
نویسنده: علیاکبر دیانت
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی