پایگاه مطالعات عثمانی: یهودیت ریشه چهارهزار ساله داشته و در عین حال انباشت فرهنگ، آداب و رسوم، سنتها و نمادهایی است که در این دوره شکل گرفته است. یهودیان به عنوان یک ملت به دین توحیدی و اعتقاد به تک خدایی که فرهنگ جهانی را هدایت میکند، معتقد هستند و تورات را که یکی از اولین سنگ بناهای نظام اخلاقی جهانی است، به عنوان کتاب مقدس خود قبول کردهاند. در طول تاریخ نویسندگان، متفکران، دانشمندان و دولتمردانی برای جهان به ارمغان آوردهاند که در بخشهای علم، هنر و فلسفه زمینههایی ایجاد کرده و نقطه عطفی برای فرهنگ جهانی شدهاند.
یهودیت پدیده ای ترکیبی است که در نگاه اول ممکن است پیچیده به نظر برسد اما این دین در طول قرنها ویژگیهای خاصی را در خود جمع کرده است. بنابراین توصیف مختصر یهودیت غیرممکن است. اعتقاد به خدا در بنیان و اساس آن است و اعتقاد به این باور نقطه آغاز یک فرهنگ کامل و یک شیوه زندگی است.
یادگیری این شیوه زندگی که متشکل از ارزش ها، مفاهیم و آداب و رسوم خاص انتقال یافته از نسلهای قبل است، به ویژه برای جمعیتی که در سراسر جهان پراکنده شده تنها راه خلاص شدن از خودبیگانگی است. هنجارهای دینی که در قلب این دین نهفته است از دوران باستان آغاز شده و با آموزههای مختلفی غنی و به روشهای مختلفی در طول نسلها اعمال شده است. بسیاری از این آداب و رسوم که امروزه بخشی از زندگی یهودیان را تشکیل میدهد در طول زمان البته نه اساساً ولی در عمل به طور قابل توجهی تغییر کرده است. اما با وجود همه تفاوتها سرتاسر این آداب و رسوم تحت یک مفهوم متحد شدهاند: تک خدایی (توحید)
در این پیشگفتار عالی که در کتاب مفاهیم و ارزشهای یهودیت جای گرفته است، در واقع زندگی یهودیان را نه تنها در عثمانی و ترکیه بلکه در کل جهان به شکل خلاصه، باطنی و به همان اندازه روشنگرانه به نمایش میگذارد.
تاریخچه
آشنایی عثمانیان با یهودیها
اولین آشنایی عثمانیها با یهودیان در سال ۱۳۲۶ با فتح بورسا توسط اورهان غازی شکل گرفت. یهودیان بورسا از عثمانیها با عنوان نجات بخش استقبال کردند. کنیسه هتز هاییم (درخت زندگی) که در زمان اروهان غازی و با دستور وی ساخته شده بود تا سال ۱۹۴۰ فعالیت داشت. بعد از فتح ادیرنه توسط سلطان مراد یکم نیز تعداد زیادی از یهودیان بالکان برای داشتن زندگی بهتر به سرزمینهای عثمانی کوچ کردند. مشاهده میشود که در پی ظلم انجام گرفته علیه یهودیان در قرون چهاردهم و پانزدهم در اروپا تعداد قابل توجهی از یهودیان به خاک عثمانی فرار کردهاند.
اضحاک سرفتی خاخام اعظم ادیرنه در سال ۱۴۵۴ با ارسال نامهای به همدینان خود در اروپا آنها را “… به کشور عثمانی که توسط خداوند به آن اقدسیت داده شده و با نعمتهای فراوان پُر شده …، … برای یافتن آسایش” دعوت میکرد. گفتنی است، بعد از این نامه تعداد زیادی از یهودیان اروپای میانه به امپراتوری عثمانی مهاجرت کردند. به هنگام فتح استانبول توسط سلطان فاتح محمد در سال ۱۴۵۳ یهودیان بیزانس که با نام رومانیات شناخته میشدند، از سلطان فاتح با عنوان ناجی استقبال کردند. موشه کاپسالی که آخرین خاخام اعظم یهودیان بیزانس بود، اولین خاخام اعظم استانبول پایتخت عثمانی شد. در این دوران سلطان فاتح محمد خطاب به یهودیان آناتولی دعوتنامه ای با این مضمون ترتیب داد: محمد پادشاه عثمانی میگوید که: خداوند سرزمینهای بسیاری را به من عطا کرد و به من دستور داد که از نسل بنده خود ابراهیم و یعقوب مراقبت کنم، به آنها غذا بدهم و آنها را تحت حمایت خود قرار دهم. از میان شما چه کسی، آرزو دارد که با کمک خداوند به استانبول آمده، در پایتخت سکنی گزیده، در سایه انجیر و باغ و تحت آسایش زندگی کرده و با تجارت آزاد صاحب ملک اموال شود؟
تحت تأثیر این نامه بسیاری از خانوادههای یهودی به استانبول آمده و در این شهر سکنی گزیدند. سلطان فاتح محمد با یک فرمان، آزادی دینی و عبادتی یهودیان را تأمین کرده و علاوه بر صدور اجازه ساخت کنیسههای جدید، اجازه تعمیر کنیسههای موجود و استفاده از خانهها به عنوان کنیسه را داد. در طول قرن پانزدهم مهاجرت یهودیان از اروپا به عثمانی ادامه داشت.
یهودیان سفاردی تُرک
داستان یهودیان سفاردی ترک از ماه مارس ۱۴۹۲ آغاز میشود. کاستالیا ایزابل و فردیناند آراگونی پادشاهان کاتولیک اسپانیا تصمیم گرفتند که یک اسپانیای کاتولیک بسازند. در این راستا از تمامی مسلمانان و یهودیانی که درخواست تغییر دینشان را رد کرده بودند، خواسته شد تا اسپانیا را ترک کنند. به گفته برخی از تاریخ نگاران حدود ۲۰۰.۰۰۰ تن از یهودیان اسپانیا به شمال اروپا و مناطق مدیترانهای رفتند.
همچنین مورخان بر این باورند که حدود ۹۳.۰۰۰ نفر از این یهودیان به امپراتوری عثمانی آمده و توسط بایزید دوم حاکم آن دوره امپراتوری مورد استقبال قرار گرفتند.
بایزید دوم با ارسال فرمانی به فرمانداران ولایتها و سانجاق بیگها اعلام کرد: “بازگرداندن یهودیان که هیچ! حتی نباید برای آنها ذرهای سختگیری انجام گیرد. باید با خونگرمی کاملی استقبال شوند. هر که عکس این را عمل کند و با پناهجویان یهودی برخورد نادرستی داشته یا سبب کوچکترین ضرر به آنها شود، مجازات خواهد شد.”
تنها ۴ سال از فرار یهودیانی که از تفتیش عقاید اسپانیایی فرار کرده و در پرتقال مستقر شده بودند میگذشت، با فرمانی که پادشاه مانوئل بعد از ازدواج با پرنسس اسپانیا در تاریخ ۵ دسامبر ۱۴۹۶ امضاء کرده و دستور “ترک کشور ظرف ۱۰ ماه توسط مسلمانان و یهودیان” را صادر کرد، مجبور به جدا شدن از آنجا نیز شدند. تعداد بسیاری از این یهودیان باز به امپراتوری عثمانی پناه آوردند.
این جمعیت که مهاجرتشان تا اواخر قرن شانزدهم ادامه داشت، اسمش را از کلمه عبری “سفاراد” به معنی “اسپانیا” گرفته است که این یهودیان مهاجر به خودشان سفارادها یعنی یهودیان اسپانیایی میگویند. یهودیان سفاراد بالکان، تراکیا، مرمره و غرب آناتولی را به عنوان محل زندگی خود انتخاب کرده و در آن مناطق محلههای یهودی نشین ایجاد کردند. پیش از این یهودیانی که از مناطق مختلف شبه جزیره ایبر آمده بودند، ترجیح میدادند تا با هم وطنهای خود محلههایی ایجاد کرده و از این طریق تا حد امکان از حس اجنبی بودن فرار کنند. در سایه عدالت و بردباری حاکم بر امپراتوری عثمانی، سفارادها مجبور به ساخت دیوار در اطراف محله و روستاهای خود نشدند و خودشان را از مردم بومی کشوری که آمده بودند، جدا نکردند. از طرف دیگر عثمانیها هم توانستند از استعدادهای این تبعههای جدید بهرهبرداری کرده، حقوق آنها را حفظ کرده و در کاخهای خود از سفارادها با عناوین دیپلمات، دکتر و … استفاده کنند.
یاووز سلطان سلیم در پی مرگ یک یهودی که قبل از پرداخت کامل بدهیاش به سلطان جان خود را از دست داده بود، نامهای برای دفتردارش که نمیخواست پرداخت ادامه پیدا کند، فرستاد که بسیار مشهور است: “رحمت به مرحوم، تندرسی برای یتیمانش، برکت به اموالش، لعنت به دو به هم زن”
کانونی سلطان سلیمان که بعد از پیروزی در موهاچ در سال ۱۵۲۶ بودین را محاصره کرد، یک هیئت به ارشدیت ژوزف بن سالمون اسکنازی کلیدهای شهر و قلعه بودین را بدون قید و شرط به کانونی تحویل میدهند و کانونی هم با یک فرمان، خانواده و نسلهای بعد از سالمون اسکنازی را که به عنوان “پسر آلمان” در تاریخ ثبت شده است، معاف از مالیات میکند. این فرمان بعدها توسط پادشاه دیگر هم تجدید شد.
این پناهندگان که از اسپانیا آمده بودند، ثروتشان را در اسپانیا جای گذاشته اما اطلاعات و استعدادهایشان را با خود آورده بودند. اولین چاپخانه امپراتوری عثمانی را در سال ۱۴۹۳ در استانبول برادران دیوید و ساموئل بن که پناهندگان اسپانیایی بودند، تأسیس کردند.
این حرف ائمانوئل آبوآب خطاب به بایزید دوم مشهور است: “به این پادشاه (فردیناند) چطور میتوانید فرناندو باهوش و خوب بگویید؟ کشور خودش را فقیرتر و مال من را غنیتر میکند.”
در طول قرنها پس از ورود یهودیان سفارادی به امپراتوری عثمانی، شهرهای استانبول، سلانیک، ادیرنه و ازمیر شهرهای اصلی گسترش فرهنگ سفاردی شدند. صنعتگران متخصص در رشتههای چرم سازی، مسگری، پارچه بافی و رنگرزی پرورش یافتند و یهودیان سفارادی به دلیل علم به زبانهای مختلف، نقش مهمی در امور خارجه گرفتند.
در این ارتباط به این اشخاص میتوان اشاره کرد: یوزف ناسی که سلطان سلیم دوم به او لقب دوک جزیره ناکسوس (ناکشا) و مجمع الجزایر کیکلاد دریای اژه را داده بود، دونا گراسیا ناسی (لا سینیورا)، سلامون بن ناتان اسکنازی دوست صمیمی سوکوللو محمد پاشا که وظیفه انجام مذاکرات با ونیزیها را پس از نبرد اینهباهتی داشت. سلامون ابن یاش معمار روابط دیپلماتیک عثمانی و انگلیس که سلطان مراد سوم به او لقب دوک میدیللی را داده بود.
از طرف دیگر، دهها پزشک مشهور مانند گابریل بوئناوئنتورا، دانیال فونتسکا، موشه آمون، ژوزف آمون، حکیم یعقوب که در کاخ عثمانی مسئولیتهایی برعهده گرفتند.
یهودیان سفارادی که به زندگی خود در امپراتوری عثمانی ادامه میدادند در رشته ادبیات دینی نیز آثار قابل توجهی داشتهاند. ژوزف کارو کتاب شولهان آروح اصلی ترین کتاب عملی یهودیت را نوشت، سالامون بن موزس ها-لئوی آلکابس در ادیرنه سرود مذهبی Leha Dodi را ساخت که تمام یهودیان جهان هنوز هم موقع استقبال از جمعه مقدس آن را میسرایند و یااکوف هولی استانبولی نیز در سال ۱۷۳۰ شروع به نوشتن اثر معروف Me-am Lo’ez کرد. خاخام آبراهام بن ایساک آسا هم به عنوان پدر ادبیات یهودی در تاریخ ثبت شده است. جامعه سفارادی تحت حاکمیت عثمانی، یک زندگی مردسالار، مذهبی و محافظه کارانه پیرامون کارمندان اداری متشکل از روحانیون، مدیران مدارس و قضات داشته است. دولتهای عثمانی نیز به جز مالیاتی که می گرفتند در امور داخلی جوامع اقلیت دخالت نمی کردند. عثمانیها هیچ گونه فشاری بر فرهنگ، دین و زبان اقلیتها وارد نکرده و سعی در همگونسازی فرهنگی این اقلیتها نداشتند. دقیقا به همین خاطر نیز سفارادها توانستند آداب و رسوم، فرهنگ و زبانشان که اسم جوئو اسپانیول یا لادینو را به آن داده بودند به مدت ۵۲۰ سال حفظ کنند. این پدیده در جهان خیلی هم رایج نیست. بنابراین، زبان و فرهنگ یهودی که تا به امروز باقی مانده است، یک موضوع تحقیقاتی بسیار مهم برای محققان زبانشناسی و علوم اجتماعی است. در این زمینه ذکر این موارد خالی از لطف نیست: گرچه مردم سفاردی سنتها و آداب و رسوم خود را حفظ کردهاند اما به دلیل ۵۲۰ سال زندگی مشترک و همزیستی با دیگر ملتها، طبیعتاً یک تعامل فرهنگی بین جوامع به وجود آمده است.
پیمان لوزان
با فرمان اصلاحات در سال ۱۸۵۶ همه مردم عثمانی فارغ از تفاوتهای مذهبی و نژادی خود از حقوق برابر برخوردار شدند. بعد از گذشت چند سال نیز اداره جمیعت دینی یهودی بجای افراد محافظهکار مذهبی به دست افراد لائیک افتاد. با معاهده لوزان در سال ۱۹۲۴، حقوق اقلیتها به اقلیتهای مذهبی غیر مسلمان اعطا شد، در حالی که مدیران جامعه یهودی ترکیه با تصمیمی که در ۱۵ سپتامبر ۱۹۲۵ گرفتند، از حقوق اقلیت خود در قانون شخصی لوزان (ماده ۴۲) چشم پوشی کردند.
زندگی یهودی در چارچوب هنجارهای دینی
زندگی یهودیان بیشتر حول عیدهای یهودی میچرخد که این چرخه تمام یک سال را میپوشاند. عیدهای خاصی که در آن تمام خانواده دور هم جمع میشوند، نقش بسیار مهمی در زندگی تحت سلطه قوانین کاشروت و فرهنگ سفره بازی میکنند که در بخش آشپزخانه خواهید خواند. همانطور که قبلاً نیز به آن اشاره کردیم، وحدت، یکپارچگی و وابستگی خانوادگی از مهمترین بخشهای زندگی یهودیان است. حتی امروز که بسیاری از قوانین رنگ خود را از دست دادهاند و به دلیل شرایط زندگی اعمال نمیشوند اما سنت مقدس بودن عصر جمعه و شب خانواده بودن آن تا حد ممکن اعمال میشود. از این رو ابتدا لازم است توضیحاتی در مورد شابات که روز مقدسی شناخته میشود، بدهیم.
شابات
با توجه به تورات خداوند جهان را در شش روز آفرید و در روز هفتم نیز استراحت کرد. روز هفتم یعنی شابات (شنبه) از غروب خورشید یک روز قبل تا دیده شدن اولین ستاره در روز شنبه ادامه پیدا میکند. چهارمین مورد از ۱۰ دستور خداوند به حضرت موسی (ع) در رابطه با شابات میباشد: “شابات را یاد کن و آن رو مقدس بدان. شش روز تلاش کرده و کارهایت را تمام کن. اما روز هفتم شابات است؛ آن روز نه تو، نه پسرت، نه دخترت، نه خدمتکارانت، نه حیوانت و نه غریبهای که در خانهات است، هیچ کاری نباید انجام دهید.”
اساس قوانین و ممنوعیتهای مربوط به روز شابات متوقف کردن همه کارهاست. پیش از شروع روز شابات همه کارها تمام میشود، اهالی خانه برای استقبال شابات به صورت شیک و تمیز لباس پوشیده و آماده میشوند، سفره شابات زودتر چیده میشود و به صورتی که انگار قرار است مهمانی به خانه بیاید، منتظر میشوند. همه این تدارکات بعد از روشن شدن شمع شابات توسط بانوی خانه به اتمام میرسد. در نور سنتهایی که در یهودیان ترکیه تا به امروز ادامه دارد، مقدمات شابات از روز پنجشنبه آغاز میشود. خریدها و وعدههای غذایی برای سفره شابات آماده می شود. اعضای خانواده که در طول هفته فرصت ملاقات را نداشتند برای شام شابات گرد هم میآیند و از این طریق روابط خانوادگی تقویت میشود. این رسم که به جوانان خانواده منتقل میشود، امروز نیز ادامه دارد و جوانان میدانند که عصر جمعه باید با خانواده شام شابات بخورند. قبل از اینکه به توضیح تعطیلات یهود بپردازیم، لازم است که نحوه تنظیم تقویم یهود را بررسی کنیم.
تقویم عبری یا یهودی
تقویم عبری در اصل یک تقویم قمری است. این تقویم که در ابتدا ۱۲ ماه و بین ۳۵۳ تا ۳۵۵ روز تعیین شده بود، بعداً مورد تجدید نظر قرار گرفت و طبق تقویم میلادی ترتیب داده شد تا با دورههای مذهبی، کشاورزی و طالع بینی مصادف شود. در یک دوره تقویم عبری که ۱۹ سال به طول میانجامد به صورت سه سال یکبار و در مجموع ۷ بار سالهای ۱۳ ماهه تشکیل میشود. سال تقویم عبری با ماه تیشری شروع شده و در ۲۹ سپتامبر به پایان میرسد. عیدها و روزهای ماتم و مولود که مطابق با این تقویم محاسبه شدهاند، تاریخ یکسانی ندارند، اما همیشه در یک فصل اتفاق میافتند.
عیدها
روشاشانا: اولین روز سال جدید
میتوان گفت کلمه روشاشانا از دو واژه “روش” به معنی “سر” و “شانا” به معنی “سال” گرفته شده است. بر اساس تقویم عبری روشاشانا اولین روز ماه تیشری و اولین روز سال جدید میباشد که توسط یهودیان به عنوان عید جشن گرفته میشود. این عید دو روز به طول میانجامد و در شب هر دو روز سنت شام خانوادگی وجود دارد. سنت خوردن سیب عسل یا مربای سیب و انار در این وعده هنوز ادامه دارد. سیب عسل یا مربای سیب برای شیرین گذشتن سال جدید و انار با هدف برکت و ادامه انسجام اجتماعی خورده میشود. در عید روشاشانا دوستان و فامیل به دیدار هم رفته و همچنین با بوسیدن دست بزرگان خاندان درخواست دعای آنها را میکنند. در این بازدیدها مربا سیب سرو میشود. صبح دومین روز عید با هدف آرزو برای خوش گذشتن سال جدید در کنیسه سازی به نام شوفر نواخته میشود که از شاخ بُز ساخته شده است. در هر دو شب عید روشاشانا شمعهای دوتایی روشن میشود. در شب دوم عید، میوههای فصل اول در اطراف شمعهای روشن قرار داده شده و “از خداوند، برای سال جدید و دوره جدید، خوشبختی، سلامتی، موفقیت، کمک به نیازمندان، حمایت از زنان بیوه و یتیمان، خوشبختی به قلبهای غمگین و شکسته و برای همه ملت امید، شجاعت و قدرت التماس میشود.”
یوم کیپور: روز کفاره
یوم کیپور یا روز کفاره ۱۰ روز بعد از عید روشاشانا یعنی دهم ماه نخست تقویم عبری (تیشری) میباشد. فرد با روزه بزرگی که حدود ۲۶ ساعت به طول میانجامد هم با وجدان خویش و هم با خداوند حساب و کتاب کرده و سال جدید خود را با روحی پاکسازی شده و تازه شروع میکند. در این روز فرد با روزه بزرگی که حدود ۲۶ ساعت به طول میانجامد، با وجدان و رب خویش برای سال جدید حساب و کتاب کرده و پس از انجام این فرآید تجدید قوا نموده و پاک میشود. این روز پاکسازی و تجدید یوم کیپور نام دارد. در آیین یهود اعتقاد بر این است که سرنوشت فرد با توجه به وضعیت و عملکرد او در یک سال گذشته نوشته میشود. اگر فرد در طول یک سال کارهای خیر و خوب انجام دهد، تقدیرش برای سال بعد شکل مثبت خواهد گرفت. در ۱۰ روز مابین عید روشاشانا و یوم کیپور فرد سنجش وجدانی انجام میدهد. فرد در طول این ۱۰ روز، تمامی فعالیتهای اشتباه خود در سال گذشته را مرور نموده و به خاطر اقدامات ناحقانه خویش معذرت خواهی و طلب مغفرت و حلالیت میکند. همچنین به خاطر گناهانی که طرف مقابل آن خداوند میباشد نیز توبه میکند. فرآیند روزهداری به گونهای است که یک ساعت قبل از غروب خورشید در عصر روز نهم روزه را آغاز میکنند. در مدت ۲۶ ساعت بدون وقفه روزه گرفته و هیچ چیزی نمیخورند و نمینوشند. شب روزهگیری به کنیسه رفته و به دعا خوانی و سنجش وجدانی میپردازند. روز بعدش نیز در کنیسه دعاها و توبهها صورت میگیرد. ۴۰ دقیقه بعد از غروب خورشید ساز شوفار نواخته شده و اتمام روزه اعلام میگردد. بر روی سفرهای که به هنگام شروع روزه اختیار شده بود، پارچه سفید رنگی کشیده و غذاهای غنی و مقوی بر روی آن چیده میشود. ادویهجات و مخصوصا نمک را کنار گذاشته و در آخر غذا حتما هندوانه خورده میشود. نوشیدن یک فنجان قهوه تُرک بعد از غذا جزو عادتها میباشد. بعد از اتمام روزه ابتدا یک قاشق مربا (ترجیحا مربای سیب) و یک لیوان آب نوشیده میشود. افراد خانواده همدیگر را به آغوش گرفته و این جمله را میگویند: “خداوند قبول کند”. بعد از آن نیز تکه نانهای آغشته به روغن زیتون و نمک خورده میشود. در سنت استانبولی، انواع کیک و بیسکویت به عنوان دسر به همراه قهوه با شیر خورده میشود. بعد از کمی استراحت، سوپی که معمولا با آب مرغ تهیه شده را میل کرده و وعده غذایی اصلی را آغاز میکنند. در سالهای اخیر برای ممانعت از پرخوری و جلوگیری از بیماری، بیشتر اعضای خانواده از خوردن غذای اصلی امتنا میکنند. بعد از یوم کیپور، فرد تمیز و پاک شده و آماده شروع یک سال جدید است.
سوکُت
سوکُت روز ۱۵ام ماه تیشری یعنی ۵ روز بعد از یوم کیپور شروع شده و به عنوان عید آلاچیقها نیز شناخته میشود. این عید با هدف بزرگداشت ۴۰ سال زندگی کوچ نشینی یهودیان در خیمههای صحرائی برگزار میشود. در این عید یهودیان با اعتقاد به اینکه خداوند در این دوره آنها را محافظت نموده است، شکرگذاری میکنند. سوکُت به عنوان حاق آسیف یا عید برداشت نیز شناخته می شود، زیرا همزمان با آن دوره، زمان چینش و برداشت برخی میوهها، محصولات باغی و زیتون فرا میرسد.
هانوکا: عید نورها
برخی عیدها در یهودیت برای بزرگداشت و یادکردن برخی اتفاقات تاریخی برگزار میشود. هانوکا که به عنوان عید نورها نیز شناخته میشود، یکی از این عیدها میباشد. به هنگام جنگ ماکابیها علیه هلنها بین سالهای ۱۶۹-۱۶۶ قبل از میلاد در شهر مقدس قدس، ماکابیها به معبد مقدس پناه میبرند و روغنی تنها به اندازه یک روز روشن کردن چراغ در اختیار داشتند. اما در نتیجه معجزه، این روغن به مدت ۸ روز چراغ را روشن نگه میدارد. در اصل هانوکا برای بزرگداشت این معجره جشن گرفته میشود. این عید روز ۲۵ ام ماه کیسلئو و به مدت ۸ روز برگزار میشود که هر روز شمعهایی تهیه نموده و هر شب این شمعها را روشن میشود. به عقیده یهودیان شمع نماد این موارد میباشد: ۱. بیان لزوم نور و روشنایی خداوند ۲. تورات ۳. عدالت ۴. مرحمت ۵. اقدسیت ۶. عشق ۷. صبر ۸. جسارت
تو بیشوات
تو بیشوات، روز ۱۵ام ماه شئوات برگزار میشود. به گفته روحانیون، به غیر از روشاشانا سه عید سال جدید دیگر نیز وجود دارد که یکی از آنها سال نو درختان یعنی “تو بیشوات” است. درختان در این فصل با باران در سرزمینهای مقدس دوباره زنده میشوند. تورات یهودیان را به سمت کشاورزی دعوت کرده و آنها را به سازگاری با طبیعت توصیه کرده است. “با ورود به سرزمینهایی که خداوند به شما عطا کرده، خواهید دید که آنها پر از چیزهای خوب هستند. شهرها را محاصره خواهید کرد، اما درختان را قطع نخواهید کرد، زیرا هر درختی به اندازه یک انسان ارزشمند است … وقتی وارد سرزمینی شوید که به شما وعده دادهام، محصولات درختان میوهای را که در آنجا مییابید، میل نموده و درختان جدید میکارید تا نسلهای بعدی دنیایی سبز تحویل بگیرند.” امروزه که زندگی در شهرهای بزرگ است، دیده میشود که یهودیان عید “تو بیشوات” را با کاشت درختان جدید در مناطق خالی و حومه برگزار میکنند. سفارادها در استانبول عید “تو بیشوات” را به عنوان عید میوه جشن میگیرند. در سفرههای میوه که در خانهها پهن میشود، پانزده نوع محصول قرار داده میشود که ۷ مورد از آنها یعنی گندم، جو، انگور، انجیر، انار، زیتون و عسل در سرزمینهای مقدس پرورش مییابند. برای هر محصول یک دعا خوانده شده و بعد از آن عید را با آوازخوانی برگزار میکنند.
پساح: عید بدون خمیر
پساح یا عید بدون خمیر، بر اساس تقویم عبری روز پانزدهم آوریل برگزار شده و ۸ روز به طول میانجامد. این روز به عنوان سالگرد نجات فرزندان اسرائیل از زندگی برده گونه در مصر با کمک خداوند و قدرتی که حضرت موسی (ع) داده بود، جشن گرفته میشود. یهودیان که مصر را سریعا ترک کردند، فرصت خمیر مایه کردن را نداشتند و حین خروج از مصر نانهای پخته شده از خمیر بدون مایه را خوردند. از این رو در طول عید پساح هیچ غذایی با مایه خورده نشده و در خانهها یافت نمیشود. در طول این عید، یهودیان از نانهای پخته شده از خمیر بدون مایه به نام ماتسا استفاده میکنند. سنت است که قبل از عید بدون خمیر در خانهها تمیزکاری بزرگی انجام گیرد. این شبیه تمیزکاری بهار در فرهنگهای دیگر است. تمیز کردن گوشه و کنار خانهها بسیار اهمیت دارد. در دو شب اول عید بدون خمیر در خانهها سفرههای ضیافت پهن میشود. خواندن تاریخچه این عید و شکر کردن به خداوند به دلیل نجات یهودیان از بردگی قبل از خوردن غذاهایی مانند نانهای درست شده از اسفناج، تره فرنگی و کدو سبز، کوفته تره، ماهی، گوشت بره، سیب زمینی و نخود فرنگی به همراه شراب در سفرههای ترکی-سفاردی یک سنت مهم است. این اتفاق تاریخی که به نام آگادا شناخته میشود با زبانی که کودکان متوجه شوند، بیان میشود. مرد خانه که اکثرا مسنترین مرد خانواده میباشد، در مورد پاراگرافهای مختلف آگادا برای بچهها توضیحاتی میدهد. در استانبول برای ادامه دادن به این سنتها، در بعضی از خانهها این داستان در سه زبان عبری، لاتین و ترکی خوانده میشود. به این سفرهها تمامی اعضای خانواده و همچنین اشخاصی که آن شب تنها هستند، دعوت میشوند. بعد از خوردن غذا، آوازهای مخصوص این عید از طرف دعوت شدگان به صورت همزمان خوانده میشود. بعد از پایان هشتمین روز نیز شروع به خوردن نان میشود و به خاطر این نعمت به خداوند شکرگزاری انجام میپذیرد.
شاووت
عید شاووت، عیدی است که برای بزرگداشت ۱۰ دستور خداوند که به واسطه حضرت موسی (ع) به فرزندان اسرائیل داده شده است، جشن گرفته میشود. دورهای که این تعطیلات برگزار می شود، به عنوان عید اولینها نیز شناخته می شود، زیرا محصولات در این روزها اولین رسیدگی را میبینند و امکان خورده شدن پیدا میکنند. شاووت یک عید شادی و شکر کردن است. بر اساس سنت یهود، در این عید محصولات به دست آمده از شیر و شیرینیهای شیری خورده میشود.
تشابئو
یهودیان بزرگترین معبد تاریخ خود را به نام بِت امیگداش در قدس ساخته بودند. با این حال، این معبد دو بار ویران شد. اولین بار توسط بابلیها در سال ۵۸۶ قبل از میلاد و بار دوم توسط رومیها در سال ۷۰ میلادی تخریب شد. یهودیان بعد از این تخریبها، مجبور به ترک سرزمینهایشان شده و زندگی دیاسپورا را که ۲۰ قرن طول کشید، شروع کردند. در نتیجه فرو ریختن هر دو معبد در یک روز و همزمانی بسیاری از بلایا در همان روز سالها بعدی، روز تشابئو که مصادف با ۹ام ماه آو است، روز ماتم نام گذاری شد که در این روز، روزه گرفته شده و سایر عبادتها انجام میگیرد.
سنتها، آداب و رسوم
بریت میلا: سنت کردن
تمامی بچههای پسر یهودی ۸ روز پس از تولدشان بریت میلا یا همان سنت میشوند. این روش جراحی آیینی که از زمانهای بسیار قدیم انجام میشود، نماد میثاق بین خدا و ملت یهود است. “شما عهد با من را در خود و نسلهای بعد از خود حفظ خواهید کرد. تمامی مردان بینتان باید سنت شوند. و از گوشت آلت تناسلیتان سنت خواهید شد. این علامت پیمان بین من و شما خواهد بود.”
بریت میلا توسط موئل انجام میگیرد. موئل فردی است که بر اساس قوانین یهودی پرورش یافته و آموزش گستردهای را فرا گرفته است که شامل آیین ختنه میشود. امروزه ترجیح داده میشود که این افراد تحصیلات پزشکی داشته باشند. در عصر مدرن خانوادهها درخواست میکنند که در کنار موئلها، یک پزشک هم حضور داشته باشد که این درخواستشان نیز همواره مورد قبول واقع میشود. موئل در مراسم بریت میلا ابتدا برای کودک یک اسم یهودی میدهد و سپس کودک را سنت کرده و از آلت تناسلیاش خون میریزد. امروزه در جوامع ترکی-یهودی، بریت میلاها یا در سالن بیمارستانی که تولد اتفاق افتاده و یا در محلهای خاصی با حال و هوای جشن برگزار میشود.
پیدیون آبن: دیه تولد اولین کودکان پسر
در عصرهای خیلی گذشته، انسان و حیوان هر دو برای خداوند بودند و این دستور خدا بود. اولین فرزند پسر خانواده هم برای خدمت به خدا پرورش یافته و در معبد به عناوین روحانی، خدمه یا نوازنده موسیقی شروع به کار میکرد. بعداً هنگامی که قبیله لاوی وظیفه خدمت در معبد را بر عهده گرفت، فرزندان پسر با پرداخت دیه پنج مثقال به یک اهل لاوی یا به یک کوهن از این وظیفه آزاد شدند. به این صورت اولین فرزندان پسر خانواده از یک اهل لاوی یا کوهن بازخرید میشد. معنی فارسی کلمه عبری پیدیون، دیه میباشد. فهمیدن ریشه مشترک کلمه عربی دیه با کلمه عبری پیون براحتی قابل مشاهده است. مراسم پیدیون ۳۱ روز پس از تولد انجام میپذیرد. کودک باید اولین فرزند مادر و با جنسیت پسر باشد. کودک باید با زایمان طبیعی به دنیا آمده و مادر کودک نیز باید قبل از این فرزندش هیچگونه سقطی نداشته باشد. پرداخت دیه پسر بر عهده پدر میباشد. مقدار دیه مشخص شده در تورات ۵ سکه نقره میباشد که اندازه آن ۹۶ گرم نقره مشخص شده است. در ترکیه قاشقهای نقره به عنوان پیدیون داده میشود؛ با پول پرداخت نمیشود.
ویژولا
در خانواده یهودی برای هر فرزند دختر مراسمی به نام ویژولا گرفته میشود. ویژولا در اصل مراسم نام گذاری فرزند دختر میباشد. در جامعه ترکی-یهودی مراسم ویژولا در سالهای اخیر اهمیت خاصی به خود گرفته است. این پدیده که دانشمندان علوم اجتماعی دلیل آن را گسترش برابری جنسیتی میدانند، بدین منظور گرامی داشته میشود که مراسم انجام گرفته برای فرزند پسر، برای دختران نیز انجام پذیرد. اگرچه در گذشته مراسمی مانند بات میتزوا و ویژولا چندان مورد استقبال مردم نبود، اما داشتن فرزند کمتر به دلیل شرایط اقتصادی امروزه منجر به این واقعیت شده است که بسیاری از خانوادهها فقط یک فرزند داشته باشند. از این رو، خانوادههایی که تنها فرزندان آنها دختر است، میخواهند چنین مراسمی را برای دخترشان ترتیب دهند که حال و هوای عید و جشن را دارد.
بار میتزوا و بات میتزوا
معنی فارسی این کلمات عبری به اینصورت میباشد: بار میتزوا یعنی پسر امیران و بات میتزوا یعنی دختر امیران
بار میتزواها که از زمانهای بسیار دور برگزار میشود و بات میتزواها که در سال های اخیر محبوبیت بیشتری کسب کردهاند، برای هر کودک یهودی اعم از دختر و پسر مراسم فوق العاده معنی دار و فراموش نشدنی هستند. هر پسر یهودی که به سن ۱۳ سالگی میرسد، برایش بار میتزوا و هر دختر یهودی که به سن ۱۲ سالگی میرسد، برایش بات میتزوا را جشن میگیرند. هر جوان یهودی که به این سن رسیده دیگر بالغ است و به بلوغ انجام مسئولیتهای خود به عنوان یک فرد دست یافته است. یک کودک پسر ۱۳ ساله یهودی قبل از مراسم بار میتزوا آموزش دینی دیده و در کنار دعاها، قوانین یهودی را نیز فرا میگیرد. در حین برگزاری جشن از او دعوت می شود تا تورات بخواند و این مراسم بلوغ او را ثابت کرده و به عنوان یک بزرگسال جدید به جماعت معرفی میشود. در جشنهای بار میتزوا در ترکیه، سخنرانی فرد جوان تبدیل به یک رسم شده است. این فرد جوان تازه به بلوغ رسیده در سخنرانی خود از پدر و مادرش بخاطر تربیت، عشق ورزی و حمایتشان از وی و همچنین از نزدیکان و مهمانان به دلیل شرکت در مراسم این روز خوش تشکر میکند.
جشن گرفتن مراسم بات میتزوا نیز از قرن نوزدهم به بعد آغاز شده است. مراسم بات میتزوا که به روشهای مختلف در کشور ترکیه برگزار میشود، در سالهای اخیر با گردهم آمدن دختران هم سن و سال در یک مراسم مشترک انجام میپذیرد. دختران یهودی برای شرکت در این مراسم لباسهای سفید پوشیده و با گرفتن از دست پدرانشان وارد کنیسهها شده و آواز و دعاخوانی میکنند. صرف غذای مجلل بعد از مراسم تبدیل به عادت شده است.
عروسی
طبق آیین یهود، ازدواجی که با یک مراسم عروسی آغاز میشود، در حکم یک توافق نامه است. دو نفر که با این توافق و سند نوشتاری آن یعنی “کتوبا” ازدواج میکنند، در فرآیند جشن با قرار گرفتن در زیر یک سقف به نام “هوپا” اتحاد مقدس خانواده را تشکیل میدهند. گرچه تشریفات عروسی مذهبی یهودیان اساساً یکسان میباشد اما ممکن است سنتها و آداب و رسوم هر جمعیتی تفاوتیهای داشته باشد. برای مثال، در هر عروسی یهودی داماد عروس را تا رسیدن به “هوپا” همراهی میکند؛ اما شکل هوپا با توجه به سنتهای آن جمعیت و نیازهای زمان متفاوت است. امروزه در عروسیهای سفارادها در استانبول، هوپا را پدر و مادرشان که در دو طرف ایستادهاند، نگه میدارند.
کتوبا
خاخامی که در مراسم عروسی عقد مذهبی را انجام داده، در حضور دو شاهد سند توافقی که کتوبا نام دارد را به امضای داماد رسانده و سپس آن را تحویل طرف عروس (عموما مادر عروس) میدهد. این سند کاملا به نفع دختر آماده میشود تا اگر بعدها طلاقی صورت پذیرد، محافظ زن شود. کتوبا یک قرارداد ازدواج است و مسئولیتهای اقتصادی همسر در مقابل زنش را مشخص میکند. عقد ازدواج بدون امضای کتوبا مورد قبول نمیباشد. امروزه زوجهای یهودی در ترکیه، اگر عقد قانونی نباشد، عقد مذهبی انجام نمیدهند. به هنگام بروز یک وضعیت طلاق هم کتوبا یک سند رسمی است که می تواند به عنوان مدرک اساسی نشان داده شود.
کورتادورا ده فاشادورا: مراسم برش پوشک بچه
مادرانی که منتظر بچه هستند در ۵ یا ۷ ماهگی بارداریشان یک مراسم سنتی برگزار میکنند. این مراسم با دعوتهایی از جانب مادر در یکی از روزهای دوشنبه یا پنجشنبه برگزار میشود. در طی این مهمانی، پارچهای از ابریشم یا مرمر که باید طول بلندی داشته باشد، روی میز قرار داده شده و سپس توسط بانویی که مادر و پدرش زنده هستند و نیز فامیلی نزدیکی با مادر دارد با قیچی به صورت طولی بریده میشود. در ادامه دعاهای خیر خوانده شده و بر روی پارچه آب نبات، برنج و سکههای طلا ریخته میشود. اینها با منظور طولانی، خوشبخت و پربرکت شدن عمر کودک انجام میپذیرد. بلافاصله بعد از تولد با این پارچه اولین لباسی که قرار است کودک بر تن کند، دوخته میشود. از پارچه باقی مانده لباس نیز دستمال و پوشک تهیه میشود. بعد از اتمام مراسم کورتادورا ده فاشادورا، مادر میتواند وسایل مورد نیاز بچه را تهیه کرده و به استقبال او حاضر شود. سنت کورتادورا ده فاشادورا بیشتر یک سنت سفارادی بوده و بین یهودیان ترکیه دیده میشود. در یهودیان غیر سفارادی مراسم اینچنینی وجود ندارد.
مرگ
بر اساس دین یهود، مرگ آخر زندگی نمیباشد. شیوه زندگی ما در این دنیا، ما را به زندگی دیگری به نام “اولام آبا” خواهد برد. قوانین و اقدامات دینی مربوط به مرگ و ختم بر دو شاخص استوار است. اولین مورد این است که انسان اگر هم جان خود را از دست داده باشد باز هم باید مورد احترام قرار بگیرد. مورد دوم نیز این است که عزاداران را از نظر ذهنی، عاطفی و روحی آرام کرده و حالشان را خوب کنیم.
کادیش
کادیش بزرگترین، قویترین و مهمترین دعایی است که با لحن آرامی خوانده میشود. در طول مراسم ختم دعای کادیش به دو دلیل خوانده میشود. اولین مورد در ارتباط با وضعیت روانی فرد میباشد. شخصی که خویشاوندش فوت کرده، درد و عصیان دارد. او علیه خدا عصیان میکند. زمانی که این دعا را میخواند به عدالت خداوند پناه میبرد. هرچقدر هم عصیان کند، اعتقاد او به درستی کارش را ابراز میکند. دلیل دوم هم این است که در دورهای که روح آن مرحوم در برابر خداوند پاسخگو است، نزدیکان وی با خواندن دعای کادیش، به روح آن مرحوم در برابر خدا تسبیح میگویند.
ماتم
بر اساس سنت یهودی مراسم ماتم به سه قسمت جدا میشود: ۷ روز اول که شیوا نام دارد، ۳۰ روز بعد از مرگ که شلوشیم نام دارد و ۱۲ ماه ماتم بعد از مرگ از لحظه دفن مُرده شروع میشود. دوره شیوا با ۷ روز دعای اول صبحی آغاز میشود. روز دفن اولین روز شیوا میباشد. روز شابات یا شنبه هم در داخل دوره شیوا قرار داد. در دوره شیوا وقتی شابات (شنبه) فرا میرسد، بخاطر حجم فعالیتهای مردمی در شابات به شیوا فاصله داده میشود و مراسم بعد از شابات ادامه مییابد. باز هم شابات جزو هفت روز حساب میشود. اگر یکی از عیدهای مقدس با دوره شیوا مطابق شود، شیوا به پایان میرسد و بعد از عید نیز به شیوا ادامه داده نمیشود. بر اساس سنتهای استانبول در ۳۰ اُمین روز بعد از مرگ فرد دعای مولود اولین ماه خوانده میشود، سپس تا پایان سال هر ماه دعای مولود خوانده میشود. در پایان ۱۲ اُمین ماه نیز یک دعای مولود یک ساله به نام لیمود خوانده میشود. بعد از این دیگر هر سال دعای مولود انجام خواهد گرفت.
گوئوو: غذای ماتم
غذایی که در اولین روز ماتم داده میشود، نباید غذای فرد عزادار باشد. همسایگان یا دوستانش باید این غذا را بدهند. رسم به اینگونه است که در این وعده غذایی تخم مرغ داده شود. تخم مرغ، زیتون و بیسکویت الکلی علاوه بر اینکه به دلیل گرد بودنشان معنی چرخش زندگی را میدهند، این معنا را نیز میدهند که: “همه انسانها یک روز خواهند مُرد”. دوستان و همسایگان باید ۷ شب غذا بدهند. افرادی که ۷ روز در عزاداری هستند، نباید هیچ کاری انجام دهند. بر اساس قوانین دین یهود، ناراحتی بیش از حد بخاطر مُرده ممنوع است. وقتی اعتقاد بر این است که خدا جان می دهد و آن را می گیرد، باید به او اعتماد کرد که کار درست را انجام داده است. با اینگونه فکر کردن آرامش یافتن نیز راحتتر خواهد بود. ۳ ماه بعد از مرگ، سنگ قبر گذاشته میشود و اولین زیارت قبرش انجام میگیرد. سنت است که هر سال بین یوم کیپور و روشاشانا باید به قبرستان رفته شود.
زندگی یهودی در استانبول امروز
بر اساس آمار مرکز سرخاخامی ترکیه، امروز حدود ۱۹.۰۰۰ یهودی در ترکیه زندگی میکنند که ۱۷.۵۰۰ نفر از آنها در استانبول و بقیه در دیگر شهرهای ترکیه ساکن هستند. در این خصوص، جوانان خانوادههایی هم که در شهرهای دیگر همچون (ازمیر ۱۵۰۰، بورسا ۵۰-۶۰، آدانا ۲۰-۳۰ و آنتاکیا ۳۰-۴۰) زندگی میکنند بعد از سن مشخصی به ویژه برای درس خواندن به استانبول مهاجرت کرده و زندگیشان را در این شهر ادامه میدهند. گفتنی است، این اطلاعات به دلیل عدم پرسش تعلق دینی در سرشماری آماری ترکیه تنها با ثبت افرادی که با دلخواه و خواست خود در مرکز سر خاخامی ترکیه اسم نویسی کردهاند، به دست آمده است. با توجه به اطلاعات آمارگیری مرکز سرخاخامی جمهوری ترکیه در سال ۲۰۱۲، ۹۷ درصد یهودیان ترکیه سفاراد و ۳ درصد آنها اشکنازی هستند. ۹۰ درصد جمعیتشان در استانبول، ۹ درصد در ازمیر، ۱ درصد نیز در بورسا، آدانا، آنتاکیا، آنکارا، چاناک قلعه، گلی بولو و ادیرنه زندگی میکنند.
وقتی به استانبول نگاه میکنیم که اکثر جمعیت یهودی ترکیه در آنجا حضور دارند، میبینیم که اکنون شرایط اقتصادی محل زندگی یهودیان را تعیین میکند. به صورتی که قبلاً خانههای یهودیان بسیار نزدیک به هم و در مرکز شهر زندگی قرار داشت، امروزه در مناطقی مانند باغچه شهیر، چکمه کؤی، گؤک تورک، کوچوک یالی، توزلا، پندیک، عمرلی و زکریاکؤی که به مرکز شهر بسیار دور و از نظر قیمت به صرفهتر هستند، زندگی میکنند. ۷۳ درصد یهودیان استانبول در قسمت اروپایی و ۲۷ درصد آن نیز در سمت آناتولی ساکن هستند. اگر جمعیت یهودی ترکیه را از نظر سنی بررسی کنیم، نزدیک به ۵۰ درصد این جمعیت ۲۵ الی ۵۵ سال سن دارند. میانگین سنی با تغذیه بهتر، ورزش و مراقبت مناسب نسبت به گذشته افزایش یافته است. افراد بالای ۶۵ سال ۱۸ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. در مقابل جمعیت یهودیان صفر تا ۲۵ سال نیز رفته رفته در حال کاهش است. در ۵ سال اخیر تعداد افراد بین ۰ تا ۲۵ سال ۹ درصد کاهش یافته است. رقم مرگ و میرها و مهاجرتها خیلی بیشتر از تولدها میباشد.
نویسنده: کارن گرسون شارون
منبع: دایره المعارف استانبول