خادِمْ حَسَنْ پاشا (د ۱۰۰۶ ق/ ۱۵۹۸ م)، صدراعظم عثمانی در زمان سلطنت محمد سوم، سیزدهمین سلطان عثمانی (سل ۱۰۰۴-۱۰۱۲ ق/ ۱۵۹۵-۱۶۰۳ م).
از زمان و مکان و نیز اصل و تبار او آگاهی دقیق در دست نیست. احتمالاً از کودکان مسیحی نومسلمان ــ دِوشیرمه ــ (نک : پاکالین، I/ ۴۴۴-۴۴۸) بود که به «اندرون شهریاری» راه یافت و در همانجا تربیت شد. پس از مدتی «خزانهدار باشی» اندرون (دربار) گردید (عثمانزاده، ۴۸؛ اوزون چارشیلی، III(2)/ 357؛ نیز نک : «دائرهالمعارف[۱] … »، XVI/ ۵).
وی در ۹۸۸ ق/ ۱۵۸۰ م با رتبۀ وزارت، بیگلربیگی و والی ایالت مصر شد (همانجاها). طی نزدیک ۳ سال در مأموریت مصر، با رشوهخواری، دریافت مالیات مضاعف، و تعدی به مردم، ثروتاندوزی کرد (دانشمند، III/ ۸۸). در پی شکایات مصریان، در ۹۹۱ ق/ ۱۵۸۳ م از مقام خود معزول، و به استانبول فرا خوانده شد و زندانی گردید. اندکی بعد با میانجیگری نوربانو سلطان، مادر سلطان محمد سوم، و تقدیم هدایا و پیشکشها به او از زندان رهایی یافت (عثمانزاده، اوزون چارشیلی، همانجاها) و بیگلربیگی آناتولی شد (سلانیکی، I/ 207؛ EI2, IV/ 900).
در لشکرکشی اوزدمیر اوغلو عثمان پاشا، سردار عثمانی، در ۹۹۳ ق/ ۱۵۸۵ م به ایران (برای آگاهی بیشتر، نک : ابوبکر، ۱۰۵ بب ؛ اسکندربیک، ۱/ ۳۰۵؛ اوزون چارشیلی، III(1)/ 62؛ نیز نک : ه د، تبریز) حسن پاشا در نزدیکی سیواس به اردوی عثمان پاشا پیوست و همراه او به آذربایجان آمد و در جنگ تبریز و فتح این شهر شرکت کرد (EI2، همانجا). وی در ۹۹۵ ق/ ۱۵۸۷ م بار دیگر والی آناتولی شد. پس از درگذشت جعفر پاشا در ۹۹۶ ق/ ۱۵۸۸ م به جای او حاکم شروان شد (باکیخانف، ۱۲۸- ۱۲۹؛ عثمانزاده، همانجا؛ دانشمند، III/ 110؛ اوزون چارشیلی، III(2)/ 357) و همزمان بیگلربیگی ایروان را نیز برعهده داشت (همانجا). در همین زمان، خان احمد خان گیلانی، حاکم کیایی گیلان که بر صفویان شوریده بود، به سلطان عثمانی پناهنده شد و از راه دریا به شروان آمد (افوشتهای، ۴۶۶) و مورد استقبال حسن پاشا قرار گرفت و با اجازۀ او روانۀ دربار استانبول شد (دانشمند، III/ ۱۲۰).
خادم حسن در ۱۰۰۳ ق/ ۱۵۹۵ م به رتبۀ وزیر چهارم ارتقا یافت و به استانبول آمد (عثمانزاده، همانجا). چون محمد سوم برای جبران شکستهای پیدرپی سپاه عثمانی در اتریش و مجارستان، شخصاً دست به لشکرکشی زد (هامرپورگشتال، IV/ 262-263؛ نعیما، ۱/ ۱۴۹-۱۵۰؛ پچوی، ۲/ ۱۹۳؛ اوزون چارشیلی، III(1)/ 74-75؛ شاو، ۱/ ۳۱۸-۳۲۰)، در آغاز حرکت از پایتخت، حسن پاشا را با اختیارات کامل به قائم مقامی و محافظی استانبول منصوب نمود (هامرپورگشتال، همانجا؛ دانشمند، III/ ۱۶۴) و با «وکالت مطلقه»، حق صدور احکام به تمام ایالات غیر از بخش روم ایلی را به او واگذاشت (سلانیکی، II/ 566, 618).
خادم حسن پاشا در همین مقام به برخی از خواستهای سلطان بیاعتنایی نشان داد، چنانکه از انتصاب اسعد افندی، پسر خواجه سعدالدین، مورخ و استاد سلطان، به مقام قضای استانبول خودداری کرد و قاضی معزول را در مقام خود ابقا نمود (نعیما، ۱/ ۱۴۴-۱۴۵؛ هامرپورگشتال، همانجا). البته این امر دشمنی خواجه سعدالدین با وی را برانگیخت. با این همه، خادم حسن که در طول مدت خدمت از پشتیبانی مادر سلطان برخوردار بود، بعد از بازگشت پیروزمندانۀ سلطان از جنگ، در پی عزل ابراهیم پاشا بوسنوی از صدارت، با دریافت «مهر همایون» در ربیعالاول ۱۰۰۶/ نوامبر ۱۵۹۷ به صدر اعظمی عثمانی منصوب شد (عثمانزاده، همانجا؛ پچوی، ۲۰۹-۲۱۰، ۲۸۴؛ هامرپورگشتال، IV/ ۲۸۱؛ نعیما، ۱/ ۱۸۴-۱۸۵؛ اوزون چارشیلی، III(2)/ 357).
وی در مدت کوتاه صدارتش، مقامات و مناصب دولتی را با مزایده به فروش میگذاشت و گویا بخشی از مبالغ دریافتی را به مادر سلطان میداد (پچوی، ۲/ ۲۱۰). خادم حسن بعد از انتصاب به صدارت با برخی از دولتمردان دولت عثمانی که مورد حمایت پادشاه نیز بودند، به مخالفت برخاست؛ ازجمله پس از درگذشت شیخ الاسلام بستانزاده، از واگذاری منصب مشیخت به خواجه سعدالدین خودداری ورزید و باقی، شاعر دیوانی، و یا چلبیزاده حسامالدین را برای تصدی این مقام پیشنهاد کرد. همچنین سلطان را به قتل غضنفر آقا، از متنفذین دربار و حسن پاشا تیزماکچی، رئیس ینی چریها تحریک و تشویق نمود؛ از اینرو، این اشخاص با او به دشمنی برخاستند. از سوی دیگر انتشار خبر پرداخت هدیه و بخشی از مبالغ دریافتی از فروش مناصب به مادر سلطان نیز مزید بر علت شد و نظر سلطان و حتى مادرش نسبت به وی تغییر یافت و مقدمات عزل و قتل او فراهم آمد. سرانجام در مراسم پی افکنی مسجدی که مادر سلطان قصد ساختن آن را داشت، بازداشت و از صدارت عزل شد و پس از چند روز اعدام گردید. جنازۀ او در صحن مدرسهای که خود بنا کرده بود، واقع در محلۀ جانمال اوغلو در استانبول به خاک سپرده شد (سلانیکی، II/ ۷۳۳–۷۳۴؛ عثمانزاده، ۴۸؛ هامر پورگشتال، IV/ 282-283؛ نعیما، ۱/ ۱۸۶-۱۸۷؛ اوزون چارشیلی، III(2)/ 358). مدت صدارت او ۵ ماه و ۶ روز بود. پس از اعدام، اموالش نیز مصادره شد.
از حسن پاشا ابنیهای شامل مدرسه، مسجد، چشمه و جز آن باقیمانده که در مجتمعی به همین نام در محلۀ جانمال اوغلو واقع است (سلانیکی، III/ ۷۴۱؛ نیز نک : «دائرهالمعارف»، XVI/ ۵).
مآخذ
ابوبکر بن عبدالله، تاریخ عثمان پاشا، به کوشش یونس زیرک، ترجمۀ نصرالله صالحی، تهران، ۱۳۸۷ ش؛ اسکندربیک منشی، عالم آرای عباسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۸۷ ش؛ افوشتهای، محمود، نقاوه الآثار، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۵۰ ش؛ باکیخانف، عباسقلی، گلستان ارم، به کوشش عبدالکریم علیزاده، تهران، ۱۳۸۳ ش؛ پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، ۱۲۸۳ ق/ ۱۸۶۶ م؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، ۱۳۷۰ ش؛ عثمانزاده تائب، احمد، حدیقه الوزرا، فرایبورگ، ۱۹۶۹ م؛ نعیما، مصطفى، تاریخ، استانبول، ۱۲۸۱ ق؛ نیز:
EI2; DaniŞmend, İ. H., İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, 1950; Hammer-Purgstall, J., Geschichte des osmanischen Reiches, Graz, 1963; Pakalin, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1946; Selânikî, M., Tarih, ed. M. İpșirli, Istanbul, ۱۹۸۹; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1997; Uzunçarşili, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1988.
نویسنده: علی اکبر دیانت
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
تصویر: خرابه های کلیه خادم حسن پاشا در استانبول