وهابیت
عبدالعزیز پادشاه عربستان سعودی با نخست وزیر انگلستان وینستون چرچیل

روشنفکران عثمانی در برابر وهابیت چه کردند؟

تاریخ فرقه های انحرافی خارج از اهل سنت که امروزه وجود آنها بیش از پیش احساس می شود همزمان با تاریخ اسلام است. به عبارت دیگر می توان ردپای انواع عقاید و افکار انحرافی روزگار معاصر را در دوره ای از تاریخ اسلامی یافت. وهابیت که در اواسط قرن هجدهم به عنوان یک جنبش سیاسی و مذهبی در بیابانهای نجد ظهور کرد در باب دفاع از اندیشه ها و تفاسیر دینی خود از جهتی شبیه خوارج و از سویی مانند قرامطه است که در قرن اول هجری ظاهر شدند. گرچه آنان خود را به عنوان یک حنبلی به ابن تیمیه و ابن قیم منسوب می کنند اما با توجه به منظومه نگرش آنان که حاکی از عدم ارتباط با هر مذهب دیگری است به نظر می رسد وهابیت با هر یک از فرق اخیرالذکر تفاوت چشمگیری دارد.

از نقطه نظر تاریخی، پس از آنکه عقاید جمهور علما تبدیل به نظر غالب گردیده بود عقایدی مانند عقاید وهابیان در جهان اسلام تقریباً از بین رفته بود. با این حال، وهابیت تحت حمایت سیاسی ابن سعود، رئیس یک قبیله بادیه نشین امکان گسترش یافت و به عاملی برای ظهور اختلاف در میان مسلمانان تبدیل شد. این روند برای امپراتوری عثمانی نیز تبدیل به یک مشکل جدی داخلی و بین المللی گردید. اعضای این جنبش رادیکال که ضربات سنگینی به ویژه بر ساختار تاریخی و فرهنگی و اجتماعی منطقه حجاز وارد کردند بسیاری از آثار تاریخی مربوط به دوره های صدر اسلام را در شهرهای مقدسی که اشغال کرده بودند از بین بردند و از اجرای زیارت حج برای سالیان طولانی جلوگیری نمودند.

وهابیت
مقبره های تخریب شده توسط وهابیون در حجاز

تشکیل وهابیت

محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار این فرقه در سال ۱۷۰۳ در نجد متولد شد؛ پدرش یک قاضی حنبلی بود. وی در مراکزی مانند دمشق، بغداد و بصره تحصیل کرد. با این حال، وی در برخی مسائل مخصوصا عقیده به توحید، رویکردی دور از اهل سنت اتخاذ نمود. طبق آموزه های سختگیرانه او، اعمال انسان، بخشی از ایمان است و کسانی که در به جای آوردن واجبات دینی کوتاهی کنند کافر هستند. علاوه بر این، مسلمانانی که  دیدگاهی مخالف با این مساله داشته باشند به عنوان مشرک شناخته شده و جنگ با آنها جهاد محسوب می شود. دریافت حقوق رسمی برای قاضیان رشوه است. خواندن دلائل الخیرات که شامل سلام و صلوات بر پیامبر است و گفتن صلا در شب های جمعه ممنوع می باشد. تصوف، مذاهب اربعه، توسل و شفاعت از نظر این فرقه مردود بوده؛ همچنین مخالف اعمال متداولی مانند زیارت قبور و مولود خوانی هستند. این جنبش که تحت سلطه فرهنگ بادیه نشینی است در پیروی از آموزه های خود متعصبانه و شدیدا بی تحمل می باشد.

ابن عبدالوهاب که به دلیل واکنش و مخالفت علمای اهل تسنن نتوانست بلافاصله عقاید خود را اعلام کند تنها پس از رفتن به درعیه در سال ۱۷۴۵ و اتحاد با ابن سعود حاکم این منطقه، با کسب حمایت سیاسی وی، فضای مناسبی را برای گسترش تعالیم خود پیدا کرد. این مساله تا سال ۱۸۰۳ توسط حکام عثمانی که مشغول مشکلات عدیده خارجی بودند به عنوان یک مشکل منطقه ای قلمداد می شد تا اینکه حمله وهابیان وآل سعود به طائف، مکه و مدینه در طی سالهای ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۵ استانبول را قادر ساخت تا اهداف سیاسی واقعی آنان را به صورت شفاف درک کند. عثمانیان این اشغال ها را تهدیدی حیاتی برای حضور خود در منطقه به حساب آوردند و اقدامات آنان تغییر ماهیت جدی یافت. سرانجام کاوالالی محمد علی پاشا، والی مصر برای دفع این خطر گماشته شد. در پایان مبارزاتی که از سال ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۸ به طول انجامید حرمین شریفین آزاد شد و وهابیان از منطقه درعیه رانده شدند.

مطالب نگارش شده در برابر وهابیت

خطر وهابیت نیز موضوعی بود که در دستور کار روشنفکران عثمانی قرار داشت. اگرچه احمد جودت پاشا و ایوب صبری پاشا گسترده ترین و جامع ترین اطلاعات را در خصوص این موضوع جمع آوری کرده اند اما یکی از اولین کسانی که در این باره دست به قلم برد کلیسلی عشقی مصطفی افندی بود. عشقی در کتاب خود با عنوان تاریخ مدینه، در توصیف حمله وهابیون به مدینه که وی آنان را «وهابی بی دین» و «وهابی بی ایمان» می نامد در خصوص تخریب مقبره ها،  زیارتگاه ها و سایر بناها بحث می کند.

احمد جودت پاشا اولین کسی بود که وهابیت را با محوریت تفکر عثمانی – اسلامی به صورت مختصر و مفید مورد مداقه قرار داد. او در کتاب تاریخ جودت که با استفاده از طیف گسترده ای از منابع به نگارش درآورده است با بیان تاریخ سیاسی و آموزه های این جنبش، تجزیه و تحلیل جامعی ارائه می دهد. او نیز مانند ایوب صبری پاشا با حرکت کردن از جغرافیا به تاریخ، اشاره می کند که وهابیان نیز از همان جغرافیای مسیلمه کذاب ظهور کرده اند و با حفظ زمینه های تاریخی، ردیه های تالیف شده تا زمان خود را ذکر می کند.

به گفته جودت پاشا و ایوب صبری پاشا دلیل گسترش فوق العاده سریع جنبش این است که حلال دانستن جان و مال سایر مسلمانان توسط وهابیان، دقیقا مناسب شخصیت بادیه نشینان درنده خوی است.

اولین اثر مستقل درباره وهابیت نیز «تاریخچه وهابیان» نوشته ایوب صبری پاشا است. او علاوه بر مراجعه به منابع مختلف در این زمینه، مطالعات تاریخ شفاهی نیز انجام داد؛ صبری پاشا با جمع آوری اطلاعاتی درباره حوادث حجاز از افراد کهنسال، اثر خود را تالیف کرد. علاوه بر این، او در کتاب دیگر خود با عنوان «مرآت الحرمین» اطلاعات وسیعی را درباره این جنبش ارائه داده است. وی در این آثار ضمن روایت حوادث مربوط به ظهور وهابیت تا سرکوب آن توسط محمد علی پاشا، دلایل نقص در اعتقادات آنان را توضیح می دهد.

صبری پاشا وهابیت را انعکاسی از قرمطیان در تاریخ می داند. از طرف دیگر، آنان را به سبب قرار داشتن در خارج از دایره اهل سنت، به عنوان خوارج توصیف می کند. در واقع، این توصیف توسط بسیاری از افراد مانند جودت پاشا نیز انجام شده است. همچنین جالب توجه است که ایوب صبری پاشا هنگام تالیف کتاب خود در دهه ۱۸۸۰ محمد علی پاشا را –که علیه حکومت مرکزی شورش کرده بود- به خاطر تلاش برای خاموش کردن آتش اختلافات منطقه می ستاید.

روشنفکر عثمانی دیگر که در مورد وهابیت دست به قلم می شود شهبندرزاده فیلیبه لی احمد حلمی[۱] بود. یکی از نکات قابل توجه در بخش مربوط به وهابیت در کتاب «تاریخ اسلام» او این است که وی ادعای برخی از اروپاییان مبنی بر شباهت این جنبش با پروتستانیسم را رد می کند. به گفته او هیچ ارتباطی بین این دو حرکت وجود ندارد.

یکی از کتابهایی که در دوره بعدی با این موضوع نگاشته شده است کتاب «اعترافات جاسوس انگلیس» است. ادعاهایی مبنی بر اینکه خاطرات همفر در این کتاب توسط ایوب صبری پاشا نوشته شده است به هیچ وجه صحیح نمی باشد.

منافع انگلستان در شبه جزیره عربستان

خطر سیاسی و مذهبی وهابیت برای عثمانی ها مورد توجه انگلیسی ها نیز قرار گرفت که در قرن نوزدهم بیش از یک قرن از ظهور سیاست خاورمیانه ای آنها می گذشت؛ سیاستی که مبتنی بر تداوم منافع خود در هند و شام بود و قصد داشت تا از طریق توجه به ظهور وهابیت، حضور عثمانی در منطقه را بیش از پیش تضعیف کند. با افتتاح کانال سوئز در سال ۱۸۶۹ اهمیت این منطقه برای انگلستان بیش از گذشته افزایش یافت و متعاقب آن، قبرس و مصر تحت کنترل انگلستان قرار گرفت. بنابراین یک نقطه کانونی دیگر انگلیسی های مخالف حفر این کانال در منطقه -که حالا بر آن تسلط پیدا کرده بودند- شبه جزیره عربستان بود.

اتحاد سعودی و وهابی مسلط بر منطقه نجد در شبه جزیره عربستان، تحت تأثیر ضربه بزرگی که در سال ۱۸۱۸ از امپراتوری عثمانی متحمل شده بود این بار با تسلط ترکی بن عبدالله بر ریاض در سال ۱۸۲۴ کامل تر شد. از آنجا که آنان خواهان مکانی دائمی در خلیج فارس بودند میل داشتند با انگلستان همکاری کنند. از طرف دیگر، عثمانیان می خواستند با حمایت از عنصر دیگر قدرت در منطقه یعنی رشیدیان، مانع این امر شوند؛ چنان که برای مدتی هم موفق شدند. هنگامی که سعودی ها در نتیجه مبارزه با رشیدیان در سال ۱۸۹۱ به کویت پناه بردند وهابیان از حمایت سیاسی آنان محروم شدند. اما سعودی ها توانستند در سال ۱۹۰۲ دوباره به ریاض بازگردند.

سلطان عبدالحمید برای تامین جاه طلبی های انگلستان به دنبال توافق با آنان بود؛ اما سعودی ها تصمیم گرفته بودند تا رهبری خود را با کمک قدرت های غربی ایجاد کنند. انگلیسی ها از یک سو در حال ارزیابی مزایای همکاری با طرف سعودی و وهابی بودند و از سوی دیگر با در نظر گرفتن شریف مکه به عنوان خلیفه آینده عرب و مد نظر قرار دادن خطرات استانبول، سیاست تعادل را دنبال می کردند؛ زیرا خلیفه بودن سلطان عثمانی برای کشوری با بیشترین جمعیت مسلمان در جهان برای امپریالیسم انگلستان خطر بزرگی محسوب می شد.

انگلیسی ها مشاهده کردند که حجاز در حال تبدیل شدن به مرکزی است که خلیفه می تواند از طریق آن، مسلمانان هند را ترغیب به قیام کند. آنها برای جلوگیری از این امر، ادعا کردند که سلطان عبدالحمید، خلیفه مشروع نیست چرا که نسب وی به قریش نمی رسد و خلیفه واقعی، امیر مکه است که از اولاد حضرت پیامبر می باشد. آنان به دنبال راه هایی برای حمایت از امرای مکه بودند. در صورت توفیق آنان، حاکمیت عثمانی بر حجاز پایان می یافت و بریتانیا در مستعمراتش نفس راحتی می کشید.

اتحاد و ترقی با قدرت گیری در دوره مشروطیت دوم، شریف حسین را که در زمان سلطان عبدالحمید در استانبول اقامت داشت به عنوان حاکم مکه منصوب کرد. برخی سیاست های غلط در سرزمین های عربی، زمینه همکاری بین شریف حسین و انگلستان را فراهم نمود. شریف حسین که توسط انگلستان به عنوان پادشاه اعراب و خلیفه مسلمین اعلام شده بود در جنگ جهانی اول با برخی قبایل اطراف خود علیه عثمانیان قیام کرد. شریف حسین که با حمایت انگلیسی ها راه را برای پایان حضور عثمانی در منطقه هموار کرده بود با خلف وعده انگلیسی ها مواجه شد و خود را مجبور به ترک حجاز و رویای پادشاهی در آن دید. زیرا به عقیده انگلستان، حمایت مداوم آنها از آل سعود، مزایای بیشتری برای آنها به همراه داشت. آنان با حمایت از آل سعود و قرار گرفتن در برابر نیروهای رشیدیان و شریف حسین، اجازه دادند حاکمیت سعودی ها گسترش یابد. با تأسیس پادشاهی عربستان سعودی در سال ۱۹۳۲ وهابیت، پشتیبانی دائمی حکومتی خود را به دست آورد.

تغذیه از منابع غنی نفتی در کنار حمایت حکومتی، این فرصت را برای وهابیان فراهم کرد تا ایدئولوژی انحرافی خود را در سراسر جهان تبلیغ کنند. امروز آنها فعالیتهای زیادی را در بالکان، قفقاز، آسیای مرکزی، آفریقا و حتی در آناتولی انجام می دهند که از زمان اسلامی شدن این مناطق، سنگر اهل سنت به حساب می آمده است. علاوه بر این، آنان مسیرهای انحرافی بیشتری مانند پروژه گفتگوی بین ادیان را نیز در پیش گرفته اند.

 نویسنده: عمر فاروق جان

[۱] Şehbenderzade Filibeli Ahmed Hilmi

همچنین ببینید

کتابیات(۱)؛ معرفی کتاب ترکان جوان: کمیته اتحاد و ترقی -۱۹۰۸-۱۹۱۴-

پایگاه مطالعات عثمانی: فروز احمد از جمله نویسندگان و محققان شناخته شده ای است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *