پایگاه مطالعات عثمانی: پرثمرترین و فعال ترین دوره فعالیت ادبی محمد عاکف مربوط به سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۲ است که همزمان است با بحرانیترین، بی ثباتترین و پرکشمکشترین دوره حکومت عثمانی. محمد عاکف در این دوره از میان جریانات مختلف فکری که محصول فعالیتهای روشنفکران برای چگونگی گذر از بحران بودند و با مشروطیت دوم گستردگی یافته بودند متعلق به جریانی است که بعدها با نام اسلامگرایی شناخته شد. محمد عاکف به عنوان شخصی که از کودکی در محیط خانواده، مدرسه و حلقه دوستان با فرهنگی تماما اسلامی تربیت شده بود، با باور، اخلاق، کردار و حیات خود نشان داد که به هیچ وجه حاضر به در گذشتن از اسلام نیست. او در تمام دوران فعالیتش نشان که تنها شرط و خط قرمز او برای همکاری با هر جریانی عدم مخالفت آن جریان با روح اسلام است. او در صفحات با تمایز قایل شدن بین “قومیت” و “ملیت” مفهوم نخست را دارای معنایی نژادپرستانه و در تعارض با اسلام که سبب تجزیه دولت خواهد شد معرفی کرده و با آن به مخالفت برمیخیزد. عاکف شخصی به شدت وابسته به خاک، وطن، پرچم، فضایل ملی، زبان و هنر خود است. او در وعظی که در کرسی مسجد سلیمانیه دارد با بیان این که “کندی ماهیت روحیهنیز اولسون قلاووز” منظور خود از ماهیت روحی را چیزی جز جوهر معنوی ملت نمیداند. با در نظر داشتن این وابستگی به وطن خود است که محمد عاکف با وجود انتقادهایی که به سیاستهای دولتهای مختلف در آن دوره داشت اما وظایف ملیای که از سوی حاکمیت بر عهده او گذاشته میشد را پذیرفته و به انجام میرساند. او همچنین به دلیل این که کشور در سختیهای مختلفی به سر میبرد از انتقادهای علنی، سخت و ساختارشکنانه خودداری کرده است. با وجود کدورتی که از حاکمیت اتحاد و ترقی داشت و مسایلی که پس از جنگ استقلال به وجود آمد اما نوع رفتاری که او در دوره اقامت خود در مصر با حاکمیت آنکارا از خود بروز داد نشان دیگری از این حس مسئولیت ملی او است. همچنین عاکف به دلیل تاکیدی که بر برخی فضیلتهای رفتاری و اخلاقی غرب در کنار پیشرفت های علمی و تکنولوژیک آنجا میکرد در میان اسلامگرایان نیز از نوع بینش خاص خود برخوردار است.
در حالی که او در شعرهای آغازین صفحات با شعر “توحید و یا فریاد” به احساسات متافیزیکی و یا با شعر “دورمایالیم” و “دیرواس” به بیان تعلیمی برخی حِکم دینی پرداخته و یا در اشعار “مریض”، “کوفه” و “میخانه” خود به دردهای اجتماعی میپردازد اما با گذر زمان هر چه پیشتر میآییم با شعرهایی همچون “شاه عجم” و “استبداد” و خصوصا شعر “کوسه امام” رویکردی کاملا سیاسی در اشعار خود بروز میدهد و مسایل سیاسی و فکری را به بررسی مینشیند. در این اشعار تلاش میشود تا ضمن تبیین آرمانهای اسلامی به موضوع انحراف اخلاقیای که پس از مشروطیت دوم در جریان های سیاسی و سطح عمومی اجتماع پدید آمد پرداخته شود. شعر “در کرسی سلیمانیه” منظومهای طولانی است که با هدف بیدار کردن ملت اسلام و ایجاد وحدت در میان آنها سروده شده است. شخصیت اصلی این منظومه به عنوان واعظ، عبدالرشید ابراهیم سیبریایی است که با شخصیت خاصش خود را وقف بیداری مسلمانان کرده و بسیاری از کشورهای ترک و اسلامی را گشته است. او در کرسی وعظ در حالی که از سویی روشنفکران بیعلقه و حتی مخالف با اسلام را نقد میکند، نقدهای تندتر و هجوهای خود را متوجه مسلمانانی میکند که از جنبههای مختلف دچار بیدانشی و عقب ماندگی شدهاند.
در نظر محمد عاکف اسلام ورای یک باور دینی بلکه به عنوان نظامی این جهانی است که میتواند راه حلهای صواب برای امور ارائه دهد. ابدیت موجود در جوهر دین سبب میشود تا دین همچنان که توان مخاطب قرار دادن انسان دیروز و امروز را دارد از توان تخاطب با انسان فردا نیز برخوردار باشد. عاکف با بیان این که “از پدرانمان اینگونه به ما رسیده” گفتن معنایی ندارد، نظر صریح خود را در بیت زیر بیان میکند:
دوغرودان دوغرویا قرآندان آلیب الهامی
عصرین ادراکینه سؤیلتملییز اسلامی
عاکف که در کتاب “در کرسی سلیمانیه” سعی در سیستماتیک کردن افکار خود دارد در مراحل بعدی تلاش میکند تا مبتنی بر این سیستم به ارائه راه حلهای مختلف برای سبک زندگی، اخلاق، روابط انسان با محیط اطراف و اجتماع انسانی پیرامون خود و نوع مواجهه با علم و تکنولوژی بپردازد. او در این چارچوب گاه بی واسطه و مستقیما متمسک به قرآن و حدیث شده، گاه برای ارائه راه حلهای خود از زبان روز که گره خورده به مسایل و مشکلات روز است بهره میبرد. برای مورد نخست میتوان به “حقین سسلری” و “خاطرات” اشاره کرد که تفسیری آزاد از آیات و احادیث ارائه میدهد. برای مورد دوم نیز میتوان به “در کرسی فاتح” و “خاطرات برلین” در کتاب “خاطرات با عاصم” اشاره کرد. فی الجمله میتوان چنین گفت که بنیان اسلامگرایی محمد عاکف را سبک زندگیای مبتنی بر باورها و امر و نهیهای اسلامی تشکیل میداد.این نگرش اسلامی او در عین حال دربرگیرنده تمام فضایل غیرمعارض با اسلام تمدن غربی است.
محمد عاکف در میان دوستان نزدیک خود به عنوان فردی که علاوه بر ویژگیهایی همچون دارای شناخت قابل توجه از موسیقی شرق و غرب، نی نواز، شناگر، کشتی گیر، تیراندازی و دونده ماهر، خوش صحبت، اهل بزله گویی، ذکی و نکتهدان به عنوان کسی که پایبند به قول خود تحت هر شرایطی است شناخته میشود. ماجرای هم پیمانی او با یکی از دوستانش در دوره مدرسه دامپزشکی که در آن زمان هم عهد میشوند که در صورت فوت یکی آن دیگری کفالت فرزندان دوست متوفی را برعهده بگیرد مشهور است. بیست سال پس از این پیمان در حالی که خود عاکف در تنگدستی سختی به سر میبرد برای تحقق قول خود فرزندان دوست متوفیش را به خانه خود منتقل کرده و آنها را همراه فرزندان خود تحت تکفل میگیرد و زمینه تحصیل آنها را فراهم میآورد. محمد عاکف در تطابق شیوه زندگی خود با مبانی اعتقادیش و ایستادگی در مقابل هر آن چیزی که با باورهای او در تلائم نبود یک اسوه و نمونه است. انتقاد تندی که او علیه توفیق فکرت در ۹۸ مصرع از منظومه خاطرات برلین سروده است نیز نمونهای از این واکنش باورمندانه است. توفیق فکرت در اوان فعالیت شعری و هنری، عاکف را به شدت مورد تمجید قرار میداد اما بعدها با سرودن منظومههای “تاریخ قدیم” و “ذیل تاریخ قدیم” به دین و ارزش های انسانی حمله کرد که همین مساله موجب کدورت عاکف از او و نهایتا نقدهای تندش علیه او شد.
آثار
ا) آثار منظوم
هفت مجموعه که در دوران حیات محمد عاکف برخی برای دفعات مکرر منتشر شده است به صورت یک مجموعه تحت عنوان “صفحات” در ۱۱ هزار و ۲۴۰ مصرع در قالب ۱۰۸ منظومه با اوزان عروضی به صورت کلیات منتشر شده است. به غیر از جلد اول این هفت کتاب بقیه خود دارای عنوان علیحدهای نیز هستند.
- صفحات: کتاب اول (استانبول – ۱۳۲۹)؛ مجموعه ای از ۴۴ شعر است که برخی از آنها مضامین خود را از حوادث تاریخ اسلام گرفته و بسیاری از آنها با رویکرد بیان دردهای اجتماعی سروده شده است. در این مجموعه شعرهای “توحید یا فریاد” ، “اذان ها” ، “سرزمین جانان” ، “استغراق” و “حسبحال” اشعاری است که در شمار اشعار عرفانی و فسلفی قرار میگیرد.
- صفحات: کتاب دوم: در کرسی سلیمانیه (استانبول – ۱۳۳۰)؛ منظومهای تک پارچه متشکل از ۱۰۰۲ مصرع است که افکار عاکف در موضوعات جهان اسلام، وضعیت مسلمانان و ایدئالهای اسلامی را شامل میشود.
- صفحات: کتاب سوم: صداهای حق (استانبول – ۱۳۳۱)؛ مجموعهای متشکل از ۱۰ شعر است که ناشی از اضطرابات حاصل از هزیمت های جنگ بالکان است. هشت شعر از این مجموعه مبتنی بر آیهای است که در ابتدای شعر آمده است. یک شعر نیز با الهام از وقوع یک حادثه سروده شده و شعر دهم نیز شعری ۱۰ مصرعی با عنوان “شب مولود غم انگیز” است.
- صفحات: کتاب چهارم: در کرسی فاتح (استانبول – ۱۳۳۲)؛ منظومهای تک پارچه متشکل از ۱۶۹۲ مصرع است. در نیمه نخست این منظومه که موضوع اصلی آن را جایگاه کار و ترقی در اسلام و رابطه آن با قضا و قدر و اراده تشکیل میدهد به پریشانی جهان اسلام، تنبلی حاکم بر آن و لزوم کار و تلاش برای رهایی از وضعیت موجود مورد توجه شاعر قرار گرفته است.
- صفحات: کتاب پنجم: خاطرات (استانبول – ۱۳۳۵) کتاب مجموعه ای از ۱۰ شعر است که از ۷ شعر نخست آن ۴ شعر شرح آیه و ۲ شعر شرح حدیثی است که در ابتدای شعر آمده و در میان آنها شعر “بیدار شو” قرار دارد که منظومهای است خطاب به همه مسلمانان با هدف ایقاظ آنها. سه شعر پایانی کتاب که منظومههای فکری و غنایی طولانی هستند تحت تاثیر انتباهات شاعر در سفرهای مصر، برلین و مدینه سروده شده، مسائل و دردهای مسلمانان را بیان میکند. یکی از این سه شعر ” از بیابان های نجد به مدینه” است که جناب شهاب الدین در توصیف آن شعر ” این یک حادثه است، پس از این امکان رسیدن به پای عاکف وجود ندارد” گفته و سلیمان نظیف هم مدعی است که در میان زبانهای شرقی و غربیای که واقف بر آن است شعری چنین زیبا و بی عارضه و بی قصور ندیده است. او معتقد است که برای نوشتن چنین شعری علاوه بر آن که باید به اندازه عاکف شاعر بود میبایست که به اندازه او مومن نیز بود و از همین روست که دیگر هیچ هنرمندی امکان سرودن مانندی برای این شعر نخواهد داشت.
- صفحات: کتاب ششم: عاصم (استانبول – ۱۳۴۲) منظومه ای تک پارچه در ۲۲۹۲ مصرع است. تقریبا تمام این منظومه که در موضوع دردهای اجتماعی و اخلاقی کشور است، محاوره ای است میان کوسه امام محافظه کار و در عین حال منتقد که یکی از شخصیتی های مهم اشعار عاکف است و همواره نماینده ایمان و عرفان ملت مسلمان به شمار می آید و خواجه زاده (محمد عاکف) با شخصیتی متجدد و متساهل و عاصم (فرزند کوسه امام) به عنوان جوانی حق پرست و البته هیجانی. شعر مشهور “برای شهدای چناق قلعه” نیز که در شمار آثار پر شهرت عاکف است به عنوان بخشی از دیالوگهای این منظومه در این کتاب سروده شده است.
- صفحات: کتاب هفتم: سایهها (مصر – ۱۳۵۲/۱۹۳۳) آخرین کتاب عاکف که مجموعه ای از ۴۱ شعر است – که البته برخی از آنها پیشتر سروده شده بودهاند – و در مصر منتشر شده است. برخی از اشعار این مجموعه نشات گرفته از حالت روحی شخصی است که تاسف آرمانهای محقق نشده خود را در دلشکستگی دوری از وطن و حیات در سرزمین اسلامیای که در اشغال بیگانگان است به همراه احساس عرفانی توکل و تسلیم به یکجا دارد. شعر پایانی کتاب با عنوان “هنرمند” (در ۲۰۸ مصرع) جنبه نادیدهای از شخصیت عاکف، یعنی روحیه هنرمندانه او را که در طول صفحات شاعر از ابراز آن استنکاف میکند پیش چشم میگذارد. در عین حال این شعر بیانگر آرزوهای بر باد رفته و روزهایی است که در تلخی به سر برده میشود. این چکامه روزگار تاسف آمیز جهان اسلام را با حسی درونی در مصرع های خود بازتاب میدهد.
هفت کتاب تشکیل دهنده صفحات در دوره حیات محمد عاکف با تصحیح شخص او به کرات با الفبای قدیمی طبع و نشر شد. نشر صفحات با الفبای لاتین به صورت کامل برای نخستین بار از سوی عمر رضا دوغرول البته با برخی حذفیات محدود که فکر میکرده با سیاست روز ترکیه در آن زمان تطابق ندارد منتشر شد. این نسخه از صفحات تا سال ۱۹۷۳ هفت بار تجدید چاپ شد که نهایتا در چاپ هفتم با بازبینی ارطغرل دوزداغ نسخه کامل آن برای نخستین بار منتشر شد. صفحات با الفبای قدیم و جدید به عنوان یک کتاب شعر پرفروشترین کتاب ترکیه محسوب میشود و به عنوان یک اثر دینی عمومی نیز جز پر تیراژترین آثار عمومی دینی است که تا کنون متشر شده است.
بخشی از اشعار عاکف که مربوط به سالهای جوانی او و پیش از سال ۱۹۰۸ است و یا اشعاری که در سالهای بعدتر سروده شده اما در قالب صفحات جای نگرفته است به توصیف خود شاعر “هم حجم صفحات” است. اگرچه بخش قابل توجهی از این اشعار توسط شاعر امحا شده است، اما از راههای مختلفی میتوان به آنها دست یافت؛ از جمله نشریاتی که این اشعار در دوره سرایش آنجا منتشر شده اند، نامه های شخصی عاکف به دوستان و یا خاطرات اطرافیان که به ذکر این اشعار پرداختهاند. اشعار به دست آمده از این راهها خود بالغ بر چند هزار مصرع میشود که بخش مهمی از آن در نسخه صفحاتی که از سوی ارطغرل دوزداغ منتشر شده است منضم بر کتاب است. محمد عاکف در سالهای پس از جنگ ملی به برخی دوستان خود از تصمیمش برای سرایش اشعاری همچون ” عاصم دوم”، “حجه الوداع”، “صلاح الدین ایوبی” (پیئس منظوم)، “منقبت هایی از تاریخ اسلام” و “اشعار کودکانه و مدرسهای” سخن گفته است که البته سرایش آنها محقق نشده است.
برخی از اشعار عاکف در دوره حیات او به زبان عربی ترجمه شد. در سال ۱۹۳۲ نشریه المعرفه مصر دو شعر”مارش استقلال” و “بلبل” عاکف را به همراه ترجمه عربی آنها منتشر کرد. پس از آن نیز “برای شهدای چناق قلعه” و “العکسور” منتشر شد. دوست صمیمی عاکف، عبدالوهاب عزام دو شعر “نی زن کور” و “کوفه” را به صورت منثور (در الرساله) و برخی برادههای “در کرسی سلیمانیه” را نیز به صورت منظومه (در الثقافه شماره ۳۱۲، صفحه ۳۵) ترجمه و منتشر کرد. ابراهیم صبری، فرزند شاعر مصطفی صبری افندی آخرین شیخ الاسلام عثمانی ۱۰ سال پس از وفات عاکف ترجمه منظومی از “سایه ها” را با عنوان “الضلال من دیوان صفحات لشاعر الترکی الکبیر محمد عاکف” در قاهره به عربی منتشر کرد. همچنین عبدالسلام عبدالعزیز فهمی که کتابی تحقیقی در مورد عاکف در مکه منتشر کرده است در ضمن کتاب خود دو شعر “العکسور” و “از بیابان های نجد به مدینه” را تقریبا کامل و برخی برگزیده های دیگر را در ضمن پژوهش خود در میانههای کتاب تقریبا به صورت منظوم ترجمه کرده است. از شاعران در قید حیات عرب که البته دیوانی نیز به زبان ترکی دارد، حسین مجیب المصری نیز شعر “برای شهیدان چناق قلعه” عاکف را به صورت منظوم به زبان عربی منتشر کرده است. جمال مختار نیز “مارش استقلال” و برادههایی از “عاصم” و “خاطرات” را به زبان عربی منتشر کرده است.
همچنین برخی از اشعار محمد عاکف که خود نیز با موسیقی رابطهای نزدیک داشت از سوی دوستان هنرمند او آهنگسازی و ایفا شده است. علاوه بر مارش استقلال که از سوی کسانی همچون علی رفعت چاغتای، زکی اون گور، احمد یکتا مادران، معلم اسماعیل حقی، ذاتی آرجا، کاظم اوز، مصطفی سونار و اسماعیل زهدی آهنگسازی شده است، علی رفعت چاغتای آثاری همچون “دعای ارتش”، “کوسه امام” و “بلبل”، سعدالدین کایناک “برای شهیدان چاناق قلعه”، شریف ایلچی “از ازل با تو آشنایم”، علی نهاد کاراممیش اوغلو “آیا در لامکان هایی”، علی کمال بیلیویرانلی “بر خدا توکل کن و تلاش کن” را آهنگسازی کرده اند.
ب) آثار منثور
تالیفات
تفسیرها: محمد عاکف مجموعا ۵۷ نوشتار تفسیری دارد که ۱۸ مورد از آنها منظوم است و در صفحات آمده است. این مجموعه تفسیری به صورت کامل در نشریه سبیل الرشاد از شماره ۱۸۳ به بعد با عنوان “تفسیر شریف” درج شده است. این نوشتهها در واقع تاملاتی است در آیات مختلف قرآن کریم که با توجه به مسایل روز انجام شده است. در همین نشریه چهار مطلب نیز تحت عنوان “حدیث شریف” چاپ شده است که این مطالب نیز مبتنی بر احادیثی است که میتواند به عنوان راه حل مسایل و مشکلات روز مطرح شود. مجموعه این نوشتههای قرآنی برای نخستین بار از سوی عمر رضا دوغرول با نام “آیاتی از قرآن” به همراه اضافاتی از برگزیده مقالات و وعظهای دیگر نویسنده البته با کمی مداخله و افزودهها منتشر شده است (استانبول ۱۹۴۴). این کتاب در سال ۱۹۷۶ برای بار دوم اما با بی دقتی و کیفیت پایین بازچاپ شد. البته پیش از آن کتابی نیز از سوی فرد دیگری منتشر شده است که در واقع برداشت های مستقیم از کتاب عمر رضا دوغرول بوده است(سوات زهدی اوزآلپ، آنکارا، ۱۹۶۸). همچنین مجموعه دیگری از نوشتههای تفسیری محمد عاکف که تنها نوشته های تفسیری منتشر شده او در سبیل الرشاد را شامل میشود به اهتمام عبدالکریم و نوران عبدالقادراوغلو از سوی سازمان دیانت ترکیه منتشر شده است. (MehmedAkif’in Kur’an-ı Kerim’i Tefsiri: Mev’iza ve Hutbeleri, Ankara 1991)
وعظ ها:
مواعظ دینیه: بخش اول (استانبول – ۱۳۲۸)؛ این وعظ محمد عاکف در واقع متن پیاده شده سخنرانی او در دوره عضویتش در هیئت علمیه اتحاد و ترقی در کلوپ شهزاده باشی است که با عنوان “اتحاد احیاگر و تعالی بخش و تفرقه نابودگر و مرگبار است” ایفاد شده است. این متن ابتدا در “صراط مستقیم” و پس از آن برای بار دوم به عنوان بخشی از کتاب مواعظ دینیه منتشر شده است (صص ۵۴ – ۶۰). وعظهای انجام شده در دوره جنگ بالکان در مساجد بایزید، فاتح و سلیمانیه نیز در صراط مستقیم منتشر شده است. همچنین وعظهای مسجد زاغونوس پاشای بالیکسیر و مسجد نصرالله پاشای قاستامونی نیز در شماره ۴۶۴ سبیل الرشاد که در قاستامونی منتشر شده بود درج گردیده است. این شماره سبیل الرشاد به دلیل اقبالی که در میان مردم یافت بارها تجدید چاپ شده و در مناطق مختلف آناطولی پخش شد. این وعظها به صورت علیحده از سوی نهاد پاشا، فرمانده جبهه الجزیره به صورت رسالهای مستقل منتشر شده (دیاربکر – ۱۳۳۷) در مناطق و جبهههای مختلف از جمله العزیز، دیاربکر، بتلیس و وان میان مردم عادی و سربازان عثمانی پخش شد. سخنرانیهای مختلف محمد عاکف در مناطق مجاور و روستاهای اطراف قاستامونی را که در دوره اقامتش در این شهر انجام داده اشرف ادیب به صورت خلاصه نویسی در شمارههای ۴۶۵ تا ۴۶۷ نشریه منتشر کرده است. این هشت وعظ که برخی از آنها با الفبای جدید بارها و بارها منتشر شده است به استثنای وعظ نخست در اثری که به اهتمام عبدالکریم و نوران عبدالقادراوغلو منتشر شده به عنوان بخش دوم آن اثر با الفبای جدید منتشر شدهاند.
مقالات
مجموعه نظرات محمد عاکف ارسوی پیرامون مسایل جامعه، ادبیات و موضوعات فکری است که در قالب مقالات، صحبتها و خاطرات با عناوینی همچون “حسب حال”، “مباحث ادبی”، “خاطرات قدیم”، ” از لطائف عرب” در صراط مستقیم و سبیل الرشاد منتشر شده است. این مقالات نیز که ۵۰ نوشته را شامل میشود از سوی عبدالکریم و نوران عبدالقادراوغلو با عنوان “مقالات محمد عاکف ارسوی” چاپ شده است. (آنکارا – ۱۹۸۷)
از میان نامههای محمد عاکف تا کنون تنها ۵۰ نامه منتشر شده است و احتمال میرود که چند صد نامه او همچنان در آرشیوهای شخصی افراد نگهداری میشود. مجموعه نامههای عاکف به ماهر ایز را اوغور دومان در نشریه “قوبه آلتی آکادمی مجموعه سی” منتشر کرد. این نامهها به اضافه چندین نامه منتشر شده دیگر عاکف از سوی اسماعیل حقی شنگولر در مجموعه کلیاتی که منتشر کرده است جمع آوری و درج شده است.
ترجمهها
بررسیها نشان میدهد به استثناء مطالبی که تا پیش از سال ۱۹۰۸ در رسملی گازته و ثروت فنون منتشر شده است بقیه ترجمه های انجام شده از سوی عاکف در سبیل الرشاد و صراط مستقیم چاپ شده است که بخشی از آنها در زمان حیات او در قالب کتاب نیز منتشر شده است.
- زن مسلمان (استانبول – ۱۳۲۵)
این اثر ترجمه کتاب “المرأه المسلمه” اثر فرید وجدی است (قاهره – ۱۳۱۹) که در واقع ردیهای بوده بر ردیههایی که قاسم امین بر نقدهای انجام شده در مورد کتاب “تحریر المرأه” خود نوشته است. قاسم امین کتاب تحریر المرأه خود را در راستای نقد نگاه اسلام به مساله زن و لزوم انجام اصلاحات بنیادین غربی در این موضوع نوشت که نقدهای مختلفی را به همراه داشت. او در کتاب دیگری با عنوان “المرأه الجدیده” تلاش کرد تا به نقدهایی که علیه کتاب نخستش انجام شده بود پاسخ دهد. در پاسخ به این کتاب بود که فرید وجدی کتاب المرأه المسلمه را نگاشت. ترجمه عاکف بعدها از سوی محمود چام دیبی با ساده سازی زبان اثر تجدید چاپ شده است (استانبول – ۱۹۷۲).
- دفاع شیخ محمد عبده از اسلام در برابر حمله هانوتو (استانبول – ۱۳۳۱)
این اثر ترجمه مقالاتی است که شیخ محمد عبده در نشریه المؤید مصر در پاسخ به مورخ و سیاستمدار فرانسوی گابرییل هانوتو منتشر کرده است. او در روزنامه ژورنال فرانسه ضمن مقالهای اسلام را مورد حمله قرار داده بود. محمد عاکف در ابتدای رساله، اصل مقاله هانوتو را نیز ترجمه و اضافه کرده است.
این رساله در مجموعه کلیاتی که به اهتمام اسماعیل حقی شنگولر منتشر شده درج گردیده است.
- اسلامی شدن (استانبول – ۱۳۳۷)
این رساله ترجمه رسالهای به قلم سعید حلیم پاشا به زبان فرانسوی است. ترجمه ابتدا در سبیل الرشاد منتشر میشود و بعدها به همراه ۶ رساله دیگر از حلیم پاشا تحت عنوان “بحران های ما” به صورت کتابی مجزا چاپ میگردد(استانبول – ۱۳۳۵ – ۱۳۳۸).
- تشکیلات سیاسی در اسلام
این اثر ترجمهای است از رسالهای فرانسوی به قلم سعید حلیم پاشا است که در دوران تبعید او در مالتا نوشته شده است. محمد عاکف نیز با توجه به وضعیت آن روز کشور با حذف بخش “حاکمیت ملی” نوشته او را به ترکی ترجمه و در سبیل الرشاد منتشر کرده است. این رساله که به صورت مجزا منتشر نشده است با افزوده شدن بخش حذف شده از سوی عاکف، به همت ارطغرل دوزداغ در ضمن اثر “بحران های ما” منتشر شد(استانبول – ۱۹۹۱).
- آسیب های شراب در حیات بشری (آنکارا – ۱۳۳۹)
این رساله کوچک به سفارش وکالت امور شرعی و اوقاف از سوی محمد عاکف به ترکی ترجمه و منتشر شده است. این اثر بعدها با سادهسازی متن آن از سوی فرهاد کوجا با عنوان “مضرات شراب؛ آسیبهای شراب در حیات بشری” بازچاپ شد (استانبول – ۲۰۰۳).
- جواب به کلیسای آنگلیکان (استانبول – ۱۳۳۹ -۱۳۴۱)
این رساله ترجمه از عربی به ترکی پاسخ های عبدالعزیز چاوش به مجموعه پرسش هایی است که کلیسای آنگلیکان به مقام شیخ الاسلامی ارسال کرده بود. این پرسشها مقولاتی همچون ماهیت اسلام، تاثیر اسلام در حیات و اندیشه بشری، راه حل های اسلامی در برابر بحران های معاصر و موضع اسلام در برابر نیروهای سیاسی و معنویای که جهان امروز را در چنبره خود گرفتهاند در بر میگیرد. این رساله که از سوی وکالت امور شرعی و اوقاف مجلس ملی ترکیه منتشر شده بود با توجه به اهمیتی که دارد بعدها با ساده سازی زبان از سوی سلیمان آتش منتشر شد (آنکارا – ۱۹۷۴).
مجموعه ترجمههای متفرقهای که محمد عاکف از نوشته ها و آثار افرادی همچون فرید وجدی، محمد عبده، عظمزاده رفیق، شیخ شبلی نعمانی، عبدالعزیز چاوش و سعید حلیم پاشا انجام داده است از سوی اسماعیل حقی شنگولر در مجموعه کلیات عاکف منتشر شده است. فوزیه عبدالله تانسل معتقد است که مجموعه نوشته هایی که در نشریه معارف ( می و آگوست ۱۸۹۵) با عنوان “مباحث علم ثروت” از سوی فردی با امضای سعدی منتشر شده است نیز متعلق به محمد عاکف ارسوی است.
تمام آثار محمد عاکف از سوی اسماعیل حقی شنگولر جمع آوری و برای چاپ آماده سازی شده و پس از آخرین تصحیحات انجام شده از سوی ارطغرل دوزداغ در ۱۰ جلد تحت عنوان “کلیات محمد عاکف” منتشر شده است. ساختار این مجموعه آثار به این نحو است: جلد یک تا چهار: تمام اشعار صفحات و اشعاری که خارج از صفحات باقی مانده اند به طوری که در صفحه مقابل شرح و توضیح ابیات نوشته شده است. جلد پنجم مقالات و ترجمهها؛ جلد ششم تا هشتم: ترجمه ها؛ جلد نهم: تفسیر شریف، خطب، وعظها و نامهها و جلد دهم زندگی، شخصیت، آرمان، هنر و گزیدهای از مقالاتی که در مورد نوشته های عاکف نوشته شده است.
محمد عاکف به دلیل شخصیت و خصوصیات فردی ای که در کنار شخصیت هنری خود داشت و نیز با توجه به حساسیت و غیرتش در مسایل ملی و نقش مهمی که در تاریخ معاصر ترکیه بر عهده داشته موضوع و قهرمان اشعار، رمان، فیلم و سریال های مختلف بوده است. نخستین اثر ادبیای که در آن به شخصیت عاکف پرداخته شده است رمان “سه استانبول” (استانبول – ۱۹۳۸) مدحت جمال کونتای است که شخصا نیز از نزدیک نیز با عاکف ارتباط داشته و رمانش در دهه ۱۹۸۰ تبدیل به سریال شد. در این اثر به شخصیت محمد عاکف به عنوان یکی از قهرمانان رمان با نام “محمد رائف شاعر” پرداخته شده است.
در رمان “ایمان فرعون” (استانبول – ۱۹۷۶) اثر طارق بوغار نیز که به روزهای جنگ ملی در آنکارا و مواجهه وطن پرستان حقیقی با فرصت طلبان در آن روزها می پردازد یکی از قهرمانان رمان محمد عاکف است.
بعدها در پنجاهمین سالگرد وفات محمد عاکف چند فیلم مستند درباره او تولید و پخش شد.
کتابشناسی:
تاکنون آثار فراوانی به شکل کتاب ها و مقالات علمی، آکادمیک و عمومی و نیز پایان نامههای کارشناسی ارشد و دکترا که به صورت کتاب منتشر نشده است در موضوع محمد عاکف نوشته شده است.
در زیر تنها به مهمترین آثاری که در این حوزه منتشر شده است اشاره میشود. برای اطلاع از تمام آثار منتشر شده در موضوع محمد عاکف ارسوی تا سال ۱۹۹۰ میتوان به کتاب کتابشناسی محمد عاکف که از سوی کتابخانه ملی ترکیه منتشر شده است مراجعه کرد.
Açıklamalt ve Lügatçeli Mehmed Ak if Külliyatı (haz. İsmail Hakkı Şengüler). İstanbul 1990-92, 1-X;
Mehmed Akif Ersoy, Safahat(nşr. M. Ertuğrul Düzdağ), İstanbul 1987 ( Safahat dışında kalmış şiirler ilavesiyle); a.e.: Edisyon Kritik (nşr. M. Ertuğrul Düzdağ). istanbul 1987; a.e.: Eski ve Yeni Har{li Metinler ile Tenkidli Neşir (Edisyon Kritik) Bir Arada (nşr. M. Ertuğrul Düzdağ), İstanbul 1991;
Süleyman Nazif. Mehmed Akif: Şairin zatı ve Asarı Hakkında Bazı MalCımat ve Tedkikat, İstanbul 1924;
ibnülemin. Son Asır Türk Şairleri, s. 81-84; Eşref Edip [Fergan].
Mehmed Akif: Hayatı, Eserleri ve Yetmiş Muharririn Yazıları, İstanbul 1938-39, 1-11; Mithat Cemal [Kuntay],
Mehmet Akif: Hayatı, Seciyesi, Sanatı, Eserleri, İstanbul 1939;
Ömer Rıza Doğru!, “Mehmed Akif’in Hayatı”, Sa{ahat, İstanbul 1944, s. VIIXLIV;
Cemi! Sena Ongun. Mehmed Akif: Hayatı, Eserleri ve idealleri, İstanbul 1947;
Emin Erişirgil. Mehmet Akif: islamcı Bir Şairin Romanı, Ankara 1956;
Hilmi Yücebaş, Bütün Cep· heleriyle Mehmet Akif, İstanbul 1958, s. 171 172;
Cemal Kutay, Necid Çöllerinde Mehmet Akif, İstanbul 1963, s. 198-310;
Muhiddin Nalbandoğlu, istiklal Marşımızın Tarihi, İstanbul 1964;
Cerrahoğlu. Bir islam Re{ormatörü: Mehmet Akif, İstanbul 1964;
Hasan Basri Çantay, Akifname, İstanbul 1966;
Sezai Karakoç, Mehmed Akif, İstanbul 1968;
Nurettin Topçu, Mehmed Akif, İstanbul 1970;
Kaya Bilgegil, Mehmed Akif: Resmi Hal Tercümesi, Basılmamış Bazı Mektup ve Manzümeleri, Erzurum 1971;
Ali Nihad Tarlan. Mehmed Akif ve Sa{ahat, İstanbul 1971;
Fevziye Abdullah Tansel. Mehmed Akif Ersoy : Hayatı ve Eserleri, İstanbul 1973;
a.mlf., “Mehmed Akif Ersoy’un Gözden Kaçan Bir Risalesi : Mebahis-i ilm-i Servet”, KAM, Vlll/3 (1979). s. 23-34;
a.mlf., “Ersoy, Mehmed Akif”, TA , XV, 337 -344;
Mahir iz. MEHMED AKiF ERSOY Yılların izi, İstanbul 1975, s. 124-133, 139-146;
Vehbi Vakkasoğlu, Mehmed Ak if, İstanbul 1976; MehmetAki{Simpozyumu J976(nşr. Hacettepe Üniversitesi). Ankara, ts.;
Dorothea HoraniKirchberg, Der Turkische Dichter Mehmed Akif (Ersoy) (1873 -1936) Leben und W erk E in Versuch, Hamburg 1977;
Mehmed Akif Sempozyumu, İstanbul 1979;
Abdüsselam Abdülaziz Fehml. Şa’irü’l-islam Mutıammed ‘Akif, Mekke, ts. (Mektebetü’t-talibi’l-camil): Ahmet Kabaklı, Mehmed Akif, İstanbul 1984;
Ölümünün 50. Yılında Mehmet Akif Ersoy (nşr. MÜ FenEdebiyat Fak.). İstanbul 1986;
Recep Duymaz, “Mehmet Akif Ersoy’un Bütün Eserlerinin Bibliyografyası”, a.e., s. 225-252;
Ölümünün 50. Yılında Mehmed Akif Ersoy’a Armağan (nşr. Selçuk Üniversitesi), Konya 1986;
Ölümünün 50. Yılında Mehmet Akif Ersoy’u Anma Kitabı (nşr. AÜ Rektörlüğü). Ankara 1986;
Abdulkerim Abdulkadiroğlu – Nuran Abdulkadiroğlu, Mehmed Akif Ersoy Hakkında Yazılanlar, !Ankara ı۹۸۹!:
Mehmet Akif ilmi Toplantısı, Bildiriler(nşr. Milli Kütüphane). Ankara 1989;
Orhan O kay. Mehmed Ak if: Bir Karakter Heykelinin Anatomisi, Ankara 1989;
Mehmet Doğan. Camideki Şair: Mehmed Akif, İstanbul 1989;
a.mlf .. “Ersoy, Mehmed Akif”, TDEA, lll, 71· ۷۹;
isa Mustafa Yüceer. Mul;ıammed ‘Akif, ‘a!!ruhü ve cühüdühü fi’d-da’veti’l-islamiyye(doktora tezi, 1410/1990). Camiatü Ümmi’l-kura; Ramazan Çiftlikçi. Açıklamalt Mehmet Akif Ersoy Bibliyogra{yası: Eserleri ve Hakkında Yazılanlar(yüksek lisans tezi. I 990).
İnönü Üniversitesi Sosyal Bilimler Ensti· tüsü; Kazım Yetiş. Mehmet Aki{‘in Sanat-Edebiyat ve Fikir Dünyasından Çizgiler, Ankara 1992;
Ertuğrul Düzdağ, Mehmed Akif-Tevfik Pikret Meselesi ve Müderris Ahmed Na im Bey’in Tevfik Fikret’e Dair Risalesi, istanbul 1992;
a.mlf .• Mehmed Akif Hakkında Araştırmalar, istanbul 2000, 1-11;
a.mlf., Mehmed Akif Ersoy, Ankara 2002;
a.mlf., Mehmed Akif: Mısır Hayatı ve Kur’an Meali, İstanbul 2003;
a.mlf., “Safahat”, TDEA, VII, 406-41 O;
Vefatının 60. Yılında Mehmed Akif Sempozyumu Bildirileri (haz. inci Enginün). İstanbul 1997; Yaşar Çağbayır, istiklal Marşı ‘nın Tahlili, Ankara 1998;
Dücane Cündioğlu, Bir Kur’an Şairi Mehmed Aki{ve Kur’an Meali, İstanbul 2000;
Hayreddin Karan. “Milli Mücadelede Sebilürreşad”, SR,X/234-250 ( 1956): Xl/251-258 ( 1 957): Mehmet Önder, “İstiklal Marşı Belgeleri”, Türk Edebiyatı, sy. 158, istanbul 1986, s. 34-38; Fazı! Gökçek, “Mehmet Akif’in Resimli Gazete’de Yayımlanan Şiirleri”, Yedi iklim, sy. 72, İstanbul 1996, s. 26-30; sy. 73 ( 1996), s. 52-63;
A. Yekta Saraç, “Mehmet Akif’in Gölgeleri’nin Arapça ya Tercümesi ve İbrahim Sabri Efendi”, ilmi Araştırmalar, sy. 5, istanbul 1997, s. 247248;
Fahir iz, “Mel:ımed ‘Akif”, EP (İng.), VI, 985-986; Abdullah Uçman, “Ersoy, Mehmet Akif”, Yaşamları ve Yapıtlarıyla Osmanlılar Ansiklopedisi, istanbul 1999, I, 414-416;
“Ersoy Mehmet Akif”, Tanzimat’tan Bugüne Edebiyatçı/ar Ansiklopedisi, İstanbul 2001, I, 331-334.
Bazı dergilerin Mehmed Akif’e tahsis edilmiş özel sayıları: Türk Edebiyatı, sy. 113, İstanbul1983; sy. 158 (1986): MK, sy. 55 (1986): TK, sy. 284 (1986): TO/., sy. 420 ( 1986): TY, VIII/ll ( 1987): Yedi iklim, sy. 117118, İstanbul 1999-2000.