Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
انعکاس مناسبات فرهنگی و اقتصادی ایران و عثمانی در روزنامه اختر – مطالعات عثمانی

انعکاس مناسبات فرهنگی و اقتصادی ایران و عثمانی در روزنامه اختر

پایگاه مطالعات عثمانی: گروهی از ایرانـیان مـقیم عـثمانی ، روزنامه اختر را به زبان فارسی و در‌ شـهر اسـتانبول پایتخـت عثمانی چاپ و منتشر کردنـد کـه از راههـای مـختلـف بـه مرزهـای‌ ایـران وارد و در اختیـار‌ روشنفکران‌ ایرانی قرار گرفت . روزنامه اختر در عصر ناصری ، نقش بـسزایی در انتقـال افکـار و اندیشه هـای نـوین دنیای غرب به جامعه ایران ایفا کرد و در تحولات و جریاناتی که به انقـلاب مشروطیت سال‌ ١٣٢۴ ه. / ١٩٠۶ م. ایران منتهی گردید، تأثیر گذار بود. بر این اسـاس سـوالی که مطرح است اینکه روزنامه اختر مناسبات فرهنگی و اقتصادی ایـران و عـثمـانی را چگونـه منعکس می کرد و نظر روزنامه در‌ این‌ خصوص چه بود؟ در این رابطـه مـی تـوان گفـت؛ روزنامه اختر مناسبات فرهنگی و اقتـصادی ایـران و عثمـانی را خیرخواهانـه و غیرجانبدارانـه منعکس می کرد و به دنبال برقراری روابط دوستانه مـیان دو کـشور‌ بود‌.

مقدمه

روزنامه‌ اختر‌ در اواخر دوره نـاصرالدین شـاه قاجار و آغاز دوره مظفرالدین شـاه ، در جامعـه ایران‌ حضوری‌ فعال‌ داشت و بدون شک از معتبرترین روزنامه های تاریخ مطبوعات ایران است که در بیداری‌ افکار‌ عمومی مردم ایران اهتمام فراوان نمود. روزنامه اختر بیان کـننده واقـعیـاتی از چگونگی‌ روابط‌ ایران‌ و عثمانی در زمینه های مختلف و مـنعکس کننـده جریانـات و مناسـبات سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی دو کشور‌ بود‌.

در همین راستا با مراجعه به اسناد روابط ایران و عثمانی و تطبیق و مقایسه‌ آن‌ بـا‌ مـطالبی کـه در این خصوص در روزنامه اختر منعکس شـده ، بـه خـوبی روشن می شود‌ موضـوعات‌ روزنامـه‌ اختر با اسناد و شواهد موجود مطابقت دارد. در همین راستا، تحقیق حاضر‌ سعی‌ دارد بـا روش تحقیق توصیفی تبیینی و بـا پرداخـتن بـه موضوع عتبات عالیات ، مراکز فرهنگی و سیاسی ایرانیان‌ مـقیم‌ عـثمانی و مناسبات اقتصادی و تجاری ایرانیان و نیز نقش این عناصر در روابط دو‌ کـشور‌ که در روزنامه اختر منعکس شده ، به‌ این‌ پرسش‌ اساسی پاسـخ دهــد کــه مناسـبات فرهنگـی و اقتصادی‌ ایران‌ و عثمانی در روزنامه اختر چگونه منعکس مـی شد. پژوهش حاضر دارای پیشینه پژوهش‌ است‌ که به عنوان نمونه می‌ توان‌ به مقاله‌ عبدالمهدی‌ رجایی‌ در سال ١٣٨٠ تـحت عـنوان «نـقش‌ دولت‌ و مردم در اقتصاد از نگاه روزنامه اختر» و دیگر مقاله جلیل پورحـسن دارابــی‌ در‌ سـال ١٣٩١ تحت عنوان «رویکرد انتقادی‌ روزنامه اختر به وضعیت‌ زنان‌ جامعه ایـران در عـصر ناصری‌ » و نیز‌ پایـان نامـه کارشناسـی ارشــد نـویـسنده در ســال ١٣٨٢ در دانـشگاه سیـستان و بلوچستان ، تحت‌ عنوان‌ انعکاس روابط ایران و عثمانی در‌ روزنامه‌ اختر‌ (از مشروطیت عـثمـانی‌ تـا‌ مـشروطیت ایران ) اشاره کرد‌.

بر‌ این اساس ، روزنامه اختر تلاش می کرد، دولت های ایران و عثمانی را به شناسایی‌ عـلایـق‌ دینـی و اشـتراکات فرهنگی دو ملت مسلمان‌ سوق‌ دهد و آنان‌ را‌ به‌ استفاده از تـوان و ظرفیـت‌ فرهنگی و اقتصادی اتباع خـود در جـهت بالابردن سطح مناسبات و تحکیم روابـط بـا یکـدیگر ترغیب کند‌.

 سابقه‌ تاریخی مناسبات فـرهنگی و اقـتصادی ایران و عـثمانی‌

ایران‌ و عثمانی‌ از‌ گذشته‌ های دور به‌ دلیل‌ برخورداری از اشتراکات و علایق دینی ، فکری و زبانی و مرزهای طولانی مـشترک دارای مـناسبات فرهنگی و اقتصادی عمیق و ریشه‌ داری‌ بودند‌ و در زمینه های مختلف با هم مراوده‌ داشتند‌. از‌ دیربــاز‌ زبــان‌ و ادبـ‌ فارسـی بـرای امپراتـوری عثمانی دارای جاذبه های خاصی بود. زبان ترکی به تدریج زبان رسمی دربـار عـثمانی شد، ولـی زبان فارسی نیز در کنار زبان ترکی در‌ عثمانی به حیات خود ادامـه داد و حـتی بـا ترکان عثمـانی به سرزمین های بالکان نیز راه یافت[۱] .

همچنین از گذشته تا امروز ایرانیان به دلیل عـلاقه و ارادت خـاص بـه اهل‌ بیت‌ پیامبر(ص ) و نیز با تأسیس حکومت صفویه و رسمی شدن مذهب تـشیع در ایران ، نـسبت به عتبـات عالیـات علاقه و کشش خاصی ابراز داشته اند. بر این اساس با توجه بر اصل‌ مـرجعیت‌ و تـقلید در تشیع و در نتیجه وجود کانون های فقه و تفکـر شـیعی در شـهرهای نجـف و کـربلا، مـعـروف تــرین حوزه های علمی و فکری شیعیان و به‌ ویژهـ‌ ایرانـیان ، سـبب شـد از آغـاز‌ شـکل‌ گیـری حکومـت صفویه در ایران ، این شـهرها بـرای دولت و ملت ایران اهمیت دینی و مـذهبی و در عـین حـال استراتژیک خاصی داشته باشند. به دلیل حساسیت‌ بـالای‌ حـکومت های شیعی حاکم‌ بر‌ ایران بـود کـه موضوع عـتبات عـالیات هـمواره به عنوان یکـی از کـانون هـا و عـلـت هــای بـروز اخـتلاف و درگیری میان ایران و عثمانی مطرح بود، به گونه ای که حاکمیت بـر اینـ‌ مناطق‌ بارها دسـت بـه دست شـد.[۲]

از اواسط قرن نوزدهم مـیلادی امـپراتوری عثمانی به دلیل نزدیکی با اروپا و در نـتیجه آشـنایی با فرهنگ و تمدن و دستاوردهای نوین سیاسی ، اجتماعی ، علمی و صنعتی دنیای‌ غـرب‌ بـرای ایرانـیان‌ و خـصوصا نخبگان طبقه متوسط ایرانـی کــه عـمومـا روشــنفکر و تحـصیلکرده بودنـد، اهـمیت یافـت و عده ای به استانبول‌ مـهاجرت‌ کرده‌ و در آنجا با افکـار و اندیـشه هـای اروپـایی آشنایی پیدا کردند. در این میان روزنامه اختر‌ که در استانبول چاپ مــی شــد، نقـش فرهنگـی و ارتباطی مهمی برای ایرانـیان ایفـا‌ کـرد و ایرانـیان مـقیم این‌ شهر‌ در نـشر آن کـوشش فراوان کردند.

«بررسی زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی شهرهای عتبات عالیات نـشان مـی دهـد همـواره ارتباط نـزدیکی بـین ورود زائران و تـوسعه اجتماعی و اقتصادی این شهرها وجود داشته است‌ و حـضور زائران ، عـلاوه بـر رونـق اقـتصادی و تـجاری عتبـات ، زمینـه هـای اشـتغال بخـش هـایی از جامعه شیعی عراق را فراهم می نمود.»[۳] درآمدهایی همچون ارسال وجوه شرعی بـرای علمـای سـاکن عتبـات ، درآمـد‌ حاصـل‌ از ورود و خـروج زوار و نیـز مـسافران ایرانــی کـه از طریـق بین النهرین عازم کشورهای دیگر می شدند، به خوبی بیانگر نقش و جایگاه اقتصادی ایرانیـان در رونق اقتصادی دولت عثمانی به‌ ویژه‌ عتبات عالیات است.[۴] همزمان با اواخر دوران سلطنت قاجاریه ، بـندر خـرمشهر رونق گرفت . تـا پـیش از آن ، بنـدر بصره مرکز مهم دادوستد در خلیج فارس بود که به دولت‌ عثمانی‌ تعلق داشت.[۵]

عتبات عالیات، پل ارتباط دینی ایران و عثمانی

عتبات عالیات از دیرباز برای ایرانیان شیعه مـذهب اهـمیت و جایگاه خاصی داشـته اسـت و هر ساله جمعیت چشمگیری از شهرها و روستاهای‌ مختلف‌ به‌ قصد زیارت قبـور ائمـه راهـی‌ شهرهای‌ نجف‌ و کربلا می شدند.

اما دولت عـثمانی هـر از گاهی زائران ایرانی را مورد اذیت و آزار قرار مـی داد. روزنـامه اختـر در‌ این‌ باره‌ شواهد چندی را بیان می کند: «چندی است‌ که‌ به جهت بد رفتاری مأمورین سرحد و گمرک بغداد و وجوه و رسوم بی حساب کـه از زوار گـرفته می شد و آزار‌ و بی‌ احـترامـی‌ هــایی که در حق آن‌ ها‌ به‌ همه جهت به عمل می آید… اهالی ایران روی توجه به سمت‌ خراسان‌ کـرده‌ و قافله های زوار مـتوالیا بـه ارض اقدس مـشهد رهنورد می شود».[۶] علاوه بر ایـن‌ ، گـاهی‌ اوقـات‌ وقوع حوادث و رخدادهایی مانع حضور زائران در عتبات عالیات می شـد، به گونه ای‌ که‌ در سال ١٢٩۴ ق / ١٨٧٧ م. به واسطه وقوع بیماری وبا در عراق ، دولت قـاجار‌، مـسافرت‌ زائـرانـ‌ ایرانـی به عراق را ممنوع و در مقابل آنان را تشویق به زیارت امام هشتم‌ در‌ مشهدالرضا کرد.[۷]

بنابراین با کاهش تعداد زائران ایرانـی ‌ ‌بـه عراق، درآمد سالانه دولت‌ عثمانی‌ از‌ تعرفه گمـرک عتبات عالیات نیز کاهش چشمگیری یافـت. از این رو، دولتـمردان عـثمانی برای حل‌ این‌ معـضل به چاره جویی می پردازند و برای حل این مـشکلات اقـداماتی انجـام‌ مــی‌ دهنـد‌. «… بـه کمـال خشنودی شنیدیم که در خصوص لایحه زوار و شکایت متعلقه به عتبات عـالیات که‌ چهار‌ سال‌ پیش از این از جـانب سـفارت ایران به بابعالی داده شده بـود‌، قـرار‌ لازم داده شـده ایـن روزهـا احکام مأذونیت زوار ایرانیه به عزیمت اماکن مشرفه عتبات عالیات از‌ جانب‌ دولت علیه ایـران صادر و اعلان خواهد شد…»[۸] ولی مشکلات و معضلات زائران عتبات‌ عالیات‌ و کـاروان هـای ایرانی به شـکل اصولی حل‌ وفصل‌ نشد‌، چراکه هر از گاهی دسـت نـشاندگان پاشـای‌ بغـداد‌ در کربلا و نجف در آزار و اذیت زائران ایرانی مـی کوشـیدند و از هیچگونـه تخفیـف‌ و تحقیـر‌ و اهانت نسبت به اتباع ایرانی‌ دریغ‌ نداشتند.[۹]

روزنامه‌ اختر‌ در‌ شماره های سـال هـای بعد به‌ نقل‌ اخباری در بـاب حملـه اشـرار کـرد تبعـه عثمانی به کاروان های زائران‌ ایرانی‌ می پردازد: «به موجب تلگرافنامه طهران‌ چنـدهـزار زوار ایـران بـه‌ ملاحظـه‌ اینکـه در سـمت غربـی کرمانشاه‌ امنیت‌ و آسایش مـختل بـوده است ، ناچار شده اند از اینکه در بغداد توقـف نماینـد‌. بـه‌ سر سه‌ قافله‌ زوار در‌ قصر‌ شیرین‌ اکراد تاخت آورده اموالشان‌ را غارت نموده اند….» «… چندی پیش در داخل بغداد جمعی از عشایر به سر قافلـه‌ زوار‌ ایـران ریختـه از قتـل و غارت آنـچه‌ تـوانسته‌ انـد‌ به‌ عمل‌ آورده اند….»٢ روزنامه‌ اخـتر‌ در ادامـه گـزارش های خود به عـشیره کرد همه وند اشاره می کند که تبعه دولت‌ عثمانی‌ بودند‌ و چند کاروان از زائران ایرانی را مـورد‌ حمله‌ و قـتل‌ و غـارت‌ قـرار‌ داده‌ بودند و متذکر می شود مأموران مرزبانی هـای عـثمانی نیز بـا ایـن گروه مدارا کرده و برخورد مناسبی با آنان نمی کنند. بنا بر نظر روزنامه اختر، این موضوع‌ بـیش از هـر چـیز بـه زیان منافع دولت عثمانی است که هر ساله درآمـد قابـل ملاحظـه ای بــه واسـطه زائران ایرانی در عتبات عالیات هزینه و باعث رونق و آبادی خطه عـراق‌ مـی‌ شـود. از ایـن رو، دولت ایران به خاطر جلوگیری از بروز این قبیل بـرخوردها، ســفر زائـران ایرانــی را بـه عـراق ممنوع اعلام می کند.[۱۰]

با توجه به آنچه گـفته‌ شـد‌، طبیعی است دولت ایران در قبال رفتار غیرمسؤلانه دولت عثمانی در قضیه قتل و غارت زائران ، فرمان ممنوعیت سفر عتبات عالیات را صادر کـند‌ تـا‌ شـاید از ایـن رهگذر دولت‌ عثمانی‌ به طور جدی درصدد تأمین جان و مال زائران ایرانی در عــراق و عـتبـات عـالیات برآید، گو اینکه اتخاذ این سیاست از جانب دولت ایران بی‌ تأثیر‌ نبوده و دولت عثمـانی در‌ نهایت‌ جدیت درصدد حـل مـشکلات زائران و تـأمین امنیت آنان برمـی آیـد، بـه گونـه ای کـه خواست های به حق دولت ایران را تحقق می بخشد. دولت ایران هـم فـرمان ممنوعیت سـفر‌ بـه‌ عراق را ملغی می کند. در این باره روزنامه اختر می نویسد: «روزنـامه زوار مـی گـویـد؛ زوار ایرانیـه که بر حسب امر دولت علیه ایران از عزیمت عتبات عالیات ممنوع‌ شده‌ بودند، این‌ اوقــات بــه موجب تلگرافنامه ای که از سفارت طهران به حکومت محلیه کشیده شده است ، ممانعت مـذکور‌ از جـانب دولت مـشارالیها ابطال و زوار را رخصت عزیمت اعطا فرموده‌ شـده‌ اسـت‌»[۱۱] دولـت عثمانی نیز در این رابطه حسن نیت خـود را نـشان دادهـ‌ و جهت راحتی و رفاه زائران در عتبـات عالیات اقداماتی انجام می دهد. بنا به‌ نـوشته روزنـامه اختر دولت‌ عثمانی‌ ، مصطفی عاصم پاشا را که چهره خوشنامی است به حکومت بغداد منصوب می کـنـد تــا بـرای رونـق و آبـادی عتبـات عالیات و همچنین تأمین امنیت و رفاه زائران بکوشد و به جـبران نـواقص و کاستی های‌ گذشـته بپردازد.[۱۲]

بدین ترتیب بـا پیش گـرفتن خـط مشی خردمندانه ایران و ابراز حسن نیـت عثمـانی ، مــسئله عـتبات عالیات در روابط دو کشور ختم و برای مدتی این مشکل از میان برداشته شد‌، اما‌ بر اثــر رقـابت های آشکار و پنهـان ایـن دو کـشور، آنــان درصــدد برنیامدنـد تــا از عـتبـات عـالیـات و پیوندهای عمیق و ریشه داری که این پایگاه در قـلوب شـیعیان ایران و جنوب عراق داشت‌ و نیز‌ از نقش و جایگاه والای علمای ساکن در حوزه علمیه نجف ، کـه عـمدتا ایرانی بودنـد، بـه نحـو شایسته ای بـه عنوان کانونی برای ایجـاد گـفتگو و برقراری روابط دوستانه استفاده کـنند‌ و بـا‌ تکیـه بر این پایگاه محکم و استوار بر اتحاد خود به عنوان دو کـشور مـسلمان بــا ســابقه ای طـولانی بیفزایند و در برابر نفوذ روزافـزون قـدرت هـای غربی خود را بـا‌ ســلاح‌ اتحـاد‌ و یگـانگی مجهـز سـازد.

 ایرانـیان مقیم‌ عثمانی‌ و نقش‌ آنان در روابط بین دو کشور

استانبول از قدیم الایام مورد توجه جامعه ایرانی بـود. آنـان که اهل دانش و بینش و معنویت‌ و درسـ‌ و بـحث‌ بودند، اسـتانبول را قـبله آمـال خویش می یافتنـد‌ و آنــان‌ نیـز کـه اهـل سـیاحت بودند، باز استانبول را که مرکز برخورد شرق و غرب جهان بود، دوســت مــی داشـتند، در‌ ایـن‌ میان‌ جوانان دل به جـانب اسـتانبول داشـتند. اسـتانبول بـرای ایرانیان بهشت‌ عــدن بــود و پناهگـاه امن ، چنان که حتی شاهزادگان قاجاری که مورد خشم شاهان قاجاری قرار گرفتـه بودنـد، مـثـل‌ عـلی‌ خـان‌ ظل السلطان ، علینقی میرزا رکن الدوله ، الله وردی میرزا و دیگـر پسـران‌ فـتحعلـی‌ شــاه و شـاهزادگانی هـمچون رضاقلی میرزا نایب الایاله و نجفقلی میرزا والی و تیمور میرزا حسام الدوله پسران حسینعلی میرزا فرمانفرما از بد روزگار بـه اسـتانبول پنـاه‌ بردنـد‌ و حتـی‌ عبـاس میـرزا ملک آرا، برادر نـاصر الدین شاه ، نیز از نامهربانی های برادر به‌ دربار‌ عثمانی‌ روی آورد و بعـد از حکومت زنجان به روسیه و سپس به استانبول رفت . همچنین روشنفکرانی‌ چون‌ میرزا آقاخـان کرمانی که نام اصلیش عبدالحسین سیرجانی بـود و هـمفکـرانش شــیخ احمـد روحـی‌ و میـرزا‌ حسن‌ خبیرالملک در عثمانی رحل اقامت انداخته بودند و سیدجمال الـدین اسـدآبادی هـم در پایان عمر‌ مقیم‌ و متوقف استانبول بود.[۱۳]

علاوه بر این افراد، گروهی از تجار و بازرگانان سرشناس ایرانی‌ نیز‌ بنا‌ بـر مـوقعیـت شـغلی خود، طی سال های متمادی ، رحل اقامت در استانبول افکنده و در این‌ شهر‌ سکنی گزیده و بـه کسب و کار و تجارت مشغول بودند و در عین حال بـا‌ مـحافل‌ روشنفکری‌ ایرانی و عثمـانی در استانبول هـم ارتـباط داشتند. این افراد هر یک به فراخور موقعیت خود‌ در‌ برقراری‌ روابـط بـین دو کشور تأثیرگذار بودند. تجار و بازرگانان در راستای منافع خود‌، به‌ توسعه و افـزایش سـطح مبادلات تـجاری دو کـشور کمک می کردند و روشــنفکران ایرانــی نیـز بـا نگـاه منتقدانـه‌ خـود‌، مناسبات فرهنگی و اقتصادی دو کشور ایران و عثمانی را طی سال های اواخر‌ سده‌ ١٣ و اوایـل سده ١۴ هجری بررسی و دیدگاه‌ های‌ خود‌ را در این خصوص در جامعـه ایـران‌ عـصر‌ قاجـار ترویج می کردند. در ادامـه بـرخی از ایرانیان روشنفکر و سرشناس مقیم استانبول‌ که‌ با روزنامـه فارسـی زبـان اختر‌ نیز‌ همکاری داشتند‌، به‌ اختصار‌ معرفی می شود.

آقا محمدطاهر تبریزی‌ قراچه‌ داغی یکی از آذربایجانی های مقیم استانبول بـود کـه به تـجارت اشتغال‌ داشت‌ و مؤسس و مدیر روزنامه اختر بود.[۱۴] دیگری‌ ، میرزا نجفقلی خان بـود‌ کـه‌ چنـد سالی در سفارت ایرانـ‌ در‌ استانبول به نام میرزا نجفقلی مترجم زبان ترکی بود.[۱۵]

یکی دیگـر از اینـ‌ افـراد‌، میرزا آقاخان کرمـانی بـود کـه‌ در‌ مقابـل‌ دریافـت حقـوق ماهانـه‌، کارهای‌ تـحریری روزنـامه‌ اخـتر‌ را‌ انجام می داد و خود‌ نیز مقالاتی در آن به چـاپ مـی رسـاند. وی غیر از تدریس در دبستان ایرانیان‌ مقیم‌ اسـتانبول ، تـدریس خـصوصی هـم داشـت.[۱۶] نـاظم‌ الاسلام‌ کرمانی‌ که‌ نزد‌ میرزا آقا خان‌ مـنطق‌ شرح اشارات ابن سـینا را فـرا گرفته است در تـاریخ بیداری ایرانیان می نویسد: «درعلوم ریاضی‌ و طبیعی‌ بهره‌ وافی برد و از حکمت الهی نـصیب کـافی‌ بـه‌ دسـت‌ آورد‌ و زبان‌ خارجی‌ ترکی را به خوبی می دانست ، زبان فرانسه و انگلیس را بیاموخت … پس از چـندی به مصاحبت شیخ احمد روحی کرمانی به اسلامبول رفته و زمـانی در اداره اختـر‌ خـدمت بـه عـالم معارف می نمود و در آن صفحات مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی مشهور به افغان را ملاقـات کرده ، جاذب و مجذوب شدند… و هـمت در بـیداری ایرانیان کردند.»[۱۷]

یکی دیگر‌، «میرزا‌ مهدی خان منشی اختر که انشاء روزنامه هفتگی اختر به عهده کفایـت او بود، وی مردی بود چیزنویس و صاحب ذوق نفیس.» «میرزا حبیب اصفهانی ، معروف به میرزا حـبیب دسـتان‌ و میرزا‌ یوسـف خـان مستـشارالدوله تبریزی نیز با روزنامه اختر همکاری داشـتند. میـرزا حبیـب معلـم دبـستان ایرانیـان بـود و در روزنامه اختر مقالات ادبی می نوشـت‌ . میـرزا‌ یوسـف خـان مستـشارالدوله تبریـزی ، کـارمنـد‌ و دیپلمـات‌ دولت ایران بود که با روزنامه اختر به همکاری پرداخت و با امـضای مـستعار طـالبی درباره سوءجریانات اداری ایران مطلب نوشت ، ولی رازش برملا شد‌ و مورد‌ عتـاب و خطـاب قرار گرفـت‌ .»[۱۸] «همکـاران‌ و نویـسندگان اختـر کـسان بـاغیرت و نـیکـی بـودنـد و بــسیاری از روشنفکران و آزادیخواهان به نام آن روز، بـا آن هـمکاری نـزدیک داشتند.»[۱۹]

بر این اساس می توان گفت ایرانیان تحت عناوین مختلف مقیم‌ و ساکن‌ شـهرهای عثمـانی بودند. از جمله آنان می توان به سـفرا، دیپلمــات هــا و کـارپردازان تجـاری دولـت ایـران ، تجـار سرشناس و خصوصا روشنفکران اشاره کرد‌ کـه‌ خواسته‌ یا ناخواسته و بـه حالـت تبعیـد رحـل اقامت در عثمانی افکنده بودند. ایرانیان مقیم عثمانی و پایتخت آن ، اسـتانبول‌ ، ‌‌اگرچـه‌ از وطـن دور بـودند، پیونـدهای عــاطفی و معنـوی عمیـق خـود را همچنـان محکـم و اسـتوار‌ بـا‌ سـایر‌ هموطنانشان در ایران حفظ نـموده و در اشـاعه هر چه بیشتر فرهنگ ایرانی شیعی غنی و دیرسال‌ خود کوشا بودند. آنان مراسم و شعائر خود را هـر سـاله بــا شـکوه هـر‌ چـه تمـام تـر در‌ محـل‌ سکونت و تجمع خویش برگزار می کـردند. از جـمله این مـراسم می توان به عزاداری ایام عاشورا در دهه اول محرم اشاره کرد.

 مراسم مذهبی ایرانیان در عثمانی

ایرانـیان و شـیعیان اسـتانبول هر‌ ساله در دهه اول محرم در محله خان والده جمع می شدند و به عزاداری می پرداختند. شـیعیان اسـتانبول علاوه بر ایرانیان ، از اهالی روسیه نیز بودند و بسیاری از مردم این شهر‌ نیز‌ در نتیجه مـعاشرت بـا ایرانـیان به مذهب تـشیع گـرایش پیـدا کـرده بودنـد.

عزاداران با اجرای مراسم تعزیه و نوحه خوانی و زخـم زدن سـر خود و پوشیدن لباس سفید، در کوچه و بازار به‌ راه‌ می افتادند و برای سومین پیشـوای خـود سـوگواری می کردند. مردم نیز برای شرکت در این مراسم به محل های تجمع دسته های عزاداری مـی آمـدند و ضمن تماشای مراسم ، گریه‌ و زاری‌ می کردند.[۲۰] در واقع به نظر می رسد هـدف روزنـامـه اخـتـر از پـرداختن بـه مراسـم مذهبی ایرانیان در عثمانی به نوعی آشنا ساختن ساکنان عثمانی و اتباع سایر کــشورها کــه‌ مـقـیم‌ این‌ کشور بودند، با مناسک مذهبی‌ و سنت‌ های‌ فرهنگی ایرانیان بود.

روزنـامه اخـتر هر ساله ضمن اشاره به تعطیلی اداره روزنامه در روزهای تاسـوعا و عاشـورا (نهم و دهم محرم ) به‌ شرح‌ مـفصلی‌ از چـگونگی واقعه عاشورا و مراسم عزاداری آن صـفحات‌ خود‌ می پرداخت . روزنامه اختر در بیان عـلل قـیام سـومین پیـشوای شـیعیان ، مبـارزه بـا ظلـم و بـی عـدالتی را بـر شمرده‌ و بر‌ لزوم‌ زنده نگاهداشتن یاد و خاطره حـماسه سـازان قیام کربلا تأکید و شیعیان را به برگزاری آیین عزاداری ایام محرم توصیه مـی کـرد.[۲۱] در ادامه اختر‌ به‌ شـرح‌ مـفـصل مـراسم عزاداری در اسـتانبول مـی پرداخـت که طی آن عزاداران‌ ، محله‌ خان والـده و مــسجد آن را هـمچون سنت رایج در ایران با چراغ و پرچم های سیاه پوشانده‌ و از‌ هر‌ قشر جمعیـت انبـوهی در ایوان هـا و اطـراف صحن تجمع کرده و به عزاداری‌ مـی‌ پردازند‌. از جانب حکومت عـثمانی نـیز بـرای برقـراری نظـم ، نیروهـای مـحـافظ بــه محـل فرسـتاده مـی‌ شـدند‌. در‌ ایـن میـان برخـی صاحب منصبان عثمانی و افراد و مأمورینی از سفارتخانه هـای خـارجی برای دیدن‌ مراسم‌ به خـان والده مـی آمـدند و برخی از آن ها از روی تـحقیق و کـنجکاوی‌ از‌ چگونگی‌ مراسـم پرسـش هــایی مـی کردند و ترجمه بعضی نوحه ها را یادداشت می کردند.[۲۲] در‌ پـاره‌ ای مواقـع مراسـم عـزاداری عاشورا در عـثمانی بـر اثر ممانعت ، سختگیری و زیاده روی‌ مأموران‌ دولت‌ عـثمانی مـوجب بـروز مـشکلاتی مـی شـد. از جمله این موارد می تـوان به حادثه نجف‌ در‌ سال ١٣٠٨ ق/ ١٨٩٢ م. اشـاره کرد که تفصیل آن در اختر مندرج است‌ . بر‌ اساس‌ این خبر شـب عـاشورا در شهر نجف ، ظـاهرا نیروهای دولت عثمانی ، بـرخلاف سـال هـای قـبل‌ ، از‌ مـراسـم‌ سـینه زنـی و نـوخـه خــوانی شـیعیان ممانعت به عمل می آورد که موجب‌ واکنش‌ شدید جمعیت و تیراندازی مـأموران مـی شـود. در نتیجه چـند تـن از عـزاداران از جمله یک زن‌ باردار‌ کشته می شود.

روزنـامه اخـتر بـا انـتقاد از عـملکرد مـأموران عثمانی اظهار‌ می‌ دارد در قفقاز و هندوستان حکام روس و انگلیس‌ هیچگاه‌ درصدد‌ منع عـزاداری شـیعیان برنیامـده انـد، ولـی حکومـت‌ عثمـانی‌ علیرغم مسلمان بودن ، مرتکب چنین عملی شده ، در حالی که امروزه هـر ملتـی‌ در‌ هـر کجـای دنیا در اجرای‌ مراسم‌ و آیین مذهبی‌ خویش‌ آزاد‌ است . اما اختر علیرغم انتقاد از‌ سیاسـت‌ هـای عثمانی در رابطه با این قضایا می افزاید؛ بدون شک این‌ قبیل‌ برخوردها برخلاف رأی و عقیـده سلطان عـثمانی‌ بـه وقوع پیوسته ، زیرا‌ سیاست‌ سـلطان بـر مبنـای اصـل سـازش‌ و تفـاهم‌ میـان مسلمانان استوار است.[۲۳] ظاهرا این ادعای روزنامه اختر مقرون به صحت است‌ ، زیـرا‌ هـر سـاله سلطان عثمانی در شهر کربلا به منظور تجلیل از مقام سومین پیـشوای‌ شـیعیان‌ مجلـس منقبتـی برگزار می کرد که‌ طی‌ آن بـسیاری‌ از‌ مـأمورین‌ دولتی و بزرگان و امـرای نظـامی‌ در آن مـجلـس شـرکت می کردند.

بهرحال دولت عثمانی که گویا مخالف رفتار مأموران خود‌ در‌ حادثه عزاداری محرم نجـف اشرف بوده‌ ، طی‌ مذاکراتی‌ با‌ سفارت‌ ایران ، رضایت خاطر‌ آن‌ دولت را در رابـطه جـلب می کنـد. دولت عثمانی بـه جـبران خسارات وارده متعهد و مجازاتی نیـز‌ بـرای‌ مـأموران‌ و عـاملان بـروز درگیری در نظر گرفته می‌ شود‌.[۲۴]

اما‌ در‌ کنار‌ برگزاری‌ مراسم عزاداری محرم ، ایرانیان مقیم عثمانی اعیاد ملی و دینی خـود را و به ویژه عید باستانی نـوروز را نـیز هر ساله به وجهی نیکو برگزار می کردند. در‌ این رابطه اختـر می نویسد: «شب چهارشنبه پیش به مناسبت عید نوروز معتبران تجار تبعه دولت ایـران ، ضـمن ادای مراسم تبریک و تهنیت این جشن فرخنده ملی به سـفارتخانه سـنیه کبرا‌ رفـته‌ مراسم تبریک را به جا آوردند.»[۲۵]

تأسیسات و بنیادهای فرهنگی ایرانیان

زندگی ایرانیان در استانبول دارای سازمان خاص خود بود. در واقـع بافت اجتماعی آنـان در عین حال که تابع‌ دولت‌ عثمانی بود و از قـوانین آن دولت پیـروی مــی کــرد، نظـامی مـستقل و قانونمند داشت . آنان برای خود بیمارستان و آرامستان داشتند. دبـستان ایرانیـان همانگونـه کـه‌ اختر‌ نیز مـی ‌ ‌نـویسد، به همت‌ ایرانیان‌ وطن پرست مقیم استانبول کـه عمومـا تجـار سرشـناس و صاحب اعـتبار ایرانـی بـودند، به منظور تعلیم و تربیت فرزندان ایرانیان آن دیار بنا شد که اقـدامی‌ فرهنگ‌ دوستانه و ارزشمند بود، بـه‌ گونه‌ ای کـه امـورات ایـن دبـستان مـورد توجـه بـسیاری از روشنفکران ایرانی از جمله عبدالرحیم طالبوف تـبریزی (که برخی تألیفات ارزشـمند خـود را بـه محصلان این دبستان اهدا می کرد)، نویسندگان روزنامه اختر همچـون میـرزا حبیـب دسـتان و میرزا مهدی منشی اختر (که به عنوان معلم‌ و مـدیر‌ در این‌ دبستان تدریس و خدمت می کردنـد) و رجال صاحب نام ایران و عثمانی و در رأس آنان ناصرالدین شـاه قاجـار و همچنـین‌ سـلطان عبدالحمید، سلطان عثمانی ، قرار داشت که پاره ای از اخبار‌ روزنامه‌ اختر‌ گویـای ایـن واقعیـت است : «از قراری که آگـاهی حـاصل نمودیم به مناسبت مجلس سماعی (کنسرت موسیقی) که ‌‌به‌ ریاست و حمایت جناب آقای ناظم الدوله سفیر کبیر برای مدد خرج دبستان ایرانیان‌ در‌ سفارت‌ سنیه ترتیب می شود، از اعلا حضرت اقدس شـاهنشاه ایران نـیز به قرار معمول همه‌ ساله پنجـاه لیره عثمانی مرحمت و احسان شده ، مبلغ مذکور به ریاست جمعیت مجلس‌ سماع تحویل داده شده‌ است‌ ».[۲۶] سلطان عثمانی نیز هر ساله معادل پنجاه لیره طلای عـثمانی بـه اداره دبستان ایرانیان کمک می کرد.[۲۷]

عثمانیانی نیز مقیم ایران بودند که بیشتر شامل دیپلمات ها، نمایندگان و سفرا و برخی تجـار‌ این دولت بودند و در پاره ای مواقع با محافل روشنفکری ایران نیز ارتبـاط داشـتند. بـه نوشـته اخـتر یکـی از اتـباع عثمانی به نام محمد راغـب افـنـدی بـغـدادی زاده ، از کارمنـدان وزارت‌ عدلیـه‌ عثمانی ، از جانب وزارت عدلیه دولت ایران به عضویت اداره تجارت درآمد که به تازگی تأسیس شده بود، روزنامه اختر او را فردی بـا کـفایت و آگـاه از قوانین معرفی‌ می‌ کند.[۲۸]

از اتباع عثمانی تجار سـرشناسی نـیز در ایران حضور داشتند که برخی از آنان با دولت ایـران معاملات تجاری داشتند که از این میان می توان به سیمون‌ آقا‌ تاجرباشی عثمانی اشـاره کـرد کــه مطالباتی از دولت ایران داشت و سندی در این رابطه موجـود اسـت.[۲۹] ایـن نکتـه را هـم بایـد یادآوری کـرد؛ سفارت عثمانی در تهران ، در جریان‌ وقوع‌ انقـلاب‌ مـشروطیت سـال ١٣٢۴ ق / ١٩٠۶ م. اقداماتی‌ انجام‌ داد‌ که طی آن به عنوان واسطه ، خواسته های مـردم و عـلمای مـبارز را بـه استحضار مظفرالدین شاه و دربار رساند که این موضـوع از‌ ارتـبـاط‌ مـیـان‌ مــشروطه خواهـان و سفارت عثمانی در این زمان حکایت دارد، چراکه‌ در این زمان عثمانی نیـز در آسـتانه انقـلاب تـرکان جـوان سـال ١٣٢۶ ق / ١٩٠٨ م. قرار داشت و بالطبع روشنفکران و آزادی‌ خواهان‌ مبـارز‌ دو کشور احساسات و علایق مشترکی داشتند و با یکدیگر هـمدلی و هـمراهی مـی‌ کردند‌.

 مناسبات اقتصادی و تجاری ایران و عثمانی

ایران و عثمانی طی قرون متمادی به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص و قـرار‌ گـرفتن‌ بـر‌ سـر شاهراه های حیاتی اقتصاد شرق و غرب ، روابط اقتصادی گـسترده ای داشـتند‌. بــر‌ ایـنـ‌ اســاس روابط تجاری ایران و عثمانی نیز از مهم ترین مباحث در مناسبات دو کـشور‌ اسـت‌ ، زیـرا‌ هـر زمان که آتـش جـنگ و دشمنی میان دو کشور فروکش می کرد و روابط فی‌ مابین‌ حسنه می شـد، کـاروان هـای عـظیم و طویل از شهرها و مراکز تجـاری دو کـشور‌ بـه‌ راه‌ مـی افتادنـد و آخـرین محصولات ، کالاها و دستاوردهای مردمان تـلاشـگر دو کــشور را بـه یکـدیگر ارائـه‌ و عرضـه‌ می کردند.

روزنامه اختر در بررسی و تبیین نقش دولت و مـردم در اقـتصاد، دو‌ پیشـنهاد‌ به‌ دولت ایـران ارائه می دهد: نخست از دولت می خواهد برای سرمایه گـذاری هـای خـصوصی‌ امنیـت‌ لازم را ایجاد کند؛ دوم اینـکه خـواستار عـدم دخالت دولت در فعالیت‌ های‌ اقتصادی‌ می شود.[۳۰]

ایرانیان استانبول هرگونه فعالیت بازرگانی انـجام مـی دادند؛ تجـارت تنبـاکو، قـالی ، کتـاب و کاغذ‌ از‌ جمله‌ فعالیت های آنان است و از راه تجارت صاحب ثروت و اعتبـار بـودنـد. از‌ تـجـار‌ معروف حاج میرزا فتحعلی اصفهانی است که دارای کارخانه هایی در زمینه دباغی ، صـابون پزی ، قـلمکارسازی‌ ، رنگرزی‌ ، قالی بافی ، حلواپزی و غیره بود و سـال هـا چـندصد نفر کارگر ایرانـی در‌ تأسیسات‌ او مشغول کار و فـعالیت بـودند.[۳۱] در اینجا‌ مباحث‌ تأثیرگذار‌ در مناسـبات اقتـصادی و تـجاری‌ ایران و عـثمانی‌ در‌ قـالب‌ عناوین ذیل بررسی می شود.

 تبادل‌ کـالا‌

در گـزارشی روزنامه اختر می نویسد از مرز سنه (یکی از شهرهای‌ کردستان‌ ایران) در مـدت ٣ ماه ، صـادرات عـثمانی‌ به ایران معادل چهارصد‌ و هشت‌ هزار قـران کالاهـایی از قبیـل‌ مـازوج‌ (مـاده ای بـا مصرف دارویی و صنعتی از صمغ یکی از انـواع بـلوط)، قیـر‌، پوسـت‌ روبـاه و غیـره بوده و در مقابل‌ صادرات‌ ایران‌ به عثمانی در‌ همین‌ مدت مـعادل یک مـیلیون‌ و چهارصـد‌ هـزار قران کالاهایی از قـبیل قـالی ، مـال دوآب ، گوسفند و مانیفتوره (مـنسوجات پشـمی و ابریـشمی) و غیره‌ بوده‌ اسـت. بـر این اساس میزان صادرات‌ ایران‌ به عثمانی‌ سـه‌ برابـر‌ واردات از آن کـشور‌ بوده است .[۳۲]

به نظر مـی رسـد در این زمان ، ایران از موقعیت تجاری بهتری نسبت‌ بــه‌ عـثمـانی برخـوردار بـوده اسـت . اگـرچه در‌ سال‌ های‌ بعد‌ حـمل‌ ونقـل کـالا از‌ راه‌ هـای ارتبـاطی طرابـوزان و ارز روم دچار رکود می شود و تبادل کالا از این راه ها به‌ کـندی‌ صـورت‌ می گیرد.[۳۳]

علت این کاهش میزان حـمل‌ و نـقل‌ از‌ راهـ‌ طـرابوزان‌ و ارزرومـ‌ را می توان بـه احـداث راه آهـن دولت روسیه از باطوم تا ایروان نسبت داد، زیرا از ایروان تا مرز ایران فاصـله چنـدانی نیـست ؛ بنابراین به تدریج‌ حمل و نقل ایران بـا عـثمانی و کـشورهای اروپایی به راه باطوم و با اسـتفاده از خط آهن (کـه مـشخصه آن تـسریع در امـر حـمل ونـقل و تبادل کالاست ) منحصر شد و به همـین دلیل‌ راه‌ ارتباطی طرابوزان و ارز روم ، به مرور از رونق افتاده و حمل ونقل در این مسیر کاهش یافت .[۳۴]

 امنیت اقتصادی

مسئله امنیت اقتصادی یکی از مهم ترین عـوامل و راهکارهای شکوفایی اقتصادی‌ و تجـاری‌ دولت هاست ، اما در پاره ای‌ مواقع‌ حـوادثی موجـب مـی شـد کـه‌ امنیـت‌ اقتـصادی دولـت هـا آسیب پذیر شود که این مـوضوع بـاعث بروز مشکلاتی می شـد. از جملـه ایـن حـوادث ، جنـگ روسیه و عثمانی در سال ١٢٩٣‌ ق / ١٨٧٧‌ م. بـود کـه در مناسـبات‌ تجـاری‌ ایـران و عثمـانی مشکلاتی پدید آورد: «بعض کـاروان هـای تجـار ایـران را در حـوالی حـسن قلعـه از جانـب عـساکر روسـیه دست اندازی شـده اسـت و مراتب به ارزروم رسیده …، می گویند کارپردازی‌ ارزروم‌ در این بـاب مراتب را به سفارت سنیه اسلامبول نیز اظهار کرده است …»،[۳۵] ولی ظاهرا دولت عثمانی به ایـن مسئله ترتیب اثـر نـمی دهد. بنا بر گزارش روزنـامه اخـتر اموال‌ تجار‌ ایرانـی در‌ جریـان جنـگ در ارز روم از میان رفت یا به دست لشکریان متخاصم تصرف شد. دولت روسیه‌ خسارت موهـوم تجار خود را در ده میلیون لیره از دولت‌ عثمانی‌ مطالبه‌ کرده و در عـهدنامه صـلح ضـمیمه کـرد، ولی خسارت تـجار ایران کـه بنا بر شهادت کنسول روسیه در ‌‌ایام‌ جنگ از میان رفته و سـپاهیان روس در قضیه دخیل بودند، به حال خود‌ رها‌ شد‌.[۳۶] علاوه بر معضل جنگ و عوارض ناشـی از آن ، پاره ای مواقع شیوع بیمـاری مـسری و خطرنـاکی‌ هـمچـون وبــا نیـز در ایـران و عثمـانی ، مشکلاتی در حمل ونقل تجاری ایجاد می‌ کرد و دولت ها مجبور‌ می‌ شدند با به کار بستن قوانین سخت و ایجاد قرنطینه در گمرک های مرزی از شیوع بیماری جلوگیری کنند و اینگونه مــسائل مـوجب رکود حـمل ونقل می شد. بر اساس گزارش اختر به‌ علت شیوع بیماری وبا در بعـضی از مناطق ایران ، در خانقین (ناحیه مـرزی بغداد) از ورود تولیدات و کالاهای تجاری ایران تا تأییـد صحت آن ها ممانعت به عـمل آید.[۳۷]

امـا در‌ هـمین‌ سال ها تجارت ایران به دلیل سقوط ارزش پول نقره دچار رکـود و مـشکلات عدیده شده و در نتیجه این امر موجب اعتراض و نارضایتی طـبقه ‌ ‌تـجـار و بازرگـان شـد. ایـن تنزل ارزش پول‌ در‌ ایران به استناد روزنامه اختر بدین گونه بود که تا قـبل از این یک لیره طـلای عثمانی معادل ٢۵ قران نقره ایران بـود، ولی در این زمان ۴٧ قران نقره معادل یک لیره طلا شده که با این حساب ارزش نقره‌ ایران‌ تقریبا‌ بـه نصف کاهش یافت. البـته‌ بـا‌ بررسـی‌ روزنامـه اختـر روشن می شود، کاهش ارزش نقره منحصر به ایران نبوده و یک بحران عمومی در سطح وسـیع بوده ، ولی این‌ تنزل‌ ارزش‌ به اندازه مسکوکات ایران نیست.[۳۸] «چنین به نظر‌ می‌ رسد که از رونق افـتادن تجارت ایران و عثمانی با ضعف روز افزون و تشدید وابستگی سیاسی و اقتصادی ایران و عثمانی به‌ غرب‌ و رکود‌ بیش از پیش اقتصاد ملی آنان مربوط باشد.»[۳۹]

 مقررات‌ گمرکی

مناسبات تجاری ایران و عثمـانی در نیمـه دوم دوران سـلطنت ناصـرالدین شـاه (١٢٩٢ تـا ١٣١۴ ق) در روزنامه اخـتر‌ مـنعکس‌ و مورد‌ توجه قرار گرفته اسـت . در آغـاز ایـن دوره ، میـان ایران و عثمانی‌ در‌ ارتباط با چگونگی معاملات تجاری دو کشور توافقنامه ای بـه امـضاء رسـید که تفصیل آن در‌ اختر‌ آمده‌ است . مقاوله نامه تجاری مزبور در استانبول ، میان دولت عـثمـانی و سـفارت ایران‌ در‌ چهارده‌ فصل و در باب معاملات و امتیازات تجاری اتباع دو کشور به امـضاء رسید.[۴۰]

بر این‌ اساس‌ مقرر‌ شد، از محموله تنباکویی که از راه خشکی و آبـی از ایـران بـه عثمـانی صادر‌ می‌ شد، درصدی هـفت تـعرفه گمرک گرفته شود. از محموله ای که یک بار‌ گمرک‌ دریافت‌ شده دیگر وجهی مطالبه نشود. اعتبار این تعرفه تا ده سال خواهد بود. بعد‌ از‌ آن هم به نظـر و توافق دو کشور بستگی خواهد داشت . در بـاب تـوتون‌ و تـنباکو‌ و نمک‌ امتیازاتی که به مـوجـب قـراردادهای قـبلی به حجـاج و زوار حـرمین و عتبـات عالیـات داده شـده ، معتبـر‌ بـوده‌ اسـت .

همچنین در باب تعرفه ها و حل اختلافات احتمالی میان مأمورین گمرک‌ و تجـار‌ بـعـضی‌ مــواد دیگر‌ نیز بعد از تشکیل کمیسیون مربوطه ، ضمیمه قرارداد خواهد شد. اما در‌ زمینه‌ اجرای قراردادهای تجاری دولت عثمانی به تعهدات خـود چـندان پایبـنـد نبـود.

مأموران گمرک عثمانی بـر خـلاف‌ توافقنامـه‌ سـال ١٢٩٢ ق / ١٨٧۶ م. در حـق تـجـار ایرانـی اجحافاتی روا می داشتند و موجبات‌ آشفتگی‌ امر تجارت و اعتراض تجار را فراهم می‌ کردند‌ که‌ پاره ای از آن در اختر منعکس‌ شده‌ اسـت . بـر ایـن اســاس روزنامـه اختـر مـی نویـسد در مـصر مأمورین اعتنایی به‌ مقاوله‌ نامه تـجاری مـزبور ندارند و ابتدا‌ سه‌ برابر تعرفه‌ مذکور‌ در‌ قـرارداد و سپس مبلغی دیگر که دو‌ برابر‌ وجه گمرک استانبول اســت ، بــرای ورود کــالا بـه خـاک مـصر (تحت عنوان‌ رسم‌ دخولیه) أخذ می کنند؛ بنابراین واضـح‌ اسـت کـه این عوائد‌ سنگین‌ و بی قاعده موجب وارد آمدن‌ خسارت‌ و به زیان تجار ایرانی تمام شده و آنان را از فـعالیت تـجـاری خــود دلسرد‌ می‌ کند.[۴۱]

در همین سال ها‌ دولت‌ عثمانی‌ به تقلید از‌ کشورهای‌ اروپـایی ، درصـدد برآمـد بــا‌ اجــرای‌ طرحی از اصناف و کسبه داخلی و خارجی سالانه مالیاتی اخذ کنـد، ولـی ایـن امـر موجبـات‌ نارضایتی‌ ایرانـیان مـقیم عـثمانی را فراهم کرد‌، البته‌ به غیر‌ از‌ ایرانیان‌ ، اتباع دیگر کشورهای مقیم‌ عثمانی نیز معترض این قـضیه شـدند. در این رابطه مذاکراتی میـان سـفیران مقـیم اسـتانبول بـا‌ دولت‌ عثمانی صورت گرفت و تصمیماتی گـرفته شـد‌ مـبنی‌ بر‌ اینکه‌ هـر‌ زمـان ، دولـت عثمـانی‌ برخی‌ خواست های مورد نظر دولت متبوع آنان را اجرا کند، آنـان نـیز به اتباع خـود در‌ عثمـانی‌ اجازه‌ پرداخت تعرفه سالانه اصناف را خواهند داد‌.[۴۲] دولت‌ ایران، چـنانکه‌ اخـتر‌ از‌ روزنامه طریق نقل می کند، در قبال طرح اخذ تعرفه سالانه اصناف – که دولت عثمانی درصـدد بــود هـمچـون اتـباع دیگر کشورها از اتباع ایران نیز دریافت کند‌- درصدد مقابله به مثل برآمده کـه در حـق تبعه عثمانی مقیم ایران همین رسم را به مورد اجرا گذارد.[۴۳]

در سال ١٣١١ ق / ١٨٩۴ م. مدت اعتبار قـرارداد گمرکـی سـال ١٢٩٢ ق / ١٨٧۶ م. مـیـان ایران و عـثمانی خاتمه یافت و دو دولت تا انعقاد‌ قرارداد‌ جدید، در این رابـطه رســم و قــرارداد موقت به اجرا گذاشتند. اختر به نـقل از روزنـامه صباح می نویسد به دلیل اتمام مدت زمان‌ اعتبار‌ قرارداد جدید از کالاهای اتباع‌ ایرانـ‌ بـه عثمانی ، مشروط بر اینکه اثـبات گــردد محمولـه ، کــالای ایرانـی و بـه تبعه ایران تعلق دارد، درصدی شش تعرفه گـمرک دریافـت خواهد شد، در غیر‌ ایـن‌  صورت تعرفه گمرک درصدی‌ هشت‌ خواهد بود.[۴۴]

ایران و عـثمانی هـر از گاهی در زمینه پست و تلگراف هم مـقاوله نامـه هـا و قراردادهـایی بــه امـضا می رساندند و خبر آن در روزنامه اخـتر مـنعکس می شد؛ بنابراین میان‌ دو‌ کشور مناسبات و ارتباطاتی از این دست نیز برقرار بود. به عـنوان نـمونه می توان گفت ، روزنامه اخـتر بـا اســتفاده از همین امکانات پسـت و تـلگراف موجود در ایران و عثمانی بود کـه‌ در‌ جـریان اخبار‌ و وقایع قرار می گرفت و شماره های آن در اختیار مخاطبین و خوانندگانش در مناطق مختلف ایران ، عثمانی ، قـفقاز‌، مـصر، هندوستان و… قرار می گرفت . البتـه در رابـطـه بــا مناسـبات و ارتـباطـات‌ پـسـت‌ و تـلگراف‌ ، به ویژه پست ، هم پاره ای مـواقع اشکالاتی بروز می کرد که طی آن دو دولـت در ‌‌انجـام‌ تعهدات خود قصور می کردند و موجب کندی ارسـال مـحموله های پستی اتباع خود‌ می‌ شـدند‌ کـه بـرخی از این مـوارد در صـفحات اختر مندرج اسـت .

 رژی در ایران و عـثمانی‌

امتیازنامه رژی و انحصار تنباکو در ایران و متعاقب آن جریان های مربوط به تحریم‌ تنباکو و تأثیر آن بر‌ روابط‌ دو کشور ایران و عثمانی صـفحاتی از شــماره هــای سـال هـای پایـانی حیـات روزنامه اختر را بـه خـود اخـتصاص داده اسـت . در این رابـطه بـا مطالعه اختر روشن می شـود کـه این‌ روزنامه در آغاز اعطای امتیاز رژی از سوی دولت ایران به شرکت مزبور و در بدو شـروع ، خط مشی حمایت از سیاست دولت ایران را پیش گرفته و مقالاتی در باب تمجیـد از‌ امتیـاز‌ و پاسـخ به اعتراضات تجار و مردم ایران به چاپ رسانده است ، ولی بـا اوج گـرفتن نارضـایتی و اعتراضات مردمی و مخالفت روحانیون و مراجعه شیعه در ایران و عتبات‌ عالیـات‌ و همچنـین مخالفت روس ها- به عنوان رقبای شرکت رژی انـگلیسی – روزنـامه اختـر بـه مواضـع نادرسـت خود پی برده و خط مشی خود را تغییر داده و این بار به حمایت از‌ تجـار‌ ایرانـی و اعتراضـات مردمی می پردازد و در این راه تا آنجا پیش می رود که به سزای مقالات افشاگرانه خـود دربـاره امـتیاز نـامه رژی ، به دستور دولت ایران به مدت‌ ٧ ماه‌ توقیف‌ و تعطیل می شود.

در نهایت‌ با‌ فتوای‌ معروف میرزای شیرازی در نجف اشرف مبنی بر تحریم استعمال تنبـاکو و هـمراهی گـسترده و یکپارچه مردم با این فتوا، مـخالفت هـا به‌ ثمر‌ می‌ نـشیند و ناصـرالدین شـاه تحت فشار مخالفان داخلی و خارجی‌ (مردم‌ و روحانیون از یک سو و روس ها به عنوان رقیـب استعماری انگلیس از سوی دیگر) تن بـه شـکست می دهد‌ و فرمان‌ لغـو‌ امـتیازنامه رژی را صـادر می کند که خبر آن در‌ روزنامه اختر منعکس می شود: «از قرار اخبار موثوقه که از ایـران رسـیده دولت علیه ایران نظر به‌ پاره‌ ای‌ ملاحظات صلاح و صرفه ملت را در توقیف عمل رژی دانسته آن‌ را‌ موقوف داشته ، بـه عـمـوم حکـام و ممالـک محروسـه ایـران نیـز از آن معنـی بـه واسـطه تلگرافنامه ها‌ آگاهی‌ داده‌ شده است که مراتب را به اهالی اعلان و اخبار نمایند». اختر در‌ ادامـه‌ می‌ افزاید: «چون توقیف رژی بسته به موافقت کـمپانی بـود که بـا رضایت او این‌ عمل‌ فسخ‌ شود، لذا کمپانی نیز ملاحظات دولت و دلایل آن را موجه دیده ، راضی به توقیف‌ عمل‌ رژی گردیده است.»[۴۵]

روزنامه هـای وین نیز خبر الغای انحصار تنباکو در ایران‌ را‌ درج‌ کرده و مـی نویـسند دولـت ایران بـابت خـسارت شـرکت رژی متعهد به پرداخت پانصد هزار‌ لیره‌ انگلیس شده که این مبلـغ را در مدت چهار سال می بایست از‌ بانک‌ اسـتقراض‌ ‌ ‌کـرده و به ازای آن گمـرک فـارس را گـرو گذارد.[۴۶]

بعد از لغو امتیاز انحصار خرید‌ و فروش‌ تنباکو در ایران ، صـاحبان امـتیـاز مــذکور در صـدد برآمد، مشابه امتیاز از دست رفته را در‌ کشور‌ عـثمانی‌ به دست آورد.

از این رو مذاکراتی صورت می گیرد و شعبه فرعی‌ از‌ شرکت رژی ، امتیاز انحصار خریـد و فـروش تنباکو را در عثمانی به دسـت آورد. شـرکت فـوق الـذکر‌ معـروف‌ بـه شـرکت مونوپـول تأسیسات تجاری خود را راه اندازی و کار را شروع‌ کرد‌، اما از آنجا که عمـده تجـار تنبـاکو‌ در‌ عثمانی‌ را ایرانیان تشکیل می دادند، این امتیاز‌ جدید‌ در عثمانی هم در اصـل سـبب وارد آمــدن صدمات و خسارات عدیده بر تجارت‌ ایرانیان‌ گردید و بـه همـین دلیـل موجبـات‌ اعتـراض‌ و مخالفت تجار‌ ایرانی‌ شد‌، ولی اعتراضات و اعتصابات طبقه تجار مقیم‌ استانبول‌ به جایی نرسید و دولت عثمانی ترتیب اثری نداد و شرکت مونوپول نـیز هـمچنان‌ به‌ کار خود ادامـه داد. «بـدین ترتیب‌ رژی عثمانی که میراث‌ خوار‌ رژی ایران بود، گذشته از‌ آنکه‌ بازرگانان و اصـناف تنبـاکو فروش ایران را در عثمانی از پای درآورد، نمایندگانش در‌ ایران‌ به خرید دخانیات و صدور آن‌ به‌ عثمانی‌ پرداختند. تجار ایرانـی‌ نـیز‌ برای آنکه بتوانند بازرگانان‌ وابـسته‌ بـه رژی عثمـانی را از میدان به در کنند یا حتی المقدور اجازه ندهند‌ کـه‌ آن هـا تنبـاکو را از ایـران‌ صـادر‌ نماینـد، در‌ اصفهان‌ که‌ یکی از مراکز عمده‌ تولید تنبـاکو در ایـران بـود، شــرکتی بــه نـام کمپـانی تجـاری مسعودیه محدودیه دارالسلطنه اصفهان تشکیل‌ دادند‌.»[۴۷]

با رسیدن خبر گزارش تأسیس این‌ شرکت‌ بـه‌ ریـیس‌ کمپـانی‌ ، سـفیر ایـران در‌ اسـتانبول‌ ، ناظم الدوله ، را تحت فشار قرار داد و خواستار انحلال کمپانی تـجارتی مـسعودیه اصـفهان شد. در نتیجه‌ ناصرالدین‌ شاه‌ بـه واسـطه سـفیر خود از اعتراض شرکت‌ مونوپول‌ آگاه‌ شده‌ و طی‌ واکـنش‌ شدیدی به ظل السلطان حکمران اصفهان -که خود از سهامداران عمده شرکت مـسعودیه بــود- دسـتور تـوقیف و تعطیل شرکت مزبور را ابلاغ کرد. این موضوع می تـواند دال‌ بـر ارتبـاط پنهـانی ناظم الدوله و ناصرالدین شاه با شرکت مونوپول ، صاحب امتیاز انحصار خرید و فـروش تنبـاکو در عثمانی ، باشد، زیرا با توجه بـه این قـضایا بـه نظر می رسد دولت‌ ایران‌ پشت پرده بـا شـرکت مونوپول بـه توافقاتی رسیده بود. به همین خاطر علاوه بر اینکه قضیه مسکوت می شود و تجـار ایرانی مقیم‌ عثمانی‌ به حال خود رها می‌ شوند‌، فعالیـت تجـار تنبـاکو فــروش اصــفهان نـیـز در شرکت مسعودیه متوقف می شود تا به زعم خود رضایت خـاطر شــرکت مـونـو پـول را فــراهم سازند‌.

اما‌ به استناد روزنامه اختر‌، شرکت‌ مونوپول در عثمانی نیز بعد از حدود پنج سـال فـعالیت بـه علت عدم اجرای تعهدات خود اعلان ورشکستگی کرد و دو تن از تجار سرشناس ایرانی مقیم اسـتانبول بـه نام های‌ عبدالکریم‌ بیک و عبدالحمید بیک جواهری زاده درصدد خرید امتیاز شرکت مزبور بـرآمده و در این بـاب مـذاکراتی هم انجام می دهند که روزنامه اختـر در یکـی از آخـرین شماره های سال بیست‌ وسـوم‌ انـتشارش (آخرین‌ سال حیات اختر) ضـمن درج ایـن خبـر، ابـراز امیدواری می کند که واگذاری امـتیاز شـرکت مـونوپول به‌ تجار ایرانـی مـی توانـد موجـب رونـق تجارت تنباکو فروشان ایرانی شود‌ و جبران‌ مافات‌ شـود.[۴۸]

بـا این تفاسیر، به خوبی می توان به وجود سلطه استعمار غرب بر شـئونات سـیاسی ، اقـتـصادی ‌‌ایران‌ و عثمانی در این دوره و ضـعف حاکمـان دو کـشور در برابـر سـلطه غـرب و پیـدایش‌ نخستین‌ جرقه‌ های آزادی خواهی ملت ایران در بـرابر اسـتبداد و اسـتعمار در جریان نهضت تنباکو پی برد‌.

در واقع ماجرای تنباکو نخستین جنبش گسترده توده ای بـود کــه سـلطه خـارجی‌ و اسـتبداد حکومتی را با‌ هم‌ مستقیما نشانه گرفت . هرچند ادامه جنبش می توانست به اعـتـراض عـلیـه هـر نوع امتیازی تبدیل شود، در آن مقطع سرانجام به لغو امتیاز واگذاری انـحصار تـنباکو به شـرکت انگلیسی رژی محدود‌ ماند.[۴۹]

لغو امـتیاز رژی بـه عـنوان یک شکست سیاسی بزرگ برای انگلستان و در نتیجه تـحکیم نـفـوذ روسیه در دربار ایران محسوب می شد.[۵۰]

نتیجه گیری

روزنامـه‌ اختـر‌ بـا موضـع گیـری خردمندانـه خـود ناشـی از درک صــحیح انـدیـشمندان و نویسندگان روزنامه از اوضاع و شـرایط آن روز جهـان ، در دوران فـعـالیتش سـعی داشـت کـه مـناسبات ایران و عـثمانی را غیرجانبدارانه‌ منعکس‌ کند و با تـوصیه هـای دوسـتانه و خیرخواهانـه خود بر دوستی و وفاق دو دولت بیفزاید. این روزنامه با پرداختن بـه موضـوعات اقـتـصادی و تـبیین و تحلیل سیاست های اقتصادی کـشورهای اروپایی و نـیز بـا‌ تهیه‌ گـزارش‌ هــای مـختلـف از چگونگی مبادلات‌ تجاری‌ مـیان‌ ایران و عـثمانی و توجه به اوضاع و احوال تجـار ایرانـی مقـیم عثمانی ، بر تحکیم روابط تجاری دو کشور تـأکید مـی کرد و خواهان تداوم‌ ایـن‌ قبیـل‌ مـناسـبات بـود.

گردانندگان این روزنـامه در راسـتای رســالت‌ فرهنگـی‌ خـود تـلاش مــی کردنـد بـا تـرویج اندیشه های دموکراسی و قانون خواهی در جامعه ایران ، موجبات آگاهی افکار عمومی را‌ فـراهم‌ سـازند‌. بـر این اساس باید گفت این روزنامه به عـنوان رسـانه‌ ای مـردمی ، رسـالت فـرهنگی خـود را به نـحو شـایسته ای به انجام رساند، به گونه ای که تأثیر‌ روزنامه‌ اختر‌ در انقلاب مشروطیت ایران که در نوع خود تحولی عـظیم در‌ سـاختار‌ سـیاسی اجتماعی جامعه ایرانی ایجاد کرد، انکار نـاپـذیر اسـت . امـا زمـامداران ایران و عـثمانی درک درسـتی از‌ اوضاع‌ سیاسی‌ جهان پیرامون خود نداشتند، از این رو در معادلات سیاسی قدرت های‌ بزرگ‌ نتوانستند‌ ایفاگر نقشی باشند و موقعیت خود را حفظ کنند.

در سده ١٣ ق / ١٩ م. قدرت های‌ استعمارگر‌ غرب‌ در اوج توسعه طلبی خـود، مشرق زمـین را عرصه رقابت های خود قرار داده‌ بودند‌ و لازم می نمود ایران و عثمانی با تکیـه بـر علایـق و اشتراکات ملل مسلمان خود‌، سدی‌ در‌ برابر نفوذ روزافزون غرب ایجاد کنند و مصالح عمـومی را بـر مـنافع شخصی ترجیح دهند‌، بالعکس‌ زمامداران ضعیف و درمانده این دو کـشور همـواره در مناسبات خود به رقابت آشـکار‌ و پنهـان‌ بـا‌ یکـدیگر سـرگرم بودنـد و درصـدد برقـراری مناسبات فرهنگی و روابط تجاری مبتنی بر حسن نـیت و حـسن همجواری‌ به‌ عنـوان دو کـشور مسلمان و همسایه برنیامده و زمینه نفوذ و سلطه همه جانبـه و قدرتمنـد‌ غـرب‌ را‌ بـه ویـژه در عرصه فرهنگی و اقتصادی منطقه فراهم ساختند.

این مقاله برای نخستین بار به قلم آذر جلیلیان و مسعود مرادی در فصلنامه تاریخ پژوهی، زمستان ۱۳۹۵، شماره ۶۷ منتشر شده است.

 

کتابنامه

اسـناد سـیاسی ایران و عثمانی ، ١٣٧٠‌، ج ۵، چ ١، تهران‌ : انتشارات‌ وزارت امور خـارجه .

اسـناد سیاسی ایران و عثمانی ، ١٣٧۵، ج ٧، چ ١، تهران : انتشارات وزارت امور‌ خارجه‌ .

امام شوشتری ، سید محمد علی ، بی تا، تاریخ جغرافیای خوزستان ، تهران : مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر.

بهمنی قاجار‌، محمدعلی‌ ؛، ١٣٩٠، تـمامیت ارضـی ایـران در دوران پهلـوی، ج ١، تهـران : مؤسـسه مـطالعـات و پژوهـش های‌ سیاسی‌ .

دادفر، سجاد، ١٣٨٩، «تأملی بر نقش زائران‌ ایرانی‌ در‌ رونق اقتصادی عتبات عالیات در نیمه نخست‌ قرن‌ بیستم »، فصلنامه تاریخ روابط خارجی ، سال ١، شماره ۴٢، بهار.

رجایی ، عبدالمهدی ، ١٣٨٠، «نقش‌ دولت‌ و مردم در اقـتصاد از نـگاه‌ روزنامـه‌ اختـر»، نـشریه‌ فرهنـگ‌ اصـفهان‌ ، شماره ٢١، پاییز.

روزنامه اختر، ١٣٧٧‌، ج ١، سال‌ های اول تا سوم ، تهران : کتابخانه ملی جمهوری اسلامی .

روزنامه اختر، ١٣٧٨‌، ج ٢، سال‌ های چهارم تا پنجم ، تهران : کتابخانه‌ ملی جمهوری اسلامی .

روزنـامه‌ اخـتر‌، ١٣٨٠، ج ٣، سال هـای ششم تا‌ هفتم‌ ، تهران : کتابخانه ملی جمهوری اسلامی .

روزنامه اختر، بی تا، سال های هشتم تا‌ بـیـست‌ و سـوم (نـسخه میکـروفیلم )، تهـران : کتابخانـه‌ مجلـس‌ شـورای‌ اسلامی .

رییس نیا‌، رحیم‌ ، ١٣٧۴، ایران و عـثمانی در‌ آسـتانه‌ قـرن بیستم ، ج ٣، چ ١، تبریز: انتشارات ستوده .

شمیم ، علی اصغر، ١٣٨٨، ایران در دوره سلطنت قاجار‌، چ ۵، تهران‌ : زریاب .

فوران ، جان ، ١٣٧٨، مقاومت شکننده‌ تاریخ‌ تحولات اجـتماعی‌ ‌ ‌ایرانـ‌ ، احمد‌ تدین ، چ ٢، تهران : مؤسسه خـدمات‌ فرهنگی رسا.

کرمانی ، ناظم الاسلام ، ١٣۶٣، تاریخ بیداری ایرانـیان ، تـهران : امـیرکبیر.

کهن ، گوئل ، ١٣۶٣، تاریخ‌ سانسور‌ در مطبوعات ایران ، ج ١، چ ٢، تهران : آگاه .

مرکز‌ اسناد‌ تاریخی‌ وزارت‌ امور‌ خارجه ، پرونده شـماره‌ ١ / الف‌ ، کارتن ٢١، سال ١٣١٠ ه.

مرکز اسناد تاریخی وزارت امور خارجه ، پرونده شماره ١۴ / الف ، کارتن ٢٣‌، سال‌ ١٣١١‌ ه.

مـرکز اسناد تاریخی وزارت امور خـارجه ، پرونـده‌ شماره‌ ۴٣‌، کارتن‌ ١، سال‌ ١٣٣٠‌ ه.

مرکز اسناد تاریخی وزارت امور خارجه ، پرونده شماره ٣٠، کارتن ٢٧، سال ١٣٠٢ ش.

نوائی ، عبدالحسین ، ١٣٧٧، مقدمه روزنامه اختر، ج ١، تهران : کتابخانه ملی جمهوری اسلامی .

هوشنگ مهدوی ، عبدالرضا‌، ١٣٧٩، تاریخ روابط خارجی ایران ، چ ٧، تهران : امیرکبیر.

 

پاورقی

[۱] رحـیم ، رییس نـیا، ایران و عثمانی در آستانه‌ قرن بـیستم ، ج ٣، چ ١، تـبریز: انتشارات ستوده ، ص: ٧٩۵.

[۲] علی اصغر، شمیم ، ١٣٨٨، ایران‌ در‌ دوره‌ سلطنت قاجار، چ ۵، تهران : انتشارات زریاب ، ص: ١٢٣؛ محمدعلی ، بهمنی قـاجار، ١٣٩٠، تـمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی، ج ١، تهران‌ : ‌‌مؤسسه‌ مطالعات و پژوهـش هـای سیاسی ، صـص : .۱۵۵-۱۶۰

[۳] سجاد، دادفر، ١٣٨٩، «تأملی بر نقش زائران ایرانی در‌ رونق اقتصادی عتبات عالیات در نیمه نخست قرن بیستم »، فصلنامه تاریخ روابط خارجی ، س١، ش۴٢، بهار، صص : ٣٢‌-٢٩‌.

[۴] مرکز‌ اسناد تاریخی وزارت امور خارجه ، پرونده شماره ٣٠، کـارتن ٢٧، سـال‌ ١٣٠٢‌ ش.

[۵] سید محمدعلی ، امام شوشتری ، بی تا، تاریخ جغرافیای خوزستان ، تهران : امیرکبیر، ص: ٢۵٣.

[۶] روزنامه اختر، ١٣٧٧، ج ١، سال های‌ اول‌ تا‌ سوم ، تهران ، کتابخانه‌ ملی‌ جمهوری اسلامی ، ص: ١٩١.

[۷] سجاد‌، دادفر‌، ١٣٨٩، همان ، ص: ٣۴.

[۸] روزنامه اختر، ١٣٧٨، ج ٢، سال های چهارم تـا پنـجم ، تهران ، کتابخانه ملی‌ جمهوری‌ اسلامی ، ص: ١١٣١.

[۹] همان، ص: ١١٢.

[۱۰] همان‌ ، ص: ٣۴‌.

[۱۱] روزنامه اختر، همان ، ص: ۴۵١.

[۱۲] همان ، سال‌ ١٣‌، شماره‌ ٣٢، ص: ٢۵۴.

[۱۳] عبدالحسین‌ ، نوائی ؛ ١٣٧٧، مقدمه روزنامه‌ اختر‌، ج ١، تهران : کتابخانه مـلی ‌ ‌جـمهوری اسلامی .

[۱۴] رحیم ، رییس نیا؛ ١٣٧۴، ایران و عثمانی در آستانه قرن‌ بیستم‌ ، ج ٣، چ ١، تبریز: انتشارات ستوده ، ص: ۴١٩.

[۱۵] همان ، ص: ۴٢۶‌.

[۱۶] ناظم الاسلام ، کرمانی ، ١٣۶٣، تـاریخ بـیداری ایرانیان ، تهران : امیرکبیر، صص : ٧-۶.

[۱۷] رحیم‌ ، رییس‌ نیا، همان‌ ، ص: ۴٣١.

[۱۸] عبدالحسین ، نوائی ، ١٣٧٧، مقدمه روزنامه اختر، ج ١، تهران ، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی .

[۱۹] گـوئل ، کـهن ، ١٣۶٣، تـاریخ سانسور‌ در مطبوعات ایران ، ج ١، چ ٢، تهران : آگاه ، ص: ١٠١.

[۲۰] رحیم‌ ، رییس نیا، همان ، ص: ٨١٨.

[۲۱] روزنامه اختر، سال‌ ٢، شماره‌ ١۶‌، ص: ۶١.

[۲۲] همان ، سـال‌ ۴، شـماره‌ ٢، ص: ٨١١.

[۲۳] روزنامه اختر، سال‌ ١٧‌، شماره ۶، ص: ۴٣.

[۲۴] همان ، سال ١۶، شماره ٣٢، ص: ٢۵٧.

[۲۵] همان‌ ، سال‌ ١٧، شماره ٨، ص: ۵٩.

[۲۶] روزنامه اختر، سال ٢٠، شماره ٣٣، ص: ۵١۶.

[۲۷] همان‌ ، سال‌ ٢٢‌، شماره ٣٨، ص: ۵٨٩.

[۲۸] همان ، سال ١۴، شـماره ١، ص: ٧.

[۲۹] مـرکز‌ اسناد‌ تاریخی وزارت امور خارجه ، پرونده شماره ۴٣، کارتن ١، سال ١٣٣٠ ه.

[۳۰] عبدالمهدی ، رجایی ، ١٣٨٠، «نقش‌ دولت‌ و مردم در اقتصاد از نگاه روزنـامه اخـتر»، نشریه فرهنگ اصفهان ، شماره ٢١، پاییز‌، ص: ۶۴‌.

[۳۱] رحـیم ، رییس نـیا، همان ، ص: ٨٢٣‌ .

[۳۲] روزنامه اختر، سال ١، شماره ۴، ص: ٣٠.

[۳۳] همان ، سال ١٩، شماره ١، صص : ١٢-١١.

[۳۴] همان ، سال ۴، شماره ۴٢، ص: ١١۴۴.

[۳۵] هـمان ، سال ٣، شماره ۶٩، ص: ٧٩۵.

[۳۶] روزنامه اختر، سال ۴، شماره ۴٢، ص: ١١۴١.

[۳۷] روزنامه اختر‌، سال‌ ٢٠، شماره ٢١، ص: ٣٢۵.

[۳۸] روزنـامه اختر، سال ٢١، شماره ٣۴، ص: ۵٠٠.

[۳۹] رییس نیا، همان ، ص: ٨٢۴ .

[۴۰] روزنامه اختر، سـال‌ ١، شـماره‌ ١، ص: ٢.

[۴۱] همان ، سال ١، شماره ۵، ص: ١٨.

[۴۲] همان ، سال ١، شماره ٢٠، ص: ١۵٩.

[۴۳] هـمان ، سـال‌ ٨، شماره‌ ۴٧، ص: ٣۶٧.

[۴۴] همان ، سال ٢٠، شماره ٣١، ص: ۴٨۶.

[۴۵] روزنامه اختر، سال ١٨‌، شماره‌ ٣٩‌، ص: ١٨١.

[۴۶] همان ، سال ١٨، شماره ١٨، ص: ٢۶٣.

[۴۷] رییس نیا، همان ، ص: ۶٩١؛ مرکز اسناد تاریخی وزارت امور خـارجه ، پرونـده شماره ١۴/ الف ، کارتن ٢٣، سال ١٣١١ ه.

[۴۸] روزنامه اختر، سال ٢٣، شماره ۵، ص: ۶٩.

[۴۹] جان ، فوران‌ ، ١٣٧٨‌، مقاومت شـکننده تـاریخ تحولات اجتماعی ایران ، احمد تدین ، چ ٢، تـهران : مـؤسسه خدمات فـرهنگی رسـا، صـص : ٢۵٠- ٢۴٩.

[۵۰] عبدالرضا، هوشنگ مهدوی ، ١٣٧٩، تاریخ روابط خـارجی ایران ، چ ٧، تـهران : امیرکبیر، ص: ٣٠٨.

همچنین ببینید

در حاشیه نظرات سیدجواد طباطبایی در مورد عثمانی، از یک پژوهشگر تا یک ایدئولوگ

پایگاه مطالعات عثمانی: این روزها که اظهارات دکتر سیدجواد طباطبایی در یک سخنرانی در آمریکا …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *