کتابشناسی آداب معاشرت در عثمانی (۲)؛ دوره تغییر آداب معاشرت

پایگاه مطالعات عثمانی: قرن نوزدهم به دلیل تغییرات بنیادی و همه جانبه، انقلاب ها و اصلاحات در فن آوری، سبک زندگی و الگوهای رفتاری به عنوان عصر تحول در تاریخ جهان شناخته می شود. مورخان، این قرن را قرن طولانی نوزدهم نامیده اند زیرا بسیاری از تحولات جدید در قرن نوزدهم رخ داده است و فرایندها و پیامدهای آنها بیش از یک قرن تداوم یافته است. در بسیاری از نشریات معاصر، قرن نوزدهم به دلیل افزایش علاقه به رفتارهای مدنی و افزایش سریع تعداد کتابهای آداب معاشرت، عصر تمدن توصیف شده است. در سال ۱۸۳۵ چارلز لمب[۱] این دیدگاه را با جمله «قرن نوزدهم، آغاز مدنیت ما …» بیان کرد. جان اف. کسون[۲] اظهار داشت که در قرن نوزدهم در هر دو طرف اقیانوس اطلس، با ظهور فرهنگ بورژوازی و امکانات جدید چاپ، کتاب های بیشتری نسبت به گذشته در باب آداب معاشرت منتشر خواهد شد.

در جهان عثمانی نیز از نیمه دوم قرن نوزدهم ظهور بسیاری از تحولات مانند افزایش فعالیت نشریات، تقویت شبکه های حمل و نقل و ارتباطات و استفاده گسترده از آموزش حکومت محور، باعث تغییر سریع سبک زندگی برخی از اقشار جامعه شد. در این دوره، علاقه قابل توجهی به آثار مربوط به آداب معاشرت در دنیای نشر عثمانی قابل ملاحظه است. این علاقه، ارتباط تنگاتنگی به تغییر و تحول سریع در دنیای مدرن و به موازات آن در امپراتوری عثمانی دارد. روشنفکران عثمانی که اجتماع خود و به ویژه اروپا را از نزدیک دنبال می کردند با مشاهده تمایل جدی مردم دنیای نو برای یادگیری الگوهای صحیح رفتار و پیروی از اصول مدنیت به این نتیجه رسیدند که رفتار مطابق با آداب معاشرت، تقریباً یک ضرورت برای ورود به جهان متمدن است. از ربع آخر قرن نوزدهم کتابهایی تحت عنوان آداب معاشرت یکی پس از دیگری از طریق ترجمه و تالیف منتشر شده و راه حل هایی اروپا محور برای تغییر و تحول سریع جامعه عثمانی تولید گردید. در این کتابها تعریف و محتوای آداب معاشرت، بازتعریف شد و آداب معاشرت به معنای عام آن به عنوان دانش عملی زندگی روزمره توصیف گردید. از این نظر، بسیاری از موضوعات عملی مانند خوردن و آشامیدن، آداب سفره، سلام و احوالپرسی، اتاق پذیرایی، خیابان، مسافرت و آداب مربوط به ملاقات ها موضوع این کتاب ها بوده است. از جمله جامع ترین و مشهورترین کتابهای منتشر شده در این دوره می توان به کتاب  آداب معاشرت اروپا یا آلافرانغه[۳] (۱۸۹۴) اثر احمد مدحت، کتاب تشریفات و آداب معاشرت (۱۹۱۴ ، ۱۹۱۸ ، ۱۹۲۳ و ۱۹۲۶) اثر لطفی سیماوی و کتاب جنتلمن اثر حسن بحری اشاره کرد.

بخش اول این مقاله:

کتابشناسی آداب معاشرت در عثمانی (۱)؛ دوره کلاسیک

 

آداب معاشرت استانبول: شهرنشینی

اگرچه آداب معاشرت به طور کلی با قوانین مدنی مطابقت دارد اما مفهومی مرتبط با شهر است. واژه متمدن که برای شخص رعایت کننده آداب معاشرت به کار می رود از واژه مدینه اخذ شده است که به زبان عربی به معنی شهر است. کلماتcivilized  و civility در انگلیسی که به معنای شهری، متمدن، بافرهنگ و کردار خوب و برازنده بوده و در مقابل خشونت و بربریت به کار می رود از واژه civilité فرانسوی اخذ شده است و این کلمه با واژه Civitas در زبان لاتین (به معنی شهر) از یک ریشه است. کلمه polite نیز که در انگلیسی به معنای مودب کاربرد دارد از واژه polis (شهر) زبان یونانی گرفته شده است. بنابراین، واژگانpoliteness  و  civilityدر انگلیسی که در معنای ادب و مدنیت بوده و به عنوان مترادف استفاده می شود مربوط به شهر می باشد و به انواع آداب مربوط به رفتارها، آداب سفره، لباس، گفتار و هر طور حرکتی مربوط به بدن در مکان های عمومی اشاره دارد. این قوانین، زیست شهر را تنظیم می کنند که افراد در آن به دلیل روابط عملکردی از طریق شبکه های اجتماعی پیچیده با یکدیگر و به حکومت وصل می شوند.

استانبول در طول تاریخ، میزبان تمدنهای مختلفی بوده و ارزشهایی که موجب تکوین استانبول گردیده ناشی از این پیشینه فرهنگی بوده است. در این مفهوم، معنای آداب معاشرت استانبول مترادف آداب معاشرت یک مدنیت است. با حاکم شدن سبک زندگی جهان وطنی در استانبول، افراد مختلفی با ویژگی های فرهنگی متفاوت، زندگی مشترکی را تجربه کرده اند. به ویژه در دوره عثمانی، افرادی با ریشه های مختلف قومی، مذهبی و جغرافیایی در استانبول، همزیستی را به عنوان یک فرهنگ ایجاد کردند.

این واقعیت که استانبول نه تنها از نظر سیاسی بلکه از لحاظ علمی، ادبی و فرهنگی پایتخت امپراتوری بود امکان ایجاد حس عطوفت و شفقت و ظرافت را در این شهر فراهم کرد. پرواضح است که تقریباً بسیاری از نشریات مربوط به آداب معاشرت در استانبول منتشر شده و اکثر آنها به دست خوانندگان استانبولی می رسید. امروزه اصطلاحاتی مانند استانبول خانم افندیسی[۴] و استانبول بیگ افندیسی[۵] که در اشاره به دوران گذشته استفاده می شود به موقعیت ممتاز استانبول در این زمینه اشاره دارد. از طرف دیگر باید دانست که آدابی که به عنوان آداب استانبول تعریف می شود فقط مربوط به تجارب مشترک مورد توافق زندگی نیست. در استانبول، علاوه بر تغییر شیوه رفتار در طول تاریخ، گروه های مختلف اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و قومی درک متفاوتی از آداب معاشرت در یک بازه زمانی مشابه داشته اند. در قرن نوزدهم که تغییر و تحول سریعی در حال تجربه بود برخوردها و واکنشهای متفاوتی از اقشار مختلف جامعه در برابر سبک زندگی اروپایی وجود داشت؛ بنابراین شیوه های مختلف رفتار، متشکل از سبک اروپایی، سبک ترکی یا سنتز این دو با هم دیده می شد.

استانبول پیشگام تغییر و تحول در بسیاری از زمینه ها بوده است. کتاب رهبر مسافرین و آداب معاشرت که در سال ۱۸۹۸ توسط آماسیه لی ابراهیم ادهم نوشته شد تغییر و تحول سریع استانبول را نشان می دهد. این کتاب ضمن ترکیب راهنمای شهر با آداب معاشرت، از نظر تأکید بر اینکه آداب معاشرت در واقع همان زندگی در شهر است بسیار اهمیت دارد.[۶] آماسیه لی ابراهیم ادهم در قسمت اول کتاب به امکانات حمل و نقل استانبول مانند تراموا، کشتی بخار، قطار، تونل و اجرت و مسیرهای آنها می پردازد؛ همچنین اطلاعاتی دقیق درباره مکانها و مراکزی مانند بیمارستان ها، مدارس، کتابخانه ها و تفرجگاهها ارائه می دهد که ممکن است یک تازه وارد به استانبول بخواهد از آنها بازدید کند. وی در قسمت دوم کتاب، اصول آداب معاشرت مختص استانبول را به تفصیل توضیح می دهد که بایستی در مکان ها و مراکز مذکور در قسمت اول انجام شود؛ این مساله، کتاب را به عنوان یک کتاب راهنمای شهر در زمره کتب آداب معاشرت وارد می کند.

در زمانی که عادت عمومی نوشتن کتاب آداب معاشرت برای افراد عازم اروپا بود آماسیه لی ابراهیم ادهم کتاب خود را برای طبقه کارمندی نوشت که از ولایات راهی استانبول می شدند و همچنین برای مسافرانی که از داخل یا خارج مرزهای امپراتوری برای سیاحت استانبول می آمدند. مهمترین دلیل آماسیه لی ابراهیم ادهم برای نوشتن این کتاب تغییر و تحول در استانبول بود. این تغییر چنان سریع بوده است که تازه واردان برای گشت و گذار و زندگی مطابق با آداب معاشرت شهر باید از کتاب راهنما استفاده می کردند. آماسیه لی ابراهیم ادهم با آگاهی از تغییر در زندگی اجتماعی عثمانی و با تمرکز بر عادات و آداب مرسوم در استانبول، کتاب رهبر مسافرین و آداب معاشرت را نوشت. به همین دلیل، موضوع اصلی کتاب، آداب معاشرت استانبول است. از طرف دیگر جالب است که آماسیه لی ابراهیم ادهم در حین بحث از مراکز مهم و مکانهای زندگی شهری از بناهایی مثل مساجد و تکایای دراویش صحبت نمی کند و در بخش مقدمه بیان می کند که در این باب، تنها به ذکر مکان های مورد نیاز مسافران پرداخته است. این نگرش نویسنده را می توان این گونه تفسیر کرد که وی نه تنها گروه مسلمان بلکه مخاطبان عام تری را مورد هدف قرار داده است.

نویسنده، مشروعیت کتاب رهبر مسافرین و آداب معاشرت را بر اساس تفاوت اخلاق، عادات و آداب معاشرت استانبول با سایر ولایات بنا نهاده است. در حقیقت، اگر جمعیت نسبتاً پایین، فرهنگ محلی متداول و فرصت های کاری اغلب انعطاف پذیر ولایات را با جمعیت بالای استانبول، رواج فرهنگ جهان وطنی و فرصت های شغلی بسیار آن مورد مقایسه قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که تفاوت معاشرت استانبول با سایر ولایات حتی قبل از قرن نوزدهم نیز واقعیتی غیرقابل انکار است. از سوی دیگر، نویسنده تأکید می کند که در نتیجه تغییر و تحول سریع در نیمه دوم قرن نوزدهم، استانبول با ولایات دیگر از نظر حمل و نقل، بهره مندی از تکنولوژی، موسسات، سبک زندگی و آداب معاشرت تفاوت معناداری دارد. در حقیقت، استانبول در نیمه دوم قرن، با وسایل حمل و نقل عمومی جدید و مکان های نوین اجتماعی آشنا شد و در این امکنه بود که اصول آداب عمومی فاصله دار بین افراد پدید آمد. یک کارمند جدیدالورود از حومه شهر به استانبول که این تفاوت را درک نمی کرد ممکن بود در رابطه با این آداب، آزرده خاطر شود. به گفته مولف: «همسایگان، مشتری های کازینو و قهوه خانه، حسن التفات و توجهی به یک تازه وارد در استانبول نمی کنند. ممکن است فردی که در حومه شهر عادت دارد مورد استقبال قرار گیرد این مسئله را اشتباه درک کند. شخص در اینجا پس از مدتی با مشخص شدن احوال و رفتار خود، استقبال یا خلاف آن را دریافت می کند.»[۷] به گفته نویسنده، طلا در همه جا طلا است؛ از اعتبار وی در هیچ جایی کاسته نمی شود؛ اما این خود شخص است که تعیین می کند با چه رفتاری روبرو شود.

بسیاری از کتابهای منتشر شده در زمینه آداب معاشرت از اواخر قرن نوزدهم این استدلال را پذیرفته اند که «خود شخص تعیین می کند با وی چگونه رفتار شود». احمد مدحت می گوید که اروپایی ها در اولین برخورد با توجه به شکل، لباس، وضعیت و تجمل فرد با آن شخص رفتار می کنند. به عقیده آماسیه لی ابراهیم ادهم نیز شخصیت آدمی را از اخلاق و نگرش او می فهمیم.[۸] از طرف دیگر، محمد امین در کتاب آداب معاشرت چگونه به دست می آید[۹] (۱۹۰۴) ضمن بررسی آداب معاشرت با رویکرد سنتی، از رفتار با یک شخص بر اساس لباس و رفتار او انتقاد می کند؛ طبق استدلال او انسان به عنوان اشرف مخلوقات، صرف نظر از محیط و شرایطش مستحق احترام و اکرام است.[۱۰] محمد امین به صراحت اظهار می دارد که درک آداب معاشرت بر اساس اصل متقابل، بازتاب اصول جدید آداب معاشرت اروپاست و با رسوم عثمانی مطابقت ندارد.

اگرچه آماسیه لی ابراهیم ادهم سعی کرد آداب معاشرت جاری استانبول را به رشته تحریر درآورد اما نمی توانست درباره سبک اروپایی صحبت نکند که یکی از مفاهیم تاثیرگذار این دوره و سوژه اکثر نویسندگان کتب آداب معاشرت بوده است. به گفته آماسیه لی ابراهیم ادهم برخی از افراد با ارتکاب اعمال خلاف آداب و با سوء استفاده از تعبیر سبک اروپایی می گویند من می توانم هر جا که می خواهم بنشینم؛ هر کجا که می خواهم بروم و هیچکس حق دخالت ندارد؛ اما اقدامات خلاف قانون و شرع، خلاف آداب تلقی می شود. به گفته وی، حجم زیادی از کتابها در مورد زندگی اروپایی وجود دارد اما بسیاری از مردم استانبول نمی دانند که آداب معاشرت اروپایی چیست و بسیاری از اعمال خلاف دین، ​​اخلاق و ادب را به عنوان رفتار اروپایی انجام می دهند. آماسیه لی ابراهیم ادهم می گوید: «ما اهل اسلام و ملت صادقه دولت علیّه عثمانی هستیم؛ ما موظف به رعایت آداب شرعی و رسوم مقبول و مورد تقاضای نظام هستیم.» و بیان می دارد که سبک زندگی اروپایی از بسیاری جهات با سبک زندگی عثمانی مغایرت دارد.[۱۱]

از سوی دیگر، در سایر کتب آداب معاشرت که پس از کتاب آماسیه لی ابراهیم ادهم منتشر می گردید بیان شده است که استانبول هر روز با دور شدن از آناتولی به اروپا نزدیک می گردد. عبدالله جودت در پیشگفتار کتاب لطفی سیماوی با عنوان تشریفات و آداب معاشرت که در سال ۱۹۱۴ منتشر شد اظهار می دارد که اروپا به عنوان یک تهدید سیاسی به استانبول نزدیک می شود؛ بنابراین بسیار مهم است که خود ما استانبول را به اروپا نزدیک کنیم.

احمد حمدی تانپینار هم اظهار می دارد که استانبول در آغاز قرن بیستم با سرعت بیشتری نسبت به دوره های دیگر تاریخ، تغییر کرده است. به گفته تانپینار، هر شهر بزرگ از نسلی به نسل دیگر تغییر می کند اما استانبول با تغییر در بین سالهای ۱۹۰۸ و ۱۹۲۳ به شهری کاملاً متفاوت تبدیل شده و هویت قدیمی خود را کاملا پشت سر گذاشته است.[۱۲]

آداب معاشرت در خیابان

در طول قرن نوزدهم تلاش بسیاری صرف شد تا استانبول عثمانی به پایتختی به سبک غربی تبدیل شود. در طی این روند، پلیس، آتش نشانی، خدمات حمل و نقل عمومی و وسایل نقلیه بازسازی شدند. خیابانهای اصلی مهم استانبول مورد نوسازی شهری قرار گرفتند و خیابانهای مالامال از حیوانات مسافربر و اتومبیلها به پیاده رو و روشنایی مجهز شده و مناسب پیاده روی و گشت و گذار گردیدند. حکومت به واسطه مسئولین بلدیه با نفوذ در هر قسمت از زندگی شهری، موجب تبدیل محله ها به مکان های عمومی شدند. تغییر در این مکان های عمومی باعث تغییر مجموعه رفتارها و ایجاد شیوه های جدید فرهنگی و شکل های اجتماعی مانند پرسه زدن، تماشای ویترین ها، خرید و زیست شبانه شد. این تحولات در زندگی شهری، مردم را واداشت تا در رفتار خود مراقب و مودب باشند و از رفتارهای به دور از ادب و نزاکت بپرهیزند.

اشکال جدید فضاهای همگانی که در این دوره پدیدار شده بود رابطه و سبک ارتباطی متفاوت از قرنهای گذشته در بین افراد را ضروری می کرد. با افزایش فرصت های حمل و نقل مانند تراموا، قطار و کشتی، تعریف مجدد رابطه بین فرد و خیابان ضروری گردید. برخلاف هنجارهای شرق شناسی آن دوره، خیابان به ویترینی از رفتارها و آداب معاشرت اروپایی تبدیل شده بود. با توجه به اصول متداول آداب و رسوم که در این عرصه اتخاذ شده بود مردم با لباس های مشابه، سبک های گفتاری و تبریک های کلیشه ای شبیه یکدیگر می شدند. رفتارهای به دور از نزاکت در خیابان که به عنوان یک مکان عمومی برای همه بازتعریف می شد یکی از بزرگترین موانع مدرنیته و تمدن در روند اصلاحات عثمانی تلقی می شد. ابراهیم حلمی در پیشگفتار کتابی با عنوان راهنمای معاشرت: آداب معاشرت اروپا[۱۳] (۱۹۱۱-۱۹۱۰) ترجمه شده توسط احمد جواد از کنتس دو مگالون به ذکر رفتارهای به دور از نزاکت افسران عثمانی در خیابان ها می پردازد که موجب نفرت اروپاییان شده است:

در حال حاضر این گروه از رجال که اکثرا از طبقات فرومایه و اراذل وارد عرصه شده اند معیشت و معاشرتی دارند که نه غربی است و نه شرقی. اینان نفرت اروپاییانی را بر می انگیزند که به طور تصادفی یا اجباری با آنها مواجه می شوند… افسرانی که موهای خود را هفته ها اصلاح نکرده، یونیفرم رنگ پریده و پر از چرک بر تن می نمایند؛ کفش ها و چکمه هایی بر پا دارند که طی چندین روز رنگ زده نمی شود… همچنین در عالی ترین میخانه های بیگ اوغلو، بسیاری از آنها در ملاعام، کفش های خود را از پا درآورده و چهار زانو نشسته با افراد معتبر بسیاری روبرو می شوند.[۱۴]

از طرف دیگر، خیابان توانایی انعکاس کامل تغییر و تحولات قرن نوزدهم را ندارد. خیابان در این دوره، تحت کنترل شدید اقتدار مرکزی عثمانی قرار داشت و با قوانین دقیق معین، توسط اراده سیاسی تنظیم می شد. خیابانها تغییر و تحول را در حدی می توانستند منعکس کنند که مقامات قانونی عثمانی اجازه می دادند. مسایل مربوط به فضاهای مشترک زندگی شهری، از جمله نحوه لباس و رفتار زنان و مردان در خیابان و چگونگی استفاده از فضاهای مشترک توسط هر دو جنس به طور مستقیم توسط مقامات عثمانی تعیین می شد. به همین دلیل، تصویری که در خیابان منعکس می شود -به ویژه هنگامی که صحبت از زنان عثمانی باشد- ممکن است در انعکاس غربگرایی، مدرنیزاسیون، تغییر و تحول در سطح فردی، خانوادگی و جامعه، ناکافی یا حتی گمراه کننده باشد. احمد راسم ذکر می کند که در نتیجه فشار قدرت سیاسی در حوزه عمومی، دو تصور متفاوت از آداب معاشرت در استانبول شکل گرفته است که در زمینه های خصوصی و عمومی با یکدیگر در تضاد می باشد:

«دولت عبدالحمید چندین بار در سال، به زنان هشدار می داد تا از جلوه گری در خیابان ها، نگه داشتن حجاب و چادرهای خود برخلاف سنت های اسلامی، گفتگو و ملاقات با مردان بالغ، از رویت شدن توسط مردان در تراموا و کشتی ها، پرسه زدن در شب اعیاد مقدسه و شبهای ماه رمضان خودداری کنند همچنین در تفرجگاهها در قسمت مشبک مخصوص زنان نشسته و از گردش در مغازه های بازار و بازارچه در بیگ اوغلو ممانعت کنند و اعلام می نمود کسانی که این دستور را نقض کنند تحت تعقیب قرار گرفته و قانون شکنی دختر، همسر یا نزدیکان فرد به اطلاع وی خواهد رسید. این احوال تناقض آمیز، زنان را آزاد می گذاشت تا نظاره گر بسیاری از وضعیت های شرم آور در مکان های بسته باشند و از طرفی نیز آنان را مجبور می کرد تا به اصول عمومی اخلاقی در مکانهای باز احترام بگذارند.»

با این حال، کنترل اقتدار سیاسی عثمانی بر خیابان شیوه جدیدی نبود. در ادوار گذشته، امر به معروف و نهی از منکر به عنوان مسئولیت فرد و حکومت تلقی می شد و نحوه رفتار و پوشش زنان و مردان در مکان هایی با زیست مشترک، طبق قوانین خاصی تعیین می گردید. در قرن نوزدهم، گرچه اراده سیاسی در خصوص امور حکومتی و اداره امور شهری، نوعی سیاست حامی مدرنیزاسیون و اصلاحات را دنبال می کرد اما رفتار سنتی خود را در خیابان ادامه می داد و اجبار یا تشویقی برای اتخاذ آداب معاشرت اروپایی وجود نداشت. به عنوان مثال، کلاه فیس[۱۵] به عنوان ابزاری برای نوسازی، فقط برای ماموران عثمانی اجباری شد. این تنوع و رنگارنگی در پوشش را می توان در البسه عثمانیه[۱۶]، تهیه شده برای نمایشگاه وین در سال ۱۸۷۳ توسط عثمان حمدی بیگ و ویکتور ماری دولونای[۱۷] مشاهده کرد. [۱۸] در این معنا، تعیین کنندگی اراده سیاسی در خیابان محدود شده بود. از نحوه لباس پوشیدن تا رفتار -صرف نظر از اینکه سبک ترکی یا سبک اروپایی اعمال شود- به افراد و جامعه واگذار می گردید. همین نگرش را می توان در کتابهای آداب معاشرت آن دوره نیز مشاهده کرد. در باب آداب معاشرت خیابان، هیچ مجموعه ای از قوانین مشترک رفتاری وجود ندارد.

بسیاری از اصول آداب معاشرت که باید در خیابان رعایت شود مبتنی بر عدم مزاحمت برای دیگران بود که این قوانین امروزه نیز معتبر است و در موارد زیر خلاصه می شد:

مراقبت برای عدم برخورد با دیگران در خیابان؛ عذرخواهی در صورت بروز چنین وضعیتی؛ عدم ایستادن در مقابل درب ورود یا خروج یک ساختمان یا مکان؛ لمس نکردن دیگران با چوب یا چتر؛ عدم پرسه زدن با گذاشتن دست در جیب ها و سیگار نکشیدن. همچنین هنگام ملاقات دو نفر در خیابان، مواردی مانند طولانی شدن مکالمه، ایجاد مزاحمت برای عبور رهگذران و بلند صحبت کردن از جمله رفتارهای نامناسب در خیابان به حساب می آمد. در کتابهای آداب معاشرت، قوانین اولیه و ساده ای در خصوص آداب معاشرت در خیابان به خواننده ارائه شده است. اصول اساسی آداب معاشرت هایی که بایستی در خیابان رعایت شود شامل قوانین لباس پوشیدن، احوالپرسی، دست دادن، راه رفتن و استفاده از چتر است.

هنگام صحبت از رفتارهای خیابانی در اروپای معاصر، می توان دریافت که موضوع بسیار مفصل تر است. به طور خاص، مواردی از جمله چگونگی راه رفتن مردان و زنان در خیابان در کنار هم وجود دارد؛ مثلا اینکه زن هنگام راه رفتن در خیابان کدام بازوی مرد را بگیرد و زن در کدام طرف جاده باید راه برود. اگرچه زنان و مردان مسلمان در استانبول دوره عثمانی با یکدیگر در خیابان حضور داشتند اما می توان گفت که چنین مواردی از آداب معاشرت اروپایی عموماً رعایت نمی شد. اگرچه زنان عثمانی در آخرین دوره زیست اجتماعی عثمانی، فعال و قابل مشاهده هستند اما ملاحظه می شود که در روابط آنها با مردان در خیابان، فرهنگ سنتی عثمانی حاکم است. هنگامی که زن و مرد در خیابان کنار یکدیگر حضور دارند توصیه می شود که زن در سمت راست مرد قرار داشته باشد و با توجه به جریان جاده، زن می تواند برای قرار نگرفتن در طرف جاده در سمت چپ مرد حرکت کند. آنچه در اینجا اهمیت دارد محافظت و حفظ محرمیت زنان است.

از سوی دیگر، کتاب های آداب معاشرت دوره جمهوری، نگرشی کاملاً رسمی در مورد آداب معاشرت در خیابان اتخاذ می کنند و با الزام به اجرای آداب مدرن توسط زنان و مردان و همه اقشار جامعه در همه سطوح زندگی روزمره نفوذ می کنند. نویسندگان حوزه آداب معاشرت همچون صفوتی ضیا، جاهد ساهر، وصیف نجدت و عبدالله جودت نیز بیش از زبان توصیه از زبان اجبار استفاده می کنند.

صفوتی ضیا به روشنی حوزه های آداب معاشرت مدرن را تعریف می کند و کتابهای آداب معاشرت عثمانی را که رفتارهای اروپایی را محدود به موقعیت ها و فضاهای خاص می کند نقد می نماید:

«اینکه تصور کنیم آداب معاشرت فقط مختص سالن ها، مجالس و نمایش ها بوده و به عنوان یک امر فاقد قواعد و آدب و احکام، هرکس مختار است تا در مکان های عمومی به روشی که دوست می دارد رفتار کند تصوری خطاست. روابط و تقابل مردان شایسته در زندگی مدنی و مسیر حرکت آنان در هر زمینه ای معین و مدون و ثابت است. در هر صفحه از حیات روزمره، در هر مرحله و هر واقعه ای احتمالی، نحوه رفتار مقتضی متفقا معین شده و نظم و انتظامی برای آن به وجود آمده است»[۱۹]

عبدالله جودت می گوید: «رفتار شخص در خیابان باید مانند رفتار او در حین حضور در سالن ها باشد»[۲۰]  او خیابان را به سالنی تشبیه می کند که سخت ترین اصول آداب معاشرت در آن حاکم است و حتی دقیق ترین جزئیات لباس را -که یادآور یونیفرم است- تعیین می نماید.

یعنی خیابان که در امپراتوری عثمانی، پذیرای اصول آداب معاشرت متنوعی بود در دوره جمهوری به حوزه رسمی تری تبدیل گردید[۲۱] علاوه بر این، اراده سیاسی عثمانی در تصویب آن دخیل نبود و تنها توسط گروه محدودی به واسطه کتب آداب معاشرت آموخته شده بود. چنان که واضح است تلاش های ویژه ای توسط اراده سیاسی جمهوری و نشریات انجام گردید تا قوانین توصیه شده اروپایی در دهه ۱۹۳۰ توسط افراد بیشتری پذیرفته شده و جزئی از زندگی روزمره شود.

 

نویسنده: فاطمه تونچ یاشار

منبع: دایره المعارف استانبول، بنیاد دیانت

 

در زمینه تاریخ اجتماعی عثمانی بخوانید:

عصر لاله، از تحول در سبک زندگی عثمانی تا نقش تبریز در توقف آن

ون‌مور و آثار او؛ نقاشی به مثابه منبعی برای مطالعات تاریخی عثمانی

غرب گرایی در عثمانی

نمونه‌ای از یک مردم‌نگاری در دوره عثمانی: عروسی در ترکیه

[۱] Charles Lamb

[۲] John F. Kasson

[۳] Avrupa Âdâb-ı Muâşereti yahud Alafranga

[۴]  بانوی استانبولی

[۵]  آقای استانبولی

[۶] İbrahim Edhem, Rehber-i Müsâfirîn ve Âdâb-ı Muâşeret, İstanbul 1316.

[۷]  İbrahim Edhem, Rehber-i Müsâfirîn, s. 34.

[۸] İbrahim Edhem, Rehber, s. 41.

[۹] Âdâb-ı Muâşeret Nasıl Hâsıl Olur

[۱۰] Mehmed Emin, Âdâb-ı Muâşeret Nasıl Hasıl Olur, Aydın 1321.

[۱۱] İbrahim Edhem, Rehber, s. 52.

[۱۲] Ahmed Hamdi Tanpınar, Beş Şehir, İstanbul 2005, s. 122.

[۱۳] Rehber-i Muâşeret: Avrupa Âdâb-ı Muâşereti

[۱۴] İbrahim Hilmi, “İfade-i Naşir: Yaşamayı Bilmek” (Comtesse de Magallon, Rehber-i Muâşeret: Avrupa Âdâb-ı Muâşereti içinde, çev. Ahmed Cevad), İstanbul 1328, s. 4.

[۱۵]  یک کلاه استوانه ای قرمز رنگ ضخیم با منگوله هایی در بالا که در دوره عثمانی در زمان محمود دوم اجباری شد و در دوره جمهوری در سال ۱۹۲۵ ممنوع گردید./م

[۱۶]  Elbise-i Osmaniyye: Les Costumes Populaires de la Turquie, İstanbul

[۱۷] Victor Marie de Launay

[۱۸] Ahmet Ersoy, “A Sartorial Tribute to Late Tanzimat Ottomanism: The Elbise-i Osmaniyye Album,” Muqarnas, ۲۰۰۳, sy. 20, s. 196.

[۱۹] Safvetî Ziya, Âdâb-ı Muâşeret Hasbihalleri, Ankara 1927, s. 213.

[۲۰] Abdullah Cevdet, Mükemmel ve Resimli Âdâb-ı Muâşeret Rehberi, İstanbul 1927, s. 104.

[۲۱] Ekrem Işın, “Abdullah Cevdet’in Cumhuriyet Âdâb-ı Muâşereti”, TT, ۱۹۸۷, sy. 48, s. 334.

همچنین ببینید

کتابشناسی حیات و دوران عبدالحمید دوم +دانلود

پایگاه مطالعات عثمانی: سلطان عبدالحمید دوم که از ۱۸۷۶ تا ۱۹۰۹ اداره دولت عثمانی را …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *