پایگاه مطالعات عثمانی: بخش قابل توجهی از اشیایی که در استانبول یادآور خاطرات صدر اسلام بوده و با نام «امانات مبارک» یا «امانات مقدس» شناخته می شوند، متعلق به حضرت محمد(ص)، اهل بیت(علیهمالسلام) و صحابه ایشان میباشند. در واقع عثمانی ها به جمع آوری امانات مقدس-که نشانی از سنت حضرت پیامبر داشتند- در استانبول اهمیت ویژهای قائل بودند. همچنین آنها برای جلوگیری از اختلاط این اشیاء با اشیایی که متعلق به پیامبر(ص) نبود، مکان های ویژهای را تاسیس کرده و از آنها حفاظت میکردند.
اصحاب و اهل بیت پیامبر و همچنین نسل های بعدی آنها، به خاطر احترام عمیق نبی مکرم اسلام و نشان دادن احساس وفاداری خود به ایشان، از تمام وسائل مربوط به ایشان و یا وسیلههایی ایشان از آنها استفاده کرده بودند، با دقت حفاظت میکردند.
بسیاری از اعضای خاندان پیامبر اکرم و بسیاری از صحابه با نظر به این که این اشیاء یک دنیا ارزش برای آنها داشت و حتی فصلهای ویژه ای در کتاب های سیره و حدیث باز کرده بودندبا احترام فراوان از اشیای متعلق به پیامبر صلی الله علیه و آله محافظت میکردند. این همت بر نگهداری نوعی از نشانه عشق و محبت به ایشان بود.
بنی امیه از زمان معاویه ابن ابوسفیان، برخی اشیای مقدس مانند منبر، عبا و پرچم یا علامت مخصوص پیامبر را به عنوان نمادهای خلافت خود استفاده میکردند تا قدرت خود را که توسط شمشیر بدست آورده بودند، تقویت کرده و بدان مشروعیت بخشند. بعد از حمله هولاکو به بغداد در سال ۱۲۵۸ امانات متبرک که تا آن زمان نزد خلفای عباسی باقی مانده بود، به پادشاهان رسید.
پس از سفر سلطان یاووز سلیم به مصر( ۱۵۱۷)، امانات مقدسی که بر روی آن عبارت «هذا محلفه رسول الله(ص)» نوشته شده و با پارچه های گلدوزی شده با سیم طلا بسته بندی شده را بر روی صورت و چشم خود مالید، «شفاعت یا رسول الله» گفته و شخصا آن را مهر و موم کرد و آن را به همراه مقداری از وسایلی که از مکه فرستاده شده و بیشتر مربوط به حرمین بودند، از طریق دریا به استانبول فرستاد. در میان آثار برخی از موارد منتسب به پیامبر و صحابه، به ویژه پرچم سرخی با تصویری از یک شیر و عبارت «نصر من الله» که با خط کوفی خوشنویسی شده، کلیدهای کعبه، محافظه یا نگهدارنده حجر الاسود و اماناتی طلایی، در دوره بعد از سلطان سلیم اول به استانبول آورده شدند.
با تصمیم دولت عثمانی مبنی بر تخلیه نسبی حجاز در سال ۱۹۱۶ برای جلوگیری از هرگونه غارت، فخرالدین پاشا سی قطعه از آثار مقدس مسجد نبوی را تحت حمایت ۲۰۰۰ سرباز، از طریق خط راهآهن، به استانبول فرستاد. هنگامی که سلطان محمد ششم در ۱۷ نوامبر ۱۹۲۲ از استانبول خارج میشد، پیشنهاد زکی بیگ را برای بردن آثار مقدس خلافت با خود رد کرد و گفت که آنها هدیهای از نیاکان وی به ملت ترک است. در جریان مذاکرات لوزان، پیشنهاد بازگرداندن آثار مقدس که فخرالدین پاشا آورده بود، توسط هیئت ترک پذیرفته نشد.

بخش آثار مقدس
در گوشه شمال غربی میدان اندرونی در حیاط سوم کاخ توپقاپی، در بنایی به مساحت تقریباً ۵۵۲ مترمربع، اشیای مقدس محافظت شده و به نمایش گذاشته شده میشود و بخش آثار مقدس را تشکیل میدهد. در دوره گذار از حکومت عثمانی، با گذشت زمان مکانی که در کاخ همایون از اشیای مقدس محافظت میشد، به نمایش گذاشته میشود که به «خرقه سعادت» یا «بخش آثار مقدس» نیز نامیده میشد. . این مکان که برای اولین بار در زمان سلطان محمد فاتح احداث شد، با گذشت زمان و با مرمت، اصلاحات و الحاقات دچار تغییراتی گشت و به ویژه در دوره سلطان محمود دوم، این عمارت کاملاً به آثار مقدس اختصاص داده شد.
اتاق خاص در ایوان ورودی بخش خرقه سعادت واقع است که بر در قوسی شکل آن کلمه توحید به خط سلطان احمد سوم نصب شده است. اتاق خاص در مقایسه با دیگر اتاقها که آن را در درجه بالاتری قرار میدهد، قرقره تذهیب کاری شده با آیات ۴۵-۴۷ سوره احزاب در زمینه سیاه، بر دور گنبد قوسی شکل آن میباشد و در زیر نوار قرقره، یک فانوس یا چراغ نورانی با آیات ۱-۸ سوره فتح وجود دارد. همچنین دوبیتیهایی از قصیده البرده بوسیری با خط ثلث در قسمت فوقانی دیوارهای پوشیده شده از کاشی های ایزنیک، نوشته شده است. در ورودی اتاقی که نام پیامبر اکرم (ص) در بالای طاق آن قرار دارد، با دو بال خاتم کاری شده با نقوش صدف و مروارید تزئین شده است. همچنین در اینجا، به جز عبای رسول الله(ص)، دو شمشیر وی، کمان و پرچم ایشان نیز حفظ شده است و برخی از اشیا مانند درب کعبه، انگشتر طلا، کلیدها و شمشیرهای متعلق به اصحاب هم به نمایش گذاشته شدهاند. به اتاق مجاور اتاق خاص، “عرضخانه” گفته می شود؛ زیرا این سالن، یک سالن پذیرایی بود که سلطان با «عرض آقالاری» در اندرون ملاقات میکرد. در این مکان هم اشیایی مانند نامه سعادت، قدم سعادت، مهر سعادت، دندان سعادت، ریش شریف، خاک قبر و برخی از آثار دیگر وجود دارد.
در سمت چپ پشت سالن، سکوی آبخوری قرار دارد. بخشی از قسمت بالای کاشیهای دیوارها، دو بیتی هایی از –قصیده البرده چاپ شده و به عنوان اتاق خاص در گذشته استفاده میشد. بعد از قرن نوزدهم، آن را اتاق «دستمال» مینامند، زیرا از آن برای نگهداری پارچههایی به نام “دستمال” استفاده شده و به بازدید گذاشتهاند. جلوی این اتاق، در چادری که زیر رواق سیزده گنبدی برپا شده است، اجساد سلاطین و شاهزادگان متوفی را شستشو و کفن میکردند و در مراسم تشییع، جنازه را بر روی نیمکت مرمر جلوی رواق سمت چپ درب ورودی بخش مقدسات قرار میدادند و برای او حلالیت میطلبیدند.

در دفتر خرقه سعادت، چهل مامور مخصوص وجود داشت که مسئول تمیز کردن، معطر کردن و محافظت از دفتر بودند. سلطان نیز خود را یکی از این مقامات میدانست و کلیددار صندوقچه خرقه سعادت و اتاقی که صندوق در آن قرار داشت، بود. همچنین همواره چهار نفر از این ماموران خاص وظیفه مراقبت از این اشیا را بر عهده داشته مشغول قرائت قرآن در آنجا بودند.
از زمان سلطان مراد سوم تا الغای خلافت، اداره مقدسات مهمترین مکان عبادت و مراسم سلاطین عثمانی بود. وقتی سلاطین به سلطنت می رسیدند، اولین بیعت را در آنجا دریافت میکردند. مراسم عروسی دخترانشان نیز در آن مکان برگزار میشد و پرچم شریف که باید در جنگ به جبهه برده میشد هم از آنجا برداشته میشد. درحکومت عثمانی، هنگامی که سلطانی میمرد، سلطان جایگزین درحالیکه علامات پادشاهی یعنی دستار یوسفی را بر سر و لباسی از خز سمور بر پشت خود داشت، با نشستن بر تختی که در قسمت خرقه شریف قرار داشت، بیعت میگرفت و در روز پانزدهم جلوس خود بر تخت پادشاهی، به بخش امانات مقدس رفته و دفاتر مربوطه را مرور میکرد.
با لغو سلطنت، رسم خواندن قرآن در تمام ساعات روز در اداره خرقه سعادت لغو شد. در سال ۱۹۸۰، در ساعاتی که موزه باز بود، قرائت قرآن کریم توسط حافظان انجام میشد. این عمل به نوبت توسط هفت امام که از ۱۵ مارس ۱۹۹۱ توسط مفتی استانبول تعیین شده بودند، انجام میشد و از ۲۵ اکتبر ۱۹۹۶، برنامه قرائت ۲۴ ساعته قرآن از سر گرفته شد.

خرقه سعادت
دو عدد لباس از لباسهای پیامبر که “بُرده” نامیده میشوند، در استانبول نگهداری میشوند. لباسی که در میان اشیای به نمایش گذاشته شده در کاخ توپقاپی میباشد، با نام “خرقه سعادت” معروف گشته و آن دیگری که در مسجدی در منطقه فاتح نگهداری شده و نام خود را به مسجد مل نگهداری داده است به “خرقه شریف” معروف شده است.
خرقه سعادت را خود پیامبر به کعب ابن زهیر از شاعران سبعه که هنگام تشرف به دین اسلام قصیده سعادت را خوانده بودند، پوشانده هدیه داده اند. خرقه به طول ۱۲۴ سانتیمتر، آستین پهن، کرم رنگ که از پارچه پشمی سیاه دوخته شده بود، از وراث کعب به بنی امیه و از آنها به عباسیان منتقل شده بود که همراه با شمشیر حضرت پیامبر(ص) به عنوان شعار خلافت استفاده میشد.
این خرقه که به عنوان نمادی از خلافت توسط خلفای عباسی مصر نیز مورد استفاده قرار می گرفت، پس از فتح مصر به عثمانیها منتقل شد. امروزه خرقه سعادت در یک صندوق طلایی محافظت می شود. به صورتیکه در هفت پارچه مخملی ابریشمی تذهیب شده با نخ طلا پیچیده شده و در یک کشوی طلایی و بر روی تختی نقرهای نشان داده میشود.
سلاطین عثمانی برای خرقه ارزش ویژهای به عنوان نشان خلافت قائل بودند و به مراقبت از آن توجه میکردند. همچنین آن را به ویژه در طول جنگها به همراه خود داشته و مرتبا به تبرک از آن میپرداختند.
یکی از سنتهای مهمی که حول خرقه سعادت در دوره عثمانی شکل گرفت، بازدید از خرقه در روز پانزدهم ماه رمضان است که اگر این روز مصادف با جمعه بود، بازدید به روز شنبه موکول میشد. حتی پس از خروج سلاطین از کاخ توپقاپی که کماکان خرقه در داخل کاخ باقی مانده بود و یا در اتاق سلطان یا در عمارت مبل نگهداری میشد، و مراسمی به نام هنگ خرقه سعادت نیز به مراسم بازدیدکنندگان اضافه شد.
در روز دوازدهم ماه رمضان، خرقه سعادت و سایر آثار توسط رئیس اتاق مخصوص با همراهی سلطان، به عمارت دیوان منتقل میشد و ساختمان جارو میشد. دیوارها، طاقچهها و درها با اسفنج آغشته به گلاب پاک میشدند؛ سپس عود و عنبر را میسوزاندند و ساختمان را ضدعفونی و خوشبو میکردند و برای کسانی که در مراسم بازدید شرکت میکردند دعوت نامه ارسال میشد. روز بعد، پس از نماز ظهر، طبق دستورالعمل، آنها در محل حضور خرقه جمع میشدند. ابتدا امام-اول، امام-ثانی، امام حرم خانه و بسیاری از موذنها به حالت ایستاده قرآن تلاوت میکردند و سپس سلطان و مهمانان از خرقه بازدید میکردند. در این مراسم که تا عصر به طول میانجامید، به اجاق ینی چری و دیگر اجاقها باقلوا توزیع میشد. به افراد حاضر نیز با توجه به درجه آنها خلعت پوشانده شده به بازدیدکنندگان لوحه هایی داده می شد که در آن اشعاری مانند “خرقه حضرت فخر رسله/ اطلس چرخ اولاماز پاینداز / یوز سوروب ذیلینی تقبیل ائدرک / قیل شفیع اممه راز و نیاز” نوشته شده است. در این بازدید فقط از طرف شانه راست یقه خرقه بوسه زده میشد و بدین ترتیب به پارچه خرقه دست نمیزدند. در پایان بازدید، دوباره خرقه توسط سلطان در جایگاه خود گذاشته میشد و تا ماه رمضان بعدی باز نمیشد.
در طول بازدیدها، صندوقچه خرقه سعادت شخصا توسط پادشاه بازمیشد؛ خرقه را از هفت بسته مخمل ابریشمی بیرون آورده، انتهای آن را در یک کاسه آب کمی غوطه ور میکنند و این آب در دیگهایی ریخته شده و برای نوشیدن توزیع میشد. این رویه که از زمان سلطان محمود دوم به دلیل سواستفادههایی که انجام شده بود، کنار گذاشته شده است. به جای آن، شروع به توزیع پارچههای ویژهای شد که بر روی آن شعری درمورد خرقه سعادت نوشته شده متبرک به خرقه شده بود. این پارچهها که “دستمال” نامیده میشدند، بر روی خرقههای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، درحالیکه چیزی بین آنها نباشد، پهن و از بالا بدان بوسه زده و به عنوان یادگاری از بازدید نگه داشته میشد. کسانی که این پارچهها را که دوبیتیها و عبارات مختلفی با قالبهای چوبی بر روی آنها چاپ شدهاند، میبوسند، آن را گرفته و تقریباً همه به صورت عمامه، دستار و غیره بر روی سر خود حمل میکردند. زمانیکه یکی از آنها درگذشت، آن دستمال را باید پس از غسل، با آن فرد دفن میکردند.
تا به امروز، سه نوع مختلفی از آن دستمال پیدا شده که آیات و دوبیتیهای زیر در زمان های مختلفی بر روی آنها نوشته شده است:
خرقه پاک رسولا مسح اولونموش دستمال
بوی فیض احسانیدر پیراهن یوسف مثال
خرقه پاک رسولو وردی صد برکت خیال
روضه سیندان بیر ورقدیر اُل گولون بو دستمال
خرقه حضرت فخر رسول
اطلس چرخ اولماز پاینداز
یوز سوروپ ذیلینه تعقیب ائدرک
قیل شفیع اممه عرض نیاز
بازدیدهای خرقه سعادت در کاخ عثمانی و هنگ خرقه سعادت که به همین مناسبت ترتیب داده شده بود، با ویژگی های غنی فولکلوریک، یکی از پویایی های اساسی جامعه برای قرنها به شمار می رود و بسیاری از نویسندگان افکار و احساسات خود را در این زمینه نوشتهاند.

یحیی کمال در متنی که در فوریه ۱۹۲۱ نوشته است، تجلی احترام عمیقی را که ترکها نسبت به خرقه سعادت داشتند به بهترین وجه بیان میکند: “این دولت دارای دو پایه معنوی است: اذانی که سلطان محمد فاتح از مناره ایاصوفیه خوانده بود که هنوز هم در حال خوانده شدن است و قرآنی که سلطان سلیم در کنار خرقه سعادت خوانده بود که هنوز هم در حال خوانده شدن است! سربازان جوان شهرهای اسکی، افیون قراحصار و قارص! شما برای دو چیز زیبا جنگیدید.”
با لغو سلطنت، رسم دیدار از خرقه سعادت لغو شد. پس از تبدیل کاخ توپقاپی به موزه، اتاق خاص تا سال ۱۹۶۲ به روی بازدیدکنندگان بسته بود و پس از این تاریخ، بازدید از خرقه سعادت به شکلی فاقد عمق معنوی تبدیل شد. لازم به ذکر است که امروزه تلاش میشود تا بازدید مطابق با سنتها انجام گیرد.
این نوشته ادامه دارد…