پادشاهان عثمانی| عثمان اول: بنیانگذار دولت عثمانی –قسمت اول

پایگاه مطالعات عثمانی: بر اساس منابع تاریخی اولیه عثمانی، عثمان اول فرزند ارطغرل غازی و منسوب به یکی از قبایل ترکمان مهاجر به آناتولی است که این قبیله در منطقه مرزی سوغوت ساکن بود. ابن بطوطه نام او را عثمانجوق ضبط کرده است. منشا خاندان و شجره آن در منابع مختلف به شکل های مختلف قید شده است. در این که عشیرت متعلق به ارطغرل، پدر عثمان چه زمانی به منطقه سلطان اویوغو – اسکی‌شهر مهاجرت کرده و در خط مرزی مستقر شده اند روایت های مغشوشی ارائه شده است که اطلاعات آنها قابل اطمینان نیست. نشری که یکی از منابع تاریخ عثمانی مربطو به قرن چهارده است عشیرت ارطغرل پس از گشت در سورملی چوقور(دشت ارس) در آناتولی و آذربایجان نهایتا در قراجه‌داغ در نزدیکی آنقورا (آنکارا) منزل می‌کند. (امروز در جنوب شهر آنکارا در دامنه کوه قراجه داغ روستایی به نام یاراشلی که نام سابق آن گلشهر بود قرار دارد که این روستا آشکارا دارای ویژگی های یک روزتای ترکمان است. در دشت قراجه داغ حفاری های باستانشناسی قابل توجهی برای بقایای دوران باستان انجام شده است.) روایتی که در مورد یاری ارطغرل به سلطان علاءالدین سلجوقی در یک جنگ وجود دارد[۱] در اصل خاطره مبهم از یک حادثه تاریخی است. (او در آن وره یک نوجوان شناخته میشد. در ۹۳ سالگی وفات یافت.[۲]) در عهد یوانس واتاتز سوم از حاکمان لاکاریس ازنیک (۱۲۲۲-۱۲۵۴) با قبایل مرزنشین ترک خصوصا در حوالی سالهای ۱۲۲۵-۱۲۳۱ درگیری هایی رخ می‌دهد که در نتیجه این حوادث علاءالدین کیقباد اول با سفر به منطقه مرزی بتینیا[۳] در این درگیری های نقش آفرینی می‌کند. منابع تاریخی بیزانسی و نیز تاریخ ابن نظیف در مورد این سفر علاءالدین دلایل قابل قبولی ارائه کرده اند. به روایت این نظیف سلطان علاءالدین در جنگ علیه واتاتز تعدادی از قلاع او را فتح میکند. اشاره ای که به فتح قراجه‌حصار از سوی علاءالدین در در روایات عثمانی[۴] ذکر شده است نیز بر اساس همین ادله میتواند مطاب قبا واقع به حساب آید. به روایت ابن نظیف درگیری های بیزانس – سلجوقی پس از فتح قلعه های بزرگ از سوی علاءالدین در تاریخ ۱۲۲۷ آغاز شد که البته با شکستی که از سوی واتاتز بر سپاه علاءالدین تحمیل شد نتیجه ای به همراه نداشت و تا ۱۲۲۹ ادامه پیدا کرد. این جنگ ها با تهدید اراضی شرقی سلجوقی از سوی جلال‌الدین خوارزمشاه (نبرد یاسی‌چمن، ۱۲۳۰) و رسیدن لشکری از مغولان به سیواس که یک سال بعد رخ داد علاءالدین را مجبور به معاهده صلح کرد (۱۲۳۱). ادله ای در دست است که نشان میدهد علاءالدین حوالی ۶۲۲ (۱۲۲۵) راهی منطقه مرزی آنکارا شده است. سنگ نوشته آق‌کوپرو که متعلق به او است دربردارنده تاریخ ۶۱۹ (۱۲۲۲) است و در قلعه آنکارا نیز مسجدی که منتسب به علاءالدین است وجود دارد. علاءلدین همچنین به هنگام سفر از قونیه به سمت آنکارا در شرفلی‌کوچ‌حصار و بیگ‌پازاری مساجدی تاسیس کرده است (۶۲۲/۱۲۲۵). یازیجی‌زاده در اثر خود از همراهی ارطغرل با سلطان علاءالدین در سفر او به این مناطق سخن میگوید.

روایت هایی که بین ترکمانان در مورد یاری ارطغرل به علاءالدین کیقباد در جنگ و اعطا یورت در قراجه حصار و پس از آن در سوغوت به او از سوی سلطان را میتوان به عنوان خاطره ای از جنگ علیه لاسکاریس‌ها دانست. قراجه‌حصار برای نخستین بار در آن تاریخ تصرف شده و پس از آن ترک شد.[۵] به نظر میرسد به ارطغرل که در مناطق مرزی حوزه آنکارا – اسکی شهر فعالیت داشت در مرزی ترین نقاط یعنی در سوغوت کوچگاه (یورت) و در دومانیچ (دومالیج) مرتع داده شده باشد. مردمان ارطغرل در سوغوت ساکن شده و به هنگام تابستان به همراه گله های خود در دومانیچ ییلاق میکردند. با استنادبه وقفیه جاجااوغلو آشکار است که در میانه‌های قرن سیزده ترکمانان در روستاهای منطقه سلطان اویوغو[۶] ساکن شده اند. همچنان که در تشکیل بیگ نشینان آناتولی غربی نیز تجربه شد در این مناطق نیز آلپ غازیان که گروهی از مردم بودند حملات غازیانه را بر عهده داشتند. عثمان نیز که خود یک آلپ بهشمار می رفت در حالی شروع به غزا کرد (۶۸۳/۱۲۸۴ فتح قولاجا) که در منطقه مرزی اسکی‌شهر وضعیت به این شرح بود: خطر مرزی با بیزانس از منطقه بلیجیک آغاز میشد. در منطقه مرزی بین سلطان اویوغو تا بیلجیک تکفورهای محلی سلطان سلجوقی را به رسمیت می‌شناختند و با ترکمانانی که به ییلاق و قشلاق در منطقه میپرداختند نیز در صلح بودند.[۷] مرکز اسکان ارطغرل در سلطان اویوغو و نقطه آخر قلمرو او قصبه سوغوت بود.

به استناد روایت نشری، عثمان در جوانی به همراه پدرش ارطغرل ساکن سوغوت بود. ماجرایی که عثمان در این دوره با یک زن از روستای ابت‌بورنو از سر میگذراند نکات قابل توجهی دارد. (این روستا در دفتر تحریر سلطان اونو ذکر شده و در نقشه ها نیز در نزدیکی بشتاش بین یوقاری سوغوت و آشاقی سوغوت قرار دارد.) در این داستان اشاره میشود که عثمان با بیگ اینونو دوست بوده و با بیگ اسکی‌حصار و بیگ اسکی‌شهر در جنگ بوده است. این اطلاعات منعکس کننده وضعیت سیاسی منطقه بین سالهای ۶۵۹ – ۶۷۹ (۱۲۶۰-۱۲۸۰) است. اسکی‌حصار بر روی تپه های باستانی که مشرف بر اسکی‌شهر بود قرار داشته است. این تپه از دوران باستان میزبان فرهنگ های مختلف بوده است. به نظر میرسد در این منطقه یک بیگ که وابسته به بیگ اسکی‌شهر بوده حاکمیت داشته است. اسکی‌شهر نو که در بیرون اودون‌پازاری در مقابل ایلیجه که در کنار آبهای گرم اسکی شهر قرار داشت از سوی مسلمانان بنا شده بود در حوالی ۱۲۶۰ از سوی نائب سلجوقی – مغولی، جاجااوغلو نورالدین  اداره میشد. در دوره ولایت جاجااوغلو در منطقه سلطان اویوغو اسکی شهر منطقه آبادی به شمار می آمده است. روستاهای موقوفه ای همچون اغری اوزو، گوچ اوزو، آلینجاق، سویندیک، ساری قواق و دیرکلی نشانه آشکاری از اسکان ترکمانان در این مناطق هستند. به هر حال میتوان گفت که در دوره جوانی عثمان غازی در اسکی شهر و نواحی اطراف آن زیست یکجانشینی کاملا رواج داشته است. روایتی که نشری از رقابت های ساکنان و بیگ های اسکی‌شهر، اسکی‌حصار، اینونو و سوغوت  با یکیدگر میدهد[۸] با در نظر داشتن وقفیه جاجااوغلو روایت واقعی به نظر میرسد. عثمان پسر ارطغرل در این رقابتها یک طرف ماجرا بوده است. وجود مزرعه ای وقفی در سوغوت «برای جان ارطغرل» مساله قابل توجهی ست[۹] چرا که این وقف قدیمی ترین سند در مورد ارطغرل به شمار می آید.

اینکه عثمان و پدر او ارطغرل منسوب به کدام قبیله از ترکمانان بوده اند محل بحث است. قبیله قایی (قاییق) در قرن یازده همچون دیگر قبایل اوغوز به شکله توده های بزرگ وارد آناتولی میشود و به شکل گروه های کوچک در مناطق مختلف منطقه ساکن میشود.[۱۰] جای نام های موجود در آناتولی نشانگر این مساله هستند. در مطنقه سلطان اونو که خاندان عثمان در آنجا بوده اند روستاهایی با نام قایی یا قایی-ایلی وجود دارند. عثمانیان نیز مانند دیگر خاندان های ترک از طمغای قبیله خود به عنوان نشان حاکمیتی استفاده کرده و در سکه های خود و اشیای مهم نشان قایی را حک کرده اند. به نظر محمد فواد کوپرولو، قایی‌ها نخستین هسته قومی دولت عثمانی را تشکیل داده اند. هیچ کدام از اطلاعات و شجره نامه هایی که در کتاب های تاریخی در مورد عشیرت عثمان نقل شده است مبتنی بر اسناد تاریخی نیست. در این کتاب های تاریخی باید از میان برخی مدعیات افسانه‌وار و نامشخص و نیز اظهارات سنتی تلاش کرد تا برخی داده های تاریخی را تصفیه کرد. پائول ویتیک، طرفدار نظریه عدم رابطه خاندان عثمانی با عشیرت قایی است و معتقد است که شجره نامه ای که عثمان را به اوغوزخان میرساند در دوره مراد دوم و تحت تاثری مسائل سیاسی پیدا شده است. در سال ۱۳۸۰ قاضی برهان الدین با هدف تحقیر عثمان را فرزند یک قایی میداند. تیمور نیز در نامه ای به ییلدیریم بایزید تلاش کرده است تا با توسل به این که شجره سلطان عثمانی به قایی میرسد او را تحقیر کند. مساله شجره خاندان عثمانی در دوره شاهرخ فرزند تیمور نیز تبدیل به یک موضوع مباحثه دیپلماتیک شده است. تیمور پیش از بازگشت از آناتولی با اعطا یرلیغ به هرکدام از حاکمان محلی این منطقه که شامل سلطان های چلبی عثمانی نیز میشد حاکمیت آنها را تصدیق کرد. پس از آنکه فرزندش شاهرخ با سرکوب مخالفن توانست بر تخت پادشاهی بنشیند با ارسال فرمان و خلعت به محمد اول و مراد دوم از آنها خواست تا سرسپردگی شان به او را تصدیق کنند که در نتیجه این تهدید و فشار دربار عثمانی دوران پرتنشی را گذراند. علی از خاندان یازیجی اوغلو که نزدیک به دربار عثمای بود در کتاب تاریخ آل سجلوق خود (نگارش ۸۴۰/۱۴۳۶-۳۷) با آوردن شجره نامه ای از عثمان که او را عضور قبیله قایی و شجره او را متصل به گون خان فرزند ارشد اوغوز خان میکند سعی کرده است تا ادعاهای برتری قبیله ای تیمور و شاهرخ علیه عثمانیان را بی مبنا نشان دهد. بر اساس روایت اوغوزنامه، اوغوزخان برای جلوگیری از جنگ قدرت میان بیست و چهار قبیله با ایجاد سنتی میان آنها برای هرکدامشان جایگاه، نشان و طمغایی علیحده مشخص کرد. مهمترین فرزند اوغوز، گون خان بود که قبیله های قایی و پس از آن بیات، آقاائولی و قراائولی منسوب به او بودند. طمغای قایی نیز به شکل “IYI” است. بر اساس قانونی که اوغوزخان گذاشته بود پس از او خان قایی، خان خانان به شمار می رفت. عاشق‌پاشازاده، در تاریخ خود شجره عثمان متصل به اوغوزخان می‌داند.[۱۱]این شجره از سوی یازیجی اوغلو از فصل اوغوز کتاب جامع التواریخ رشیدالدین اقتباس شده است.[۱۲] روایت اوغوز خان با تفاوت هایی جزئی در دولت های مختلف ترکی و خصوصا در میان تواریخ آق‌قویونلو و تیموری تکرار شده است. در تاریخ عثمانی نیز برای نخستین بار یازیجیزاده علی در کتاب تاریخ آل سلجوق به تفصیل آن را نقل کرده است. سلاطین عثمانی پس از آن این روایت را به شدت مورد توجه قرار داده و سنت اوغوزگرایی در میان آنها رواج یافته است.

این مقاله ادامه دارد…

نویسنده: خلیل اینالجیق

 

بخش دوم این مقاله: پادشاهان عثمانی| عثمان اول: بنیانگذار دولت عثمانی –قسمت دوم

 

در همین باره بخوانید:

نیای عثمانیان؛ قبیله قایی

حیات ارطغرل بیگ، نیای خاندان عثمانی

زندگینامه کوتاه ارطغرل، نیای عثمانیان

نگاهی دوباره به شخصیت عثمان‌بیگ، موسس امپراتوری عثمانی

 

[۱] Âşıkpaşazâde, s. 92-93; Neşrî, I, 62

[۲] Neşrî, I, 64, 78

[۳] Bitinya (Bithynia)

[۴] Neşrî, I, 64

[۵] Âşıkpaşazâde, s. 100

[۶] Sultanöyüğü

[۷] Neşrî, I, 64

[۸] I, 74-76

[۹] Hüdavendigâr Livası Tahrir Defterleri, s. 283

[۱۰] Köprülü, VII/27 [1943], s. 38, 66

[۱۱] s. 92

[۱۲] Woods, s. 173-182

همچنین ببینید

پادشاهان عثمانی| عثمان اول: بنیانگذار دولت عثمانی –قسمت پنجم و پایانی

پایگاه مطالعات عثمانی: با پیروزی بافئوس، عثمان به مثابه یک نیروی سیاسی – نظامی قابل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *