پایگاه مطالعات عثمانی: با آنکه منابع و مأخذ متعددی در پیرامون تاریخ امپراطوری عثمانی به قلم آمده و پارهـای از آنان به فارسی هم ترجمه گردیده، اما در زمینه حرکتهای علمی در آن امپراطوری اشـارت مبسوطی نداشتهاند.حکومت دیـرپای عـثمانی بر چگونگی روند جریانات علمی و فرهنگی تأثیر بسزائی داشته است.بدون شک منزلت و اثرات نهادهای دینی و مدارس علمی در توسعه حرکتهای فرهنگی جهان اسلام قابل انکار نیست.ایران اسلامی هم در ادوار مختلف شـاهد اثرات دیرسال علمی و فرهنگی مدارس بوده است که نمونه آشکار آن مدارس نظامیه عصر سلجوقیان است.درین مقاله نقش تحولات تاریخی بر روند جریانات علمی در امپراطوری عثمانی به صورت اجمال مورد ارزیـابی و مـلاحظه قرار گرفته است.
نگاهی به ادوار تاریخی امپراطوری عثمانی
ادوار تاریخی و سیر تحولات سیاسی امپراطوری عثمانی را میتوان هم برحسب اقتدار حکومت پادشاهان و هم به جهت جریانات و وقایع برون مرزی و درون مرزی و یا مـبتنی بـر حرکتهای علمی و فکری مورد ملاحظه قرار داد.حکومت هفتصد ساله دولت عثمانی را با توجه به سقوط آن حکومت و تأسیس جمهوری ترکیه،میتوان به ده دوره به شرح ذیل تقسیم نمود:
دوره اول: دوره تأسیس امـپراطوری تـا فتح استانبول ۳۵۴۱ م.
دوره سوم: دوره آغاز گسترش و فتوحات:۳۵۴۱-۳۹۵۱ م.
دوره چهارم: دوره توقف فتوحات:۳۹۵۱-۳۸۶۱ م.
دوره پنجم: دوره شکست عثمانیها:۳۸۶۱-۹۸۷۱ م.
دوره ششم: عصر ضرورت اصلاحات سیاسی-اقتصادی:۹۸۷۱-۰۴۸۱ م.
دوره هفتم: عصر قانونگرائی یا عصر تـنظیمات:۰۴۸۱-۰۷۸۱ م.
دوره هـشتم: عصر استبداد سلطان عبد الحـمید:۰۷۸۱-۸۰۹۱ م.
دوره نـهم: عصر مشروطیت:۸۰۹۱-۴۲۹۱ م.
دوره دهم: عصر جمهوری ترکیه.
البته این تقسیمبندی بیشتر بر محور تحولات تاریخی و سیاسی دولت عثمانی است.برای شناخت حـرکتها و جـریانات عـلمی باید به تقسیمبندی محدودتری به شرح ذیل عـنایت داشـت:
۱) دوره اول:عصر شکوفائی و انکشاف مدارس علمیه.
۲) دوره دوم:عصر استیلاء حکومت بر مدارس و اثرات آن.
۳) دوره سوم:عصر برخورد آراء و عقاید و ظهور انـدیشههای نـو
تـاثیر تحولات سیاسی-تاریخی بر روند جریانات علمی و فرهنگی
سقوط خـلافت عباسی و هجوم مغولان به ایران و دنیای اسلام هم از نظر سیاسی و هم از نظر معنوی ضربهای غیرقابل جبران برای جـهان اسـلام بـود۳.چه، دگرگونی موازنه قدرت به دست بازماندگان چنگیز سبب تحولات سـریع و شـتابناک در دنیای اسلام گشت و همزمان با سقوط خلافت عباسی و سقوط اسماعیلیان در الموت،مغولان درصدد براندازی حکومت مـسلمانان در مـصر بـرآمدند که توفیق چندانی حاصل ننمودند۴.و درحالیکه جهان اسلام در شرایط انفعالی قرار گـرفته بـود،ظـهور دولت نوپای عثمانی در آسیای صغیر و استقرار در آن منطقه و کسب اقتدار سیاسی و نظامی و حتی دینی،چـهره سـیاسی جـهان را دگرگون ساخت.اگرچه حمله تیمور به آسیای صغیر و به نیت براندازی دولت عثمانی،ضربه بـزرگی بـه شمار میآمد اما جانشینان سلطان با یزید اول(معروف به ییلدرم با یزید)پس از حـادثه آنـقره،زمـینه اقتدار مجدد را فراهم ساختند.و در حقیقت دولت عثمانی همان نقش سیاسی-فرهنگی-سلجوقیان آسیای صغیر را بـر عـهده گرفت و حتی از دیدگاه مشروعیت سیاسی خود را جانشین آن دولت میدانست.
با فتح استانبول بـه دسـت سـلطان محمد فاتح در سال ۳۵۴۱،موازنه قدرت به نفع جهان اسلام دگرگون شد و مسلمانان پس از واقعه دهشتناک مـغول و ضـربات روانی ناشی از آن دوباره در برابر جهان مسیحیت قد علم نمودند و اقتدار حـکومتی درزیـ جـهاد اسلامی و حضانت از دارالسلام اسلامی مسئلهای نبود که دول اروپائی بتوانند به سادگی از آن بگذرند و لذا یک سلسله نبردهای خـونین مـیان تـرکان عثمانی و اروپائیان درگرفت که این مخاصمتها تا سقوط عثمانی ادامه داشته اسـت.و بـدین سان امپراطوری عثمانی نه فقط از نظر سیاسی و یا نظامی کامیابیهائی به دست آورده بود بلکه از نظر عـلمی و فـرهنگی هم به درجات راقیه دست یافت و البته این اعتلاء علمی بر هـمه ادوار تـاریخ دیرسال عثمانیها حاکم نبوده و بلکه در اثر تـحولات سـیاسی و یـا اجتماعی دستخوش تحول میگردیده است.
مدارس عـلمیه در امـپراطوری عثمانی قائمه و مرکز تحولات دینی،فکری و علمی به شمار میآمد،در حقیقت نوعی مـوافقت و هـماهنگی میان دین و دولت وجود داشـت کـه بیان هـم تـحولات و جـریانات دینی درین مقاله مختصر نمیگنجد و فـقط بـه فرازهائی از آن اشارت خواهد رفت.
دوره اول:شکوفائی و انکشاف مدارس علمیه
دوره اول، دورهای است که از تـأسیس دولتـ عثمانی تا عصر سلطان سلیمان قـانونی را دربر میگیرد.اصولا،تـرکان عـثمانی خود را هم از نظر ساختار سـیاسی و هـم از نظر فرهنگی و اجتماعی ادامه حکومت سلجوقیان آسیای صغیر میدانستهاند.و با آنکه در دوره اول،دولت عثمانی دسـتخوش اغـتشاشات و قیامهای متعدد رقیبان و مخالفان بـوده امـا عـلیرغم درگیریها و مصادفات،مـدارس عـلمیه و همچنین جریانات فکری و فـرهنگی از بـالندگی برخوردار بوده است. دانشمندان و بزرگانی چند از ارباب و اصحاب مدرسه در تحکیم کیان علمی مدارس کـوشیدند و خـود پادشاهان عثمانی هم بیعنایت به عـلم و دانـش نبوده و عـلماء را مـورد تـشویق و حمایت قرار میدادهاند.
البـته روند حوادث و اصلاحاتی که در امپراطوری عثمانی به وقوع میپیوست بر چگونگی تحولات علمی هم مـؤثر بـوده است و این اصلاحات در ابعاد ذیل بـوده اسـت:
الف:اصـلاحاتی کـه تـوسط پادشاهان در مملکت انـجام مـیگرفت.این اصلاحات صرفا جنبه سیاسی و یا اقتصادی داشته و البته با مشورت علماء انجام میپذیرفت.
ب:اصلاحاتی کـه تـوسط وزیـران تحقق مییافت که البته این حرکتهای اصـلاحی، انـعکاسی بـوده اسـت در بـرابر مـخالفتها و قیامهای ولایات تابعه امپراطوری.
ج:اصلاحاتی که توسط اندیشمندان ارائه میگردید و بیتأثیر در جامعه آن روز نبوده است.
د:اصلاحاتی که توسط مشایخ و علماء دینی در مدارس علمیه انجام میگرفت. از آنجا که مـقام فتوی و ریاست دینی و مسند شیخ الاسلامی در حکومت عثمانیان دارای نفوذ و اثر معنوی نیرومند بوده،لذا نحوه برخورد این بزرگان و رجال دین با حوادث و جریانات سیاسی و اجتماعی بسیار مهم و قابل تأمل بوده اسـت.
حـرکتهای علمی که در امپراطوری عثمانی صورت میگرفت دارای دو جهت بود:
۱) تحول در نوع تعلیم و تربیت مدارس
۲)تجدید و تجددطلبی علمای دین
از جریانات بسیار مهم در دوره اول حکومت عثمانیان،نهضت شیخ بدرالدین است.در آن زمان در آسیای صـغیر گـذشته از اندیشههای دینی سنت،اعتقادات شیعی هم در میان ترکان نفوذ یافته و خصوصا سازمان فرهنگی-دینی اخوت و فتوت،نقش فعالی را در عرصه جریانات سیاسی ابراز میداشته است.
نـهضت شـیخ بدرالدین که خود یکی از عـلماء مـدارس به شمار میآمد حرکتی بود برای مساواتطلبی و اصلاح مدارس علمیه و قیام علیه پارهای از فقیهان وابسته به حکومت عثمانیان. او شاگرد شخصی به نام فیض الله بـود کـه به روایت مورخان عـثمانی از شـاگردان فضل الله حروفی به شمار میآمد.و ظاهرا سالیان طولانی درزی مدرس،در مدارس علمیه قاهره در مصر تدریس کرده بود و در نزد ممالیک مصر دارای شهرت و آوازه شده بود.حرکت انقلابی شیخ بدرالدین نه فقط در مـدارس عـلمیه بکله بر روند جریانات علمی و فرهنگی دولت و جامعه عثمانی تأثیر فراوان گذاشت،هرچند مورخان حکومتی دولت عثمانی از وی به نیکی یاد نکردهاند چه قیام او به معنی قیام علیه پادشاه عثمانی هم بـود.
دوره دوم:عـصر استیلاء حـکومت بر مدارس علمیه
درین دوره که بیشتر به عصر سلطان سلیمان قانونی اشتهار دارد،دو جریان متفاوت بر حرکتهای عـلمی در مدارس علمیه حاکم است:
جریان اول که مخالف حاکمیت و اقتدار دولت عثمانی بـر مـدارس اسـت،و جریان دوم،درصدد تحکیم حاکمیت دینی و سیاسی بر مدارس است و سرانجام به جهت حوادث درونمرزی و برون مرزی،اغـتشاشات و قـیامهای داخلی،نیرو گرفتن پنیچریها و تشکیلات نظامی و لشگری و استیلاء سلطان عثمانی بر همه امـور،جـریان دومـ مستولی گشت و درین سطور به دو نمونه از حرکتهای علمی و فکری در دوره موردنظر اشاره میرود:
الف:نهضت قاضیزاده رومـی
او یکی از شخصیتهای علمی مشهور و اصلاحطلب امپراطوری عثمانی است که در نزد علماء و ارباب مـدراس از اشتهار علمی برخوردار بـود.در زمـان این عالم اندیشمند نه فقط علوم شرعی بلکه فلسفه هم در مدارس تدریس میگشت و قاضیزاده از مدافعان فلسفه و طرفدار مبارزه با تقشّر و تعصبات فکری بود و درین خصوص سالیان متمادی با علماء و فقهاء بـه مناظره نشست و سرانجام علماء مرتبط با حکومت عثمانیان با توسل به قدرت حاکمه،قاضیزاده را تکفیر و مصلوب نمودند و با اعدام قاضیزاده،آخرین جرقههای فکری و فلسفی هم در مدارس امپراطوری عثمانی به خاموشی گـرائید.
ب:عـصر ابو سعود افندی
وی شیخ الاسلام بالمنازع امپراطوری عثمانی بود.در عصر وی،دولت عثمانی تحت حکومت سلطان سلیمان قانونی،به اوج وسعت جغرافیائی و اقتدار نظامی و سیاسی رسیده و همچنین نوعی وحدت فکری میان سـلطان و شـیخ الاسلام وجود داشت و همچنین هماهنگی،سبب استیلاء دولت بر مدارس علمیه شد که اثرات آن سالیان طولانی بر جای ماند.
در زمان ریاست دینی و زعامت ابوسعود افندی،دو جریان متفاوت در امپراطوری روی داد:
الفـ:جـریان اول:اینکه مدارس علمیه دستخوش تحولات کمی و کیفی گردید و مدارس عملا تحت نفوذ و حمایت سیاسی و مالی دولت قرار گرفت و استقلال فکری و اقتصادی خود را از دست داد.مقامات و مناصب دینی و حتی مقام شیخ الاسـلامی،از سـوی سـلطان منصوب میشد.
ب:جریان دوم اینکه،مـدارس و مـراکز عـلم یاختصاصی شد.و مبارزه با فلسفه رواج یافت.و دانشمندان طرفدار فلسفه،منزوی گردیدند.و حکومت عثمانیان رابطه میان ایرانیان و شیعیان مقیم ترکیه عثمانی بـا دولت صـفوی را بـا سوءظن نگریسته و براندازی دولت صفوی در صدر برنامههای نـظامی سـلطان قانونی بود و تا آنجا که ابو سعود افندی فتاوائی علیه حکومت صفویان صادر نمود که در اثر همین فتاوی،سـالیان مـتمادی مـیان دولت عثمانی و صفوی منازعه و جدال برقرار بوده است.
روند تـحولات سیاسی و مبارزه با ایران صفوی و خطر قیام شیعیان آناطولی و مخالفین دولت عثمانی سبب شد که مدارس علمیه رونق فـکری گـذشته را از دسـت بدهد و مدارس عملا از محتوی و کیفیت افتاد و این دوره تعطل حتی بعد از حـکومت سـلیمان قانونی،سالیان متمادی در امپراطوری عثمانی ادامه یافت که خود یکی از عوامل عقبافتادگی عثمانیان به شمار مـیآمد.
عـصر ظـهور اندیشههای نو و برخورد آراء
بدون شک،استبداد پادشاهان عثمانی و ظهور قیامهای مردمی در اسـتانبول و ولایـات تـابعه و شکستهای متعدد آنان در اروپا سبب تحولات سیاسی و اجتماعی در حکومت عثمانیها گشت که این دگرگونیها،بـر رونـد جـریانات علمی و فکری در امپراطوری هم تأثیر عمیق بر جای گذاشت که به سه حرکت مـهم دریـن خصوص اشاره میرود:
۱) تائید اصلاحات اجتماعی از سوی شیخ الاسلام اسعد افندی و تأسیس چـاپخانه و نـشر روزنـامه که البته این حرکت روشنفکرانه و با اصابت شیخ الاسلام، مورد تعرض طلاب مدارس قـرار گـرفت.و نفوذ نظامی و سیاسی ینیچریها هم بیتأثیر نبوده است.بعد از اعدام قاضیزاده رومی، ایـن اولیـن حـرکت نوجوئی و نوگرائی در امپراطوری عثمانی بوده است.
۲) عصر تنظیمات یا قانونگرائی
یکی از اثرات تنظیمات که تـفصیل آن را بـاید در تاریخ سیاسی-اجتماعی عثمانیان جستجو کرد،محدود شدن قدرت و نفوذ نهاد دیـنی بـوده اسـت.هرچند تلاشهای بیوک رشید پاشا در ایجاد اصول در جامعه عثمانی مورد قبول بزرگان و مشایخ علمیه قـرار نـگرفت امـا اثرات حرکت تنظیمات سالیان متمادی بر جای ماند. با آنکه علماء مـدارس عـثمانی با درایت و دوراندیشی میتوانستند عامل سازندهای بر روند ترقی و پیشرفت امپراطوری گردند اما برحسب برداشتهای مـنفی از اصـلاحات و خوف از اعتراض عوام، با تجددگرائی با شدت مخالفت نموده و آن را سازگار با مـصالح شـریعت تشخیص نداند و محدوده اصلاحات را فقط مشروط بـه تـحدید قـدرت سیاسی سلطان تلقی مینمودند.
۳) عصر بعد از تـنظیمات:فـرمان خط همایون
عدم تحقق اصلاحات صدراعظم رشید پاشا،زمینه را برای افتراق اندیشمندان فـراهم سـاخت،آنگونه که روشنفکرانی مانند نـامق کـمال،عاطف افـندی،رفـعت افـندی،عملا در برابر علماء مدارس موضعگیری نـمودند.اگـرچه این اندیشمندان علاقمند به اعتلاء وطن و نجات حکومت در حالا احتضار عثمانی بـودند امـا نتیجه تلاشهای آنان به معنی تـضعیف نهادهای دینی تلقی شـد و حـتی مورد تکفیر قرار گرفتند.
اجـرای فـرمان خط همایون،اولین پیروزی غرب باوران عثمانی بود و آغاز مواجهه و رویاروئی علنی مـیان رجـال سیاسی و علماء مدارس:
اصحاب مـدارس و بـزرگان دیـنی،روند اصلاحات را نـوعی اسـلام ستیزی تلقی نموده کـه ایـن مناقشات تا زوال و سقوط امپراطوری ادامه داشته است.در اثر صدور فرمان خط همایون سه جـریان فـکری-سیاسی در امپراطوری عثمانی مطرح شد: اتـحاد اسـلام،اتحاد تـرکان،اتـحاد عـثمانیها.
موضعگیری علماء در برابر پارهـای از مواد قانون خط همایون،به جهت ضعف قدرت پادشاه،درگیریهای برون مرزی،انقلابات بالکان نـتوانست چـندان مؤثر واقع شود و دولت بیمار اروپا یعنی امـپراطوری عـثمانی هـم قـدمبهقدم بـه سوی انحطاط پیـش مـیرفت و در تعاقب آن،نفوذ علماء و مدارس علمیه نقصان پذیرفت و حتی فتوای شیخ الاسلام عثمانی در آستانه جنگ جـهانی اول کـه سـبب تشکل مردم شده بود و به نهضت اتـحاد اسـلام رونـق بـخشیده بـود نـتوانست نفوذ دیرینه علماء را احیاء کند.
موضعگیری علنی و آشکار شیخ الاسلام عثمانی و علماء مدارس در نبرد استقلال و جنگ داخلی ترکیه علیه مصطفی کمال پاشا(آتاتورک)سبب شد که بـا اعلان جمهوری،قدرت و نفوذ مدارس به ضعف گراید و تا آنجا که در سال ۱۹۲۷ میلادی،آتاتورک،دستور انسداد مدارس عینی را صادر کرد و بدین سال آخرین شعلههای کمرنگ و بیسوی تشکیلات علمی مدارس بـه خـاموشی گرائید.و تحصیلات دینی به روش مدارس حوزوی برای همیشه در ترکیه منسوخ شد.
نویسنده: سیدکاظم روحانی
این مقاله برای نخستین بار در فصلنامه شناخت (بهار و تابستان ۱۳۷۸ – شماره ۲۵- از ۲۰۶ تا ۲۱۶ ) منتشر شده است.
مطالب مرتبط:
نمونهای از فرارمغزهای ایرانی به عثمانی: مصلحالدین محمد لاری
واکسیناسیون بیماریهای واگیردار: هدیه امپراتوری عثمانی به اروپا!
نخستین کانون عثمانیپژوهی در ترکیه: انجمن تاریخ عثمانی
امیرالمحررین؛ اسماعیل حقی اوزونچارشیلی+ دانلود دوره ۵ جلدی تاریخ عثمانی
فهرست منابع و مصادر مقاله
الف:مخطوطات
۱-ابو سعود افندی،مجموعه فـتاوی،موجود در کتابخانه مسجد سلطان محمد فاتح،استانبول، ترکیه.
۲-تاش قوپروزاده،شقائق النعمانیه،خطی،کتابخانه مسجد سلیمانیه-استانبول-تـرکیه.
۳-سـجلات شـرعیه موجود در شهر بورسا-ترکیه.
ب:کتب و آثار چاپی(فارسی-ترکی)
۱-آقسرائی،کـریم،مـسامره الاخبار و مسایره الاخیار،تصحیح دکتر صادق عدنان ارزی،استانبول.
۲-آدیوار،عندنان،تاریخ علوم در امپراطوری عثمانی،اسـتانبول،چـاپ کـتابخانه رمزی.
۳-آلتون سو،عبد القادر،شیخ الاسلامهای عثمانی،استانبول،۱۹۶۰.
۴-آق داغ،مـصطفی،تـاریخ اقـتصادی و اجتماعی ترکیه،آنکارا،۱۹۵۶.
۵-آگاه،لوند،تاریخ ادبیات ترک،آنکارا ۱۹۷۳.
۶-اوزون چارشمالی،اسمعیل حقی،تاریخ عـثمانی،تـرجمه ایـرج نوبخت،تهران،انتشارات کیهان،۱۳۶۸.
۷-اوزون چارشمالی،اسمعیل حقی،حکومتهای محلی آناطولی،آنکارا،۱۹۶۵.
۸-تشکیلات علمیه عـثمانیها،اسـتانبول.
۹-اوزتورک،فریدون نافذ،تاریخ سلاجقه آناطولی،۱۹۵۲.
۱۰-اوزتونا،ییلماز،تاریخ مصور ترکیه،استانبول،انـتشارات حـیات.
۱۱-ایـنالجیق،خلیل،مدخلی بر امپراطوری عثمانی،استانبول،۱۹۸۵.
۱۲-اقبال آشتیانی،عباس،تاریخ مغول،تهران،امـیرکبیر،۱۳۶۵.
۱۳-اشـپولر،برتولد،تاریخ مغول در ایران،ترجمه محمود میرآفتاب،تهران،انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۶۵.
۱۴-باربر،نـوئل،فـرمانروایان شـاخ زرین،ترجمه عبد الرضا هوشنگ مهدوی،تهران،نشر گفتار،۱۳۶۴.
۱۵-بیانی،شیرین،دین و دولت در ایران عهد مـغول،ج ۳،تـهران،مرکز نشر دانشگاهی،۱۳۷۵.
۱۶-جوزجانی،قاضی منهاج سراج،طبقات ناصری،تصحیح و مقابله عـبد الحـی حـبیبی،تهران، دنیای کتاب،۱۳۶۴.
۱۷-چلبی،کاتب(حاجی خلیفه)،میزان الحق،استانبول،۱۹۴۹.
۱۸-حافظ حسین،حدیقه الجوامع،اسـتانبول،۱۹۳۶.
۱۹-راس،کـین،قـرون عثمانی،ترجمه پروانه ستاری،تهران،انتشارات کهکشان،۱۳۷۳.
۲۰-متناو،استانفوردجی،تاریخ امپراطوری عـثمانی و تـرکیه جدید،ترجمه محمود رمضانزاده، مشهد،آستان قدس رضوی،۱۳۷۰.
۲۱-سماوی،زاویهها و مؤسسات دینی در امپراطوری عثمانی،استانبول،۱۹۵۲
۲۲-سـنجر،مـظفر،عثمانلی توپلوم یاپسیی،استانبول،۱۹۷۲.
۲۳-شهسوار اوغلو،حسین،استانبول در مسیر تاریخ،استانبول انـتشارات جـمهوریت.
۲۴-صبری افندی،مصطفی،نوآوران و مصلحان دینی،اسـتانبول،۱۹۶۸.
۲۵-عـصمت زکـی اوغلو،شیخ بدرالدین و واردات،استانبول،۱۹۸۰.
۲۶-قوپرولو،فواد،تـاریخ ادبـیات ترکیه،استانبول،۱۹۱۸.
۲۷-کوتوک اوغلو،مناسبات عثمانی با صفویه،ج ۱،استانبول.
۲۸-گول پینارلی،عبد البـاقی،شـیخ بدرالدین،استانبول،۱۹۶۶.
۲۹-گول پینارلی،عـبد البـاقی،تشکیلات فـتوت در جـهان اسـلام و ترکیه،مجله دانشکده اقتصاد دانشگاه اسـتانبول،۱۹۴۶.
۳۰-لطـفی پاشا،تواریخ آل عثمان،استانبول،۱۹۵۸.
۳۱-مستقیمزاده،سلیمان سعد الدین،دوحه المشایخ،استانبول،۱۹۸۰.
۳۲-هـامر،پورگـشتال،تاریخ امپراطوری عثمانی،ترجمه میرزا زکـی علی آبادی،به اهـتمام جـمشید کیانفر،تهران،انتشارات زرین،۱۳۶۷.