پایگاه مطالعات عثمانی: در کتاب “۱۰۰ رسم استانبول” شیوههای مختلفی از زندگی اجتماعی این شهر اعم از سنتهای ویژه عید و ماه مبارک رمضان، رسومی که با آرزوی فراوانی و فرخندگی به جای آورده میشد، همچنین شمشیر برداشتن سلاطین و آدابی مانند سنگ صدقه که قرنها ادامه یافته، وجود دارد.
در این مقاله ۱۰ رسم مربوط به عید و رمضان ذکر شده است.
یک روز قبل از عید، مراسم عرفه در حیاط دوم کاخ و زیر گنبد برگزار میشد. سلطان با روپوش شیک و تمیز خود تبریکات عید را قبول می کرد. رسم این بود که سلاطین نماز صبح اولین روز عید را در اتاق عبای سعادت میخواندند. سلطان با رفتن به محلی به نام غرفه ریوان، لباس سلطانی خود را میپوشید.
پادشاه خودش انتخاب میکرد که در کدام مسجد نماز بخواند. در مسیر این سفر پادشاه گردان عیدانه وی را همراهی میکرد. در گردان عیدانه، صدراعظم یک عصای نقرهای در دست راست خود و یک کت خزدار کوتاه میپوشید، سلطان نیز یک کلاه نگین دار بر سر داشته و کمربندی مروارید بر روی عبای مجوهر خود بسته و از روی آن خفتانی پوشیده بود. در بعضی از اعیاد، سلطان مراسمات شادی بزرگی را برای عموم برگذار میکرد. این نوع جشنها بیشتر در عید رمضان برگزار میشد. در جشنهای عیدانه نظم خاصی وجود داشت. این مراسمات به دو بخش تقسیم میشد، به طوری که قبل از ظهر تبریکات عیدی و پذیراییها صورت گرفته و بعد از ظهر نیز برنامههای شادی برگزار میشد.
در جهان اسلام، برنامهای به نام محیاچیلیک (ماهیه بندی) وجود دارد که مختص ترکان است. در محیاچیلیک، نوشته یا تصاویری با استفاده از آویزان نمودن چراغهای روغنی بین دو مناره مساجد ایجاد میشد که امروزه این برنامه با استفاده از لامپها صورت میپذیرد. این اقدام به دلیل اینکه تنها در ماه مبارک رمضان و به مدت موقت یک ماهه انجام میگیرد، نام “ماهیه” که کلمهای فارسی است را به خود گرفته است.
به عمل نورانی کردن در شبهای قدر که تا لب رأس منارهها صورت میگرفت “روپوش پوشاندن” و به عمل انتقال نخ چراغها بعد از نماز تراویح به محوطه مسجد نیز “پرواز دادن چراغهای روغنی” میگفتند. همچنین، به دلیل اینکه نوشتههای مهیا به هم چسبیده نوشته میشد، خواندن و حدس زدن نوشتهها بین مردم استانبول به یک سرگرمی تبدیل میشد. ماهرانه ترین مهیا ‘مهیای در حال حرکت’ بود. در این نوع مهیاگری، تصاویر و اشکال مختلفی از چراغهای روغن ساخته شده و این شکلها و تصاویر با کمک طناب بین منارهها حرکت داده میشد. رسم این بود که تا پانزدهم رمضان نوشتهها را و بعد از آن تا اتمام ماه مبارک تصاویر را از منارهها آویزان کنند.
امروزه نیز مانند گذشته، طبلزنها به هنگام رمضان در کوچهها بر طبل خود کوبیده و مردم را برای خوردن سحری بیدار میکنند. طبلزنان ماه رمضان به طور کلی از میان کولیها و نوازندگان طبل ینی چری انتخاب میشد. این طبلزنها یک تفاوت با طبلزنان امروزی داشتند، آن هم حضور یک نفر با چراغ در کنار آنها بود. نوازندگان طبل معمولاً جلوی خانههای بزرگ یا عمارتهای هر محله میایستادند و با طبل نواختند و شیدایی منتظر پرداخت انعام از مردم میماندند. شعرهایی که این نوازندگان میخواندند، بیشتر با هدف سرگرم کردن کودکان بود. از آنجایی که بچهها از این شعرخوانی طبلزنان بسیار خوشحال میشدند، ساکنان پرداخت انعام را به تأخیر انداخته و از نوازندگان درخواست نواختن بیشتر میکردند، با این کار نیز همه اهالی کوچه برای تماشا مقابل پنجرههای خود میآمدند. در عمارتهای سطح بالا اوضاع کمی متفاوت بود. وقتی طبلزنان به جلوی عمارت میآمدند، انعام آنها آشکارا داده نمیشد، بلکه در یک مکانی بسته میشد که حداقل در یک تکه کاغذی پیچیده شده بود. علاوه بر این، از آنجا که از قبل آمدن نوازندگان طبل به مناسبت عید قابل انتظار بود، در کنار انعامها، شیرینی و شکلاتهایی نیز به کاغذی پیچیده و در گوشهای نصب میشد.
در استانبول قدیم، نمایشگاههای خرید و فروش در حیاط مساجد بزرگی مانند بایزید، سلطان احمد، ایوب سلطان، ایاصوفیه و قلیچ علی پاشا باز میشد تا مردم استانبول نیازهای ماه رمضان خود را به صورت ارزان و عمده بخرند. در این نمایشگاهها که تا دهه ۱۹۳۰ ادامه داشت، انواع کالاها فروخته میشد و بازرگانان به صورت مداوم در این نمایشگاه حضور مییافتند، به طوری که سال بعد نیز بازرگان مورد نظر نمایشگاه خود را در همان مکان افتتاح میکرد. این نمایشگاهها که به نمایشگاههای حیاط مساجد معروف بود و بعدها با افزایش انواع مختلف غرفهها و دست فروشها هرگونه جنس در آنها فروخته میشد، مانند همه نمایشگاهها و رسوم دیگر در سالها بعد از جنگ و اشغال امپراتوری عثمانی از بین رفته و به فراموشی سپرده شد. در سالهای اخیر تلاشهایی برای زنده کردن این رسم صورت میپذیرد.
بچهها پوستههای بزرگی از صدف یا آجر جمع میکردند، مقداری روغن در آنها ریخته و یک فتیله پنبهای به آن اضافه میکردند تا یک چراغ روغنی کوچک درست کنند. کودکان با استفاده از این چراغهای روغنی که در طول روز آن را تهیه کرده و در گوشهای از محله نزدیک به مسجد یا در حیاط مسجد گذاشته بودند، مهیاهای زمینی در طرحهای مختلف مانند توپ، کشتی و گل میساختند و از مردم استانبول که به مسجد برای خواندن نماز تراویح میآمدند، پول روغن و انعام مهیا دریافت میکردند. این رسم که تا سالهای جنگ جهانی اول ادامه داشت، به تدریج کم رنگ شده و از بین رفت.
یکی دیگر از رسوم مهم ماه مبارک رمضان، پرواز دادن چراغهای روغنی بود. محیاچیها طنابی را بین بالکن مناره و مکانی مرتفع در حیاط مسجد دراز میبستند و چراغهای روغنی را روی این طناب به حرکت درآورده و میلغزاندند که مردم استانبول این نمایش را که بعد از نماز تراویح با لذت زیادی تماشا میکردند. مهیاچیها که از انجام این نمایش انعامهایی دریافت کردند، به دنبال اجرای هر چه بهتر و زیباتر این نمایش بودند. از این رو، آنها چراغهای مختلف الشکلی ساخته و آنها را از منارهها تا حیاط مسجد حرکت میدادند که شباهتی عجیبی به حرکات ستارگان داشت.
قدیم الایام این یکی از رسوم سرگرم کننده کودکان در ماه رمضان بود. بچه ها شبهای رمضان دور هم جمع شده و با قرار دادن یک شمع یا چراغ روغن در یک کاسه از خانه به خانه دیگر میرفتند و از همسایگان انعامی به عنوان پول “نیروی دریایی” جمع می کردند. کودکانی که برای جمع آوری پول روغن و شمع بیرون رفته بودند، جلوی درها ایستاده، یکصدا شعرهایی میخواندند و چراغ خانههایی را که پول نمیدادند هم با سنگ میزدند.
پیش از این در ماه مبارک رمضان، افراد ثروتمند شهر در کاخ و عمارتهای خود دعوت به افطار میکردند و بر این اساس، سفرههایی برای افرادی که وضعیت مالی خوبی ندارند، تهیه میشد. بعد از پایان غذا و قبل از پراکندگی میهمانان، میزبان متناسب با وضعیت مالی آنها، به این افراد فقیر پول یا سکههای طلا در کیسههای گلدوزی شده تحت عنوان هزینه دندانپزشکی میداد. این افراد نیز برای ماندگاری و افزایش فراوانی خانه دعا کرده و همچینین از ساکنان خانه قدردانی میکردند. در طول ماه رمضان در استانبول قدیم، میزبانان ثروتمند دعوت افطاری میکردند و برای کسانی که فقیر هستند بعد از پذیرایی افطاری و به هنگام عزیمت مبلغی تحت عنوان هزینه دندانپزشکی احسان میکردند.
در همین باره بخوانید: