Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
سیاست اتحاد اسلام عبدالحمید ثانی و تاثیر اقدامات روسیه بر آن – مطالعات عثمانی

سیاست اتحاد اسلام عبدالحمید ثانی و تاثیر اقدامات روسیه بر آن

پایگاه مطالعات عثمانی: سیاست اتحاد اسلامی یا پان اسلامیسم مهمترین مسئله ی داخلی و خارجی در امپراطوری عثمانی مقارن با عصر عبدالحمید دوم به شمار می رود که این امر متأثر از عوامل متعددی می باشد.

هرچند سلطان عبدالحمید دوم ، خود آغازگرسیاست اتحاد اسلامی بود اما حضور جریانات نو عثمانی در در تقابل با فشارهای وارده بر مسلمانان از سوی روسها رنگ دیگری به جنبش اتحاد اسلامی بخشید . بطوریکه جریانات مذکور اقدام به تشکیل گروهها و جنبش هایی نمودند که هر کدام سیاست ها و راهکارهای متفاوت با یکدیگر داشتند. اما اصل مشترک موجود درمیان آنها ایجاد اتحاد میان شیعه و سنی در جهت حفظ حاکمیت اسلام و رهایی آنان از یوغ استعمار و مبارزه با سیاستهای ضد اسلامی دولتهای متخاصم اروپایی و روسیه بود. کشت و کشتار مسلمانان به بهانه های انتقام جویی از آنها یکی از دلایلی بود که روسیه توانست دولتهای اروپایی را در مقابله با عثمانی با خود متحد سازد.هدف از این پژوهش واکاوی نقش روسیه در ایجاد سیاست اتحاد اسلامی و دلایل این امر می باشد.

مقدمه

دوره ی سلطنت عبدالحمید دوم، دوره ی آغاز مخالفتهای جریانات سیاسی با نظام عثمانی و تشکیل جنبشهای اعتراضی بسیاری بود.سلطان عبدالحمید علی رغم وعده های خود مبنی بر حمایت از مشروطه و قانون اساسی،  پس از مدتی به دلیل بحرانهای داخلی و خارجی تصمیم گرفت تا با سیاستی استبدادی و مطلقه به حکومت خود ادامه دهد.

فراگیرترین نیروی عقیدتی در دوره ی سلطنت وی اسلام گرایی بود واگرچه سلطان خود مشوق این نهضت بود اما هدف و انگیزه ی او بیشتر از آنکه پشتوانه ی اعتقادی داشته باشد ،حفظ جایگاه خود و حفظ امپراطوری عثمانی بود.این نهضت در اواخر دوره ی تنظیمات و در واکنش به شیوه های رفتاری روسها با مسلمانان، مرزهای زمانی و عثمانی را درنوردید و به دیگر کشورهای اسلامی سرایت یافت.

در این میان افرادی همچون نامق کمال و دیگر عثمانیان جوان در واکنش به تعصب اروپایی با تأکید بر معتقدات اسلامی ، بر عبدالحمید پیشی جستند و زبان به اعتراض گشودند.مدتی بعد عواملی چند که نمونه ای از آن در مقدمه ذکر گردید منجر به بروز جنبشی شد که خواستار برقراری روابط با همه ی مسلمانان مظلوم جهان از جمله مسلمانان هند،مصر،الجزایر،تونس و مسلمانان ساکن در آسیای مرکزی شد.

در ین پژوهش نگارنده درصدد آن است با مراجعه به منابع تاریخی معتبرو مقالات متقن به بررسی تحلیلی وقایع مربوطه و واکاوی نقش روسها در ایجاد سیاست اتحاد اسلامی بپردازد.امید است این مختصر مورد استفاده و استناد پژوهشگران عرصه ی تاریخ عثمانی قرار گیرد.

پیشینه ی جنبش اتحاد اسلامی در بدنه ی حکومت عثمانی

سلطان عبدالحمید در دوران آغازین خلافت خود بر اساس سیاست اسلامی عمل می کرد.دین می توانست ابزار مناسبی برای مبارزه با مخالفان داخلی و هم چنین دشمنان خارجی باشد که منصب وی رنگ و بوی دینی داشته باشد.

سیاست اتحاد اسلامی مهمترین اصل سیاست داخلی و خارجی در دوره ی عبدالحمید دوم بود.احیای خلافت اسلامی و تقویت آن می توانست وی را بعنوان رهبر تمام مسلمانان مطرح کند. از نظر خارجی ،سیاست اسلام گرایانه ی عبدالحمید، سلاحی برای تحت فشار گذاشتن دولتهای بیگانه بود. [۱] در ابتدای سلطنت وی سعی بر تدوین قانون اساسی مشروطه گردید چرا که عبدالحمید خود را حامی مشروطه معرفی کرده بود و با کمک مشروطه خواهان به اریکه ی قدرت دست یافته بود.قانون اساسی مشروطه ی اول با حضور برخی چهره های نوعثمانی از جمله نامق کمال و ضیاپاشا  در ۱۲۹۳ ه ق تدوین و تصویب گردید.[۲]

در ماده ی سوم این قانون با بیان این جمله که ذات حضرت پادشاهی، حسب الخلافه حامی دین اسلام و حکمدار بالجمله اتباع عثمانیه است، وظیفه ی محافظت از اسلام به طور رسمی به سلطان عثمانی واگذار گشت.[۳] از جمله اقدامات سلطان عبدالحمید در راستای سیاست اسلام گرایی خود ساخت مدارس ویژه ی مسلمانان، افزایش حقوق علما،استفاده از زبان عربی به عنوان زبان فرهنگ و اداری کشور بود.

حکومت عثمانی هرگاه که از اعمال ظلم به مسلمانان مطلع می شد رسماً مداخله و اعتراض می کرد.به کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا،فرانسه و روسیه هشدار داده شده بود که تجاوز به امپراطوری عثمانی یا مسلمانان ساکن در آن کشورها، قیام یکپارچه ی مسلمانان را در پی خواهد داشت.بنابراین اسلام گرایی به ابزاری برای مبارزه با امپریالیسم قدرتهای غربی و نیز جنبشهای ملی گرایی که تهدید کننده ی امپراطوری بودند تبدیل شده بود.این سیاست عبدالحمید با موفقیت روبرو شد و اسلام همچون سلاحی موجب عقب راندن متجاوزان گردید.[۴]

بنابراین می توان گفت ،سلطان عبدالحمید دوم حتی اگر به انگیزه ی حفظ قدرت خود و حفظ امپراطوری عثمانی سیاستهای اسلام گرایی پیش گرفت و بحث اتحاد اسلامی را مطرح کرد توانست قدمی محکم برای تحقق این جنبش و ایجاد سیاست اتحاد اسلامی برداشت.

این نکته را هم نباید از نظر دور نگاه داشت که حمایتهای همه جانبه از مسلمانان و قوانین یکسویه در حمایت از ایشان دست آویزی برای روسیه قرار گرفت تا بعدها به بهانه ی کم برخورداری مسیحیان ساکن در قلمرو عثمانی از حقوق شهروندی، به مقابله با عثمانی بپردازد.حال آنکه در قانون اساسی مشروطه ی اول که به فرمان عبدالحمید به اجرا گذاشته شد ،همه ی رعایای دولت اعم از مسلمان و غیر مسلمان عثمانی شناخته شده و از حقوق شخصی و آزادی های یکسان برخوردار بوده و در برابر قانون مساوی بودند.[۵]

در سال۱۲۹۵ ه ق ،به دنبال اعلان جنگ روسیه بر علیه عثمانی و شکستهای پیاپی عثمانی که منجر به معاهده ی سان استفانوس در سال۱۲۹۶ ه ق شد، سلطان عبدالحمید شیوه ی حکومتی خود را تغییر داد و به استبداد روی آورد. البته او پیش از این معاهده مجلس را تعطیل و اجرای قانون اساسی را متوقف کرده بود.[۶] به عقیده ی برخی از مورخین ،عبدالحمید از روی اجبار در برخورد با دیپلماسی اروپایی با مشروطه موافقت کرد و پس از مدتی از این سیاست خود دست شست و به تعقیب آزادی خواهان پرداخت و قانون اساسی را تعطیل کرد .از جمله ی این آزادی خواهان مدحت پاشا و نامق کمال و شماری دیگر بودند.[۷]

پیشینه ی جنبش اتحاد اسلامی در میان نوعثمانی ها

اتحاد اسلامی سازمانی بود که مرکز فعالیت آن در اسلامبول بود و بوسیله ی افرادی که غالباً روحانی بودند تأسیس شد.از میان این افراد می توان نامق کمال را بعنوان برجسته ترین روشنفکر دینی در عثمانی و سید جمال الدین اسدآبادی را برجسته ترین روشنفکر دینی در ایران نام برد[۸].هر چند در ایران سیدجمال الدین اسدآبادی نتوانست به آرزوی خود جامه ی عمل بپوشاند و پس از وی نیز افرادی به دنبال تأسیس انجمن یا سازمانی به نام اتحاد اسلام افتادند ،اما سرانجام میرزاکوچک خان توانست با تشکیل هیئت اتحاد اسلام،این آرزو را جامه ی عمل پوشاند.[۹]

“نامق کمال” روشنفکر ترک نخستین کسی بود که درباره ی گرایش به جامعه ی اسلامی “اتحاد اسلامی” سخن گفت. وی به سبب مخالفت با فرمان تنظیمات در خارج از قلمروی عثمانی تحت عنوان عثمانیان جوان به فعالیتهای سیاسی و اعتراضی خود می پرداخت .عثمانیان جوان بر این باور بودند که فرمان تنظیمات سبب شده است که استثمار خارجی به  استبداد داخلی اضافه شده و هیچکدام از ایده آل های موجود در دل تنظیمات به اجرا درنیامده است.او دلیل عقب ماندگی اسلام را ناشی از تسلط غرب بر آن میدانست.بدین ترتیب وی با هدف ایجاد اتحاد اسلامی تحت لوای حکومت عثمانی با سلاح روزنامه نگاری،شعر و ادبیات به فعالیت پرداخت.

سید جمال الدین اسدآبادی(افغانی) که به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری سلسله جنبان نهضتهای اصلاحی صد ساله ی اخیر است نهضتی با ابعاد مختلف فکری و اجتماعی برپا کرد ،آسیا، اروپا و آفریقا را زیرپا گذاشت و ماهیت تمدن آنها را شناخت[۱۰].وی همانند نامق کمال ،مهمترین درد جامعه ی اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی می دانست .

عبدالعزیز محمد الشناوی در مقایسه ی سید جمال الدین و نامق کمال می گوید: هر دوی ایشان غرب را مسئول ضعف، بلکه بلایی که بر ملتهای مسلمان فرود آمده می دانستند.اما نامق کمال خواستار شکل گیری اتحادی برای دفاع و حمایت از مسلمانان به زمامداری دولت عثمانی بود.اما افغانی در فراخوان وحدت اسلامی تمام جهان اسلام را مدنظر قرار میداد و بر عثمانی بودن خلیفه تأکیدی نداشت و می گفت “مسلمانان ملیتی جز دینشان ندارند”.[۱۱]

نکته ی قابل تأمل در این قیاس و به گواه منابع تاریخی از جمله کتاب استانفورد جی شاو و کتاب التاریخ الاسلامی تألیف محمود شاکر و دیگر کتب، هدف سردمداران از ایجاد جنبش اتحاد اسلامی، دفاع از ملتهای مسلمان و مقابله با استعمار اروپا و روسیه می باشد، پس چنانچه ظلمی صورت نپذیرفته باشد اساساً مقابله ی با آن بی معنی خواهد بود.از سوی دیگر با توجه به دوری اروپا به لحاظ جغرافیایی مشخص می گردد که بخش اعظم این استعمار حداقل در آناتولی و کشورهای اطراف آن توسط روس ها انجام گرفته است.در ادامه به بررسی ادعای روسیه مبنی بر کشتار مسیحیان توسط مسلمانان می پردازیم.

برخورد سلاطین عثمانی با غیر مسلمانان تحت سلطه ی خود

ترک های عثمانی تلاش زیادی برای نشر اسلام در اروپا کردند. برگزاری مجالس جشن برای افراد تازه مسلمان یکی از اقدامات مسلمانان ترک بود که غیرت ترکان عثمانی را برای نشر اسلام نشان می داد.یک نو مسلمان در حالیکه سوار بر اسب بود و دور تا دور او را مسلمانان گرفته بودند در شهر با احترام گردانده می شد و هر چه از دستشان برمیامد برای او انجام می دادند. ترک ها در مساجد خود به راز و نیاز می پرداختند و از خدا می خواستند که مسیحیان به قرآن ایمان بیاورند. ترک ها همچنین در برخورد با مسیحیان اروپایی نیز با روحیه ی تسامح که برخواسته از قرآن بود برخورد می کردند؛ تسامحی که سبب شد بسیاری از آنان آیین خود را عوض کردند.[۱۲]

عثمانی ها در رفتار با اهل ذمّه یا اهل کتاب،که به وحدانیت خداوند ایمان داشتند مطابق اسلام با بردباری و مدارای دینی پیروی کرده و در ازای پرداخت جزیه به حکومت اسلامی از جان و مال و مذهب ایشان محافظت می کردند.تنها شهرهایی که در برابر عثمانی مقاومت می کردند یا فرمانروایشان از قبول سیادت آنان سرباز می زد، به اسارت در می آمدند و اموال و خانه های آنها به دست فاتحان می افتاد.[۱۳]

اما در جریان مقابل مردمان مسیحی که تحت سلطه ی عثمانی درآمده بودند، با همراهی دولتهایی که هنوز به سیطره ی عثمانی درنیامده بودند تلاش زیادی در پاکسازی سرزمین خود از عناصر عثمانی می کردند و هدف همه ی آنها نابودی اسلام و بازگرداندن قدرت مسیحیت و تقسیم اراضی دولت عثمانی توسط استعمارگران مسیحی بود. دولتهای مسیحی اروپا،مسیحیان ساکن در سرزمینهای عثمانی را تحریک به مخالفت با آن می کردند و با دادن اسلحه ،آذوقه و پول از آنها میخواستند تا مسلمانان عثمانی و تازه مسلمانان آن نواحی را بکشند تا آنها به مسیحیت بازگردند.[۱۴]

گروههای زیادی از مسلمانان در اروپا زندگی می کردند که علی رغم فشارهای دول اروپایی برای مسیحی نمودن ایشان هیچ تغییری در آئین و هویت اسلامیشان پدید نیامد.[۱۵]

مسیحیان، سلطان عثمانی را با عناوینی چون “مرد مریض اروپا” ،”مریض لاعلاج” و ” مریضی که می باید اورا از بین برد تا هم خود راحت شود و هم دیگران” می نامیدند.[۱۶]

دولتهای اروپایی و برخی مورخان عرب همواه اتهاماتی به دولت عثمانی وارد می کردند از جمله آنکه : دولت عثمانی پس از فتح مصر به دست سلطان سلیم اول,عالمان را مجبور به مهاجرت به استامبول نموده است. در حالی که بر اساس برخی منابع حدود سه سال بعد ایشان به قاهره بازگردانده شدند و این مورخان به تاریخ بازگشت آنها اشاره ای نکرده اند و یا اینکه دولت عثمانی سرزمینهای عربی ر از جهان خارج دور نگاهداشت.در پاسخ به این اتهام می توان گفت نیروهای پرتغالی با اهداف صلیبی و استعماری و اقتصادی خود تهدیدی برای دنیای اسلام و منطقه ی خلیج فارس بودند و طبیعتاً دولت عثمانی برای جلوگیری از این تجاوز می بایست از سرزمین های عربی دفاع کند.[۱۷]

امپراطوری عثمانی در دوره ی اوج اقتدار خود سرزمینهایی را تحت سلطه داشت که تنوع پیروان ادیان و مذاهب مختلف در آن مشهود بود و برای حفظ اقتدار خود می بایست رضایت همه ی ایشان را جلب نماید ، هر چند که این امر نه فقط در دولت عثمانی بلکه در هیچ امپراطوری و دولتی امکان پزیر نیست چرا که وجود دشمنان خارجی و توطئه ی عوامل داخلی همواره سدّی در برابر تحقق این آرمان است. البته سیاست بعضی از حاکمان نیز خلاف آنچه ذکر گردید می باشد.

 

خونخواهی مسیحیان دست آویزی برای تهاجم روسیه بر علیه عثمانی

دولت روسیه همواره از اقتدار عثمانی نگران بود و مترصد فرصتی بود تا بتواند هیمنه ی این امپراطوری را از بین برد. یکی از بهانه های او وضعیت مسیحیان ساکن در قلمروی عثمانی بود.

روسیه در راستای تحریک دول اروپایی بر علیه عثمانی و جلب نظر آنها ، بحث کشتار مسیحیان توسط دولت عثمانی را به راه انداخت.

این دست آویز در همه ی معاهدات روسیه با عثمانی و حتی در معاهداتی که روسیه طرف مقابل عثمانی به شمار نمی رفت رخ نموده و آن را عاملی اصلی برای مجادلات اولیه محسوب می کرد و در توافقات طرفین معاهده نیز همواره بندی مربوط به اصلاح وضعیت مسیحیان و یا واگذاری امتیازاتی به ایشان وجود دارد. از جمله ی آنها می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

_ در بند پنجم از معاهده ی سان استفانوس آمده است که: بابعالی متعهد می شود که از (نصاری) مسیحیان ، در مقابل کردها و چرکس ها حمایت کند. و در بند ششم همین معاهده نیز به اصلاح وضعیت مسیحیان در جزیره ی کریت پرداخته است.[۱۸]

_ در معاهده ی برلین که بزرگترین اجتماع سیاسی قدرتهای بزرگ اروپا در قرن نوزدهم (پس از دو کنگره ی وین و پاریس ) و برای تعدیل مفاد معاهده ی سان استفانوس انجام گرفت نیز بر انجام توافقات حمایت از مسیحیان تأکید شد.و حتی مواردی دیگر نیز بر علیه عثمانیها بر آن اضافه شد.[۱۹]

” هووانس کارچازنونی” اولین نخست وزیر جمهوری ارمنستان در سالهای ۱۹۱۸-۱۹۱۹ و از بنیان گذاران و رهبران اصلی حزب داشناکسیون ارمنی در کتاب خود به افشای دروغ بودن نسل کشی ارمنی ها می پردازد و می نویسد: ما عقل مان را به دیگران سپرده بودیم، به حرفهای پوچ افراد بی مسئولیت اهمیت زیادی داده و تحت تأثیر هیپنوتیزم خودمان قادر به درک حقایق نشده و دچار خیال پردازی شدیم… بسیاری از ما از سر سادگی فکر می کردیم که جنگ جهانی اول بخاطر ارمنی ها در گرفته است.وقتی روسها حمله می کردند فکر می کردیم آن ها برای رهایی ارمنی ها آمده اند و وقتی عقب نشینی می کرد فکر می کردیم که آن ها برای کشتار ما توسط تورک ها با آنها تبانی کرده اند. در هر دوحالت ما نتایج، هدف و نیات را قاطی می کردیم…

بخشی از یک اعلامیه که ارامنه به نیکلای دوم فرستادند: ارمنی ها نصیحت بزرگ پدران خود را دنبال کرده و برای فدا کردن زندگی و هستی خود به خاطر تاج و تخت پر افتخار روسیه بزرگوار برخاستند. مژده ی جنگ با تورکیه تمام خلق ارمنی را به وجد آورده است. (توجه کنید هنگام نشر این اعلامیه،هنوز ارمنی ها به قول خودشان کشتار نشده اند).

سرباز روسیه ی پرافتخار بودن و به جا آوردن رسالت تاریخی روسیه در شرق ، وظیفه ی میهنی ماست.پرچم روسیه در استانبول و تنگه های چاناق قلعه در اهتزاز خواهد بود. اراده ی شما، امپراطوری بزرگوار برای خلق های تحت اسارت تورکیه آزادی خواهد آورد.))[۲۰]

کارچازنونی در ادامه با اشاره به جنگ روسیه و عثمانی می نویسد: تورکها فقط در برابر تجاوز روس از خود دفاع می کردند و برخلاف ارمنی ها که فقط غیر نظامیان را قتل عام می کردند، عثمانی ها جنگ را به میان غیر نظامیان نکشاندند. بنابراین قتل عامی صورت نگرفت.[۲۱]

در این کتاب با تفصیل هر چه تمام به رد ادعای دروغین روسها مبنی بر قتل عام ارامنه به دست مسلمانان ترک پرداخته و قابل تأمل اینکه این گزارش در آرشیو ارمنستان و روسیه قرار دارد نه در آرشیو ترکهای عثمانی. نکته ی دیگر اینکه این گزارش توسط یکی از رهبران داشناکاثر نوشته شده و به نوعی اعتراف نامه ای از سوی رهبران این حزب به شمار می رود.

پس همانطور که در ابتدای این سطور اشاره شد ادعای روسیه ، ادعایی پوچ و بی اساس و صرفاً برای رسیدن به مطامع قدرت طلبانه ی خویش بوده است.

استعمار کشورهای عربی جرقه ای برای ایجاد اتحاد اسلامی

پس از کنفرانس برلین، انگلیس و فرانسه علی رغم تعهد خود در خصوص حمایت از عثمانی در نگهداری اراضی تحت سلطه ، مقاصد استعماری خود را پی گرفتند. فرانسه در سال ۱۲۹۹ه ق تونس را اشغال کرد و قبرس به تصرف انگلیس درآمد. همچنین در ۱۳۰۰ه ق مصر توسط انگلیس به اشغال درآمد. یونان نیز در ۱۲۹۹ه ق برخی از سرزمینهای عثمانی را در تسالیا اشغال کرد.[۲۲]

از سوی دیگر، عواملی چند در طرح عنوان “مسائل الشرقیه” در اوایل قرن بیستم از سوی دولتهای اروپایی وجود دارد از جمله اینکه روسیه در راستای توسعه ی قدرت خود، تنها با تسلط بر تنگه ی بوسفور و داردانل میتوانست به آبهای گرم و دریای سیاه راه یابد و این تنگه ها تحت سلطه ی عثمانی ها بود. دولت قدرتمندی که توانایی تسلط بر دریای سیاه را داشته باشد به راحتی به سرزمینهای شرق مدیترانه و راههای ارتباطی آن به سمت هند و شرق تسلط می یابد .[۲۳]

روسیه با استفاده از ضعف داخلی عثمانی و متحد کردن فرانسه با خود برای ازبین بردن دولت عثمانی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. هرچند انگلیس در ابتدا از عثمانی حمایت می کرد اما پس از پیوستن دولتهای اروپایی به اتحاد روسیه و فرانسه و مسئله ی برهم خوردن توازن بین المللی ، انگلیس نیز دست از حمایت عثمانی وسیاست حراست از دولت عثمانی برداشت.[۲۴]

طبیعتاً چنین سلطه جویی ها و پیشروی هایی جز با خشونت و قتل و کشتار ساکنین آن که عمدتاً مسلمان بودند، میسّر نیست.

در پایان جنگ تن به تن روسها و ترکان در پلونا، پرچم سفیدی بر فراز پلونا به اهتزاز درآمد و ((تزار در رأس سربازانش وارد شهر شد و عثمان پاشا شرایط تسلیم را پذیرفت و امضا کرد.روسها با وی با احترام رفتار کردند ولی سربازان در حالیکه افتان و خیزان به اسارت رانده شدند، در برفها بهلاکت رسیدند. آنها که جراحتشان شدید بود در بیمارستانهای اردو بجا ماندند تا به دست بلغارها قصّابی شوند.))[۲۵]

محمود شاکر در کتاب خود می نویسد: ارتش روسیه هنگامی که به کمک بلغارها رفت،مسیحیان با حمله به مسلمانان آنها را ذبح کرده و کشتند.[۲۶]

از دیگر اسناد موجود در خصوص جنایات روسها و دول اروپایی نسبت به مسلمانان در سفرنامه نیکتین (کنسول سابق روس در ایران) آمده است. وی در سفر خود به ارومیه می نویسد: ((همینکه فهمیدم که هرگونه قراردادی با کرد بی نتیجه است، بمطالعه ی اوضاع کردستان و زبان کردی پرداختم.اگرچه این اقدام من در سیر حوادث تأثیری نداشت ولی برای خاورشناسی ما بی فایده نبود، تعرض قبایل کرد بیشتر به واسطه ی اعلان جهادی بود که از طرف ترکها منتشر شده بود . یک قسمت از متن این اعلان این است: تمام مسلمانان که در معرض آزار و اذیت دول مهاجم روس و فرانسه و انگلیس واقع شده اند مانند اهالی کریمه و قازان و ترکستان و بخارا و خیوه و هندوستان و چین و افغانستان و افریقا و ایران و غیره باید در این جنگ بهیئت اجتماع دوش بدوش نظامیان عثمانی بوظایف مقدس مذهبی اسلام عمل کرده و با جان و مال در این جهاد مقدس شرکت نمایند.))[۲۷]

مطالب بسیاری در منابع مختلف وجود دارد که همه ی آنها به اتفاق ، ظلم و ستم دولتهای اروپایی و بویژه روسیه را نسبت به مسلمانان در دوره ی عثمانی تائید کرده و به گزارشاتی در این خصوص اشاره می کنند. ولیکن پرداختن به همه ی آنها در این مجال مقدور نمی باشد. فلذا به آنچه در بالا اشاره شد بسنده می کنم. اما مسئله ی دیگر، پیوستن دیگر کشورهای اسلامی به جنبش اتحاد اسلامیست که ناشی از ظلم دولتهای متجاوز اروپایی و روسیه می باشد . در ادامه به بررسی این تحرکات می پردازیم.

در سال ۱۸۵۳م افغان ها بر آن شدند تا از طریق ایران به جنگ با روسیه بپردازند . در آن زمان روسیه درگیر جنگ با عثمانی بود.(( اهالی ممالک افغانستان متفق القول یک نفر ایلچی ،خدمت شاه ایران فرستادند که امروزه پادشاه اسلام را با طایفه ی کفار غوغا و کارزار است و بر عموم مسلمانان لازم است که شرایط اعانت و امداد به جای آورند.))[۲۸]

در خصوص همراهی و همکاری کردهای مسلمان نیز پیش تر مطالبی از نیکتین آورده شد.

جنبش خلافت ، جنبشی اسلامی_ملی در هند، برای جانبداری از خلافت عثمای، بر ضد استعمار بریتانیا از ۱۹۱۸ تا۱۹۲۴م . برخی ریشه ی اصلی آن را در اندیشه ی اتحاد اسلام میدانند. پیش از پیدایش جنبش خلافت، برخی حوادث بین المللی موجب شد که اندیشه ی اتحاد اسلام و طرفداری از خلافت عثمانی در میان مسلمانان هند تقویت شود. یکی از عللی که موجب پیوستن آنها به این جنبش گردید گلوله باران حرم امام رضا(ع) به دست روسها در ۱۹۱۲م بود.همچنین حادثه ی مسجد کانپور در ۱۹۱۳م ، موجبات انزجار بیشتر مسلمانان هند از دولت بریتانیا شد.[۲۹]

آنچه در خصوص پیوستن ایران به جنبش اتحاد اسلامی وجود دارد، به تلاشهای میرزا کوچک خان در تشکیل هیأت اتحاد اسلامی بازمی گردد. هرچند این فکر توسط عده ای از علما و رجال سیاسی ایران مانند سید محمدرضا مساوات ، سید محمد کمره ای، سلیمان محسن اسکندری، میرزا طاهر تنکابنی، سید حسن مدرس و … دنبال می شد. میرزا کوچک خان با عقیده ی “اتحاد اسلام” به گیلان رفت و در جنگ بین المللی تشکیلاتی در شهر و جنگل فومن به همین نام به راه انداخت.[۳۰]

اسماعیل رائین در مورد سابقه ی تشکیلات اتحاد اسلامی در تهران می نویسد: دو نفر از نمایندگان سلطان محمد پادشاه عثمانی برای اتحاد مسلمین شرق میانه و الحاق ایران به تشکیلات اتحاد اسلام فعالیت می کردند. وی چنین عقیده دارد که سلطان عثمانی مردم ایران را وادار کرده است که به اتحاد اسلام بپیوندند و به همین دلیل رجال و بزرگان ایران امتناع نموده و فرستادگان که دست خالی بازمی گشتند ، قاجار را تهدید کردند که پس از مراجعت به پایتخت عثمانی به همه ی مسلمین جهان خواهیم گفت که ایرانیان مسلمان نیستند…[۳۱]

حوادثی همچون به گلوله بستن حرم امام رضا(ع) در سال۱۹۱۲ توسط روسها و کشتارقریب به ۷۰ نفر از مردم نیز در پیوستن مسلمانان ایران به جنبش اتحاد اسلامی نقش بسزایی داشته است.

مواردی که آورده شد تنها بخشی از جنایات دولتهای اروپایی به ویژه روسها بر علیه مسلمانان است .جنایاتی که هر کدام از آن چنانچه از جانب مسلمانان یا دولت عثمانی صورت می گرفت ممکن بود عواقبی سخت تر و به مراتب فجیع تر در پی داشته باشد.

طرح سیاست جامعه ی اسلامی در چنین شرایطی مورد استقبال مسلمانانی قرار گرفت که معتقد بودند ضعف دولت عثمانی به دلیل ضعف شور دینی مسلمانان است. مسلمانان در انتظار آن بودند که خلیفه فرمان جهاد علیه کفار صادر کند تا ترکها بر ضد روسیه،مسلمانان هند بر ضد دولت انگلیس و اعراب بر ضد استعمارگران در تونس و شمال آفریقا به پا خیزند.[۳۲]

طرح جامعه ی اسلامی از منظر عبدالحمید دوم، به صورت سلاحی برای مبارزه با استعمار غربی و نیز جنبشهای مسیحی، ناسیونالیستی درآمد که امپراطوری عثمانی را تهدید می کرد.[۳۳]

اما از سوی روشنفکران و اندیشمندان نوعثمانی ، سیاست اتحاد اسلامی تنها به منظور حفظ قدرت امپراطوری نبود ، بلکه افرادی همچون سید جمال الدین اسدآبادی که از رهبران و بنیانگذاران جنبش اتحاد اسلامی بود فراتر از مرزهای سیاسی و جغرافیایی به این جنبش می نگریستند .

سید جمال الدین مردی تجددگرا بود و مسلمانان را به علوم و فنون جدیده و اقتباس تمدن غربی فرامیخواند .او میخواست مسلمانان علوم و صنایع غربی را فراگیرند اما با اینکه تفکر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد و جهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود.[۳۴] سید جمال الدین با استفاده از روش غربیها در اتحاد علیه عثمانی، سعی بر آن داشت تا نسخه ی اسلامی مبتنی بر اصول دینی و انسانی آن را در جهان اسلام پیاده نماید.

نتیجه گیری

پس با بررسی ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ ﺟﻨﺒﺶ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ در ﺑﺪﻧﻪ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻣﺸﺨﺺ گردید ﮐﻪ ﻋﺒﺪاﻟﺤﻤﯿﺪ دوم ﺑﺎ ﻫﺪف و اﻧﮕﯿﺰه ای ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﻮد ﺑﻮد ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﻣﯽ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ. اﻣﺎ روﺷﻨﻔﮑﺮان ﻧﻮﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﻧﺎﻣﻖ ﮐﻤﺎل و ﺳﯿﺪ ﺟﻤﺎل اﻟﺪﯾﻦ اﺳﺪ آﺑﺎدی در ﭘﯽ ﯾﺎﻓﺘﻦ راﻫﯽ ﺑﺮای رﻫﺎﯾﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن از ﯾﻮغ اﺳﺘﮑﺒﺎر و اﺳﺘﺜﻤﺎر غربی ها و روسیه بودند. سید ﺟﻤﺎل اﻟﺪﯾﻦ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺷﯿﻮه ﻏﺮﺑﯽ ﻫﺎ  در اﺗﺤﺎد ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ عثمانی، ﺳﯿﺎﺳﺖ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ را ﻣﻄﺮح ﻧﻤﻮد ﺗﺎ ﺷﯿﻌﻪ و ﺳﻨﯽ ﺗﺤﺖ ﻟﻮای ﺣﮑﻮﻣﺖ اﺳﻼﻣﯽ در ﮐﻨﺎر ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ از ﻇﻠﻢ ﺳﺘﻢ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺿﺪ اﺳﻼم رﻫﺎﯾﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ .

ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ وﺿﻌﯿﺖ ﻏﯿﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﺳﺎﮐﻦ در ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﻫﺎی ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ درﯾﺎﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن در اواﺧﺮ دوره ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ وﯾﮋه ﭘﺲ از ﻓﺮﻣﺎن ﺗﻨﻈﯿﻤﺎت ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ آزاری ﺑﻪ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن نمی رﺳﺎﻧﺪﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ از آﻧﻬﺎ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻧﻤﻮده و ﺳﻌﯽ در ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺟﻠﻮه ﻫﺎی ﻧﯿﮏ اﺳﻼم ﺑﻪ اﯾﺸﺎن داﺷﺘﻨﺪ .اﻣّﺎ ﺑﺤﺚ ﺧﻮﻧﺨﻮاﻫﯽ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن دﺳﺘﺎوﯾﺰی ﺑﺮای ﺗﻬﺎﺟﻢ روﺳﯿﻪ ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﻌﺼﺒﺎت دﯾﻨﯽ ﻣﻌﺎﻫﺪاﺗﯽ را ﺑﺮ عثمانی ﺗﺤﻤﯿﻞ ﮐﺮده و ﺳﻌﯽ در ﻣﺘﺤﺪ ﺳﺎﺧﺘﻦ دول اروﭘﺎﯾﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻦ اﺣﺴﺎﺳﺎت دﯾﻨﯽ اﯾﺸﺎن داﺷﺖ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ درﯾﺎﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ اﯾﻦ ادﻋﺎ  به اذعان اسناد موجود در روسیه و ارمنستان دروﻏﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮده است. اﺳﺘﻌﻤﺎر ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻋﺮﺑﯽ و کشت و کشتار مسلمانان ﺟﺮﻗﻪ ای ﺑﺮای اﯾﺠﺎد اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﯾﺠﺎد ﮐﺮد ﺑﻪ ﻃﻮری ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻫﺮ ﮐﺪام ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ دوﻟﺖ اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮ در ﮐﺸﻮر ﺧﻮد ﺑﻪ ﺟﻨﺒﺶ اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ ﭘﯿﻮﺳﺘﻨﺪ و اﯾﻦ ﺟﻨﺒﺶ در ﮐﻨﺎر دﯾﮕﺮ ﻋﻮاﻣﻞ ﺑﺎ ﻫﺪاﯾﺖ رﻫﺒﺮان ﻧﯿﺮوﻣﻨﺪ و اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﺮوز و ﻇﻬﻮر ﭘﯿﺪا ﮐﺮد. ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﯾﺎت آﻧﻬﺎ در ﺧﺼﻮص اﺗﺤﺎد اﺳﻼﻣﯽ بعضاً ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﻮد، اﻣّﺎ اصل اساسی و مشترک میان اﯾﺸﺎن رﻫﺎﯾﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن از دﺳﺖ اﺳﺘﻌﻤﺎرﮔﺮان ﺑﻮد. ﺣﺎل ﭼﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻧﺎمق ﮐﻤﺎل داﯾﺮه ﺷﻤﻮل آن ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﭼﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس جهان بینی سید جمال الدین اسدآبادی همه ی جهان اسلام را شامل شود.

نویسنده: نازنین برک دانشجوی کارشناسی تاریخ اسلام،دانشگاه مذاهب اسلامی

 

در همین باره بخوانید:

روشنفکران عثمانی در برابر وهابیت چه کردند؟

اندیشه ها و فعالیت های سیاسی ترکان جوان (قسمت چهارم)

حـکایت‌ اصلاحات در امپراتوری عثمانی؛ از ریشه تا لاله

همه علیه یکی؛ سیاست‌های کشورهای اروپایی در دوره ضعف عثمانی

کتابنامه:

۱)محمدحسین امیر اردوش،مقاله ی نامق کمال،نشریه چشم انداز ارتباطات فرهنگی،تهران،۱۳۸۵

۲)محمد عبدالعزیز الشناوی،الدوله العثمانیه دوله الاسلامیه مفتری علیها،قاهره، مطعبه جامعه القاهره، ۱۹۸۰

۳)ملک الشعرای بهار،تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران تا انقراض قاجاریه،تهران، انتشارات امیرکبیر،چاپ چهارم،ج۱،۱۳۷۱

۴)غلامعلی پاشازاده،مقاله ی قانون اساسی مشروطه ی اول و امکان ترقی جامعه عثمانی از نگاه جلال نوری،فصلنامه علمی پژوهشی تاریخ اسلام،تهران، ۱۳۹۲،سال۱۴

۵)اسماعیل رائین،قیام جنگل،تهران،نشر جاویدان،۱۳۵۷

۶)لردکین راس،قرون عثمانی،ترجمه پروانه ستاری،تهران،نشر کیهان،۱۳۷۱،ج۲

۷)محمود شاکر، التاریخ الاسلامی، بیروت،مکتبه الاسلامی،۱۴۲۱ه ق،ج۸

۸)استانفورد جی شاو،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید،ترجمه محمود رمضان زاده،مشهد،نشر آستان قدس،۱۳۷۰،چاپ اول

۹)رسول عربخانی، تاریخ عثمانی و خاورمیانه،تهران،انتشارات پیام نور،۱۳۹۴

۱۰)هووانس کاچازنونی،گزارش اولین نخست وزیر ارمنستان به کنفرانس حزب داشناکاثر،ترجمه سجاد زینالی،ارومیه،نشر بوتا،۱۳۹۴

۱۱)شهید مرتضی مطهری،نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر،تهران،انتشارات صدرا،۱۳۹۸

۱۲)افسانه منفرد،دانشنامه ی جهان اسلام،تهران،۹۳

۱۳)سید قندیل عباس موسوی و مهدی کریمی،دانشنامه جهان اسلام،گروه شبه قاره هند و جنوب شرقی آسیا،تهران،۱۳۹۳

۱۴)محمدرضا نصیری، اسناد و مکاتب تاریخی ایران(قاجاریه)،تهران،انتشارات کیهان،۱۳۷۱،ج ۳

۱۵)عباس نعیمی،جریان شناسی جنبش جنگل،تهران،شرکت جهانپخش،۱۳۹۱

۱۶)موسیوب نیکیتین،خاطرات و سفرنامه،ترجمه:علیمحمد فره وشی،تهران،نشر کانون معرفت،۱۳۲۶،چاپ اول

۱۷)اسماعیل احمد یاقی،دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال،ترجمه رسول جعفریان،قم،پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،۱۳۸۲،چاپ سوم

 یاقی،اسماعیل احمد،دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال،ترجمه: رسول جعفریان،قم،پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،۱۳۸۲،چاپ سوم،ص۱۶۶[۱]

 پاشازاده،غلامعلی،مقاله ی قانون اساس مشروطه ی اول و امکان ترقی جامعه عثمانی از نگاه جلال نوری،تهران، فصلنامه ی علمی پژوهشی تاریخ اسلام،۱۳۹۲،سال۱۴،ص۱۴۳[۲]

 عربخانی،رسول،تاریخ عثمانی و خاورمیانه،تهران،دانشگاه پیام نور،۱۳۹۴،ص۲۰۰[۳]

 شاو،استانفورد جی،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید،ترجمه:محمود رمضان زاده،مشهد،معاونت فرهنگی آستان قدس،۱۳۷۰،چاپ اول،ص۴۴۲[۴]

 شاو،استانفورد جی،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید،ترجمه:محمود رمضان زاده،مشهد،معاونت فرهنگی آستان قدس،۱۳۷۰،چاپ اول،ص۱۵۳ [۵]

 شاو،استانفورد جی،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه جدید.ص۱۵۳ [۶]

 شاو،ص۱۵۳[۷]

 محمحسین،امیر اردوش،محمد نامق کمال،تهران،نشریه چشم انداز ارتباطات فرهنگی،۱۳۸۵،ش۲۸،ص۱۳ [۸]

 عباس،نعیمی،جریان شناسی سیاسی جنبش جنگل،تهران،شرکت چاپبخش،۱۳۹۱،ص۶۵-۶۶[۹]

 مرتضی،مطهری،نهضتهای اسلامی در صدسال اخیر،تهران،انتشارات صدرا،۱۳۹۸ه ق،ص۱۴[۱۰]

 عبدالعزیزمحمد،الشناوی،الدوله العثمانیه دوله الاسلامیه مفتری علیها،قاهره،مطبعه جامعه القاهره،۱۹۸۰،ص۲ب۴ [۱۱]

 یاقی،اسماعیل احمد،دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال،قم،پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،۱۳۸۵،چاپ سوم،ص۲۰۸-د۲۰۹[۱۲]

 استانفورد،شاو،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیه،ج۱،ص۵۱[۱۳]

 اسماعیل احمد،یاقی،ص۲۰۶[۱۴]

 عبدالعزیز،الشناوی،دوله العثمانیه،ج ۱ .ص۲۶[۱۵]

  ،ص۱۴ عبدالعزیز،الشناوی،دوله العثمانیه،-۱۵[۱۶]

 یاقی،ص۲۱۰[۱۷]

 محمود،شاکر،التاریخ الاسلامی،بیروت،مکتب الاسلامی،۱۴۲۱ ه ق،ج۸،ص۱۹۳[۱۸]

 افسانه،منفرد،کنگره ی برلین،دانشنامه ی جهان اسلام،تهران،۹۳،ج۳[۱۹]

 هووانس،کاچازنونی،گزارش اولین نخست وزیر ارمنستان به کنفرانس حزب داشناکاثر،ترجمه:سجاد زینالی،ارومیه،انتشارات بوتا،۱۳۹۴،ص۱۱[۲۰]

 هووانس،ص۲۶[۲۱]

 یاقی،ص۱۶۴-۱۶۵[۲۲]

 همان،ص۱۲۳[۲۳]

 همان،ص۱۲۴-۱۲۵[۲۴]

 لردکین،راس،قرون عثمانی،ترجمه:پروانه ستاری،تهران،انتشارات کهکشان،۱۳۷۳،ج۲،ص۵۴۱[۲۵]

 محمود،شاکر،ص۱۹۲[۲۶]

 موسیوب،نیکتین،خاطرات و سفرنامه،ترجمه:علیمحمد فره وشی،تهران،نشر کانون معرفت،چاپ اول،۱۳۲۶،ص۲۳۱_۲۳۲[۲۷]

 محمدرضا،نصیری،اسناد و مکاتب تاریخی ایران(قاجاریه)،۱۳۷۱،تهران،انتشارات کیهان،ج سوم،ص۵۶[۲۸]

 سید قندیل عباس، موسوی،مهدی،کریمی،دانشنامه ی جهان اسلام،گروه شبه قاره هند و جنوب شرقی آسیا،تهران،۱۳۹۳،ج۱۰[۲۹]

 ملک الشعرای بهار،تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران تا انقراض قاجاریه،تهران،انتشارات امیرکبیر،چاپ چهارم،۱۳۷۱،ج۱،ص۱۶۷[۳۰]

 اسماعیل،رائین،قیام جنگل،تهران،نشر جاویدان،۱۳۵۷،ص۴۴[۳۱]

 یاقی،ص۱۶۵[۳۲]

 همان،ص۱۶۵[۳۳]

 مرتضی،مطهری،نهضتهای اسلامی در صدسال اخیر،ص۱۹[۳۴]

همچنین ببینید

کتابیات(۱)؛ معرفی کتاب ترکان جوان: کمیته اتحاد و ترقی -۱۹۰۸-۱۹۱۴-

پایگاه مطالعات عثمانی: فروز احمد از جمله نویسندگان و محققان شناخته شده ای است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *