ملامحمد فضولی، عامل یک شورش دانشجویی در اواخر عثمانی!

پایگاه مطالعات عثمانی: در روزهای پایانی عمر امپراتوری عثمانی دارالفنون استانبول شاهد یک شورش دانشجویی بود که در نتیجه آن چند تن از نویسندگان و محققان شناخته شده آن زمان عثمانی از دانشگاه اخراج شدند! در این ماجرا دانشجویان در اعتراض علیه پنج عضو هیئت‌علمی دانشگاه، حضور در کلاس‌های درس را تحریم کردند.

این اعضای معروف هیئت‌علمی چه کسانی بودند؟ نکته جالب این ماجرا این است که اعتراضات دانشجویی با تحریم کلاس ها به پایان نرسید و برخی از اساتید با بارش تخم‌مرغ‌های گندیده بر روی سرشان مواجه شدند؟

این ماجرای دانشجویی که مطبوعات آن زمان استانبول را به دو بخش تقسیم کرده و حتی پای ژنرال هارینگتون، فرمانده ارتش اشغالگری که استانبول را تحت اشغال خود داشت مواجه شده و مخالفت او را برانگیخت برای چه چیزی اتفاق افتاده بود؟

استانبول/۲۹ مارس ۱۹۲۲

در سالن کنفرانس دارالفنون (دانشگاه) میزگردی با موضوع ملاحظات فلسفی ملامحمد فضولی در حال برگزاری بود.

رضا توفیق در حالی که پشت میز خطابه سخنرانی می‌کرد، همین که گفت: «فضولی تُرک نیست! ایرانی است!»، سلیمان نظیف از نویسندگان آن دوره که در ردیف جلو نشسته بود به پا خواست و اعلام کرد: «جناب سخنران! اشتباه می‌کنی! فضولی تُرک است! تُرک آذری است!».

رضا توفیق عصبانی شد و جواب داد: «شما اشتباه می‌کنید، تُرک نیست. از طرف دیگر تُرک باشد چه می‌شود؟! با وارد کردن فضولی در بین خودتان، چه سودی می‌برید؟ امام اعظم هم تُرک نیست. اگر امروز در استانبول می‌توانید به راحتی بنشینید از صدقه‌سر احترام حکومت‌های بزرگ به جهان اسلام است.»

این صحبت‌ها سالن جلسه را به هم ریخت و به ناگاه گروهی از دانشجوها شروع به درگیری با یکدیگر شدند. در این بین رضا توفیق که اظهاراتش در مورد ترک نبودن ملامحمد فضولی جرقه این درگیری را زده بود فرار کرد.

در حقیقت رضا توفیق این سخنان را به تازگی مطرح نکرده بود و همواره در جلسات درسی دانشگاه تکرار می‌کرد. از طرف دیگر در روزنامه «پیام صباح» هم همین نظریات می‌نوشت.

واکنش دانشجویان در آن روز نتیجه همه این اقدامات او بود.

تصمیم بر تحریم

روز بعد دانشجویان در دارالمساعی جغرافیا جمع شدند.

پس از مباحثه یکی از آن‌ها برای ارائه درخواست جمع به مدیریت دانشگاه حاضر شد:در این درخواستنامه استعفاهای علی کمال (از نویسندگان روزنامه پیام صباح و در عین حال استاد دانشگاه)، جناب شهاب‌الدین (نویسنده)، رضا توفیق (فیلسوف)، حسین دانش و بارسامیان افندی (اعضای هیئت‌علمی دانشگاه) خواسته و اعلام شد در غیر این صورت کلاس‌های درسی دانشگاه تحریم خواهند شد.

این بیانیه به اسماعیل حقی (بالتاجی اوغلو) رئیس دانشکده ادبیات ارائه شد. در عین حال به درختان و دیوارهای دانشگاه و حتی بر روی ستون‌های تراموا چسبانده شد.

رضا توفیق در روزنامه پیام صباح جوابیه‌ای تحت عنوان «هر که مرا نخواهد من هم هیچ درسی برایش نخواهم داد!» منتشر و استعفای خود را اعلام کرد.

همین کار را حسین دانش که در کلاس‌های درسش به تُرک‌ها، «غارتگر» می‌گفت، انجام داد.

در این بین، گروه دانشکده با تشکیل جلسه اضطراری، با استعفای آن‌ها موافقت کرد.

در مورد بارسامیان تصمیم بر آغاز تحقیقات گرفته شد. اما بر ادامه کار علی کمال و جناب شهاب‌الدین تأکید شد. آغاز تحقیقات در مورد بارسامیان باعث عصبانیت اشغالگران انگلیسی شد که در مورد ارامنه حساس بودند.

دانشجویان از تصمیمات دانشگاه راضی نشدند.

آنها «اتهام‌نامه»ای تهیه کرده و اعلام کردند که توهین به هویت تُرکی برایشان غیر قابل قبول است.

با بزرگتر شدن حادثه دانشجویان دانشکده ادبیات مورد حمایت دانشکده‌های دیگر قرار گرفتند. دانشجویان دانشکده‌های پزشکی، فنی و حقوق هم شروع به تحریم کلاس‌های درسی کردند.

از طرف دیگر دانشجویان مدرسه عالی تجارت، مدرسه عالی کشاورزی، مدرسه عالی دامپزشکی، مدرسه عالی جنگل‌داری، مدرسه عالی داروسازی و دندانپزشکی، مدرسه عالی مُلکیه و مدرسه عالی تجارت دریایی نیز به این اعتراضات پیوستند.

مسئله از کنترل خارج شده بود…

دانشگاه تعطیل شد

علی کمال دانشجویان معترض را با عناوین «ساده‌لوحان» و «پاچه ورمالیده‌ها» و روزنامه‌هایی را که از آن‌ها حمایت می‌کردند با عنوان «برگ‌های کلم» مورد خطاب قرار داده و تحقیر می‌کرد.

مطبوعات استانبول به دو بخش تقسیم شده بود. روزنامه‌های طرفدار دولت استانبول در کنار اشخاصی که استعفای آن‌ها خواسته شده بود ایستادند و روزنامه‌های حامی جنگ آزادی ملی [که به تازگی داشت در آناتولی پا می‌گرفت]، از دانشجویان حمایت می‌کردند.

بسیم عمر پاشا رئیس دانشگاه سردرگم شده و نمی‌دانست چه کند. سعید پاشا وزیر معارف به داد وی رسید و دانشگاه‌ها را از ۱۲ آوریل به طور موقت تعطیل کرد.

دانشجویان برای سازمان‌دهی تحریم‌ها، «جمعیت دارالفنون و مدارس عالی» را تشکیل دادند و اعلام کردند: «اگر آن‌ها ژنرال هارینگتون دارند ما هم مصطفی کمال را داریم».

به طور مکرر به مدیران دانشگاه درخواستنامه‌هایی ارسال شده و علیه آن پنج شخص افشاگری صورت می‌گرفت.

در نهایت مدیران دانشگاه کمیسیونی برای بررسی ادعاهای مورد اشاره در «اتهام‌نامه» تشکیل دادند.

از اساتیدی که مورد اتهام قرار گرفته بودند، دفاعیه خواسته شد.

حسین دانش هیچ جوابی به این درخواست نداد.  رضا توفیق و جناب شهاب‌الدین اعلام کردند که هیچ دفاعیه‌ای ارائه نخواهند داد. دو شخص دیگر یعنی علی کمال و بارسامیان سه روز مهلت خواستند.

کمیسیون روز ۲۲ آوریل در کاخ زینب خانم تشکیل شد. ابتدا صحبت‌های نماینده دانشجویان شنیده شد.کمیسیون گزارش را به دیوان دارالفنون فرستاد. آن‌ها هم توپ را به میدان گروه دانشکده ادبیات انداختند! مسئله از قبل هم پیچیده‌تر شده بود. درواقع این مسئله تبدیل به موضوعی برای کشمکش دولت استانبول با دولت آنکارا شده بود.

تخم‌مرغ گندیده

سعید پاشا وزیر معارف با هدف فرمانبرداری نکردن از آنکارا اعلام کرد که همه مدارس از ۲۰ ماه مه بازگشایی خواهند شد.

دانشجویان بلافاصله در باغچه سلطان احمد در کافه‌ای که خودشان نام آن را «آکادمی» گذاشته بودند، جمع شدند.

تحریم ادامه خواهد یافت و از طرف دیگر …

ابتدا کسانی را که از آن پنج استاد حمایت می‌کردند و در صدر آن‌ها استاد فؤاد (کوپرولو) قرار داشت و سپس کسانی را که از معترضان حمایت نمی‌کردند زیر باران تخم‌مرغ گندیده قرار دادند.

علی کمال در بابعالی و مقابل دفتر روزنامه پیام صباح و جناب شهاب‌الدین هم در باقرکوی مقابل منزلش مورد هدف تخم‌مرغ قرار گرفتند.

و پیروزی از آنِ دانشجویان

دانشگاه وقتی دید که دانشجویان مصمم هستند، به منظور پایان دادن به این سردرگمی اساسنامه خود را تغییر داد. تصمیم نهایی بر عهده دیوان دارالفنون قرار داده شد.

نهایتا حکم صادر شد و آن پنج استادی که نامشان با یک اظهار نظر در مورد ملامحمد فضولی بر سر زبانها افتاده بود از دانشگاه کنار گذاشته شدند.

برای پر کردن جای خالی کرسی‌های پنج استاد، اعضای افتخاری برای عضویت در هیئت‌علمی انتخاب شدند.

علی راشد به جای علی کمال برای درس «روابط اروپا و دولت عثمانی»، یحیی کمال به جای جناب شهاب‌الدین برای درس «تاریخ ادبیات ترکی»، احمد نائم به جای رضا توفیق برای درس «متافیزیک» و اسماعیل حقی برای درس «استاتیک»، ولد چلبی به جای حسین دانش برای درس «ادبیات ایران» و درس ادبیات انگلیسی و ادبیات غربی متعلق به بارسامیان با یکدیگر ادغام شده و شریف بیگ به جای وی انتخاب شدند.

روز ۲۵ آگوست کلاس‌های درس از نو برگزار شدند.

یک روز بعد نیز ارتش ملی تُرک در آناتولی آغاز به حمله کرد. دانشجویان پیروز شده بودند و نوبت به مصطفی کمال رسیده بود.

نویسنده: سونر یالچین

همچنین ببینید

مجموعه آهنگ‌های سلاطین عثمانی (۱۶)؛ بوسه‌لیق سازنده

پایگاه مطالعات عثمانی: در ادامه معرفی آهنگ‌های ساخته شده توسط پادشاهان عثمانی به معرفی قطعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *