Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 96

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 98

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 260

Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 262

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 283

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 351

Deprecated: Unparenthesized `a ? b : c ? d : e` is deprecated. Use either `(a ? b : c) ? d : e` or `a ? b : (c ? d : e)` in /var/www/vhosts/ottomanstds.com/httpdocs/wp-content/plugins/wp-jalali/lib/date.php on line 353
یک انقلاب ساختاری در نظمی کهن: تنظیمات – مطالعات عثمانی
تنظیمات

یک انقلاب ساختاری در نظمی کهن: تنظیمات

تَنْظیمات، یـا تنظـیـمـات خـیـریـه، نهضت نـوگـرایـی و اصلاح‌طلبی در ساختار سیاسی ـ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی جامعۀ عثمانی در سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م.

دورۀ تنظیمات با صدور «خط همایون» یا «فرمان تنظیمات خیریه» در ۲۵ شعبان ۱۲۵۵ق/ ۳ نوامبر ۱۸۳۹م آغاز شد (دانشمند، IV/ ۱۲۲-۱۲۳؛ شاو، ۲/ ۱۱۵؛ IA, XI/ ۷۰۹)؛ اما زمان اجرای آن را به اختلاف در ۱۲۷۲ق/ ۱۸۵۶م، یعنی هنگام صدور فرمان اصلاحات (نک‍ : کارال، V/ ۱۶۹)، همراه با اعلان مشروطیت اول در ۱۲۹۲ق/ ۱۸۷۵م (همو، V/ ۱۵۲)، نیز تا برچیده شدن نخستین مجلس مبعوثان عثمانی در ۱۰ صفر ۱۲۹۵ق/ ۱۳ فوریۀ ۱۸۷۸م (دانشمند، IV/ ۳۰۹) و همچنین تا اعلان مشروطیت دوم در جمادی‌الآخر ۱۳۲۶/ ژوئیۀ ۱۹۰۸ (IA، همانجا)، نوشته‌اند. به‌هر روی، تنظیمات دوره‌ای از قانون‌گذاری و اصلاح‌گرایی است که جامعۀ عثمانی را نوسازی کرد و از سلطۀ نهادهای سنتی رها ساخت و به برقراری نظام جدید که غالباً برگرفته از فرهنگ غرب بود، رهنمون شد (شاو، ۲/ ۱۰۷).

زمینه و عوامل تنظیمات

عوامل و اسباب صدور فرمان تنظیمات را باید در ساختار سنتی اداری و اجتماعی دولت عثمانی جست‌وجو کرد. دولت عثمانی تا نیمۀ سدۀ ۱۰ق/ ۱۶م، در اوج قدرت سیاسی و نظامی و برخوردار از سنن نیرومند فرهنگی ــ کـه خـود مبتنی بـر حقـوق اسلامی و قانون‌نـامه‌های عثمانی بود ــ نیازی به تحول و دگرگونی یا همسویی با تمدن رو به رشد غرب احساس نمی‌کرد (IA, XI/ ۷۱۰)، اما در نیمۀ دوم این سده، به‌ویژه از دوران سلطان سلیم دوم و مراد سوم، امپراتوری روی به ضعف نهاد و سرانجام در سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م به وضعی دچار شد که به مرد بیمار اروپا معروف گردید (شاو، ۱/ ۲۹۱).

از این‌رو دولتمردان عثمانی برای احیای قدرت و نفوذ امپراتوری، ناگزیر شدند که برای ایجاد تحول در جهت پیشرفت و توسعه اقدام کنند (همو، ۱/ ۲۹۳). این دگرگونیها و نوآوریها را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد: ۱. دورۀ وابسته به فرهنگ سنتی؛ ۲. دوره‌ای که تحت تأثیر تمدن و فرهنگ اروپایی آغاز شد (IA، همانجا). نخستین گام در دورۀ اول از جانب عثمان دوم معروف بـه عثمان جوان ــ گنج عثمـان ــ و سپس از سوی مراد چهارم و وزیران کاردان خاندان کوپریلی برداشته شد (کارال، V/ ۵۵؛ IA، همانجا). عثمان دوم برای تشکیل سپاهی منظم در برابر ینی‌چریها و وضع قوانین دست به اقداماتی زد (هامرپورگشتال، دولت…، ۸/ ۲۱۲؛ شاو، ۱/ ۳۳۰-۳۳۲)، اما موفق نشد و در این راه جان باخت (هامر پورگشتال، همان، ۲۱۵-۲۱۷؛ اوزون چارشیلی، / ۱۳۹-۱۴۰(۱)III). وی نخستین قربانی تجددخواهی و نوگرایی در میان سلاطین عثمانی است (دانشمند، III/ ۲۹۱). اما اقدامات سلطان مراد منحصر به حفظ نظام، آن هم با توسل به زور، موجد تحولات بنیادین نشد (کارال، همانجا).

شکستهای پی‌درپی سپاه عثمانی در جنگ با دول اروپایی در اواخر سدۀ ۱۱ق/ ۱۷م و سالهای آغازین سدۀ بعد که به انعقاد عهدنامه‌های کارلوویتس (قارلوفچه) در ۲۴ رجب ۱۱۱۰ق/ ۱۶ ژانویۀ ۱۶۹۹م (برای تفصیل مطلب، نک‍ : اوزون چارشیلی، / ۵۸۵-۵۹۵(۱)III؛ دانشمند، III/ ۴۸۴) و پاساروویتس(پاساروفچه) در ۱۵ رمضان ۱۱۳۱ق/ ۲۱ ژوئیۀ ۱۷۱۹م انجامید (همو، IV/ ۲؛ اوزون چارشیلی، / ۱۴۰-۱۴۲(۱)IV)، تفوق و برتری اروپاییان را آشکار ساخت. مفاد این عهدنامه‌ها دولت را با بحران شدید و ناآرامیهای بسیاری روبه‌رو ساخت (همانجا) و اقتدار و اعتبار درون و برون مرزی آن را سست گردانید. این حوادث دولتمردان را به لزوم ایجاد دگرگونی و بهره‌گیری از دانش و فنّاوری غرب متوجه ساخت و راه برای دگرگونیهای سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م هموار شد (شاو، ۱/ ۳۸۹-۳۹۰).

دوران جدید تجددطلبی با سلطنت احمد سوم (ه‍ م)، و صدارت ابراهیم پاشا نوشهری (ه‍ م) آغاز گردید. از این زمان نخستین گامها برای آشنایی مستقیم با تمدن غرب برداشته شد (یورد آیدین، ۱۴۰). این دوره که آغاز بیداری فکری در عثمانی تلقی می‌شود، به دورۀ لاله (لاله دوری)، معروف است (شاو، ۱/ ۴۰۶). دورۀ ۱۲ سالۀ لاله که با غرب‌زدگی و «افراط‌کاریهای نابخردانه» همراه بود (حائری، ۲۹)، با قیام پاترونا خلیل، قتل ابراهیم پاشا وزیر و سپس عزل احمد سوم به سر آمد (شاو، ۱/ ۴۱۳-۴۱۴؛ هامرپورگشتال، تاریخ…، ۴/ ۳۱۵۳- ۳۱۵۸؛ دانشمند، IV/ ۱۸-۱۹؛ اوزون چارشیلی، / ۲۰۵-۲۱۰(۱)IV).

اما روند نفوذ تمدن اروپایی به قلمرو عثمانی، هر چند آرام و اندک، ادامه یافت (کارال، V/ ۵۶)، ارتش نوسازی شد (همو، V/ ۵۹؛ شاو، ۱/ ۴۱۷) و تجددگرایی با فراز و فرودهایی در دوران پادشاهی مصطفى سوم و عبدالحمید اول نیز ادامه یافت (کارال، V/ ۵۷-۵۹؛ شاو، ۱/ ۴۳۴-۴۴۴). سلطان سلیم سوم با اعتقاد به برتری و پیشرفت اروپا و لزوم بهره‌گیری از آن، طراح اقداماتی است که در تاریخ عثمانی به «نظام جدید» معروف است. نظام جدید که هدفش اساساً آموزش نظامی و ایجاد ارتشی کاملاً نوین، با بهره‌گیری از علوم و فنون اروپایی بود، از فکر برچیده شدن سپاه ینی‌چری و محدود ساختن قدرت روحانیان دفاع می‌کرد (کارال، V/ ۶۱).

در این برهه، دولتمردان و اندیشمندان عثمانی اعم از محافظه‌کار و اصلاح‌طلب به لزوم تجددگرایی سخت معتقد بودند (همو، V/ ۶۳)، و از طرف سلیم سوم اقداماتی برای تأسیس مدارس نوین فنی (همو، V/ ۶۶-۶۷؛ شاو، ۱/ ۴۵۴؛ IA, XI/ ۷۱۲-۷۱۳)، حمایت از حقوق اتباع عثمانی (جودت، ۶/ ۵۳، ۶۵، ۱۲۰) و نظایر آن صورت گرفت (برای تفصیل بیشتر، نک‍ : ه‍ د، نظام جدید؛ کارال، همانجا). گرچه سلطان در تحقق این اهداف چندان موفقیت نیافت، اما راه را برای اصلاحاتی که سرانجام به صدور فرمان تنظیمات منجر شد، هموار کرد. اقدامات اصلاح‌گرایانۀ سلیم با چالشهای زیاد روبه‌رو شد. محافظه‌کاران و مخالفان نوگرایی با دریافت فتوایی از شیخ‌الاسلام عطاءالله افندی مبنی بر عدم کفایت سلیم با شورشی به رهبری مصطفى قباقچی، او را از سلطنت خلع کردند (جودت، ۸/ ۱۵۵؛ شاو، ۱/ ۴۷۲-۴۷۳؛ کارال، V/ ۸۲-۸۴؛ دانشمند، IV/ ۸۷). مصطفى چهارم جانشین سلیم سوم که آلت دست محافظه‌کاران بود، فرمان برچیده شدن نظام جدید و مؤسسات وابسته به آن را صادر کرد، و بدین‌سان دوران نظام جدید نیز به سرآمد (همو، IV/ ۸۸؛ شاو، ۱/ ۴۷۳)؛ فعالیت طرف‌داران سلیم که می‌خواستند او را دوباره به سلطنت برسانند، موجب کشته شدن او گردید (کارال، V/ ۸۸). مصطفى نیز خلع شد و سرانجام محمود دوم در ۱۲۲۳ق/ ۱۸۰۸م به سلطنت رسید (همو، V/ ۸۹؛ دانشمند، IV/ ۹۳؛ شاو، ۲/ ۲۱).

دورۀ امپراتوری محمود دوم، عصر جدیدی در تاریخ عثمانی تلقی می‌شود (شاو، ۱/ ۴۷۷- ۴۷۸، ۴۸۱، ۴۸۸). محمود که اقداماتش با مخالفتهای جدی روبه‌رو بود، سرانجام بزرگ‌ترین مانع ترقی و پیشرفت یعنی سپاه ینی‌چری را با زمینه‌سازیهای لازم، مانند دریافت فتوا، در ۹ ذیقعدۀ ۱۲۴۱ق/ ۱۵ ژوئن ۱۸۲۶م به شدت سرکوب کرد و انحلال آن را اعلان نمود (همو، ۲/ ۵۴؛ دانشمند، IV/ ۱۰۹-۱۱۱؛ کارال، V/ ۱۴۸) و آن‌گاه سپاه جدیدی به نام «عساکر منصورۀ محمدیه» تشکیل داد (همو، V/ ۱۵۰-۱۵۱؛ شاو، ۲/ ۵۷؛ IA, XI/ ۷۱۴-۷۱۵). انحلال سپاه ینی‌چری در تاریخ عثمانی به «واقعۀ خیریه» معروف است (کارال، همانجا؛ دانشمند، IV/ ۱۰۹).

این رویداد، نخستین پیروزی طرف‌داران نوگرایی و تجددطلبی به شمار می‌رود (همانجا). محمود دوم، در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، اداری، آموزشی، قضایی و نظایر آن اقدامات اصلاح‌گرایانۀ بسیار انجام داد (برای تفصیل بیشتر، نک‍ : کارال، V/ ۱۴۲-۱۴۴؛ شاو، ۲/ ۹۶ بب‍ ؛ نیز نک‍ : ه‍ د، اصلاح‌طلبی، در قلمرو عثمانی). با درگذشت محمود و جانشینی فرزندش عبدالمجید، روند نوگرایی سرعت بیشتری یافت و به این ترتیب، دوران جدیدی در تاریخ عثمانی آغاز شد که به «تنظیمات خیریه» معروف است.

عبدالمجید در ادامۀ سیاست محمود، با صدور فرمان تنظیمات، رهبری جنبش اصلاح‌طلبی را به دست گرفت. طراح و معمار تنظیمات، مصطفى رشید پاشا، دولتمرد روشن‌فکر و ترقی‌خواه عثمانی است (IA, XI/ ۷۱۷). وی که به پدر تنظیمات شهرت دارد، همراه با یارانی مانند عالی پاشا، فؤاد پاشا و احمد جودت که به تنظیماتچیان معروف‌اند، جریان اصلاح‌طلبی را پی گرفت (شاو، ۲/ ۱۱۲-۱۱۴، ۱۱۸-۱۲۲).

رشید پاشا که ۶ بار وزیر اعظم دولت عثمانی شد (شاو، ۲/ ۱۱۸) و همچنین در مقام سفیر عثمانی در پاریس و لندن خدمت کرده، و با روشهای حکومتی دولتهای مشروطه‌طلب آشنا بود (کارال، V/ ۱۶۹؛ شاو، ۲/ ۱۱۲-۱۱۴)، دربارۀ دگرگونیِ ساختار سیـاسی ـ اجتمـاعی عثمـانی بـا دولتمردان آن کشورها مشـاوره می‌کرد و ایجاد «تنظیمات خیریه» را تنها راه ادامۀ نوگرایی و متمم آن می‌دانست (کارال، V/ ۱۷۰).

رشید پاشا پس از امضای قرارداد بازرگانی با دولت انگلیس در ۱۲۵۴ق/ ۱۸۳۸م که «بالتالیمانی» نام دارد (شاو، ۲/ ۱۱۴) و امتیازات بسیاری به بازرگانان انگلیسی می‌داد (IA, IX/ ۷۰۲)، به استانبول بازگشت و سلطان عبدالمجید را به صدور فرمان اصلاحات و تنظیمات جدید سیاسی و نظامی و اجتماعی وا داشت. سرانجام فرمانی به قلم او صادر و توسط رشید پاشا قرائت شد.

متن فرمان روز یکشنبه ۲۵ شعبان ۱۲۵۵ق/ ۳ نوامبر ۱۸۳۹م در پارک گلخانۀ کاخ توپکاپی و در حضور پادشاه، وزرا، علما، مأموران عالی‌رتبۀ لشکری و کشوری، نمایندگان اصناف و معتمدان، اسقف کلیساهای ارامنه و یونان، خاخام یهود، سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی و گروهی از مردم خوانده شد (دانشمند، IV/ ۱۲۲-۱۲۳؛ کارال، همانجا؛ IA, XI/ ۷۱۹؛ شاو، ۲/ ۱۱۵). به همین سبب فرمان تنظیمات، به «خط شریف گلخانه» نیز معروف است (همانجاها). متن فرمان در روزنامۀ تقویم وقایع، روزنامۀ رسمی عثمانی، به تاریخ ۱۵ رمضان ۱۲۵۵، به شمارۀ ۱۸۷ نیز انتشار یافت (IA، همانجا).

در این فرمان، رعایت و تبعیت از احکام اسلام در وضع قوانین، تأمین امنیت جان و مال و شرف اتباع عثمانی بدون توجه به باورها و وابستگیهای مذهبی، اصلاح وضع مالیات، سربازگیری و جز آنها پیش‌بینی شده بود. پادشاه نیز به رعایت و اجرای فرمان سوگند یاد کرد. متن دست‌نویس این فرمان در کاخ تـوپکاپی در بخش «دایـرۀ خرقـۀ شـریف» ــ اتـاقـی که امانات مقدسه، از جمله خرقۀ منسوب به پیامبر(ص) در آن نگاهداری می‌شـود ــ قـرار داده شـد (کـارال، V/ ۱۷۰-۱۷۷؛ IA، همانجـا). برخی از پژوهشگران فرمان تنظیمات را نوعی قانون اساسی، و اداره به روش تنظیمات را به نوعی حکومت مشروطه تشبیه کرده، و محدود ساختن اختیارات پادشاه و احترام به حقوق انسانها را دستاورد مهم آن دانسته‌اند (دانشمند، IV/ ۱۲۴-۱۲۶؛ کارال، V/ ۲۵۵-۲۵۸).

نخستین گام در اجرای مفاد فرمان تنظیمات که تشکیل نهادهای جدید را ضروری می‌ساخت، با تأسیس «مجلس والای احکام عدلیه» برداشته شد. این مجلس که عهده‌دار وضع قوانین بود، یک رئیس و ۹ عضو داشت و در تدوین قوانین، گذشته از رعایت احکام شرع اسلام، بهره‌گیری از حقوق و قوانین اروپایی و تلفیق آن با احکام اسلام را نیز مورد توجه قرار می‌داد (کارال، VI/ ۱۷۲-۱۷۳؛ IA, XV/ ۷۱۹؛ شـاو، ۲/ ۱۴۲). تـدویـن قـوانـیـن مربوط به امور نظامی به «دارالشورای باب سرعسکری» واگذار شد (نک‍ : ه‍ د، ۱۱/ ۲۱-۲۲؛ IA، همانجا؛ برای متن فرمان، نک‍ : کارال، VI/ ۲۵۷). این فرمان شامل برخی از مطالب اعلامیۀ حقوق بشر فرانسه (۱۷۸۹م/ ۱۲۰۴ق) بود (شاو، ۲/ ۱۱۶-۱۱۷). همچنین مجلسی موسوم به «مجلس تنظیمات» برای تسریع در اجرای مفاد فرمان تشکیل شد (همو، ۲/ ۱۴۴). صدور فرمان و انتشار آن و نیز شروع اجرای آن به‌رغم مخالفت محافظه‌کاران، موجبات خشنودی مردم و رضایت و ارزیابی مثبت برخی دول اروپایی گردید (IA, XI/ ۷۱۹).

بر اثر اجرای فرمان تنظیمات، دگرگونیهایی در زمینه‌های مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به وجود آمد. اصلاح روشهای مالیاتی، لغو مالیات بر اغنام و شیوۀ مقاطعه‌کاری (کارال، V/ ۱۷۵-۱۷۷؛ شاو، ۲/ ۱۷۲-۱۷۳)، لغو سربازی مادام‌العمر و تقلیل آن به ۴ تا ۵ سال (دانشمند، IV/ ۱۲۶؛ کارال، V/ ۱۷۸-۱۸۰) از آن جمله است.

در زمینۀ تعلیم و تربیت، عبدالمجید طی فرمانی جداگانه در ۱۲۶۱ق/ ۱۸۴۵م خطاب به صدر اعظم، خواهان بهره‌گیری از علوم و فنون جدید و تأسیس مدارس نوین شد. آن‌گاه از سوی کمیسیونی مرکب از برخی دولتمردان، «مجلس دائمی معارف عمومیه» که بعدها به وزارت معارف عمومیه تبدیل شد، تأسیس گردید. سپس دارالفنون، مدارس رشدیه، مدارس متوسطه، دارالمعلمین، انجمن دانش و مکاتب دیگر پدید آمد (کارال، V/ ۱۸۰-۱۸۲؛ دانشمند، IV/ ۱۳۵-۱۳۷؛ شاو، ۲/ ۱۸۹-۱۹۵؛ برای مکتبهای مختلف دورۀ تنظیمات و اصلاحات، نک‍ : پاکالین، II/ ۴۵۲-۴۶۵). در تقسیمات کشوری نیز تغییراتی به عمل آمد و قلمرو امپراتوری به ایالات، فرمانداریها، سنجق، بخش، قضا و دهستان تقسیم گردید (شاو، ۲/ ۱۵۴، ۱۶۱-۱۶۲).

با این‌همه، روند اجرای مفاد فرمان تنظیمات بسیار کُند بود، چنان‌که پس از گذشت نزدیک به ۱۴ سال هنوز پیشرفت محسوسی مشاهده نمی‌شد. ناهماهنگی در سیاست داخلی و خارجی، اختلاف نظر میان مجریان فرمان، همچنین کارشکنیهای برخی از دول اروپایی که با اصلاحات در عثمانی مخالف بودند، ازجمله علل عمدۀ این ناکامی بود (IA, XI/ ۷۳۹-۷۴۰). افزون بر آن، رقابت میان دو دولتهای روسیه، فرانسه و انگلیس برای تسلط بر بخشهای بزرگی از قلمرو عثمانی، سیطره بر منابع حیاتی خاورمیانه و مداخله در امور داخلی عثمانی، این دولت را با بحران روبه‌رو کرده بود. دولت روسیه در ادامۀ سیاست مداخله‌گرانۀ خود می‌خواست حق حمایت از پیروان کلیسای ارتدکس و حتى همۀ مسیحیان عثمانی را به دست آورد و سرانجام برای صدور فرمانی در این باره به دولت عثمانی ۵ روز مهلت داد. چون دولت عثمانی این درخواست را رد کرد، مناسبات میان دو دولت قطع گردید (کارال، V/ ۱۲۸-۲۳۰؛ شاو، ۲/ ۲۴۱؛ IA, XI/ ۷۴۰). روسیه بار دیگر اولتیماتومی ۸ روزه به دولت عثمانی تسلیم کرد و به دنبال انقضای مهلت، بخشی از سرزمینهای عثمانی را اشغال کرد و آتش جنگی که در تاریخ به جنگ کریمه معروف است، مشتعل گردید (کارال، V/ ۲۳۷ ff.؛ شاو، ۲/ ۲۴۲-۲۴۹). در این میان دولتهای فرانسه و انگلستان به مخالفت با روسیه وارد جنگ شدند (کارال، V/ ۲۳۷-۲۳۸) و در برابر این کمک، از دولت عثمانی خواستند تا به اجرای اصلاحات جدید اقدام کند. از این‌رو در ۱۱ جمادی‌الآخر ۱۲۷۲ق/ ۱۸ فوریۀ ۱۸۵۶م، سلطان عبدالمجید فرمانی در تکمیل فرمان گلخانه صادر کرد (دانشمند، IV/ ۱۷۴-۱۷۶؛ IA, XI/ ۷۴۱؛ کارال، V/ ۲۴۸). با صدور این فرمان یعنی فرمان اصلاحات، دورۀ جدیدی در تاریخ عثمانی آغاز شد که به دورۀ دوم تنظیمات معروف است. این دوره تا اعلان مشروطیت اول را در بر می‌گیرد (IA، همانجا).

با توجه به مدلول فرمانهای گلخانه و اصلاحات، چنین به نظر می‌رسد که هر دو فرمان در دورانی بحرانی از تاریخ عثمانی، یکی در پایان جنگ با مصر، و دیگری در پایان جنگ کریمه، صادر شده است. فرمان دوم یا فرمان اصلاحات با فشار و نفوذ دولتهای اروپایی و با بهره‌گیری از جنگ کریمه و عهدنامۀ پاریس صادر و اعلان گردید (کارال، VI/ ۵-۶؛ برای عهدنامۀ پاریس، نک‍ : دانشمند، IV/ ۷۷ ff.؛ کارال، V/ ۲۴۱-۲۴۸؛ شاو، ۲/ ۲۴۶-۲۴۷).

فرمان اصلاحات ۶ هفته پیش از امضای توافق‌نامۀ پاریس، در حضور وزرا، مأموران عالی‌رتبه، شیخ‌الاسلام، روحانیان مسیحی و یهودی، در باب عالی (ه‍ م) اعلان عام شد و به اطلاع نمایندگان دولتهای شرکت‌کننده در کنگرۀ پاریس نیز رسید (کارال، V/ ۲۵۰؛ دانشمند، IV/ ۱۷۴). در فرمان اصلاحات، گذشته از تأکید بر مفاد خط شریف گلخانه، اصول جدیدی نیز درج شده بود که مهم‌ترینشان اینها ست: مصونیت جان و مال و شرف؛ آزادی ورود غیرمسلمانان به خدمات دولتی؛ آزادی مذهبی و آموزشی؛ تساوی در برابر قانون و پرداخت مالیات؛ علنی بودن دادگاهها، لغو شکنجه، تشکیل دادگاههای تجارتی؛ حضور نمایندگان کلیساها در انجمنهای ایالتی و دیگر مجالس (دانشمند، IV/ ۱۷۴-۱۷۶؛ کارال، V/ ۲۵۰-۲۵۱).

موارد ذکر شده در این فرمان در مقایسه با فرمان تنظیمات یا «خط شریف گلخانه» مترقی‌تر می‌نمود، اما هدف هر دو فرمان به‌وجود آوردن جامعه‌ای پیشرفته بدون توجه به نژاد و مذهب بود (IA, XI/ ۷۴۲؛ کارال، VI/ ۱-۷). با این‌همه، این فرمان که با فشار انگلستان و فرانسه صادر شده بود، منافع سیاسی ـ اقتصادی آنها، به خصوص نوعی کاپیتولاسیون جدید را که خواست آن دولتها بود، تأمین می‌کرد (IA, XI/ ۷۴۳). از سویی دیگر، اعلان آن مخالفت جدی برخی محافل دولتی و دولتمردان را به دنبال داشت. مخالفان باتوجه به اندیشۀ سیاسی، پایگاه و خاستگاه طبقاتی و منافع خود، مفاد فرمان را نقد و انکار می‌کردند و از خداوند می‌خواستند که «این فرمان هرگز از کیسه به در نیاید» (IA، همانجا؛ کارال، VI/ ۷)؛ حتى مصطفى رشید پاشا، طراح و معمار تنظیمات، و گروه تنظیماتچیان مانند احمد جودت نیز بخشهایی از آن، ازجمله اصلاح و تأمین حقوق غیرمسلمانان را نادرست می‌دانستند و مخالف مداخلۀ بیگانگان، و طرف‌دار اجرای تدریجی اصلاحات بودند (همو، VI/ ۸، I/ ۷۱؛ IA، همانجا).

مخالفت با این فرمان در ایالات قلمرو عثمانی نیز ناآرامیهایی به وجود آورد و به برخورد میان مسلمانان و مسیحیان در ایالاتی مانند لبنان و سوریه انجامید. در این برخوردها بسیاری کشته شدند و اماکن مذهبی ویران گردید (شاو، ۲/ ۲۴۹ بب‍ ؛ کارال، VI/ ۲۹ ff.؛ IA, XI/ ۷۴۴).

سلطان عبدالمجید، آغازگر تنظیمات خیریه، در ۱۶ ذیحجۀ ۱۲۷۷ق/ ۲۵ ژوئن ۱۸۶۱م درگذشت و برادرش عبدالعزیز به عنوان سی و دومین سلطان عثمانی به سلطنت رسید (دانشمند، IV/ ۱۹۶-۱۹۷). اصلاحات در دوران فرمانروای جدید نیز ادامه یافت. وی با صدور فرمانی در ۲۳ ذیحجۀ ۱۲۷۷ق/ ۲ ژوئیۀ ۱۸۶۱م خطاب به محمدپاشا صدراعظم که در باب عالی قرائت شد، ادامۀ اصلاحات را وعده داد و از آن جانب‌داری کرد (IA, XI/ ۷۵۲؛ کارال، VII/ ۲-۳). در این فرمان نیز بر اصول مندرج در تنظیمات خیریه و فرمان اصلاحات تأکید شده بود (همانجا). با درگذشت بنیان‌گذاران برجستۀ اصلاحات یعنی فؤاد پاشا و عالی‌پاشا، روند تنظیمات رو به ضعف نهاد (شاو، ۲/ ۲۶۶-۲۶۷). برخی از مورخانْ دوران سلطنت عبدالعزیز را از دیدگاه جریان تنظیمات به دورۀ اوج و حضیض تقسیم کرده‌اند. در دورۀ اول که ۱۰ سال طول کشید و با درگذشت عالی پاشا در ۱۲۸۶ق/ ۱۸۶۹م پایان پذیرفت، اجرای مفاد فرامین سه‌گانه با تأسیس مؤسسات جدید نظامی، آموزشی و نیز اتخاذ سیاست ماهرانه در روابط خارجی ادامه یافت (دانشمند، همانجا)؛ اما در دورۀ دوم که ۴ سال ادامه یافت، با اجرای سیاستهای غلط و روی کار آمدن شخصیتهای ناکارآمد، مانند محمود ندیم پاشا که طرف‌دار روسیه بود، مقدمات رکود و حتى خاتمۀ دوران اصلاحات و تنظیمات فراهم آمد (همانجا).

در دوران عبدالعزیز، به‌ویژه در زمان صدارت فؤاد و عالی، اقداماتی در زمینه‌های گوناگون صورت گرفت، از جمله: تشکیل مجالس جدید مانند مجلس خاص، مجلس وکلا، شورای دولت، دارالشورای عسکری، مجلس مالیه، معارف عمومیه و… (برای تفصیل، نک‍ : کارال، VII/ ۱۴۲-۱۵۲؛ پاکالین، II/ ۴۲۹-۴۳۱).

در زمینۀ امور حقوقی

محدود ساختن اختیارات محاکم شرع، تشکیل محاکم نظامیه مرکب از نمایندگان مردم برای رسیدگی به دعاوی مردم (کارال، VII/ ۱۶۸)؛ تقسیم محاکم به صلح، بدایت، استیناف و تمیز (همو، VII/ ۱۶۵)؛ و تدوین قانون مدنی ــ که عمده‌ترین دستاورد حقوقی دورۀ تنظیمات است ــ در چند جلد به نام «مجلۀ احکام عدلیه» که از سوی هیئتی به ریاست جودت پاشا (ه‍ م) تهیه شده بود (IA, XI/ ۷۵۷؛ پاکالین، II/ ۴۲۵-۴۲۸؛ کارال، VII/ ۱۷۴-۱۷۷).

در پهنۀ فرهنگی

گذشته از تکمیل و تأسیس مدارس که پیش‌تر گفته شد، ساده کردن زبان ترکی، تبدیل آن به زبان علمی و فعالیت در این زمینه مهم‌ترین اقدامات به‌شمار می‌رود؛ چنان‌که به‌تدریج زبان ترکی در مکاتب، مانند مکتب طبیّه و جز آن جای‌گزین زبان فرانسوی گردید (همو، VII/ ۲۱۳ ff.).

در زمینۀ اقتصادی

از آنجا که سیاست دولت اعطای امتیاز به دولتهای بیگانه بود، نه تنها پیشرفت چندانی در زمینۀ اقتصادی پدید نیامد (IA, XI/ ۷۴۲؛ کارال، VII/ ۳۴۸-۳۵۱)، بلکه بحرانهای مالی، قحطی، نفوذ و مداخلۀ دولتهای بیگانه در امور داخلی، نفوذ افکار مشروطه‌طلبانه، مخالفت با برخی دستاوردهای تنظیمات در زمینۀ امور مذهبی، و همچنین نفوذ موج جدیدی از تفکر اسلامی (شاو، ۲/ ۲۷۳-۲۷۴) افکار عمومی را بر ضد‌حکومت برانگیخت و سرانجام به خلع عبدالعزیز، جانشینی مراد پنجم (کارال، ۳۵۲-۳۶۷ VII/ ۱۰۱-۱۱۲,؛ دانشمند، IV/ ۲۵۶-۳۶۶؛شاو، ۲/ ۲۸۴- ۲۸۵)و سپس خلع مراد(همو،۲/ ۲۸۹-۲۹۰؛ دانشمند، IV/ ۲۸۳-۲۸۴) و جانشینی عبدالحمید دوم، با شرط پذیرفتن ادامۀ تنظیمات و اصلاحات (IA, XI/ ۷۶۲؛ نیز دانشمند، IV/ ۱۸۵) منجر شد.

سلطنت عبدالحمید دوم با اعلان مشروطیت اول در ۶ ذیحجۀ ۱۲۹۳ق/ ۲۳ نوامبر ۱۸۷۶م، و تشکیل مجلسی برای تدوین قانون اساسی عثمانی آغاز گردید(IA,XI/ ۷۶۳؛ دانشمند، IV/ ۲۹۳-۲۹۴؛ شاو، ۲/ ۳۰۱-۳۰۲) و قانون اساسی عثمانی در ۱۱۹ ماده تدوین (IA، نیز شاو، همانجاها؛ کارال، VIII/ ۷)، و با آیین خاصی در میدان بایزید در حضور وکلا، علما و مأموران عالی‌رتبۀ نظامی اعلان گردید (همو، VIII/ ۸-۹؛ دانشمند، همانجا). سلطان عبدالحمید پس از مدتی مدحت پاشا، طراح قانون اساسی را عزل و تبعید کرد (کارال، VIII/ ۹-۱۳؛ دانشمند، IV/ ۲۹۶-۲۹۸؛ شاو، ۲/ ۳۱۰؛ IA، همانجا). با گشایش مجلس مبعوثان عثمانی در ۴ ربیع‌الاول ۱۲۹۴ق/ ۱۹ مارس ۱۸۷۷م (دانشمند، IV/ ۲۹۸) دوران تنظیمات نیز سر آمد (IA, XI/ ۷۶۴) و دولت عثمانی وارد مرحلۀ دیگری از تاریخ آخرین دورۀ موجودیت خود شد.

تنظیمات در زمینۀ ادبیات نیز دگرگونیهایی به وجود آورد. جریان ادبی که در تاریخ ادبیات ترکیه به ادبیات تنظیمات معروف است، بـه سلطـه و نفـوذ ادبیات دیوانی ــ که تحت نفوذ ادب فـارسی و عربـی بـود ــ پایان داد و آن را به سوی ادبیات جدید غربی هدایت کرد. این جریان ادبی با انتشار روزنامۀ ترجمان احوال از سوی ابراهیم شناسی (نک‍ : ه‍ د، شناسی)، ۲۰ سال پس از صدور فرمان تنظیمات، در ۱۲۷۷ق/ ۱۸۶۰م آغاز شد. ادبیات تنظیمات اندیشه‌های نو و جهان‌بینی جدید به پهنۀ ادبی و اجتماعی جامعۀ عثمانی وارد کرد. شاعران و نویسندگان این دوره در بیداری مردم و از میان برداشتن فشار و استبداد نقش مهم داشتند و طی همین جریان هنر و ادبیات در خدمت جامعه درآمد (کاراعلی اوغلو، II/ ۱۵۱-۱۵۲). از پیشروان این جریان و نهضت ادبی ابراهیم شناسی (همو، II/ ۱۹۳؛ کورداکول، ۵۷۱)، نامق کمال (همو، ۴۳۷؛ کاراعلی اوغلو،II/ ۲۳۷ff.)، احمد‌مدحت (ه‍ م) و احمد وفیق پاشا (ه‍ م) را می‌توان نام برد (همو، II/ ۱۴۱).

دربارۀ دستاوردهای تنظیمات نظرات گوناگون ابراز شده است. برخی نهضت تنظیمات را برای همگامی با ترقیات اروپایی و ایجاد ساختار نوین سیاسی و اجتماعی ضروری دانسته، و بر آثار مثبت آن، به‌رغم برخی نارساییها در اجرای مفاد فرمانها، تأکید کرده‌اند (IA، همانجا؛ پاکالین، III/ ۳۹۸-۳۹۹). کسانی چون ضیاگوک آلپ ــ از پایه‌گذاران جنبش ترک‌گرایی ــ معتقدند که تنظیمات خیریه ترکیه را از تسلط اندیشۀ قرون وسطایی رها ساخت (کاراعلی اوغلو، II/ ۲۹)؛ برخی نیز آن را عامل مهم مداخلات بیگانگان در امور دولت دانسته و بر این عقیده‌اند که قرضهای خارجی که بیشتر به مصارف دربار می‌رسید، کشور عثمانی را به یک مملکت نیمه‌مستعمره تبدیل کرد (همانجا). با این همه، باید گفت که تنظیمات آغاز حرکت به سوی تمدن و فرهنگ اروپایی و بهره‌گیری از آن برای از میان برداشتن نارساییها و هم‌تراز ساختن دولت عثمانی با دولتهای اروپایی به‌شمار می‌رود. اگرچه تنظیمات نتیجۀ کاملاً مطلوب به بار نیاورد، اما برابری در مقابل قانون، آزادی اتباع عثمانی در امور شخصی، رویکرد به دانش و نظایر آن از آثار مفید «تنظیمات» بود.

آوازه و آثار جنبش تنظیمات از مرزهای قلمرو عثمانی فراتر رفت و در برخی از کشورهای هم‌جوار ازجمله ایران که با دولت و مردم عثمانی مشترکات فرهنگی ـ مذهبی داشت، نفوذ یافت و اندیشمندان و نوگرایان ایرانی تحت تأثیر آن قرار گرفتند. به نوشتۀ آدمیت ( امیرکبیر…، ۱۸۲)، میرزا تقی‌خان در مدت اقامت در عثمانـی در جریـان مذاکرات عهدنـامۀ ارزروم ــ که مقـارن دورۀ اول تنظیمـات بود ــ با جریان تنظیمات مستقیماً آشنا شد و با مصطفى رشید پاشا، طراح تنظیمات مراوده داشت. همچنین میرزا حسین خان سپهسالار، در سفارت استانبول، با تنظیمات آشنا شد و با تنظیماتچیان روابط نزدیک برقرار کرد. با آنکه او در یادداشتهایش تنظیمات را نقد کرده، اما باید گفت که این جنبش در اندیشه‌های ترقی‌خواهانۀ او ــ که در دوران صدارتش به بار نشست ــ بی‌تأثیر نبوده است (همو، اندیشه…، ۱۲۹ بب‍‌ ).

از دیگر نوگرایان ایرانی که از تنظیمات اثر پذیرفته، میرزا ملکم‌خان است. وی در مدت اقامت ۱۰ ساله‌اش در استانبول تا ۱۲۸۸ق/ ۱۸۷۱م شاهد عصر تنظیمات بود و با چهره‌های برجستۀ تنظیمات، مانند فؤاد پاشا و عالی پاشا آشنایی، و با نویسندگان روشن‌فکری مانند نامق کمال مباحثۀ قلمی داشت (نورایی، ۲۰) و برخی رسالات خود مانند دفتر تنظیمات یا رساله غیبیه را که شامل پیشنهادهای ترقی‌خواهانه بود، تحت تأثیر تنظیمات نگاشت (نک‍ : ه‍ د، ۹/ ۲۳۱).

مآخذ

آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، تهران، ۱۳۵۴ش؛ همو، اندیشۀ ترقی و حکومت قانون، عصر سپهسالار، تهران، ۱۳۵۶ش؛ جودت، احمد، تاریخ، استانبول، ۱۳۰۹ق؛ حائری، عبدالهادی، امپراتوری عثمانی و دو رویۀ تمدن بورژوازی غرب، ضمیمۀ مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، مشهد، ۱۳۶۴ش، س ۱۸، شم‍ ۲؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان‌زاده، مشهد، ۱۳۷۰ش؛ نورایی، فرشته، تحقیق در افکارمیرزا ملکم خان ناظم‌الدوله، تهران، ۱۳۵۲ش؛ هامرپورگشتال، یوزف، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ میرزا زکی علی‌آبادی، به کوشش جمشید کیان‌فر، تهران، ۱۳۶۸ش؛ همو، دولت عثمانیه تاریخی، ترجمۀ محمد عطا، استانبول، ۱۳۳۳ق؛ نیز:

DaniŞmend, İ. H., İzahlı osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, ۱۹۷۱; IA; Karaalioğlu, K., Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, ۱۹۸۲; Karal, E. Z., Osmanlı tarihi, Ankara, ۱۹۸۳; Kurdakul, Ş., Şairler ve yazarlar sözlüğü, Istanbul, ۱۹۸۵; Pakalin, M. Z., Osmanlı tarihi deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, ۱۹۷۱; UzunçarŞılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, ۱۹۸۳; Yurdaydın, H. G., İslâm tarihi dersleri, Ankara, ۱۹۸۲.

نویسنده: علی‌اکبر دیانت

منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی

همچنین ببینید

مجموعه آهنگ‌های سلاطین عثمانی (۱۶)؛ بوسه‌لیق سازنده

پایگاه مطالعات عثمانی: در ادامه معرفی آهنگ‌های ساخته شده توسط پادشاهان عثمانی به معرفی قطعه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *