جَمْعیَّتِ عِلْمیّۀ عُثْمانیّه، جمعیتی که در دورۀ تنظیمات (۱۲۵۵-۱۲۹۴ق / ۱۸۳۹-۱۸۷۷م) بهکوشش گروهی از روشنفکران و اصلاحطلبان عثمانی برای انتشار و اشاعۀ علوم، فنون و فرهنگ جدید تشکیل شد.
با آغاز نهضت نوگرایی و ایجاد اصلاحات در عثمانی ــ که دستاورد گرانقدر عصر تنظیمات بود ــ نهادها و سازمانهایی نوپا با اهداف گوناگون در جامعۀ عثمانی پدید آمد که از آنها با عنوانهایی مانند «جمعیت»، «انجمن»، «مجلس» و نظایر آن یاد میشود و «جمعیت علمیۀ عثمانیه» یکی از مهمترین آنان است.
پـیش از آن سلطـان عبـدالمجید (حک ۱۲۵۵-۱۲۷۷ق / ۱۸۳۹-۱۸۶۰م) فرمان تشکیل مجلسی به نام «مجلس معارف موقت» را برای اتخاذ روشهای نوین و اصلاح آموزش، صادر کرده بود (احسان اوغلو، «تاریخ [۱]… »، II / ۳۳۱؛ اونال، ۱). اجرای تصمیمات این مجلس، از جمله تشکیل مدارس ابتدایی (صبیان)، متوسطه (رشدیه) و جز آن به هیئتی به نام «مجلس معارف عمومیه» سپرده شد. این مجلس معارف پابهپای اجرای این مصوبات، تأسیس دانشگاه (دارالفنون) را نیز تصویب کرد، و برای تهیۀ کتابهای درسی دارالفنون، انجمنی به نام «انجمن دانش»، برگرفته از «آکادمی فرانسه» تشکیل داد (احسان اوغلو، همان، II / ۴۷۳، «جمعیت[۲] … »، ۲۱۶۸- ۲۱۶۹؛ کارال، VII / ۱۷۰؛ شاو، II / ۱۰۶).
انجمن دانش در ۱۹ رمضان ۱۲۶۷ق / ۱۸ ژوئیۀ ۱۸۵۱م با فرمان عبدالمجید و در حضور وی و با نطق صدراعظم رشید پاشا، وزیر اصلاح طلب و معمار تنظیمات گشایش یافت (شاو، همانجا؛ احسان اوغلو، «تاریخ»، II / ۴۹۷، «جمعیت»، همانجا). این انجمن مرکب از ۴۰ عضو داخلی و بسیاری از دانشمندان کشورهای مختلف بود که هامر اتریشی، بیانکی و رد هاوس ــ شرقشناسان معروف ــ از جملۀ آنان بودند. هدف انجمن توسعۀ ادبیات، علوم و تقویت زبان ترکی بود (لویس، ۴۳۲؛ اونال، ۲؛ «دائرهالمعارف[۳] … »، VII / ۳۳۳-۳۳۴)؛ اما به سبب شرایط نامناسب سیاسی زمان و گرفتاری دولت عثمانی در جنگ، نتوانست به اهداف خود برسد و پس از چاپ چند کتاب (همانجاها) از جمله تاریخ عثمانی تألیف احمد جودت در ۱۲ جلد (اونال، همانجا)، در ۱۲۷۹ق / ۱۸۶۲م، تعطیل گردید و به فراموشی سپرده شد («دائرهالمعارف»، VII / ۳۳۴).
در پی تعطیلی فعالیت انجمن دانش، جمعیت دیگری به نام «جمعیت علمیۀ عثمانیه» با اهداف تقریباً مشابه تشکیل شد، ولی برخلاف انجمن دانش، نهادی غیردولتی بود. تأسیس جمعیتی به این نام نخستین بار در نامۀ مورخ ۸ شوال ۱۲۷۷ق / ۱۹ آوریل ۱۸۶۱م خلیل بیک، سفیر عثمانی در دربار تزار روسیه، به صدر اعظم عثمانی مطرح شد. صدر اعظم نیز درخواست تشکیل چنین جمعیتی را به عرض سلطان رساند و با فرمان مورخ ۱۴ ذیقعدۀ ۱۲۷۷ق / ۲۴ مۀ ۱۸۶۱م اجازۀ تأسیس و فعالیت آن صادرگردید. خلیلبیک در نامۀ خود به «انتشار علوم و معارف نافعه ــ که ملل اروپایی را به اوج اعلا رسانده ــ در ممالک محروسه و اهمیت آن» (احسان اوغلو، «جمعیت»، ۲۱۷۲-۲۱۷۳) و همچنین «تألیف و ترجمۀ کتاب و تدریس برای علوم و انتشار علوم و فنون در ممالک محروسۀ شاهانه» (همانجا)، اشاره کرده بود. ریاست جمعیت به خلیلبیک، و معاونت اول آن به منیفبیک تفویض شد (همان، ۲۱۷۶، «تاریخ»، II / ۴۹۸؛ اونال، ۶۲؛ شاو، نیز «دائرهالمعارف»، همانجاها).
رهبر و گردانندۀ اصلی جمعیت، یعنی منیفبیک که بعدها به منیفپاشا شهرت یافت، در اصل محمدطاهر منیف (آقشین، ۳۴۶؛ اونال،۵۹-۶۰) نام داشت و شیعی مذهب بود (آدمیت، اندیشهها … ، ۸۵). وی در «ترجمه اوداسی» (مدرسۀ ترجمه / اتاق ترجمه) تحصیل کرد و زبان فرانسوی را فراگرفت و در زمان مأموریت پدرش در قاهره نزد استادان آنجا نیز تحصیل کرد و در مناصب عالی دولتی نظیر ریاست دیوان تمیز، رئیس مجلس معارف، وزارت معارف و تجارت، و سفارت دولت عثمانی در تهران به کار پرداخت (آقشین، اونال، همانجاها). او در روزنامۀ حوادث، مقالاتی در زمینۀ لزوم نوگرایی منتشر کرد و همچنین آثار اندیشمندان سیاسی ـ اجتماعی مغربزمین، نظیر ولتر فِنِلون و فُنتنل [۴]را به ترکی بازگرداند و با عنوان محاورات حکمیه انتشار داد (آقشین، ۳۴۶-۳۴۷؛ اونال، ۶۰؛ آدمیت، همان، ۸۶).
منیف پاشا با ادبیات فارسی آشنا بود و با ایرانیان رابطۀ نزدیک داشت، چنانکه از ترقیخواهان تبعیدی ایرانی، مانند میرزاآقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی پشتیبانی میکرد (همان، ۸۵) و با میرزا حسین خان سپهسالار و میرزا ملکم خان نیز روابط دوستی داشت (همو، اندیشۀ ترقی … ، ۱۲۷؛ لویس، ۴۲۲-۴۲۳). وی اصلاح الفبای عثمانی را مؤثرترین عامل در توسعۀ علوم و فنون میدانست و در این زمینه با آخوندزاده مراوده داشت؛ چنانکه آخوندزاده نیز کتابچۀ الفبای خود را نخست به جمعیت علمیه ارائه کرد (همانجا؛ آدمیت، اندیشهها، ۸۶-۸۷).
هدف جمعیت علمیۀ عثمانیه، چنانکه در نظامنامهاش در نخستین شمارۀ مجلۀ مجموعۀ فنون منتشر شد، اشاعۀ علوم و فنون بود. اگرچه تشکیلات و اهداف جمعیت تا حدودی مشابه انجمن دانش بود، اما در شیوۀ اجرا و تحقق اهداف خود با آن اختلاف اساسی داشت. جمعیت علمیه با کنار گذاشتن اندیشۀ محافظهکارانۀ احمد جودت و یارانش در انجمن دانش که بر جذب علما (عالمان دین) متمرکز بود، از جریان اصلاحطلب و ترقیخواه، و برخورداری از افکار اندیشمندان و روشنفکران اروپایی مانند دیدرو و ولتر جانبداری میکرد (آقشین، همانجا؛ شاو، II / ۱۰۶) و از مداخله در هرگونه مسائل دینی و سیاسی احتراز داشت.
اعضای جمعیت شامل ۳ گروهِ دائم (۳۳ عضو)، غیر دائم (۸ عضو)، و افتخاری بود که بدون درنظرگرفتن مذهب و نژاد انتخاب میشدند (احسان اوغلو، «جمعیت»، ۲۱۷۴). اعضای دائم میبایست از اتباع عثمانی بودند. شرط لازم برای عضویت دانستن زبانهای عربی، فارسی، ترکی و نیز یکی از زبانهای اروپایی شامل فرانسوی، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و یونانی باستان بود (همان، ۲۱۷۴-۲۱۷۵). ترکیب اعضا یکسان نبود، چنانکه در میان آنان از کارمندان عالی رتبۀ دولت، اعضای اتاق ترجمه، استادان، مهندسخانه، اعضای مکتب حربیه، و نیز افسر ارتش، وجود داشت (همان، ۲۱۷۶-۲۱۷۷). جالب توجه است که در میان جمعیت، از صنف علما و روحانیون کسی شرکت نداشت. این امر بیانگر آن است که روشنفکران و ترقی خواهان جایگاه روحانیون را گرفته بودند (همان، ۲۱۷۸). محل جمعیت در ساختمانی واقع در بازار گل فروشان استانبول بود که از جانب صدر اعظم فؤاد پاشا واگذار شده بود (همان، ۲۱۸۱).
در مرکز جمعیت کتابخانهای با حدود هزار جلد کتاب دربارۀ علوم به زبانهای اروپایی، و شماری روزنامه به زبانهای رایج، برای مطالعۀ مراجعان وجود داشت. همچنین در مرکز جمعیت زبانهای فرانسوی، انگلیسی و نیز حقوق اروپایی به رایگان تدریس میشد (آقشین، ۳۴۶-۳۴۷؛ احسان اوغلو، همان، ۲۱۸۲؛ «دائرهالمعارف»، همانجا).
بزرگترین و مهمترین دستاورد جمعیت انتشار مجلهای با عنوان مجموعۀ فنون است که ترجمان اهداف و راه و روش آن محسوب میشود. در این مجله مقالاتی در زمینۀ علوم طبیعی، تاریخ، جغرافیا، فلسفه، تعلیم و تربیت و جز آن توسط اعضا و یا دیگر اشخاص از زبانهای خارجی ترجمه و چاپ میشد. نقش مجموعۀ فنون در جامعۀ عثمانی را با نقش «دائرهالمعارف بزرگ[۵]» در فرانسۀ سدۀ ۱۸م همسان دانستهاند (لویس، ۴۳۳؛ آقشین، ۳۴۷). این مجله که نخستین شمارۀ آن در محرم ۱۲۷۹ / ژوئن ۱۸۶۲ انتشار یافت، پس از ۳ سال فعالیت و انتشار ۳۳ شماره، به سبب مشکلات مالی به حال تعطیل درآمد؛ اما مدتی بعد با رفع موانع از محرم ۱۲۸۳ / مۀ ۱۸۶۶ به تجدید فعالیت پرداخت و سرانجام پس از نشر ۴۷ شماره در ۱۲۸۴ق / ۱۸۶۷م تعطیل شد (احسان اوغلو، «تاریخ»، II / ۴۹۸، «جمعیت»، همانجا). منیف پاشا چند سال بعد در ۱۳۰۰ق / ۱۸۸۳م شخصاً به انتشار مجدد مجموعۀ فنون همت گماشت (اونال، ۶۳)، اما در همان شمارۀ اول به سبب چاپ مقالهای به نام کاخ مسکونی عبدالحمید دوم ــ که سلطان را خوش نیامده بود ــ از انتشار آن جلوگیری شد (احسان ـ اوغلو، آقشین، همانجاها).
جمعیت علمیۀ عثمانیه نتوانست به طور کامل به اهداف خود برسد. نداشتن اعضای علمی متخصص دائمی، مشکلات مالی، فقدان سازمان منسجم و نظایر آن را از دلایل عمدۀ این امر دانستهاند. احسان اوغلو که به پژوهشهای ارزشمندی دربارۀ مؤسسات و جمعیتهای علمی و حرفهای ترکیه پرداخته است، مقایسه و تشبیه این جمعیت با آکادمیهای علوم اروپایی را اغراقآمیز شمرده، و تنها موفقیت آن را انتقال علوم اروپایی به محافل روشنفکر عثمانی دانسته است (نک : «جمعیت»، ۲۱۸۷ -۲۱۸۹). به عقیدۀ وی، اعضای این جمعیت که علوم و فنون را تنها راه و چارۀ هر درد، مسئله و بحران میدانستند، این علوم را با اندیشۀ متافیزیکی (مـابعـدالطبیعه) به جامعۀ عثمانی انتقال میدادند (نک : همان، ۲۱۸۹). به همین سبب است که محافل دینی، منیف پاشا، پایهگذار اصلی جمعیت را خدا ناشناس میدانستند (آقشین، همانجا). جمعیت پس از ۶ سال فعالیت سرانجام در ۱۲۸۴ق / ۱۸۶۷م تعطیل شد (احسان اوغلو، «تاریخ»، نیز «دائرهالمعارف»، همانجاها).
مآخذ
آدمیت، فریدون، اندیشۀ ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، تهران، ۱۳۵۱ش؛ همو، اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده، تهران، ۱۳۴۹ش؛ نیز:
Akṣin, S., «Düsünce ve bilimler tarihi», Türkiye tarihi, Osmanli devleti 1600-1908, ed. S. Akṣin, Istanbul, 1988, vol.III; İhsanoğlu, E., «Cemiyet-i- İlmiye-i Osmaniye’nin kuruluṣ ve faaliyetleri», Osmanli ilmi ve mesleki cemiyetleri, Istanbul, 1987; id, History of the Ottoman State, Society and Civilisation, Istanbul, 2002; Karal, E.Z., Osmanli tarihi, Ankara, 1995; Levis, B., Modern Türkiyenin doğuṣu, tr. M. kiratli, Ankara, 2007; Shaw, S. J., History of the Ottoman Empire and Modern Turkey, Cambridge, 1987; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1993; Ünal, U., Meclis-i Kebir-i Maârif, ۱۸۶۹-۱۹۲۲, Ankara, 2008.
نویسنده: علی اکبر دیانت
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی